■ تحریف
از مباحث مهم کلامی در بارة تغییر یا عدم تغییر کتب آسمانی . تحریف در لغت به معنای «گردانیدن سخن » (زوزنی ، ص 574؛ غیاث الدین رامپوری ، ذیل واژه ) و «تغییر دادن سخن » است (ابن منظور؛ شرتونی ، ذیل «حرف ») و خصوص
■ تحمل حدیث
اصطلاحی در علوم حدیث ، به معنای فراگرفتن و شنیدن حدیث از راههای معیّن . در «تحمل »، راوی ، حدیث را از دیگری ــ که در اصطلاح به او شیخ می گویند ــ به یکی از طرق معتبر در تحمل حدیث فرا می گیرد (خطیب ، ص 227؛ ابوشَهبَه ، ص 94). تحمل حد
■ تحویل (2)
اصطلاحی حدیثی به معنای انتقال از سندی به سند دیگر. در اصطلاح محدّثان اگر حدیثی دو یا چند سند داشته باشد، برای اختصار، حدیث را با همة سندها به طور کامل نقل نمی کنند، بلکه ابتدا همة سندهای حدیث را ذکر می کنند و در نهایت «متن » حدیث را
■ تخییر
اصل ، اصطلاحی در اصول فقه شیعه در باب اصول عملیه *. تخییر در لغت به معنای واگذار کردن اختیار، دادن حق انتخاب به دیگری و ترجیح دادن چیزی بر چیز دیگر است (جوهری ؛ ابن منظور؛ فیّومی ؛ فیروزآبادی ، ذیل «خیر»). این واژه به معنای لغوی خود
■ تداخل اسباب
مبحثی در اصول فقه . مراد از اسباب در اصول فقه ، اسباب شرعی یعنی مقتضیات احکام شرعی است که ظواهرِ ادلة شرع دالّ بر آن است و «تداخل اسباب » اشتراک چندین سبب در تأثیر بر یک مسبَّب است ؛ مانند آنکه با تحقق چند سبب شرعی برای غسل ، تنها ی
■ تدلیس
اصطلاحی در فقه و حقوق و حدیث . تدلیس ، از ریشة دَلَس و دُلْسَة به معنای ظلمت و تاریکی ، در لغت به معنای کتمان کردن و پوشاندن است (ازهری ، ج 12، ص 362؛ ابن منظور، ج 4، ص 387). نخستین لغویان ، تدلیس در بیع یا هر امر دیگری را «کتمان عیب آن &
■ تدوین حدیث
اصطلاحی در علوم حدیثی . تدوین در اصل به معنای «در دیوان نبشتن » بوده (بیهقی ، ج 2، ص 605) و در اصطلاح به معنای ثبت نوشته های متفرق در کنار هم به منظور حفظ آنها از نابودی است و اگر این نوشته ها در فصلهایی تنظیم ، و در کنار هم جمع شود، به آ
■ تراویح
اصطلاحی در فقه اهل سنّت . در لغت جمع ترویحه به معنای استراحت دادن و راحت گذاردن است ، و در اصطلاح به نمازهای مستحبی خاصی که در شبهای ماه رمضان به جماعت برپا می شود، اطلاق شده است . وجه تسمیة این نمازها به تراویح آن بوده که امام جماعت پس از هر دو نماز
■ ترتیب
به قرار دادن هریک از چند چیزى که بین آنها نسبت تقدیم و تأخیر وجود دارد در جاى خود ترتیب گفته می شود.
فهرست مندرجات
ترتیب در فقه
ترتیب در طهارت
ترتیب در غسل
ترتیب در باب صلات
ترتیب در اذان
ترتیب در نماز
ت
■ ترتیل
واژه ای قرآنی به معنای شیوة خاص قرائت قرآن . ترتیل از ریشة رَتْل / رَتَل ، به معنای هماهنگی و انتظام یافتن ، حُسن ترتیب و تناسب ، واضح و آشکار شدن ، آهستگی و درنگ کردن و جز اینهاست . دندانهای مرتب و با فاصله را ثغرِ مُرتَّل یا رَتِل و رَتَل می
■ ترجمه قرآن
1) مباحث نظری ، بحثی در علوم قرآنی و فقه و كلام ناظر بر امكان یا جواز برگرداندن و بیان متن قرآن كریم به زبان غیرعربی. با توجه به معانی گ
■ تزاحم
اصطلاحی در اصول فقه و فقه . تزاحم در لغت به معنای گردآمدن گروهی بر چیزی ، تلاطم امواج و راندن برخی از آنها برخی دیگر را در یک تنگنا آمده است ( رجوع کنید بهابن منظور؛ فیروزآبادی ؛ معلوف ؛ جوهری ، ذیل «زحم »؛ قلعه جی و قنیبی ؛ دهخدا،
■ تسامح در ادله سنن
مسئله ای اصولی به معنای سهل گیری نسبت به مستندات احکام مستحب . از آنجا که مجتهد برای استنباط هرگونه حکم شرعی ، از جمله مستحبات و مکروهات ، نیاز به مستند محکمی از جهت سند و دلالت دارد، این مسئله در میان اصولیان مطرح شده است که آیا در باب مستحبات می تو
■ تسبیب
اصطلاحی در فقه و حقوق . تسبیب در لغت به معنای ریسمان و آنچه موجب پیوستگی چیزی به چیز دیگر می شود، آمده است ( رجوع کنید به ابن منظور؛ فیّومی ؛ طُرَیحی ، ذیل «سبب »). اصطلاح تسبیب در منابع فقهی و حقوقی در برابر مباشرت (به معنای انجام
■ تسبیح در احادیث
در احادیث ، تسبیح با اهمیت شمرده شده و، مانند تحمید و تکبیر و تهلیل، از جمله اذکاری است که گفتن آن به مسلمانان توصیه شده است. مصدر مَنحوتِ (تراشیده شده) سبحان اللّه، «سَبْحَلَه» است، نظیر بَسمَله و حَمدَلَه.
فهرست مندرجات