■ بابُ المَنْدَب
تنگه ای به عرض 32 کیلومتر میان جنوب غربی شبه جزیرة عربستان و شمال شرقی افریقا که بحراحمر را به خلیج عدن و اقیانوس هند وصل می کند. جزیرة آتشفشانی مَیّون * ، که در غرب ، آن را پِریم می نامند، باب المندب را به دو تنگه (تنگة بزرگ به عرض تقریبی 25 کیلومتر
■ بیت الاحزان (بیت الحزن )
به معنای ماتمسرا، خانة یعقوب پیامبر به هنگام دوری از فرزندش یوسف ، در کتابهای تاریخ انبیا. در ادب غنایی فارسی ، بویژه در اشعار حافظ ، این واژه و تعابیر مترادف آن (مانند کلبة احزان ، کلبة غم ) تکرار شده و نزد صوفیه نیز کنایه از دل محزون از دوری معشوق
■ بیت الحرام
کعبه یا خانة خدا در شهر مکه . واژة بیت همراه با الف و لام عهد به سبب کاربردِ زیاد کلمه ، نام خاص کعبه شده است (زمخشری ، ج 1، ص 184ـ185؛ ابن جوزی ، ج 1، ص 141). پیش از اسلام ، این واژه در سخنِ مردم به همین معنی به کار می رفته ، از جمله در گفتة م
■ بیت المعمور
به معنای «خانة آباد»، مکانی که خداوند در قرآن یک بار بدان قسم خورده است : «وَالبَیتِ المعمورِ» (طور: 4). از منابع موجود این گونه برمی آید که این ترکیب در ادبیات پیش از اسلام به کار نرفته و ظاهراً نخستین بار در قرآن کریم از آن
■ بیت المعمور 2
به معنای «خانة آباد»، مکانی که خداوند در قرآن یک بار بدان قسم خورده است : «وَالبَیتِ المعمورِ» (طور: 4). از منابع موجود این گونه برمی آید که این ترکیب در ادبیات پیش از اسلام به کار نرفته و ظاهراً نخستین بار در قرآن کریم
■ بیت المقدَّس (بَیْت المَقْدِس )
نخستین قبله و سومین شهر مقدس مسلمانان (پس از مکه و مدینه )، نیز شهری
مقدس برای یهودیان و مسیحیان . بیت المقدس در نزدیکی مرکز فلسطین در حدود 24 کیلومتری غرب بحرالمیت و 56 کیلومتری شرق دریای مدیترانه ، در آب پخشان بین جلگة مدیترانه و
■ جامع
مسجد ، پرستشگاه باشکوه مسلمانان که معمولاً در بخشهای اصلی شهرها بنا می شود و مرکز اجتماع مردم در آیینهای عبادی ، به ویژه نماز جمعه ، و نیز گردهماییهای سیاسی ، اجتماعی و تعلیمی است . مطالب کلی در بارة مسجد (اعم از مسجد جامع و مسجد محلی ) و نیز معماری
■ جزیرة الخضراء(2)
جزیرهای كه بنا بر ادعای برخی، امام دوازدهم شیعیان عجلاللّه تعالی فرجهالشریف و فرزندانش در آن سكونت دارند و در فارسی به جزیرة خضراء مشهور
■ جزیرة الخَضراء(1)
شهری بندری در جنوب اندلس (اسپانیا) در ساحل دریای مدیترانه مقابل جبلطارق * كه امروزه آلخثیراس (قس ابنعثمان، ص 188: الخزیرات) نامیده می&zw
■ جَمْكَران ، مسجد
مسجدی منسوب به امام عصر عجلاللّهتعالی فرجهالشریف در محدوده روستای جمكرانِ شهر قم. این مسجد، كه بهسبب نزدیكی با روستای مذكور، به مسجد جمكران شهرت یافته است
■ حائر حسینى
مقبره امام حسین علیهالسلام و منطقه پیرامون آن. حائر/ حایر به معناى سرگردان و متحیر است. به مكان گودى كه وسط آن صاف و اطرافش بلند باشد و آبِ جمع شده در آن راه خروج نداشته باشد نیز حایر میگویند. حایر از نامهاى سرزمین كربلا نیز هست (ابن&zwnj
■ حسینیه (1)
پركاربردترین مكان مذهبى در میان شیعیان با كاركرد اختصاصى در برگزارى مراسم سنّتى عزادارى و روضهخوانى به ویژه براى حضرت امام حسین علیهالسلام و یارانش، و نیز با كاركرد عمومى در برگزارى آیینهاى مذهبى و فرهنگى.
با وجود اهمیت
■ حَجَرالاسود (صورت عربى آن: الحجرالاسود)
سنگى مقدّس، داراى پیشینه كهن و جایگاهى ویژه در فرهنگ اسلامى و مناسك حج، واقع در ركن شرقى كعبه كه به ركن اسود یا ركن حَجَرى نیز معروف است. حجرالاسود، صیقلى و به شكل بیضى نامنظم است. رنگ آن سیاه مایل به سرخ است و لكههاى سرخرنگ و رگهها
■ حَنّانه
حَنّانه، نام ستونى در مسجدالنبى، در محل درخت نخلى كه بنا بر گزارشهاى تاريخى از هجر پيامبر ناليد. بنابر روايات تاريخى، پيامبر اكرم صلىاللّهعليهوآلهوسلم در مسجد به ستونى از نخل خرما تكيه مىدادند و خطبه مى خواندند. روزى يكى از صحابه از پيامبر خواست كه ب
■ حِجْرِ اسماعیل
فضاى بین كعبه و دیوارى نیمدایره كه از یال شمالىِ كعبه (ركن عراقى) تا یال غربى آن (ركن شامى) امتداد دارد. حِجر، مصدر ریشه ح ج ر، در لغت به معناى منع و بازداشتن، نگاهدارى و حمایت كردن، حرام و جز اینها بهكار رفته است. از این ریشه، حَجْ