■ حائر حسینى
مقبره امام حسین علیهالسلام و منطقه پیرامون آن. حائر/ حایر به معناى سرگردان و متحیر است. به مكان گودى كه وسط آن صاف و اطرافش بلند باشد و آبِ جمع شده در آن راه خروج نداشته باشد نیز حایر میگویند. حایر از نامهاى سرزمین كربلا نیز هست (ابنمنظور؛ طریحى؛ زبیدى، ذیل «حیر»). اشخاص منسوب به این مكان، حائرى/ حایرى خوانده میشوند (عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 26).
نخستین بار واژه حائر در احادیثى از امام صادق علیهالسلام (شهادت در 148) درباره آداب و فضیلت زیارت امام حسین علیهالسلام (رجوع کنید به ابنقولویه، ص 254ـ255، 358ـ362)، بر محوطه محصور پیرامون بناى مرقد آن حضرت، اطلاق شد (عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 68ـ69؛ كرباسى، ج 1، ص 259). بهتدریج كاربرد این واژه در میان شیعیان رواج یافت و مرقد مذكور و محدوده پیرامون آن به حائرحسین و حائرحسینى معروف شد (عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 71ـ72).
درباره سبب حائر نامیده شدن حرم حسینى و رواج این واژه، چند قول مطرح شده است، از همه مشهورتر آن است كه پس از فرمان متوكل عباسى (حك : 232ـ247) مبنى بر ویران كردن بناى روى قبر و آب بستن به قبر، آب نزدیك قبر ایستاد و آن را فرا نگرفت (حارَالماء) و ازاینرو، این مكان به حائر شهرت یافت (شهید اول، ج 4، ص 291)، ولى برخى این وجه را نپذیرفتهاند، زیرا به استناد احادیث امام صادق علیهالسلام، پیش از زمان متوكل به این مكان حائر گفته میشده است (رجوع کنید به طهرانى، ص 294؛ عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 51ـ52). دوم آنكه در اوایل قرن دوم، پیرامون محوطه مرقد مطهر دیوارى بنا شد و به نظر میرسد ایجاد این حصار، احتمالاً در دوره امویان، براى آن بود كه بازرسى زائران حرم سهلتر باشد. وجه سوم شهرت واژه حائر را آن دانستهاند كه كاربرد این كلمه رمزگونه، از حساسیت بنیامیه درباره زائران حرم حسینى میكاست (عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص70ـ71؛ مدرس بستانآبادى، ص 174ـ175) و با معناى لغوى واژه هم مطابقت داشت. امروزه مدفن آن حضرت به حرم حسینى و روضه حسینى معروف است (عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 73).
حرم حسینى نزد شیعیان، حرمت بسیارى دارد. امامان شیعه علیهمالسلام، به رغم تنگناها و سختگیریهاى حاكمان وقت، همواره با ذكر فضیلت كربلا و منزلت رفیع حائر حسینى، شیعیان را به زیارت و بزرگداشت آن ترغیب میكردند. در احادیث متعدد، افزون بر ذكر پاداش اخروى و آثار زیارت حرم امام حسین، آداب حضور در حرم و كیفیت زیارت مزار آن حضرت بهتفصیل بیان شده است (رجوع کنید به ابنقولویه، ص 236ـ355، 358ـ426، 444ـ455؛ مفید، كتابالمزار، ص 44ـ62، 64ـ82، 123ـ125؛ نیز رجوع کنید به تربت*).
در احادیث منقول از امام صادق علیهالسلام محدوده حرم/ حائر حسینى به گونههاى مختلف مشخص شده است، از جمله با معیارهایى چون فرسخ و ذراع (ابنقولویه، ص 456ـ458؛ مفید، كتابالمزار، ص 123ـ125). در جمع میان این احادیثِ بهظاهر متعارض، گفتهاند كه همه نواحى مشخص شده در این احادیث، حرم و شایسته احتراماند، اما در درجه فضیلت متفاوتاند؛ هر ناحیهاى كه به مدفن امام نزدیكتر باشد، شرافت و حرمت بیشترى دارد (طوسى، 1376ش، ج 6، ص 81ـ82؛ مجلسى، ج 98، ص110ـ112). كمترین فواصل ذكر شده در احادیث براى محدوده حرم، 20 و 25 ذراع از مدفن امام است. بر این اساس، قطر تقریبى حائر را 22 متر شمردهاند كه از یك سو بناى حرم و محوطه محصور پیرامون آن را در زمان امام صادق علیهالسلام نشان میدهد و از سوى دیگر، با دیدگاه كسانى كه حائر را فقط شهادتگاه (مشهد) و مسجد دانستهاند، انطباق دارد (عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 51ـ52، 58ـ60؛ كرباسى، ج 1، ص260ـ261؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
اهمیت تعیین دقیق محدوده حائر حسینى، بهسبب حكم فقهى خاص آن در مبحث «نماز مسافر» است. این حكم ــكه از احكام اختصاصى حرم مكى، حرم نبوى و مسجد كوفه هم هست ــ جواز و حتى استحباب خواندن نماز كامل براى مسافرى است كه كمتر از ده روز در این مكانها اقامت میكند. این، فتواى مشهور فقهاى امامى است، هرچند خواندن نماز شكسته (قَصر) نیز براى چنین فردى جایز است (رجوع کنید به شهیدثانى، ج 1، ص 787ـ788؛ نراقى، ج 8، ص 304؛ طباطبائییزدى، ج 2، ص 164؛ نجفى، ج 14، ص 329ـ340؛ نیز رجوع کنید به حرم*).
در احادیثى كه مستند این حكم فقهى است، از ناحیهاى كه زائر امام حسین علیهالسلام میتواند نماز را كامل بخواند، با عناوینى چون حرم، حائر و كنار مدفن (عِندالقَبر) یاد شده است (رجوع کنید به حرّعاملى، ج 8، ص 524، 527ـ528، 530ـ532؛ نیز رجوع کنید به بروجردى، ج 8، ص 418ـ419). برخى فقها (رجوع کنید به ابنسعید، ص 93؛ نراقى، ج 8، ص 313، 317)، با استناد به فواصل چند فرسخى كه در برخى احادیث براى شعاع حائر ذكر شده است، حكم اختصاصى مزبور را در همهجاى شهر كربلا جارى میدانند؛ اما بیشتر فقها این حكم را تنها در محدوده حائر حسینى به مفهوم خاص آن، كه مهمترین نقطه حرم است، پذیرفتهاند (رجوع کنید به مقدّس اردبیلى، ج 3، ص 426؛ بحرانى، ج 11، ص 462؛ نراقى، ج 8، ص 313ـ314)، البته آنان درباره محدوده دقیق حائر آراى گوناگونى دارند، از جمله: 1) محدوده مقبره آن حضرت و دیگر شهیدان كربلا، جز حضرت عباس علیهالسلام، كه امروزه به آن حرم گفته میشود (رجوع کنید به مفید، الارشاد، ج 2، ص 126؛ ابنادریس حلّى، ج 1، ص 342؛ بروجردى، ج 8، ص 419ـ420، 423ـ424). 2) حرم همراه با مجموعه صحن پیش از توسعه آن در دوره صفویان (رجوع کنید به مجلسى، ج 86، ص 89ـ90؛ بحرانى، ج 11، ص 464ـ465؛ عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 53ـ54). 3) فقط روضه مقدّس آن حضرت، كه برخى فقها از باب احتیاط بدان قائل شده و حتى رواق و مسجد را جزو حائر ندانستهاند. این حكم فقهىِ خاص، شامل روزه نمیشود (رجوع کنید به مجلسى، ج 86، ص 89؛ امام خمینى، ج 1، ص 233؛ گلپایگانى، ج 1، ص240). 4) اطراف ضریح (رجوع کنید به طباطبائى یزدى، ج 2، ص 164ـ165؛ خوانسارى، ج 1، ص 589؛ براى اقوال دیگر رجوع کنید به مجلسى، ج 86، ص 89ـ90، ج 98، ص 117؛ نراقى، ج 8، ص 317ـ318؛ عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 53؛ بروجردى، ج 8، ص 419ـ420، 425ـ 426). این حكمِ فقهىِ خاص، پیشینه احداث بنا بر مزارِ شریف امام حسین علیهالسلام به نخستین سالهاى پس از شهادت ایشان بازمیگردد و از نصب صندوق و ایجاد سقف و بنایى كوچك بر روى مدفن تا سال 65، گزارشهایى وجود دارد؛ اما ظاهرآ نخستین بقعه حائر حسینى را مختاربن ابوعبیده ثقفى (مقتول در 67)، پس از پیروزى در قیام خود براى خونخواهى امام حسین علیهالسلام، در سال 66 ساخت. این بناى آجرى دو در ورودى و یك گنبد داشت (رجوع کنید به كرباسى، ج 1، ص 245ـ250؛ طعمه، ص70ـ73). مقبره دیگر شهداى كربلا در بیرون از آن بنا بود (رجوع کنید به ابنقولویه، ص420؛ مجلسى، ج 98، ص 187ـ188). برخى احادیث منقول از امام صادق علیهالسلام، درباره آداب و كیفیت زیارت مزار امام حسین علیهالسلام (رجوع کنید به مجلسى، ج 98، ص 177ـ178، 198ـ199، 259ـ260)، نشاندهنده برپا ماندن این بنا تا زمان ایشان است (كرباسى، ج 1، ص 255ـ259).
در ادوار بعد، اشخاص یا حكومتها اقدامات عمرانى متعددى در حرم و حائر حسینى انجام دادند، از جمله ساخت صحنها و رواقهاى جدید یا توسعه آنها، احداث مسجد، ساخت صندوق و ضریح براى مدفن شریف، بازسازى حصار اطراف حرم، تعویض سنگفرشها، مرمت و زراندود كردن گنبد، تزیین منارهها و دیوارها و رواقها با طلا یا كاشى یا آیینه، اهداى فرش و وسایل روشنایى، و ساختن مخزن آب (براى تفصیل رجوع کنید به عبدالحسین كلیدار، ملحق 1، ص 165ـ173؛ طعمه، ص 87ـ 93؛ نیز رجوع کنید به كربلا*).
رویكرد حكومتها در مورد عمران حائر حسینى یا تخریب آن، یكسان نبوده است. مثلا در عصر امویان، بهرغم سختگیریهاى آنان بر زائران مرقد (رجوع کنید به ابنقولویه، ص 203ـ206، 242ـ245)، حائر تخریب نشد (طعمه، ص 73؛ كرباسى، ج 1، ص 262)، اما برخى خلفاى عباسى، از جمله هارونالرشید و متوكل، بارها بناى حائر را ویران نمودند. متوكل براى محو اثر قبر و بازداشتن مردم از زیارت، دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند (ابوالفرج اصفهانى، ص 395ـ396؛ ابناثیر، ج 7، ص 55؛ نیز رجوع کنید به طوسى، 1414، ص 325ـ329). در برابر، در زمان حكومتهاى آلبویه، جلایریان، صفویه و قاجاریه، براى توسعه و بازسازى و تزیین حرم حسینى، اقدامات اساسى و گستردهاى صورت گرفت (رجوع کنید به عبدالحسین كلیدار، ص 68ـ79؛ عبدالجواد كلیدار، 1376ش، ص 171ـ173، 179ـ190، 252ـ265).
مهمترین تخریب بناى حرم در دورههاى اخیر، در 1216 و در جریان حمله نخست وهابیان به كربلا روى داد. در این حمله، علاوه بر كشتار بسیارى از مردم، حرم حسینى بهشدت تخریب شد و اموال آن به غارت رفت (امین، ج 1، ص 629؛ لانگریگ، ص 217). محمد سماوى (متوفى 1371) در مجالى اللُطف بأرض الطَّف، آبادانیها و ویرانیهاى رخ داده در حائر حسینى را به نظم درآورده است (آقابزرگ طهرانى، ج 19، ص 373).
تأكید امامان شیعه علیهمالسلام بر اهمیت بزرگداشت حائر از یك سو و آزادىِ نسبى در مورد زیارت مرقد امام حسین علیهالسلام در زمان منتصر عباسى (حك : 247ـ248) از سوى دیگر، موجب شد گروهى از علویان در مجاورت حرم حسینى اقامت گزینند كه نخستین آنها ابراهیم مُجاب، فرزند محمد عابد و نوه امام كاظم علیهالسلام، بود. مزار ابراهیم در رواق غربى حرم است (ابناثیر، ج 7، ص 116؛ طعمه، ص 147ـ148؛ نیز رجوع کنید به ابنطباطبا علوى اصفهانى، ص 202ـ203). پسر او، محمد حائرى، سرسلسله سادات آلفائز در كربلاست كه برخى از آنان تولیت حرم حسینى را برعهده داشتهاند (رجوع کنید به ابنعنبه، ص 263ـ266؛ عبدالجواد كلیدار، 1380ش، ص 157ـ167).
منابع :
(1) آقابزرگ طهرانى؛
(2) ابناثیر؛
(3) ابنادریس حلّى، كتاب السرائر الحاوى تحریرالفتاوى، قم 1410ـ1411؛
(4) ابنسعید، الجامعللشّرائع، قم 1405؛
(5) ابنطباطبا علوى اصفهانى، مهاجران آلابوطالب، ترجمه محمدرضا عطائى، مشهد 1372ش؛
(6) ابنعنبه، عمدةالطالب فى انساب آل ابیطالب، چاپ مهدى رجایى، قم 1383ش؛
(7) ابنقولویه، كامل الزیارات، چاپ جواد قیومى، قم 1417؛
(8) ابن منظور؛
(9) ابوالفرج اصفهانى، مقاتلالطالبیین، چاپ كاظم مظفر، نجف 1385/1965، چاپ افست قم 1405؛
(10) امام خمینى، تحریرالوسیلة، بیروت 1407/1987؛
(11) امین؛
(12) یوسفبن احمد بحرانى، الحدائق النّاضرة فى احكام العترةالطاهرة، قم 1363ـ1367ش؛
(13) مرتضى بروجردى، مستند العروة الوثقى: كتاب الصلاة، تقریرات درس آیةاللّه خوئى، ج 8، (قم) 1367ش؛
(14) حرّ عاملى؛
(15) احمد خوانسارى، جامعالمدارك فى شرح المختصرالنافع، علق علیه علیاكبر غفارى، ج 1، تهران 1355ش؛
(16) محمدبن محمدزبیدى، تاجالعروس من جواهرالقاموس، چاپ علیشیرى، بیروت 1414/ 1994؛
(17) محمدبن مكى شهید اول، ذكریالشیعة فى احكامالشریعة، قم 1419؛
(18) زینالدینبن على شهیدثانى، الروضةالبهیة فى شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد كلانتر، نجف 1398، چاپ افست قم 1410؛
(19) محمدكاظمبن عبدالعظیم طباطبائى یزدى، العروةالوثقى، بیروت 1404/1984؛
(20) فخرالدینبن محمد طریحى، مجمعالبحرین، چاپ احمد حسینى، تهران 1362ش؛
(21) سلمان هادى طعمه، تاریخ مرقد الحسین و العباس (علیهماالسلام)، بیروت 1416/1996؛
(22) محمدبن حسن طوسى، الامالى، قم 1414؛
(23) همو، تهذیبالاحكام، چاپ علیاكبر غفارى، تهران 1376ش؛
(24) ابوالفضلبن ابوالقاسم طهرانى، شفاءالصدور فى شرح زیارة العاشور، تهران 1376ش؛
(25) محمدصادق كرباسى، تاریخالمراقدالحسین و اهلبیته و انصاره، ج 1، لندن 1419/ 1998؛
(26) عبدالجواد كلیدار، تاریخ كربلاء و حائرالحسین علیهالسلام، نجف (بیتا.)، چاپ افست قم 1376ش؛
(27) همو، معالم انساب الطالبیین فى شرح كتاب (سرّالانساب العلویة) لابى نصرالبخارى، چاپ سلمان سید هادى آلطعمه، قم 1380ش؛
(28) عبدالحسین كلیدار، بغیةالنبلاء فى تاریخ كربلاء، چاپ عادل كلیدار، بغداد 1966؛
(29) محمدرضا گلپایگانى، هدایةالعباد، قم 1413؛
(30) مجلسى؛
(31) محمدباقر مدرس بستانآبادى، شهر حسین علیهالسلام، یا، جلوهگاه عشق، (تهران) 1414؛
(32) محمدبن محمد مفید، الارشاد فى معرفة حججاللّه علیالعباد، قم: دارالمفید، (بیتا.)؛
(33) همو، كتابالمزار، چاپ محمدباقر موحدى ابطحى، قم 1409؛
(34) احمدبن محمد مقدس اردبیلى، مجمع الفائدة و البرهان فى شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبى عراقى، على پناه اشتهاردى، و حسین یزدى اصفهانى، ج 3، قم 1362ش؛
(35) محمدحسنبن باقر نجفى، جواهرالكلام فى شرح شرائع الاسلام، ج 14، چاپ عباس قوچانى، بیروت 1981؛
(36) احمدبن محمدمهدى نراقى، مستند الشیعة فى احكام الشریعة، ج 8، قم 1416؛
(37) Stephen Hemsley Longrigg, Four centuries of modern Iraq, Beirut 1968.
/ مریم حسینیآهق /