■ بیت الحرام
کعبه یا خانة خدا در شهر مکه . واژة بیت همراه با الف و لام عهد به سبب کاربردِ زیاد کلمه ، نام خاص کعبه شده است (زمخشری ، ج 1، ص 184ـ185؛ ابن جوزی ، ج 1، ص 141). پیش از اسلام ، این واژه در سخنِ مردم به همین معنی به کار می رفته ، از جمله در گفتة مشهور عبدالمطلّب خطاب به ابرهه آمده است : اِنّی اَنَا رَبُّ الاء بِلِ و اِنَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً سَیَمْنَعُهُ (ابن هشام ، قسم 1، ص 50). نیز در معلّقة معروف زهیربن ابی سَلمی ' بدان سوگند یاد شده است (طلعت ، ص 23؛ برای نمونه هایی دیگر از کاربرد «البیت »، «ربّالبیت » و «بیت اللّه » رجوع کنید به ابن اسحاق ، ص 12ـ13، 23ـ24؛ابن هشام ، قسم 1، ص 115، 175، 273ـ274).
این واژه در نخستین آیات مکّی قرآن به صورت «ه'ذَا البَیْتِ» (قریش : 3) و در آیات مدنی شش بار به صورت «البیت » (بقره : 125، 127، 158؛ آل عمران : 97؛ انفال :35؛ حج :26) و دوباربا وصفِ العَتِیق (حج : 29، 33) و در آخرین آیات مدنی دوبار با وصفِ الحَرام (مائده : 2، 97) آمده است . مراد ازتمامی این صورتها، و نیز منظور از «بَیْتِکَ المُحَرَّم » (ابراهیم : 37) و «بَیْتی » (بقره : 125؛ حج : 26) خانة کعبه است که
آن را پیش و پس از اسلام بیت اللّه نیز خوانده اند. برخی منظور از «البَیت المَعمور» (طور:4) را نیز خانة کعبه دانسته اند ( رجوع کنید به بیت المعمور * ؛ دربارة تاریخچة بنای کعبه پیش وپس از اسلام ، تغییرات و احکام و آداب فقهی آن رجوع کنید به کعبه * ، مسجدالحرام * ، حج * ).
بنابر آیات قرآن ، ابراهیم و فرزندش اسماعیل علیهماالسلام این خانه را در مکان فعلی ساخته اند (بقره : 127؛ حج :26). این نخستین خانه ای است که برای مردمان بنا نهاده شده (آل عمران : 96)، و خداوند آن را مکان امن ، محلّ اجتماع مردمان و مایة قوام ایشان قرار داده است (بقره :125؛ مائده :97). بر مردمان توانا و توانگر فرض است که آن را زیارت و برگردِ آن طواف کنند (آل عمران : 96؛ حج : 29).
بیت الحرام ، پیش از اسلام و مقارن آن ، در میان مشرکان از احترام بسیاری برخوردار بوده است و ایشان نیز آن را خانة خدا می دانسته اند و در حرم مکه مجرمان را تعقیب و قصاص نمی کرده اند (هوّاری ، ج 1، ص 144). امن بودن بیت الحرام و ایمنی افرادی که وارد بیت الحرام می شوند (بقره :126؛ آل عمران : 97) موضوع بحث فقیهان و مفسران بوده است (دربارة اقوال مختلف رجوع کنید به شریف رضی ، ص 187ـ 193). آنچنان که در سخن امام صادق علیه السلام خطاب به ابوحنیفه آمده است ، این ایمنی تکوینی نیست ؛ چرا که بسیاری در این مکان از کشته شدن در امان نمانده اند (احمد طبرسی ، ج 2، ص 360ـ361)، اما همواره دربارة امنیت حیوانات و پرندگان در آنجا سخنان اغراق آمیز گفته اند ( رجوع کنید به طوسی ، ج 4، ص 32). دربارة ایمنی تشریعی نیز فتوای فقیهان امامیه و ابوحنیفه ـ به عکس شافعی ـ آن است که در محدودة حرم ، احکام حدّ و تعزیر و قصاص نفس جاری نمی شود، بلکه بر مجرم سخت می گیرند تا از آنجا خارج شود (فاضل مقداد، ج 1، ص 262ـ263). قرطبی (ج 2، ص 111) با ردّ فتوای ابوحنیفه این حکم را به دلیل جملة جَعَلْنا البَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَاَمْناً منحصر به داخل بیت الحرام می داند، اما فخررازی (ج 4، ص 50) با ذکر شواهدی ، مراد از «البیت » در این آیه را تمامی حرم مکه می داند.
دربارة وجه توصیفِ کعبه به «البیت الحرام » آمده است که ورود مشرکان به آنجا و پاره ای اعمال در آنجا که در دیگر مکانها جایز است ، حرام می باشد. صید حیوانات و قطع درختانش نیز حرام است و شرافت و حرمت بسیار دارد (فضل طبرسی ، ج 1، ص 382، ج 3، ص 239،381، ج 7، ص 130) از میان این نظریات ، نظر اخیر مقبولتر و مشهورتر است (طباطبائی ، ذیل مائده : 2، 97). دربارة «البیت العتیق » نیز گفته اند: خانه ای قدیمی است که از طوفان نوح در امان مانده است ، از سیطرة جبّاران خارج است ، هیچکس مالک آن نیست ، هیچ مخلوقی مدعی آن نیست ، در عام الفیل از تجاوز حبشیان در امان مانده است و خانه ای شریف و اصیل است (زمخشری ، ج 3، ص 153ـ154؛ ابن درید، ج 1، ص 402؛ ابن فارس ، 1405، ج 3، ص 441؛ همو، 1404، ج 4، ص 220؛ اسدی مکّی ، ص 11ـ 12). با اینهمه ، اغلب مفسران معاصر همچون طباطبائی ، مغنیه ، مراغی ، قاسمی و حجازی (ذیل حج :22،33) تعبیر «البیت العتیق » را به معنای خانة قدیم دانسته و گفته های دیگر را موجّه یا اساساً قابل ذکر ندانسته اند.
منابع :
(1) علاوه برقرآن ؛
(2) ابن اسحاق ، سیرة ابن اسحاق ، چاپ محمد حمیدالله ، قونیه 1401/ 1981؛
(3) ابن جوزی ، زادالمسیرفی علوم التفسیر ، بیروت 1404/1984؛
(4) ابن درید، کتاب جمهرة اللغة ، چاپ رمزی منیر بعلبکی ، بیروت 1987؛
(5) ابن فارس ، مجمل اللغة ، چاپ هادی حسن حمودی ، کویت 1405/1985؛
(6) همو، معجم مقاییس اللغة ، چاپ عبدالسلام محمدهارون ، قم 1404؛
(7) ابن هشام ، السیرة النبویة ، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری ، و عبدالحفیظ شلبی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(8) احمدبن محمد اسدی مکی ، اخبارالکرام بأخبار المسجدالحرام ، چاپ حافظ غلام مصطفی ، بنارس 1396/1976؛
(9) محمد محمود حجازی ، التفسیرالواضح ، بیروت 1413/1993؛
(10) محمودبن عمر زمخشری ، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل ، بیروت ( بی تا. ) ، چاپ افست قم ( بی تا. ) ؛
(11) محمدبن حسین شریف رضی ، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل ، چاپ محمدرضا آل کاشف الغطاء، بیروت ( بی تا. ) ، چاپ افست قم ( بی تا. ) ؛
(12) محمدحسین طباطبائی ، المیزان فی تفسیرالقرآن ، بیروت 1390ـ1394/ 1971ـ1974؛
(13) احمدبن علی طبرسی ، الاحتجاج ، چاپ محمدباقر موسوی خرسان ، بیروت 1401/1981؛
(14) فضل بن حسن طبرسی ، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن ، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی ، بیروت 1408/1988؛
(15) احمد طلعت ، شرح دیوان زهیربن ابی سلمی ، بیروت 1970؛
(16) محمدبن حسن طوسی ، التبیان فی تفسیرالقرآن ، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(17) مقدادبن عبدالله فاضل مقداد، کنزالعرفان فی فقه القرآن ، چاپ محمد باقر بهبودی ، چاپ افست تهران 1384ـ 1385؛
(18) محمدبن عمر فخررازی ، التفسیرالکبیر ، قاهره ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران ( بی تا. ) ؛
(19) جمال الدین قاسمی ، تفسیرالقاسمی ، المسمی محاسن التأویل ، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی ، بیروت 1398/1978؛
(20) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، قاهره 1387/ 1967، چاپ افست تهران 1364 ش ؛
(21) احمدمصطفی مراغی ، تفسیرالمراغی ، بیروت ( تاریخ مقدمه 1365 ) ؛
(22) محمدجواد مغنیه ، التفسیرالکاشف ، بیروت 1980ـ1981؛
(23) هودبن مُحکَّم هُوّاری ، تفسیر کتاب الله العزیز ، چاپ بالحاج بن سعید شریفی ، بیروت 1990.
/ مرتضی کریمی نیا /