■ حال
مفهومى در علم كلام، كه ابوهاشم جُبّائى* آن را مطرح كرده است. در متون كلامى گاهى به جاى حال، حالت هم آمده، اما اغلب با تعبیر حال، یا جمع آن احوال، به این مفهوم اشاره و درباره آن بحث شده است.
مفهوم حال به طور كلى براى تبیین نسبت صفات
■ حال/ احوال
اصطلاحى پركاربرد در تصوف و عرفان، بهمعناى حالتى كه بیاختیار در ضمیر سالك پدیدار و در مدت كوتاهى ناپدید میشود اما اثرى نافذ و ماندگار از خود برجاى میگذارد.
حال (مؤنث آن: حالت، جمع آن: احوال و حالات) در لغت به
■ حجاب(2)
اصطلاحى در عرفان اسلامى به معناى آنچه مانع یا واسطه آشكار شدن خدا بر غیر اوست. حجاب در لغت به معناى سِتر است؛ از اینرو، هر چه سبب شود شیئى از شىء دیگر پوشیده و پنهان گردد، حجاب نامیده میشود (خلیلبناحمد؛ ابنمنظور، ذیل &la
■ حجاب(2)
اصطلاحى در عرفان اسلامى به معناى آنچه مانع یا واسطه آشكار شدن خدا بر غیر اوست. حجاب در لغت به معناى سِتر است؛ از اینرو، هر چه سبب شود شیئى از شىء دیگر پوشیده و پنهان گردد، حجاب نامیده میشود (خلیلبناحمد؛ ابنمنظور، ذ
■ حجّت(4)
اصطلاحى كه در طول تاریخ اسماعیلیه* به معانى گوناگون بهكار رفته است. اسماعیلیانِ نخستین (پیش از دوره فاطمیان) این اصطلاح را به چند معنا بهكار میبردند. نخست، بههمان معنایاصلى شیعى آن بود؛ به اعتقاد اسماعیلیان در هر عصرى بر
■ حدوث و قِدَم
از اصطلاحات و مسائل فلسفه و كلام اسلامى.
1) در فلسفه. حدوث، بودن شىء است پس از نبود آن و قدم مقابل آن است. در لغت و كاربرد عرف، هرگاه زمانى كه از پیدایش چیزى گذشته است بیشتر از زمانى باشد كه از پیدایش چیز دیگرى گذشته است، اولى در مقایسه
■ حسینیه (2)
یكى از فرق زیدیه قائل به رجعت حسینبن قاسم عِیانى (یكى از امامان زیدیه یمن). در تاریخ زیدیه* درباره مهدى موعود و ظهور مدعیان مهدویت، بحثهاى جدّى وجود دارد (رجوع کنید به عبداللّهبن حمزه منصورباللّه، ص 194). یكى از مهمترین این موارد، ا
■ حشویه
گروهى از اهل حدیث و عنوانى عام براى گرایشهایى داراى عقاید خاص و غیررایج از فرق مختلف اسلامى. نام این گروه به چند صورت ضبط شده كه رایجترین آنها، به ترتیب، حَشْویه و حَشَویه است. منشأ این اختلاف، اقوال متعدد درباره وجه تسمیه آنان است. برخى