■ حسینیه (2)

یكى از فرق زیدیه قائل به رجعت حسین‌بن قاسم عِیانى (یكى از امامان زیدیه یمن). در تاریخ زیدیه* درباره مهدى موعود و ظهور مدعیان مهدویت، بحثهاى جدّى وجود دارد (رجوع کنید به عبداللّه‌بن حمزه منصورباللّه، ص 194). یكى از مهم‌ترین این موارد، ادعاى مهدویت حسین‌بن قاسم عیانى در آغاز قرن پنجم است كه به پیدایى فرقه حسینیه انجامید.

 

حسین‌بن قاسم عیانى پس از مرگ پدرش، جانشین او و عهده‌دار امامت زیدیان یمن شد و در 404 در میدان نبرد به قتل رسید، ولى گروهى از پیروان او مرگش را نپذیرفتند و مدعى شدند كه او همان مهدى موعودى است كه پیامبر اسلام صلی‌اللّه‌علیه وآله ظهورش را وعده فرموده و پس از یك دوره غیبت، براى اقامه عدالت بازخواهد گشت. اعتقاد به علم غیب، دریافت وحى و انجام دادن كارهاى خارق‌العاده در مورد حسین‌بن قاسم و باورهاى شگفت‌انگیزى همچون برترى وى بر همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام و ترجیح سخن او بر همه كتابهاى آسمانى و از جمله قرآن، از دیگر عقاید این فرقه است (رجوع کنید به ادامه مقاله). فرقه حسینیه از قرن پنجم تا هفتم، در كنار جریان سنتّى زیدیه در یمن، حضور داشته و اعتقاد آنان به مهدویتِ حسین‌بن قاسم و سایر باورها درباره او، در طول بیش از سه قرن، معركه آراى موافقان و مخالفان زیدیه بوده است.

 

پیدایى فرقه حسینیه حاصل بخشى از تحولاتِ سیاسىِ یمن بوده است. قبایل یمن در 280 از سادات مستقر در مدینه براى اعزام برگزیده‌اى از خاندان پیامبر به منظور حل اختلافات داخلى و به دست گرفتن زعامت آن دیار ــكه بر اثر كشمكشهاى قبیله‌اى دستخوش آشوب گردیده بودــ دعوت كردند كه در پى مهاجرت الهادى الی‌الحق* یحیی‌بن حسین به آنجا، سرانجام دولت زیدیان یمن* تشكیل شد (رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ص 231ـ 235؛ عارف، ص 165ـ175). نتیجه تلاش علمى الهادى، پدید آمدن مكتبى فقهى و كلامى در میان زیدیه بود كه، در انتساب به او، هادَویه نامیده شده است. پس از وفات الهادى در سال 298، دو فرزند او، محمد ملقب به مرتضی‌لدین‌اللّه* و احمد ملقب به ناصرلدین‌اللّه*، كه هر دو از امامان بزرگ زیدیان یمن به شمار می‌روند، پایه‌هاى این فرقه را مستحكم كردند، ولى پس از وفات ناصر لدین‌اللّه، حكومت امامان زیدى در یمن، به سبب درگیریهاى داخلى و نزاع فرزندان ناصر بر سر حكومت، رو به ضعف نهاد و به منطقه كوچكى در اطراف شهر صَعْده، در شمال یمن، محدود شد (رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ص 237). در این دوره عالمان زیدى تعالیم فقهى و كلامى الهادى را همچنان به عنوان اصولِ مقبول، تبیین و تفسیر می‌كردند، ولى از اواسط قرن چهارم به بعد مجادلات كلامى در میان زیدیه بالا گرفت كه به دسته‌بندى جدید پیروان الهادى در دو فرقه مُطَرِّفیه و مُختَرِعه (رجوع کنید به همان، ص 242) و در پى آن، پیدایى فرقه سومى به نام حسینیه انجامید. در واقع، چون هیچ‌یك از جانشینان ناصر نتوانستند خود را به عنوان امامِ واجد شرایط و مقبول مردم و قبایل یمن مطرح كنند، عملا حاكمان زیدى در شمال یمن تا چند دهه نتوانستند اقتدار دوران الهادى و دو فرزندش را حفظ كنند، تا اینكه در 388، كه منازعه در میان نوادگان الهادى بر سر حكومت به اوج خود رسیده بود (رجوع کنید به ابن‌فند، ج 2، ص 658ـ 663)، برخى قبایل یمن بار دیگر به بیعت با سادات مستقر در خارج از یمن تمایل نشان دادند و این‌بار ابومحمد قاسم‌بن على عیانى المنصور باللّه (310ـ393)، كه شخصى عالم و فاضل بود، دعوت آنان را اجابت كرد و آنان به او امید بستند تا به عنوان امام، انسجام گذشته را بازگرداند (رجوع کنید به ابن‌قاسم، قسم 1، ص 227ـ 228؛ مادلونگ، 1965، ص 194ـ197).

 

مُحَلِّى (1423، ج 2، ص 114) نسب كاملِ قاسم‌بن على را، كه از سادات حسنىِ مقیمِ حجاز بوده، چنین آورده است : قاسم‌بن علی‌بن عبداللّه‌بن محمدبن قاسم رَسّی‌بن ابراهیم‌بن اسماعیل‌بن ابراهیم‌بن حسن‌بن حسن‌بن علی‌بن أبی‌طالب علیهم‌السلام؛ بنابراین، قاسم‌بن على (رجوع کنید به رَسّیان*) از نوادگان محمدبن قاسم رسّى، برادر حسین‌بن قاسم، بود و برخلاف دیگر مدعیان زعامت زیدیه در آن دوران، از نسل الهادى نبود، بلكه نسبش با دو واسطه به عموى الهادى، یعنى محمدبن قاسم رسّى، می‌رسید. این نكته، دست‌آویز برخى فرزندان الهادى براى مخالفت با او شد (رجوع کنید به ربعى، مقدمه رضوان سید، ص 34). قاسم‌بن على عیانى المنصورباللّه در بخشهایى از كتاب التنبیه و الدلائل (ج 1، ص 86ـ97) به همین موضوع پرداخته و از شایستگى خود و حتى نیاى اعلایش (محمدبن قاسم‌بن ابراهیم) براى امامت زیدیه، در مقابل دعاوى اشراف هادوى دفاع كرده است. عیانى در پى بیمارى شدیدى، در 9 رمضان 393 در عیان درگذشت. از میان شش پسر او، با نامهاى جعفر، یحیى، عبداللّه، على، سلیمان و حسین (محلّى، 1423، ج 2، ص 120)، كوچك‌ترین آنها ابوعبداللّه حسین‌بن قاسم، ملقب به المهدى لدین‌اللّه، عهده‌دار امامت زیدیه پس از او شد.

 

حسین‌بن قاسم عیانى. وى در 376 (حسنى مؤیدى، ص 202) یا 378 (نشوان‌بن سعید حمیرى، ص 157) متولد شد و نزد پدر و برادران بزرگ‌تر خود، در حجاز پرورش یافت. در دوران امامت پدرش، در 391 به همراه دیگر اعضاى خانواده، به شمال یمن رفت (رجوع کنید به حسین‌بن احمدبن یعقوب، ص 207) و بنابر اغلب گزارشها بلافاصله پس از وفات پدرش در سال 393، امام زیدیه و جانشین پدر شناخته شد (رجوع کنید به محلّى، 1423، ج 2، ص 121؛ حسنی‌مؤیدى، همانجا؛ قس ابن‌قاسم، قسم 1، ص 235، كه سال امامت او را 401 دانسته است). از فعالیتهاى حسین‌بن قاسم در فاصله سالهاى 393 تا 401 اطلاع روشنى در دست نیست و بیشتر اطلاعاتى كه از دوران امامت او به ما رسیده، مربوط به سالهاى 401 تا 404 است؛ هر چند كه براساس گفته رَبَعى (ص 71) می‌دانیم كه طبق سنّت زیدیه، كتابى در شرح حال حسین‌بن قاسم تألیف شده است. وى در این مدت، درگیر منازعات و جنگهاى متعدد، عمدتآ با رقباى داخلى، بود (رجوع کنید به ابن ابی‌الرجال، ج 2، ص 188ـ191؛ ابن‌قاسم، قسم 1، ص 234ـ238؛ ابن‌فند، ج 2، ص 715). از جمله رقباى داخلى او این اشخاص بودند: یوسف‌بن یحیی‌بن ناصر لدین‌اللّه، كه از سال 368 مدعى امامت زیدیه بود و در دوران زمامدارى قاسم عیانى، به‌رغم بیعت با وى، و پس از آن در دوران امامت حسین‌بن قاسم تا سال 404 كه او در صعده كشته شد، رقیب و مخالف جدّى او بود؛ محسِّن‌بن محمدبن مختاربن ناصر لدین‌اللّه؛ محمدبن قاسم‌بن حسین زیدى، از نوادگان زید شهید، كه در سال 403 حسین‌بن قاسم او را به قتل رساند؛ و زید فرزند محمدبن قاسم (رجوع کنید به ابن ابی‌الرجال، ج 4، ص 78ـ85). به‌تدریج و در طول دوران زمامدارى حسین‌بن قاسم، به سبب خشونت و شیوه سخت‌گیرانه وى در امر حكومت، قبایل یمن از او رویگردان شدند و چندین‌بار با وى جنگیدند یا به حمایت از رقباى او برخاستند (رجوع کنید به ربعى، همان مقدمه، ص 40ـ41) تا اینكه در 404 در ناحیه بَون، در نبردى سخت، وى را از پاى درآوردند (محلّى، همانجا؛ ابن‌فند، ج 2، ص 710). جسد او در شهر رِیده به خاك سپرده شد (محلّى، همانجا).

 

یكى از موضوعاتى كه توجه بسیارى را به خود جلب كرده، آن است كه به این امام جوان زیدى، كه حداكثر سی‌سال عمر كرده، بیش از هفتاد عنوان كتاب و رساله نسبت داده شده است (رجوع کنید به محلّى، 1423، ج 2، ص 120؛ حسنی‌مؤیدى، ص 204؛ سزگین، ج 1، ص 569ـ570). موضوع این تألیفات بیشتر مسائل اعتقادى و كلامى و تفسیر است. برخى از آنها باقی‌مانده‌اند (براى فهرست این آثار و نسخه‌هاى آنها رجوع کنید به سزگین، ج 1، ص 569ـ570؛ وجیه، ج 1، ص 522ـ523). مهم‌ترین و مشهورترین اثر او، كه مخالفانش به آنها استناد كرده‌اند، عبارت‌اند از: المعجز الباهر فی‌العدل و التوحید للّه العزیزالقاهر و نیز الرد على من أنكر الوحى بعد خاتم‌النبیین (قس قاسمى، ص :420 الرد على من أنكرالوحى بالمنام). گفته‌اند وى در المعجز درباره برترى كلام خود بر قرآن اظهاراتى كرده و در الرد از گونه‌اى وحى در خواب سخن گفته و آن را از شرایط امام دانسته است (رجوع کنید به مهدى لدین‌اللّه، ص 207ـ211؛ ربعى، همان مقدمه، ص 39ـ40). در كتابهاى موجود وى از اتهامات مذكور اثرى نیست و ظاهراً برخى از این اتهامها برداشتهایى از سخنان اوست. شاید هم این مطالب از آثار او حذف شده، به‌ویژه آنكه برخى آثار وى به صورت تلخیص باقی‌مانده است (رجوع کنید به قاسمى، ص 428؛ ربعى، همان مقدمه، ص 37، 39).

 

ابراهیم یحیى دَرَسى حمزى یازده عنوان از تألیفات حسین‌بن قاسم را در مجموعه‌اى با عنوان مجموع كتب و رسائل‌الامام المهدى لدین‌اللّه‌الحسین‌بن القاسم‌العیانى منتشر كرده است (صعده 1425). اینكه چگونه حسین‌بن قاسم كه در نوجوانى یا اوان جوانى به امامت زیدیه رسیده و در دوران امامت و زعامت خود پیوسته با رقباى داخلى و دشمنان خارجى درگیر بوده، این مقدار تألیف داشته، سؤالى است كه برخى محققان را واداشته تا در نسبت این رساله‌ها به او تشكیك كنند و احتمال دهند كه وى تألیفات پدر خود را، كه داراى مقام علمى و عمرى طولانى بوده، به نام خود بازنویسى كرده است (رجوع کنید به شامى، سفر1، ص 244ـ246)، ولى با مراجعه به متن رساله‌هاى باقی‌مانده از حسین‌بن قاسم روشن می‌شود بسیارى از عناوین ذكر شده رساله‌هایى كوچك و مختصرند و در برخى موارد نیز از قسمتهاى یك رساله به عنوان تألیفات مستقل یاد شده است.

 

پیدایى فرقه حسینیه. بر اساس منابع، وجود فرقه‌اى به نام حسینیه ــ كه عقیده محورى آنان مهدویت حسین‌بن قاسم و باورهاى ویژه در مورد او بوده ــ مسلّم است. كهن‌ترین منبعى كه به صورت خاص اصطلاح حسینیه در آن به كار رفته، سیرةالأمیرین، تألیف مفرح‌بن احمد ربعى (زنده در 485)، است كه در آن شرح حال دو تن از برادرزادگان حسین‌بن قاسم ذكر شده است، یكى قاسم‌بن جعفربن قاسم عیانى (411ـ468) مشهور به شریف فاضل و دیگرى برادرش محمدبن جعفر ملقب به ذوالشرفین (430ـ 478؛

براى شرح‌حال وى رجوع کنید به ابن‌ابی‌الرجال، ج 4، ص 231ـ234)، كه به ترتیب در نیمه دوم قرن پنجم زعامت زیدیه را در بخشهایى از یمن برعهده داشتند. مؤلف سیرةالأمیرین در این كتاب بارها از حسینیه یا شیعه حسینیه، به جاى زیدیه، استفاده كرده است (براى نمونه رجوع کنید به ص 131، 149ـ150، 154، 165). مسلّم‌بن محمدبن جعفر لَحْجى (زنده در 552) نیز در كتاب أخبارالزیدیة من أهل‌البیت و شیعتهم فی‌الیمن، كه تاریخ مسلّم هم خوانده می‌شود، بارها حسینیه را به جاى زیدیه به‌كار برده است (رجوع کنید به ص 317ـ343؛

براى دیگر متون زیدیه كه در آنها از حسینیه نام برده شده است رجوع کنید به موسوی‌نژاد، ص 135ـ136).

 

در بررسى عقاید حسینیه باید به تاریخ پیدایى حسینیه توجه كرد. آنچه در خصوص این فرقه، همانند بسیارى از فرق و مذاهب، یكى از مهم‌ترین و بحث‌انگیزترین موضوعات شده این است كه آیا این فرقه و اعتقادات آن، واقعاً از شخص حسین‌بن قاسم كه این فرقه به او منتسب است، نشئت گرفته و حسین‌بن قاسم نیز در زمان حیاتش مروّج این عقاید بوده و اعتقادات یاران او پس از مرگش، در ادعاهاى خود او در زمان حیاتش ریشه دارد؟ براساس منابع متأخر زیدیه، پیدایى فرقه حسینیه و اعتقادات ویژه در خصوص حسین‌بن قاسم و از جمله مهدویت او، پس از مرگش توسط یاران و نزدیكانش مطرح شده است (رجوع کنید به محلّى، 1423، ج 2، ص 121؛

حسنی‌مؤیدى، ص 203؛

موسوی‌نژاد، ص 137). برخى منابع نیز از پیدایى این فرقه در زمان حیات حسین‌بن قاسم سخن گفته‌اند (رجوع کنید به قاسمى، ص415؛

موسوی‌نژاد، ص 136ـ 137). همان‌گونه كه در رساله بیان‌الاشكال فیما حُكِىَ عن‌المهدى من‌الأقوال، نوشته حمیدان‌بن یحیى قاسمى (ص 413، 419ـ420)، نیز بازتاب یافته است، نزدیكان حسین‌بن قاسم در ترویج و طرح عقاید خاص در مورد وى، نقش مهمى داشته‌اند. حمیدان‌بن یحیى اگر چه در انتساب گفته‌هاى نزدیكان حسین‌بن قاسم به شخص حسین تردید كرده، اصل وجود اعتقادات ویژه و غلوآمیز در نزد آنان را منكر نشده است. او علاوه بر عباراتى كه در آغاز كتاب بیان الاِشكال آورده، عبارت دیگرى نیز نقل كرده است (رجوع کنید به ص 428) كه نشان می‌دهد برادران حسین‌بن قاسم تحت‌تأثیر داستانها و گزارشهاى دیگران، به باورهاى حسینیه تن داده بودند. مُسَلَّم لَحْجى در تاریخ خود (ص 322) از قاسم‌بن جعفربن قاسم عیانى، مشهور به شریف فاضل، نقل كرده كه وى در آغاز معتقد به كشته شدن عموى خود، حسین‌بن قاسم عیانى، بوده است، ولى پس از آنكه شخصى به نام مدرك‌بن اسماعیل هفتاد قسم یاد كرده و هفتاد قربانى ذبح نموده كه او خود حسین‌بن قاسم را دیده كه صحیح و سالم از جنگ در ذی‌عَرار باز می‌گشته، به حیات عموى خود معتقد شده است.

 

تردیدى وجود ندارد كه شریف فاضل و برادرش محمدبن جعفر به مهدویت عموى خود و عقاید حسینیه معتقد بوده‌اند (قس ابن‌قاسم، قسم 1، ص 251)، زیرا علاوه بر گزارش منابع تاریخى متعدد، كتابى ارزشمند از آن دوران با نام سیرةالأمیرین به دست ما رسیده كه در آن مفرح‌بن احمد ربعى (زنده در 485)، كه خود از یاران این دو برادر و معتقد به عقاید حسینیه بوده، در جاى جاى این كتاب به اعتقاد آنان به باورهاى حسینیه تصریح كرده است (رجوع کنید به مادلونگ، 1979، ص 69ـ87). با وجود این، آنچه در گزارش مسلّم لحجى در مورد شریف فاضل تازگى دارد، پیدایش حسینیه در زمان اوست. در عبارت امام زیدى احمدبن سلیمان متوكل علی‌اللّه (متوفى 566؛

ص 493) نیز تصریح شده است كه عده‌اى از برادرزادگان حسین در مورد او چنین عقیده‌اى دارند كه با گزارش مسلّم لحجى منطبق است. همچنین ناتوانى در انتقام گرفتن از قاتلان حسین، احتمالاً دلیل اتخاذ چنین نظرى درباره مرگ حسین‌بن قاسم از سوى برادرزادگان او بوده است (رجوع کنید به ابن ابی‌الرجال، ج 1، ص 162ـ163، ج 4، ص 231ـ232).

 

آنچه بیش از همه حسینیه را به عنوان فرقه در میان زیدیه متمایز ساخته، اعتقاد به مهدویت حسین‌بن قاسم است. اعتقادات غلوآمیز دیگرى نیز به آنان نسبت داده شده (براى فهرست این باورها رجوع کنید به موسوی‌نژاد، ص 139ـ154) كه از آن جمله است: زنده بودن حسین‌بن قاسم، ادعاى برترى او از پیامبر اكرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم، ادعاى برترى سخنان وى از قرآن مجید، ادعاى برترى حسین‌بن قاسم از ملائكه، ادعاى برترى او از پیامبران و امامان، ادعاى نزول وحى بر وى، و علم غیب داشتن حسین‌بن قاسم.

 

در اینكه آیا پس از حسین‌بن قاسم می‌توان با او ارتباط دیدارى و شفاهى داشت، پیروان او به دو دسته تقسیم شدند (رجوع کنید به نشوان‌بن سعید حمیرى، ص 157). مسلّم لحجى در تاریخ خود (ص 329، 332، 334ـ335،340) در داستانهاى متعددى از حسینیه مطالبى نقل كرده است كه از آنها به خوبى استفاده می‌شود كه حسینیه در عصر او نه تنها مانعى از ارتباط با حسین‌بن قاسم نمی‌دیدند، بلكه مدعى چنین دیدارهایى بودند و سخن مدعیان دیدار حسین را باور می‌كردند. حسینیه در طول قرن پنجم فعالیت آشكار داشتند (رجوع کنید به ربعى، همان مقدمه، ص 55ـ56). در این دوره امیرانى از خاندان قاسم عیانى بر بخشهایى از شمال یمن و به‌ویژه در منطقه شَهاره حكومت می‌كردند كه همگى معتقد به باورهاى حسینیه بودند و به‌رغم وجود شرایط امامت زیدیه در برخى از آنان، همچون قاسم‌بن جعفربن قاسم عیانى (411ـ468)، اعتقاد آنان به مهدویت و غیبت حسین‌بن قاسم مانعِ اعلام امامتشان‌بود (رجوع کنید به ابن‌فند، ج 2، ص 717ـ718). در عین حال، این اعتقاد مانع همكارى آنان با علویانى كه در طول قرن پنجم ادعاى امامت كرده بودند، نمی‌شد. در قرن ششم نیز گزارشها همچنان از تداوم حضور حسینیه حكایت دارد. در قرن هفتم حُمَیدبن احمد محلّى (متوفى 652) تصریح كرده است كه تا زمان او معتقدان به زنده بودن و مهدویت حسین حضور دارند و او در رد آنان كتابى با نام الرسالةالزاجرة لذوى الحجى (النُهى) عن‌الغلو فى ائمةالهدى تألیف كرده است (براى متن رساله رجوع کنید به محلّى، 1385ش، ص 46ـ60). در قرن نهم هادی‌بن ابراهیم ‌وزیر (متوفى 822؛

ص 296) از حضور حسینیه تا چندى قبل از زمان تألیف كتاب خود، هدایةالراغبین، خبر داده و از شخصى به نام یحیی‌بن محمد عمرانى نقل كرده كه خود او یا كسى كه او دیده، پیروان حسینیه را درك كرده، اما در منابع بعدى زیدى به‌صراحت از انقراض حسینیه سخن رفته است (رجوع کنید به ابن‌مرتضى، ص 91ـ92؛

موسوی‌نژاد، ص 157).

 

منابع :

(1) ابن ابی‌الرجال، مطلع‌البدور و مجمع‌البحور فى تراجم رجال الزیدیة، چاپ عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده، یمن 1425/2004؛

(2) ابن‌فند، مآثر الابرار فى تفصیل مجملات جواهرالاخبار و یسمى اللواحق الندیة بالحدائق الوردیة، چاپ عبدالسلام عباس وجیه و خالد قاسم محمد متوكل، عمان 1423/2002؛

(3) ابن‌قاسم، غایةالامانى فى اخبار القطرالیمانى، چاپ سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره 1388/1968؛

(4) ابن‌مرتضى، كتاب‌المنیة و الامل فى شرح الملل و النحل، چاپ محمدجواد مشكور، (بی‌جا) 1988؛

(5) ایمن فؤادسید، تاریخ‌المذاهب الدینیة فى بلادالیمن حتى نهایةالقرن السادس‌الهجرى، قاهره 1408/1988؛

(6) مجدالدین حسنى مؤیدى، التُّحَفُ شرح‌الزُّلَف، صنعا 1417/1997؛

(7) حسین‌بن احمدبن یعقوب، سیرةالامام المنصور باللّه القاسم‌بن على العیانى، چاپ عبداللّه‌بن محمد حبشى، صنعا 1417/1996؛

(8) مفرِّح‌بن احمد ربعى، سیرةالامیرین الجلیلین الشریفین‌الفاضلین القاسم و محمد ابنى جعفرابن الامام القاسم‌بن علی‌العیانى: نص تاریخى یمینى من‌القرن‌الخامس الهجرى، چاپ رضوان سید و عبدالغنى محمود عبدالعاطى، بیروت 1413/1993؛

(9) احمدبن محمدشامى، تاریخ‌الیمن الفكرى فی‌العصر العباسى : 132ـ656ه / 750ـ1259م، بیروت 1407/1987؛

(10) احمد عبداللّه عارف، مقدمة فى دراسة الاتجاهات الفكریة و السیاسیة فى الیمن فیمابین القرن الثالث و الخامس الهجرى، بیروت 1411/1991؛

(11) حُمَیدان‌بن یحیى قاسمى، مجموع‌السید حُمَیدان، چاپ احمد احسن على حمزى و هادى حسن هادى حمزى، صعده، یمن 1424/2003؛

(12) مسلَّم‌بن محمد لحجى، تاریخ مسلَّم، در مفرِّح‌بن احمد ربعى، همان منبع؛

(13) احمدبن سلیمان متوكل علی‌اللّه، حقائق‌المعرفة فى علم‌الكلام، چاپ حسن‌بن یحیى یوسفى، صنعا 1424/2003؛

(14) حُمیدبن احمد مُحَلِّى، الحدائق الوردیة فى مناقب ائمة الزیدیة، چاپ مرتضی‌بن زید محطورى حسنى، صنعا 1423/2002؛

(15) همو، الرسالة الزاجرة لذوى الحجى عن‌الغلو فى ائمة الهدى، چاپ على موسوی‌نژاد، در هفت آسمان، ش 29 (بهار 1385)؛

(16) عبداللّه‌بن حمزه منصور باللّه، العقد الثمین فی‌احكام الائمة الهادین، چاپ عبدالسلام عباس وجیه، صنعا 1421/ 2001؛

(17) قاسم‌بن على عیانى منصورباللّه، مجموع كتب و رسائل الامام القاسم‌العیانى، چاپ عبدالكریم احمد جدبان، صعده، یمن 1423/2002؛

(18) على موسوی‌نژاد، «مهدویت و فرقه حسینیه زیدیه»، هفت آسمان، ش 27 (پاییز 1384)؛

(19) حسین‌بن قاسم عیانى مهدى لدین‌اللّه، مجموع كتب و رسائل الامام المهدى لدین‌اللّه الحسین‌بن القاسم العیانى، چاپ ابراهیم یحیى درسى حمزى، صعده، یمن 1425/ 2004؛

(20) نشوان‌بن سعید حمیرى، الحورالعین، چاپ كمال مصطفى، چاپ افست تهران 1972؛

(21) عبدالسلام وجیه، مصادرالتراث فى المكتبات الخاصة فی‌الیمن، عمان 1422/ 2002؛

(22) هادی‌بن ابراهیم وزیر، هدایةالراغبین الى مذهب العترة الطاهرین، چاپ عبدالرقیب مطهر محمدحجر، صعده، یمن1423/2002؛

 

 

(23) Wilferd Madelung, Der Iman al-Qasim ibn Ibrahim und die Glaubenslehre der Zaiditen, Berline 1965;

(24) idem, "[Review of] The Sirat al-amirayn al-ajallayn al-sharifayn al-fadilayn al-Qasim wa-Muhammad ibnay Jafar ibn al-Imam al-Qasim b. Ali al-،Iyani as a historical source", Studies in the history of Arabia, pt.2, Proceedings of the first International Symposium on Studies in the History of Arabia, Riyad 1979;

(25) Fuat Sezgin Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967- .

 

/ سیدعلى موسوی‌نژاد /

1394/2/28 ساعت 14:46
کد : 284
دسته : کلام
لینک مطلب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز