■ اقتدا کردن مرحوم کاشف الغطاء به تاجر نیکوکار
شیخ جعفر کاشف الغطاء در یکى از مساجد نجف اشرف اقامه نماز جماعت مینمود. در ظهر یکى از روزها، مردم به مسجد آمدند و در صفوف جماعت در انتظار آمدن آقا نشستند، ولى آمدن او طول کشید و آنها برخاستند و نماز خود را فرادا خواندند. در بین نماز، شیخ ج ...
■ داستانهایی از نماز شب
داستانهاي شب زندهداران
ابودرداء ميگويد علي ابن ابيطالب عليهالسلام را در نخلستان بني نجار ديدم که از دوستانش کناره گرفته و از همراهانش مخفي شده در ميان انبوه نخلههاي خرما پنهان شده، جوياي آن حضرت شدم ناگاه صداي حزيني ش ...
■ نماز؛ گفته ها و نکته ها
*وارستگی و خلوص در نماز
یکی از علمای وارسته که معاصر شیخ بهایی و علامه مجلسی بود، علاّمه عزّالدین مولی عبد اللّه بـن حـسین شـوشتری است که در محّرم سال 1021 هجری قمری از دنیا رفـت، و مـرقد شریفش&z ...
■ فقط نماز می خواندم
سید علی اکبر ابوترابی ۲۶ آذر ۱۳۵۹در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به اسارت درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود.
ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته ...
■ دختری که امام شد
بسم الله الرحمن الرحیم
دختری که امام شد
خاطره حجتالاسلام قرائتی از نماز خواندن یک دختر در اتوبوس
حجتالاسلام قرائتی با مطرح کردن این پرسش که آیا میشود یک نوجوان، امام باشد اینگونه توضیح داد: ما در ستاد اقامه نماز اعلام ...
■ هم نماز, و هم سلامت بچه ها
در ابتدای اسارت، تصور می کردیم در اسارت هم باید با بعثی ها جنگید و به دستور های آنها گردن ننهاد. به همین دلیل هماره با هم درگیر بودیم و هر از چند گاهی چندین نفر از ما مجروح و حتی زخمی می شدند و این موضوع، موجب صدمه دیدن بچه ها و تضعیف روحیه آن ها می ...
■ حضور کودکان در مسجد
ظهر فرا رسيد، مؤ ذن در مسجدالنبى مدينه اذان ظهر دعوت نمود، پيامبر صلى الله عليه وآله به مسجد آمد و مسلمين ازدحام كردند و صفوف نماز تشكيل شد، و نماز جماعت شروع گرديد، در وسطهاى نماز ناگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله مى خواهد با شتاب و عجله نماز را تما ...
1395/9/14 ساعت 11:59
کد : 1829
دسته : کودکان و نماز,داستانهای نماز
ادامه مطلب
■ داستان نماز كامل در سفر!
دو مسافر با كوله بارى از خستگى و پريشانى ، نزديك ظهر به خراسان رسيدند. آبى به سرو صورت زده و خود و اسب هاى شان را سيراب كردند. هنوز خستگى كاملا از تنشان بيرون نرفته بود كه صداى مؤ ذن را شنيدند. اسب ها را به درخت جلوى مسجد بستند و وضو گرفته ، داخل مسج ...
1395/9/7 ساعت 13:40
کد : 1820
دسته : امام رضا (ع) و نماز,داستانهای نماز
ادامه مطلب
■ موذن بد صدا
موذنى بد صدا، در شهرى زندگى مى كرد او هر روز با صداى بد و ناهنجارى اذان مى گفت .
يك وقت ديد: يك يهودى برايش هديه اى آورد و گفت :
اين هديه ناقابل را قبول مى كنى ؟
- براى چى ؟
- يك خدمت بزرگى به من كردى .
- چه خدمتى ؟ من كه خدمتى به شما ...
■ نماز در برف
آب نبود و حتى براى يافتن خاك جهت تيمم مشكل داشتيم . ...
■ نماز بر روى برانكارد
وقتى او را براى اتاق عمل آماده مى كردند، ايشان را بر روى برانكارد گذاشتند ...
■ وضوی بینماز!
موقع آن بود که بچهها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابکار دربیایند. همه از خوشحالی در پوسـت نـمیگنجیدند. جز عـباس ریزه که چون ابر بهاری اشک میریخت و مثل کنه چسبیده بود به فرمانده که تو رو جان فـک و فامیلت مرا هم ببر ...
■ فکر کردن در نماز ممنوع!
نقل شده! روزی سید هاشم امام جماعت مسجد سر دوزک بعد از نماز منبر رفتند. در ضمن توصیه به لزوم حضور قلب در نماز فرمودند: روزی پدرم می خواست نماز جماعت بخواند، ...
1395/6/18 ساعت 11:28
کد : 1574
دسته : آداب باطنی و حضور قلب در نماز,داستانهای نماز
ادامه مطلب
■ نماز در دانشگاه آمریکا
شنیدم که می گفت یکی از تربیت یافتگان مدرسه ما برای تحصیل علم طب به آمریکا رفت، از آنجا نامه ای برایم نوشت ...
1395/6/16 ساعت 11:17
کد : 1566
دسته : جوانان و نماز,داستانهای نماز
ادامه مطلب
■ شب فراموش نشدنی
نخستین نماز، از خاطرهانگیزترین لحـظههای زنـدگی هـر انسان است. ایستادن و با خدا سخن گفتن، فرصت شکفتن روح، پرواز در بیکرانگی و پیوند دل و جان با ملکوت است. ...