مرحوم آیت الله زنجانی نقل کرده اند از آقای سید جبل عاملی رضوان الله تعالی مدرسه ای در دمشق (مرکز سوریه) تأسیس نمودند تا دانش آموزان شیعه در آن مدرسه تحت نظر ایشان درس بخوانند.

آقای حاج سید احمد مصطفوی که از تجار بازار قم بود گفت: من از خود سید محسن امین جبل عاملی شنیدم که می گفت یکی از تربیت یافتگان مدرسه ما برای تحصیل علم طب به آمریکا رفت، از آنجا نامه ای برایم نوشت که چند روز پیش امتحان داشتیم، مدتی در نوبت نشستم ولی یک وقت متوجه شدم اگر به همان حال به انتظار نوبت بنشینم نمازم فوت می شود به ناچار برخاستم که آماده نماز شوم بعضی از کسانی که با من در نوبت بودند پرسیدند کجا می روی؟ گفتم من یک تکلیف دینی دارم (نماز) که نزدیک است وقتش بگذرد، گفتند امتحان هم وقتش می گذرد بعد از این جلسه دیگر جلسه ای تشکیل نخواهد شد، گفتم هر چه می خواهد بشود، بشود، من باید این تکلیف الهی و آسمانی را انجام دهم و هیچ راه و بهانه ای برای انجام ندادنش ندارم (یعنی اصل نماز است بعد سایر کارها).

بالاخره رفتم و مشغول خواندن نماز شدم، اتفاقاً هیئت ممتحنه متوجه شدند که به اندازه اداء یک وظیفه مذهبی غیبت کرده ام، لذا گفتند چون این جوان در وظیفه خود جدی است شایسته نیست که او را از امتحان محروم کنیم، برای تقدیر و تشویق او لازم است جلسه خصوصی برای امتحان وی تشکیل دهیم، این بود که جلسه دیگری تشکیل دادند و من حاضر شدم و امتحان دادم.

آنگاه آقای سید محسن امین پس از نقل این جریان فرمود: من در مدرسه چنین شاگردانی تربیت کرده ام که اگر به دریا بیفتند دامنشان تر نمی شود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :