■ اسرارسجود 3
اسرارسجود 3
سجود
سرّ سجده بر زمين
در سجده، گرامیترین اندامها به پستترین موجود، يعني خاک، ساییده میشود تا انسان نهایت خضوع و فروتنى را تنها براى خداى تقديم نمايد. هشام بن حكم به امام صادق(ع)گفت: "سجده بر چه چيز جايز و بر چه چيز جایز نيست؟" امام فرمود: "سجده فقط بر زمين يا آن چه از زمين مىرويد، جايز است، به شرط آن كه خوردني يا پوشيدني نباشد. " گفت: "فدايت شوم! علّت آن چيست؟" فرمود: "زيرا سجود و خضوع و فروتنى تنها براى خدا است. پس سزاوار نيست كه آن را بر خوردني و پوشيدني انجام دهند؛ زيرا دنیاپرستان بندگان خوردنی و پوشیدنی هستند. اما سجده كننده در سجودش، مشغول عبادت حضرت حق است. از اين رو، شايسته نيست كه پيشانى خود را در حال سجود بر معبود فرزندان دنيا كه فريفته او هستند، بگذارد. سجده بر زمين برتر است؛ زيرا تواضع و خضوع در برابر حق را بيشتر نشان ميدهد. "[1]
به حضرت صادق(ع) گفتند: "چرا خداوند ابراهيم را خليل خود گردانيد؟" فرمود: "زيرا بسيار بر زمين سجده ميکرد. "[2]
ارتباط رکوع و سجده
نکته اول: رکوع و سجده، دو رکن ظاهري و باطنی نماز هستند که انجام ندادن آنها به صورت عمدي، نماز را باطل میکند و دیگر سرّی برای آن نمیگذارد. تشریع اعمال ظاهری نماز گویای این ارتباط معنایی و رازآميز آنها است. از اين رو، حضرت رضا(ع) در پاسخ اين که چرا در هر رکعت نماز، رکوع یک بار و سجده دو بار انجام ميپذيرد، فرمود: "ركوع از کارهاي حال قيام است و سجده از کارهاي حال قعود. نماز نشسته، نيمِ نماز ايستاده است. پس سجده دو بار واجب شده تا با ركوع برابر گردد و ميان آن دو تفاوت نماند؛ چرا كه نماز، ركوع است و سجود. "[3]
نکته دوم: ادب در رکوع، زمينهساز تقرب در سجده است. این نکته از آیات پایانی سوره فجر برداشت میشود؛ زیرا در این آیات، علت و مقدمه رسیدن به قرب الهی که از آن به مقام "فنا" تعبير میشود، مقام رضا يعني کمال ادب در برابر خداوند است.[4]
نکته سوم: راز مشترك ركوع و سجود، تسليم و فروتنی در آستان معبود است. البته در سجده، خضوع و فروتنیِ افزونتری نهفته است. از اين رو، سجده را نماد تقرب و نزدیکی به خداوند ميشمرند.
قيام پس از دو سجده
اشاره شد که برخاستن از سجده، به نشستن و برخاستن روز قيامت اشاره دارد. پيش از قيامت، همه مردم در خاك آرميدهاند. هنگامي که به صور اسرافيل دميده شود، مردم سر از خاك برميدارند. اين نشست و برخاست در نماز، مانند همان است. لحظهاي که انسان از سجده سر برميدارد و قيام ميكند، ميگويد: "خدايا! به نيروي تو بر ميخيزم و مينشينم. " اين کار از آن رو است تا در روز قيامت، هنگام برخاستن از خاك بگويد: "خداوندا! به نيروي تو برخاستم و قيام كردم. "
نمازگزار در اين ذكر، به نيرو و توان خداوند اعتماد دارد و ميداند كه مبدأ او خدا است و بازگشتش نيز به سوي او است. حاصل اين اعتماد آن است كه توان و نيرو را ويژه خدا ميداند و خود و ديگران را نيازمند خدا ميشمارد.[5]
وقتی نمازگزار پس از دو سجده و تواضع در برابر خداوند، سر برمیدارد، خداوند به فرشتگان ندا میدهد: "ای فرشتگان! بدانید که این بنده را به سبب تواضعش در سجده، همچون سر از سجده بلند کردنش، بلندی و رفعت میبخشم. "[6]
[1]. حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِالْعَزِيزِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِاللَّهِ7أَخْبِرْنِي عَمَّا يَجُوزُ السُّجُودُ عَلَيْهِ وَ عَمَّا لَا يَجُوزُ قَالَ السُّجُودُ لَا يَجُوزُ إِلَّا عَلَى الْأَرْضِ أَوْ مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا أُكِلَ أَوْ لُبِسَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الْعِلَّةُ فِي ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّ السُّجُودَ هُوَ الْخُضُوعُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ عَلَى مَا يُؤْكَلُ وَ يُلْبَسُ لِأَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْيَا عَبِيدُ مَا يَأْكُلُونَ وَ يَلْبَسُونَ وَ السَّاجِدُ فِي سُجُودِهِ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ تَعَالَى فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَضَعَ جَبْهَتَهُ فِي سُجُودِهِ عَلَى مَعْبُودِ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا الَّذِينَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا وَ السُّجُودُ عَلَى الْأَرْضِ أَفْضَلُ لِأَنَّهُ أَبْلَغُ فِي التَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ لِلَّهِ عَزَّوَجَل. (علل الشرائع، ج2، ص341)
[2]. علل الشرائع، ص13.
[3]. عیون اخبار الرضا، ج2، ص225.
[4]. يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة فَادْخُلي في عِبادي. (فجر: 27ـ29)
[5]. فلسفه نماز در اسلام، ص489.
[6]. فَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ قَائِماً قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَا مَلَائِكَتِي لَأَرْفَعَنَّهُ بِتَوَاضُعِهِ كَمَا ارْتَفَعَ إِلَى صَلَاتِهِ. (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج3، ص79)
مطالب مرتبط