■ اسرار قیام
اسرار قیام
قیام به امر آفريدگار، راز و رمزهایی دارد. آیت الله ملکی تبريزي سرّ این حالت را این گونه بیان میدارد که حقيقت قيام عبارت است از ايستادن در پيشگاه خداوند، به اين مقصود:
1. ادای حق عبوديت و بندگي او.
2. دستيابي به خيرات وي.
3. انس گرفتن با او و لذت بردن از گفتوگو با وي.
4. مناجات با او در دعا.
5. يافتن چاره توقف طولاني در روز قيامت و رهايي از هراسي كه در انتظار انسان است.
6. با تأمل در اين كه در نماز بايد بر هر دو پا بايستد، پي بردن به اين حقيقت كه مسلمان بايد در مقام خوف و رجا باشد.
7. درک این حقيقت که پايين افكندن سر در هنگام نماز، الزام قلب را بر تذلّل و خشوع و تواضع و دوري از رياستطلبي و خودبزرگبيني میفهماند.
8. يافتن اين حقيقت که فرداي قيامت در پيشگاه خداوند چنان ميايستد كه چگونگي آن را همين قيام تعيين ميكند.[1]
اين قيام در نماز، به ايستادن در عرصه محشر نزد خداي جهانيان اشاره دارد كه فرمود:
فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُون.[2]ناگهان همه از قبرها برميخيزند و مبهوت مينگرند.
در آن حال، همه ايستادهاند و به جهان بالا توجه مييابند كه چه فرماني در حق آنها نازل میشود.[3]
میتوان گفت که راز و تأويل قيام، اعلام آمادگي پيكار با دشمن است:
قوموا لله قانتين.[4]براي خدا فروتنانه بر پا خیزید.
در این پیکار، بايد از خود نماز ياري گرفت؛ زيرا نماز یاوری در سختيها است:
وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصّلاة وَ إنها لَكَبيرَة إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين.[5]از صبر و نماز يارى بگيريد. و البتّه آن جز بر خاشعان بسى گران است.
بنا بر اين، آن چه در برپايي نماز اهميت دارد و همانا سرّ قیام است، این است که نمازگزار براي خدا بر پا ايستد و چيزي او را ناتوان نسازد و هيچ چيز او را بر زمين ننشاند. در حديث آمده است: "كسي كه در حال ايستادن، پشت او راست نباشد، نمازش صحیح نيست."[6] درست است که اين حكمي فقهي است؛ اما تأويلش آن است که انسان هنگام مناجات با خداوند بايد در برابر همه خاطرهها و دلمشغوليهاي نفساني ايستادگي كند، چه رسد به مصيبتهاي بزرگ و غمبار و رخدادهاي ناگوار. چنین است که هر گاه نمازگزاری به سر قیام دست يابد، به صبر و استقامتی ويژه در برابر گناهان و گرفتاریها ميرسد.
زنده كردن عدل، كمك به ستمديده، و دشمني با ستمگر كه آن را قيام به قسط ميگويند، نيازمند نيرويي بزرگ است. در حال قيام بنده، چنين نيروي بزرگي فراهم ميگردد.[7]
امام باقر(ع) میفرماید: "بر پايه دستور قرآن[8] انسان سالم نماز را ايستاده ميخواند. بيمار نشسته نماز ميگزارد. آن كه از او ناتوانتر است، در حالي كه به پهلو آرميده، نماز ميخواند."[9]
پس راز قيام، از حالت جسم، منزه و پيراسته است، چنان كه قيام به معناي تحمل سختي و رنج در راه فرمانبري از خداوند نيز از حالتهاي جسم منزه است، گر چه از حالت بدني مختصر خالي نيست.
از آیهای که پشتوانه سخن امام است، ميتوان دريافت که خضوعي كه روح نماز را شکل ميدهد، در همه اين حالتها تبلور دارد؛ هر چند در بعضی از حالات، نمايانتر است.
نکته دیگر این که خداوند پيوسته بر وحدانيت خويش گواه است. پس همواره قائم به قسط است.[10] از اين رو، خدا پيوسته قائم است. شايد از همين رو است که حضرت امام عصر(عج) قائم خوانده ميشود. از دیگر سو، قيام به اين منظور صورت ميگيرد که انسان "كلمة الله" را اعتلا بخشد. پس هر كه آن را احيا كند و اعتلا بخشد، "قائم" راستين است، گر چه به ظاهر نشسته باشد. نيز هركس آن را احيا نكند، در حقيقت نشسته است، گر چه به ظاهر ايستاده باشد. پس "قيام" نمودار و تمثّل حالتي است كه مؤمن با آن توان مييابد تا از مقام مقدس "مولي" دفاع كند يا بر دشمن بتازد. از اين رو، كسي كه بر پا ايستد و براي خدا پايداري كند، فرشتگان بر او فرود ميآيند و وي را به ولايت نويد ميدهند؛ ولايتي كه ترس و اندوه را ميزدايد:
ان الذين قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائكة الّا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنّة التّي كنتم توعدون.[11]
این مقام، مقام ولیّ خدا است:
ألا إنّ اولیاء الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون[12].[13]
در يک کلام ميتوان گفت: قيام حالتي است كه در آن، انسان براي سرعت يافتن و مسابقه توانمند ميشود و سپس ميتواند به بهترين جايگاه امامت دست يابد.[14]
سرّ دیگر قیام این است: كسي كه قيامش و نيز مراقبت از قيامش فقط براي خدا باشد، عدالت را برپا خواهد کرد و در مرحله بعد در برپا داشتن عدالت استوارتر و كوشاتر خواهد شد (قوّام) و سرانجام در واپسين مرحله، مظهر قيّوم ميشود. به همين سبب، مردم به سوي او توجه مييابند و تنها او را قصد ميکنند.
پی نوشت ها
[1]. میرزا جواد ملکی تبريزي، اسرار الصلاة، ص322.
[2]. زمر: 68.
[3]. العشرات، ص492.
[4]. بقره: 238.
[5]. بقره: 45.
[6]. مَنْ لَمْ يُقِمْ صُلْبَهُ فَلَا صَلَاة لَه. (جامع احادیث الشیعه، ج5، ص79، ح2429)
[7]. رازهای نماز، ص113.
[8]. الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ: همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و آن گاه كه بر پهلو خوابيدهاند، ياد مىكنند. (آل عمران: 191)
[9]. (الكافي، ج3، ص411)
[10]. شهد الله انه لا اله الا هو و الملائكه و اولوا العلم قائماً بالقسط. (آل عمران: 18)
[11]. فصّلت: 30.
[12]. برگرفته از: رازهای نماز، ص112ـ 114.
[13]. یونس: 62.
[14]. اشاره به سیر تکاملی انسان، یعنی: معرفت، حرکت(هجرت)، سرعت، سبقت، امامت.
مطالب مرتبط