■ موانع دستیابی به اسرار نماز
موانع دستیابی به اسرار نماز
آن چه در نماز و بيرون از آن، از جانب خداوند نهي شده، خواه حرام باشد و خواه مکروه، مانع دستيابي به راز نماز است. یکی از اين موانع، وسواس است که فراوان ديده ميشود. مرحوم آیتالله ملکی تبریزی میگويد:
در لطف خدا بر این امت بیندیشد که چه شریعت سهل و آسانی را ارزانی داشت. بنابراين، از حدود الهی با وسوسه و تنگ گرفتن بر خود، ناسپاسی نکند؛ چه این که وسوسه از زیانبارترین صفات و بیماریهای قلبی است. از ائمه معصومین(ع) بیاموزد که اجازه احتیاط بیش از حدّ را به ما ندادهاند؛ بلکه با عمل و گفتار از آن منع کردهاند و وقتی انسان به آداب وارد از ائمه معصومین (ع) در باره طهارت آگاه میشود، خواهد فهمید که احتیاطی که در ديگر مقامات مشروع است، در مسئله طهارت، به طور خاص منع شده است و به میزان جزئیات احکام شرع و این که در کدام درجه از حکمت است، آگاهی خواهد یافت.
بد نیست آن چه از اختلاف این دو به ما رسیده را بیان کنیم و آن این است که طهارت و نجاست به علت تعلق اندکی که به جهات قلبیه دارند، از نظر اهمیّت مانند سائر احکام نیستند. اهل دنیا در زیادهروی کردن احتیاط، مشکلی ندارند، چون با طبعشان سازگار است. اما احتیاط در حقوق دیگران را روا نمیدارند، مانند احتیاط در امور مالی و آبرویی و تعبدی که تعبد به آن برای عقل دشوار است و دلیل آن را گفتیم: از این که احتیاط در آن با بیشتر سرشتها سازگار است ـ به خلاف سائر احکام ـ این است که به وضوح میبینی که وسوسه، در امور ظاهری در میان مردم، با وجود منع شارع از زیادهروی احتیاط در آن، به مراتب بیشتر است از ممنوعات دیگر.
آیا نمیبینی کسی در پرداخت قرضها و بدهیهایش دچار وسواس نمیشود و سه بار پرداخت نمیکند؟ اما بیشتر مردم را ميبینی که در وضو گرفتن و پاک کردن اعضا وسواس دارند که آیا آب به محل وضو رسیده یا نه؟ و بیش از سی مرتبه میشویند و این همان وجه اختلاف این دو است. و چه بسا وجوه دیگری نیز باشد.[1]
آن چه در شرايط و آداب گفته مىشود، نمونه چيزهايى است كه دستيابي به آن در اسرار نماز لازم است. براي نمونه، اگر نماز در گورستان مكروه است، نماز دلمردگان بىكراهت نيست. سرگرم شدن به غير خدا، روح را از فروغ حيات محروم مىكند و نماز بىروح هرگز داراي سرّ نيست. نيز از كراهت نماز در آتشكده و گرمخانه حمام و آشپزخانه، مىتوان پي برد که نماز خواندن در حال خشم بر مظلومان و كينه از مؤمنان چه حالي دارد.[2]
پی نوشت ها
[1]. میرزا جواد ملکی تبریزی، أسرار الصلاة، ص42.