■ اسرار قبله
اسرار قبله
روی به قبله نمودن، در ظاهر، برگرداندن صورت از همه رویها به سمت خانه خدا است. اما در حقیقت، باید دل را از دنیا به سمت محضر ربوبی گردانید.
مقصود از رو به قبله داشتن، آن است که انسان اندامهای بدن را تنها در یک جهت ساکن گردانَد تا دل آرامش یابد و بتواند خدا را چنان که باید، بپرستد؛ زیرا اگر اندامها در یک جهت قرار گیرند و به سويهاي گوناگون حرکت و توجه نداشته باشند، دل را تابع خویشتن مینمایند. اين توجه، رحمت خداوند را جلب میکند؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: "هنگامی که انسان به نماز میایستد، اگر همه توجه و قلبش به سوی خدا باشد، وقتي نمازش تمام میشود، مانند روزی است که پاک به دنیا آمده است."[1]
امام صادق(ص) میفرماید: "هر گاه رو به قبله ميايستي، دنيا و هر چه را در آن است و مردم و احوال و اوضاع آنها را يكسره فراموش كن و دلت را از هر چه تو را از خدا بازميدارد، فارغ گردان و با چشم دل، عظمت خدا را ببين و آن روزى را به ياد آر كه هر كسى كرده خود را مىيابد و همگان به سوى خداوند كه مولاى حقيقى آنها است، برگردانده مىشوند. "[2]
1. درباره نماز فرمان داده شده است که جهت ظاهری آن به سوي کعبه باشد که نماد جهتگیری به سوي خدا است. کسی که به سرّ قبله دست يابد، همه زندگیاش به سوي خدا جهت مييابد:قُلْ إِنَّ صَلاتي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.[3]بگو: به درستي كه نماز و عبادت و زندگي و مرگ من براي الله، خداوندگار جهانيان، است.
هر چند در ظاهر به اين حقيقت توجه نداشته نباشد؛ زيرا نمازی را که عصاره زندگی و حقیقت آن است، به سوي قبله به جا آورده است. از اين رو، خداوند در وصف مؤمنان فرموده است: "آنان پيوسته بر نماز مداومت دارند."[4]
2. انسانيت انسان در توجه وي به معبود معنا مییابد. کسی که از خدا غافل شود، به تعبیر قرآن، حیوان بلکه پستتر از آن است:
أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الغافِلونَ.[5]آنها چون چهارپايانند؛ بلكه گمراهترند. آنان غافلانند.
نماد و سنبل این توجه، روي کردن به سوي قبله است. از اين رو، پیامبر(ص) فرمود: "آیا کسی که رویش را [از قبله] برمیگرداند، از این نمیترسد که خداوند صورتش را همچون صورت الاغی گرداند؟"[6] اين بدان معنا است که هر صورتي که به سوي قبله نباشد و از آن روي بگرداند، در حقیقت از انسانیت روي گردانده است.
3. ارکان کعبه بر چهار کلمه توحید استوار است: سُبْحَانَ اللَّهِ؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ؛ لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ؛ اللَّهُ أَكْبَر. این چهار بخش بودن، واقعيتى بيروني است كه عرش خداوند و آن چه پايين آن جاي دارد، همه با آن سامان يافتهاند. از امام صادق پرسیدند: "چرا كعبه به اين نام خوانده شد؟" فرمود: "زيرا چهارگوش یا چهارضلعی است. " گفتند: چرا چهارگوش شده است؟" فرمود: "زيرا برابر با بیت المعمور است كه چهارگوش است." گفتند: "چرا بیت المعمور چهارگوش است؟" فرمود: "زيرا بر راستای عرش است كه چهارگوش است. " گفتند: "چرا عرش چهارگوش شده است؟" فرمود: "زيرا اساس اسلام بر چهار كلمه استوار است: سُبْحَانَ اللَّهِ؛ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ؛ وَ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ؛ وَ اللَّهُ أَكْبَر. بنابراين، سرّ قبله تسبیحات اربعه است و کسی که به این سرّ دست یابد، به حقیقت این تسبیحات دست یافته است. "[7]
4. تمام تقديرات خداوند از عرش صادر میشود و این عرش خاستگاه فيض مادی و معنوی است. کعبه در راستای عرش الهی قرار دارد؛ پس نمازگزاری که در برابر کعبه ایستاده، در حقیقت به عرش الهی و خاستگاه فيض روي نموده و مشمول رحمت ويژه خدا شده و فرشته های رحمت الهی او را در بر میگیرند.[8]