در جلسات گفتار پژوهی مرکز تخصصی نماز:■ شهوت رانی به دنبال ضایع کردن نماز است
مرکز تخصصی نماز qunoot.ir) ) سلسله جلساتی گفتار پژوهی با حضور اساتید و کارشناسان با هدف دستیابی به راهکارهای کاربردی ترویج نماز برگزار می کند. در پانزدهمین جلسه از این گفتار پژوهی، میزبان حجت الاسلام رفیعی هستیم با موضوع دعوت مردم به نماز.
- پیامبر بر اساس نماز امت خود را به چهار دسته تقسیم کردند
اول یک حدیثی را بخوانم بعد یک سمیناری سال گذشته در اصفهان برگزار شد راجع به علل سستی جوانان به نماز یک همچنین تعبیری، من را آنجا دعوت کردند و من آنجا ده تا عامل را شمردم که اینجا خدمت شما این ده تا عامل را شمارش می کنم،
قال رسول الله (ص) ««امتی علی اربعه اصناف صنف یصلون ولکنهم فی صلاتهم ساهون فکان لهم الویل »» امت من در بحث نماز چهار دسته می شوند یک عده نماز می خوانند ولی در نمازشان سهو می کنند، ریا است و دقت نیست، خدا به این ها می گوید ویل، فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون، یک دسته هستند، اینها بی نماز نیستند ولی ساهون هستند.
دسته سوم فرمود «« صنف تصلون احیانا و لا یصلون احیانا»» گاهی می خوانند و گاهی نمی خوانند، بگیر و نگیر دارند، اول برج که پولشان تمام می شود می خوانند اول برج نمی خوانند، فصلی است، حرم امام رضا مستحبات را هم می خواند، یس و الرحمن هم می خواند، بقیه اش را می آید انزلی و ساری لب دریا و تمام می شود، نماز را در حرم می خوانیم، شب 21 هم می خواند، عید فطر که تمام می شود دیگر نمی خواند، مثل بخاری که زمستان می گذاریم و تابستان بر می داریم، فرمود ««لهم اللعن »» سوره مریم آیه 59 «« فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا»» که من یک سخنرانی می کردم این آیه را خواندم استاد دانشگاهی گفت این آیه کجاست گفتم سوره مریم گفت این آیه خیلی مهم است، الان مشکل دانشگاه ما همین دو تا است، اضاعه نماز و شهوت رانی، دوست دختر و بی نمازی، مشکل همین است، بچه ها دنبال دختر و پسر و توی فضای مجازی و نماز را هم ضایع می کند، فرمود اضاعوا الصلاه به دنبال والتبعوا الشهوات است، چون اضاعو الصلاه که می شود و التبعوا الشهوات می شود کما این که در سوره معارج می فرماید، نماز را اگر کسی بخواند تنظیم می شود ««ان الانسان خلق هلوعا، اذا مسه الشر جزوعا، و اذا مسه الخیر منوعا، الا المصلین »» این دو دسته است. دسته بعدی را می گوید: «« و صنف لا یصلون ابدا»»
قرآن این غی را آورده است برای لعن بی نماز یا بد نماز و این را لعن محسوب کرده است، و این نص روایت است که امام از این آیه برداشت کرده است،
صنف لا یصلون ابدا، کلا نماز نمی خوانند، این همان داستان پدری است که به بچه اش گفت پای من را به مسجد باز نکن من تا به حال به مسجد نرفته ام، و در مورد اینها داریم کان لهم السقر، آیه قرآن است که ««ما سلککم فی سقر، قالوا لم نک من المصلین»» ما اصلا مصلین نبودیم.
- بخشی از سستی در نماز ناشی از شبهات اعتقادی است
دسته بعدی«« صنف یصلون ابدا و هم فی صلاتهم خاشعون»» گروهی که نماز می خوانند و در نماز هم خاشع هستند که آیه داریم «« قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون»» که در بعضی روایات دارد که این ده تا آیه را کسی اگر رعایت کند به بهشت می رود که پیغمبر فرمود: «« من اقامهن دخل بهن الجنه»» تفسیر مجمع البیان، از همسر پیغمبر سوال کردند که این پیغمبر که می فرماید ««خلق عظیم»» منظور از خلق عظیم ده آیه اول سوره مومنون است یعنی خلق پیغمبر منطبق بر ده آیه اول سوره مومنون است، یک بخش این سستی ناشی از شبهات اعتقادی است، ببینید اگر اعتقادات قوی باشد فروعش قوی است ««ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت فرعها فی السماء»» اگر اصلش ثابت باشد فرعها فی السماء خواهد بود، شما ببینید مثل امروز هجمه به شیعه و اسلام نبوده است، 60 تا 70 درصد مردم ماهواره دارند و شبکه نور و وصال و نجات و که بعضی تبلیغ مسیحیت است جوان های ما خیلی گوش می دهند، چون بحث محبت است، من اینها را در آلمان گوش داده ام، گاهی پنج شش ساعت گوش می دادم، مخصوصا شبکه های مروج مسیحیت و زردشت خیلی پر جاذبه حرف می زنند، این شبهات گاهی موجب می شود که این اتفاق بیفتد، این شبهات اقسامی دارد، بخشی شبهات اعتقادی است، بخشی شبهات در مباحث قرآنی است، بخشی شبهات در مباحث احکام است، شما دوستان اگر در بحث نماز کار می کنید اطلاعات در مورد نماز کافی نیست حتما باید در پاسخگویی به شبهات هم دستتان پر باشد، یک آقایی جلو من را توی فرودگاه مهر آباد گرفت گفت من نماز می خواندم گفت یک روز در تلویزیون دیدم که گفت اگر کسی شراب بخورد چهل روز نمازش قبول نیست، من هم شراب می خورم، چون می خورم بیکار که نیستم نماز بخوانم و دیگر نمی خوانم چون هفته ای یک بار شراب می خورم، اگر کسی این را می گوید که اگر کسی شراب می خورد، نمازش تا چهل روز قبول نیست را باید توضیح دهد، اگر توضیح ندهد ممکن است برداشت غلط در ذهن این آقا قرار بگیرد، که شما اگر این غذای خوب را می خوری موجب می شود ویتامین به بدن تو برسد و موجب رشد تو می شود، پوستت و رنگت رشد می کند و اما اگر مریض هستی این غذا صرف مبارزه با آن مرض می شود و دیگر رشد نمی کنی و گوشت نمی رویاند، این روایت می خواهد بگوید که نماز شما صرف زدودن آثار شراب می شود نمی خواهد بگوید که شراب خوار نماز نخواند، اگر توضیح ندهید بد می شود، من نمی دانم شما چه مقدار با شبهات سروکار دارید، ببینید بخشی از این شبهات، شبهاتی است که مربوط به حوزه اعتقادات است، من کرمان بودم، در سیرجان گفتند که آقایی است که مرتد شده است، خیلی ناراحت بودند هم زنش و هم خودش که گفتند این داماد ما مرتد شده است و زنش دیگر زن شرعی او نیست البته اینها اسمشان ارتداد نیست، من آلمان بودم چند تا جوان مسیحی شده بودند و یک شب روضه ما آمده بودند، کسی که پای سخنرانی و روضه بیاید مسیحی نیست، گفتند ویزا می خواستیم گفتند اینجا یا باید همجنس گرا باشید یا ضد انقلاب باشید یا مسیحی باشید و ما دیدیم این سومی راحت تر است و مسیحی شدیم، ارتداد نمی گویند به این، جوان نشست گفتم سه ساعت با هم صحبت کردیم، گفت من اشکال دارم، گفتم بگو، گفت خیلی هست گفت از یک جا شروع کن، گفت برده داری در اسلام، کشتن جوان ها در بنی قریظه، در زمان پیغمبر، هنوز داعش هم در کار نبود، مثال به هیتلر می زد، گفت تعدد زوجات، همین طور یکی یکی آمد از بنی قریظه و برده داری و تعدد زوجات پیغمبر و از نظام زن در اسلام، یک مقداری جواب دادیم و بحث کردیم، ببینید من نمی توانم در مقابل اینها پاسخ گو نباشم، امثال این شبهات را باید جواب دهیم، الان بعضی از جوان ها دور ما را می گیرند در بحث تشیع و در بحث اعتقادات توحیدی، اینها وقتی مبنا خراب شد طرف نماز نمی خواند، من چند تا کتاب را توصیه می کنم شما ببینید، یکی کتاب کنفرانس بغداد که ترجمه هم هست در اینترنت هم هست، قرن پنجم یک عالم شیعه و سنی در مقابل ملک شاه سلجوقی و خواجه نظام ملک که هردو تا اینها سنی هستن نشستند و بحث کردند، کتاب زیبایی است، ببینید ملک شاه علما را دعوت کرده است، علمای شیعه و سنی، تا عالم شیعه وارد می شود احترام می کند و عالم سنی می گوید اینها کافر هستند و چرا دعوت کردید، ملک شاه می گوید یعنی چه کافر هستند، گفت اینها سب صحابه می کنند، عمر و ابوبکر و عایشه را سب می کنند، گفت واقعا این کار را می کنند گفتند بله، آن اقا را صدا زد به ایشان گفت اینطور که نمی شود و جلسه مناظره ای بگذارید، جلسه تشکیل شد و ملک شاه و خواجه نظام الملک هم نشست که هردوی اینها شیعه شدند در اثر همین جلسه، اول حرفی که عالم شیعه آنجا زد گفت لعن به صحابه لعن به یاران پیامبر موجب کفر است. همه تعجب کردند؛ گفت شصت سال معاویه، علی بن ابی طالب را رسما لعن کرد خودش این را اعلام کرد، ابن ابی الحدید در کتاب های شما این را نوشته است، پس چرا او را مسلمان می دانید، ببنید این هنر مناظره است،
- ریشه سستی در نماز شبهات است
شبهات امروز در جوامع تخصصی نیست یعنی شما در اینترنت می روید و برای عموم مردم سوال ایجاد می کنند، یک خانم که رئیس مدرسه بود به من زنگ زد و گریه می کرد، گفت یک عمری روی حجاب کار می کنیم دختر خانم می رود و در اینترنت برای من کتاب آورده که حجاب در عصر پیامبر، این کتاب کسی بخواند حجاب را کنار می گذارد، این کتاب را یک شیعه نوشته است، چند تا جلسه مناظره هم با او گذاشته اند و من نرفته ام و نمی دانم چه شده است، من اصلا کتاب ایشان را کار ندارم ولی به او پیغام دادم که عاقبت بخیر نمی شوی، یعنی چه ««لاتقل کل ما تعلم»» شما آمده اید تمام آیات حفظ حجاب را به حفظ عورت زده اید می گوید حجاب در زمان پیغمبر این طور بوده است، جدیدا این حرف را در آمریکا می زنند و سروش هم می زند، ولی تو این کتاب را با ادله قوی اورده ، می گوید این کتاب را دخترها خوانده اند و می گویند این حجاب را آخوند ها درست کرده اند، این کتاب دکتر سها که من الان پیش آقای مکارم و شاهرودی و وحید هم برده ام، به تمام مراجع گفته ام، به آقای شبیری گفته ام آقای مکارم فرمودند ما جواب می دهیم، نمی دانیم که جواب دادند یا نه، اصلا این سها معلوم نیست که چه کسی است، سها اسم جعلی است، شبهات شبهات قدیمی و کهن است و اینها خیلی از اینها گذشته است منتهی آمده است در اینترنت و دست همه است و دانشجو با این کتاب برخورد می کند. اولین ریشه سستی به نماز شبهات است، این شبهات را در این مجموعه ها و طلبه های ما، بایدد بررسی کنند و جواب بدهند.
- تاثیر مسایل سیاسی بر نماز
دوم مسائل سیاسی است گاهی در تلگرام و شبکه های اجتماعی نشان می دهند که جوی در این فضا است، نظام و رهبری را زیر سوال می برند حالا چرا این قصه ها اتفاق می افتد من کاری ندارم، نباید این قصه ها پیش بیاید، جوان وقتی این فضاها وارد می شود، این اختلافات مسئولین این اختلاس ها این حقوق ها بالاخره یک کاری می کند، من الان فامیل یک جایی گذاشتم سر کار هشت صبح می رود و هشت شب می آید می گویم چه قدر حقوق داری می گوید نهصد هزار تومان، یک وقت می شنود یک نفر سه هزار ملیارد اختلاس کرد، برای اینها چکار باید بکنیم، هنر من و شما باید این باشد که اینها را تفکیک کنیم و به مردم بگوییم که ارتباطی ندارد، صد تا آخوند و قاری خوب داریم، حضرت امیر هم مداحش شراب خورد و نجاشی به او حد زد ابن حرمه اختلاس کرد منذر بن جارود دزدی کرد و این اتفاقات بود، یعنی اینها را به هم می پیچانند.
دلیل سوم عدم آگاهی از آثار نماز هست، من یک چیزی خدمت شما عرض کنم، الان شیوه ما برای جذب نماز با قسم و آیه است، جان بابا و مامان بخوان، مثل این که بدهی را می خواهی بگیری، نه آثار نماز را بگویید اینها آثار شستشوی روح شما است، این که بداند نماز این دنیایی هم هست.
- سبک زندگی جدید و تاثیرش بر نماز
چهارمین علت سستی به نماز سستی خانواده ها هست، پدر و مادر نمی خواند، سبک زندگی عوض شده است الان من به یک آقایی گفتم که پنج صبح چکار می کنید گفت ما تازه می خوابیم، الان پنج اذان نشده گفت ما تازه می خوابیم مثلا 11 هم بلند می شویم، این نشستن های شب، سستی خانواده ها یکی از عواملی است که در زندگی موجب این می شود،
پنجم که این خیلی مهم است شکست ها و ناکامی ها هست، به ما می گویند حاج آقا التماس دعا دروغ است، بچه ام مریض بود دعا کردم خوب نشد، دختر می خواستم دعا کردم نشد، پسر می خواستم دختر شد، این قصه مبتلا به است، بزنطی آمد پیش امام رضا گفت سه سال است از خدا یک چیزی می خواهم جور نمی شود، آن آدم کلاس بالا که شاگرد اول بوده است که شب خانه امام رضا خوابیده است و هم غذا با امام بوده است، آقا فرمود مواظب باشد شیطان از همین جا نفوذ می کند گفت آقا دارم بد گمان می شوم، این کتاب نهج الدعا را یک دور بخوانید کتاب خوبی است، اصولا آثار دارالحدیث را ببنید، من خودم همه آثار آنجا را می بینیم مخصوصا این نهج الدعا، خانم زنگ زده است می گوید اعصابم خورد می شود وقتی روی منبر می گویید مصلحت نیست این مصلحت چیه که هرجا شما گیر می کنید می گویید مصلحت نیست، می گویم بچه ام مریض بود مرد می گوید خدا صبر بدهد، ببینید مردم گیر دارند، مردم جواب شبهه نمی دانند و طرح شبهه می کنند، بالاخره باید ما بتوانیم یک جوری این را جواب دهیم، آقا یک زنی یا حاجتی یا شغلی یا وامی می خواسته است و جور نشده است و اینها شکست است و نزدیکترین چیزی که توی سرش می زنند نماز است، اربعین را می آید، بنده خدا گفت بچه ام رفته اربعین ولی نماز نمی خواند گفتم بزار برود و آن طرف را خراب نکن، آقای فرحزاد می گفتند که یک منبر داشتم در قم ساعت 12 شب بود، لات و لوت های فلان منطقه، می رفتیم ما در مورد نماز صحبت می کردیم می گوید شب پنجم یا ششم بود که یکی از اینها پای برهنه دنبال ما راه افتاد گفت آقای فرح زاد از شب اول محرم من این جوراب را برای امام حسین در نیاورده ام شما هم که هی نماز نماز می کنید این دهه که دهه نماز نیست، دهه امام حسین است، یعنی این ذهنیت که عرض کردم این عالم دیگری که هست.
عامل دیگر بحث احساس گناه و معصیت است، همان که عرض کردم آقا شبهات را داریم، گاهی فکر می کنم که با این همه معصیت نماز فایده ای ندارد، مثلا زنای محصنه کرده است، من یک زمانی فکر می کردم که بعد از انقلاب بعضی از حرف ها را دیگر روی منبر نزنیم، مثلا شراب دیگر الحمد لله بحث نکینم، زنا بحث نکینم ولی امروزه احساس می کنم این بحث ها بحث های روز است دادستان یکی از استان ها می گفت آقای رفیعی پسماند ها و آنهایی که تفکیک می کنیم میزان شیشه های مشروب و شیشه های نوشابه یکی بود در استان ما، گفت شهردار من را خواسته است و گفته این پسماندهایی است که ما در شهر جمع می کنیم، این را از توی آشغال ها در می آوردند، شراب خواری زیاد شده است، ارتباط با زنهای شوهر دار زیاد شده است، چیزهایی من می شنوم، گاهی طرف می گوید ما که گناه می کنیم برای چه نماز بخوانیم ممکن است این انگیزه و عامل باشد.
محیط نامناسب هم عامل دیگر است، خوب گاهی طرف می آید در مسجد، در خوابگاه ها در جاهایی که هست و بعضی فضاهایی که جاذبه به نماز در واقع یکی از عوامل است.
عامل دیگر تنبلی و سستی است که این خیلی گسترده است، حالش را ندارد صبح بلند شود، ببنیند عبادت نماز یک عبادت مستمر است و باید سه بار درد روز وضو بگیرد و نماز بخواند، این سستی و این تنبلی باید خود این کسالت زدایی.
- بیان آثار نماز
باید سعی شود که آثار نماز برای مردم بیان شود و من در این جا چند تا از آثار نماز را بیان کنم. یک : غم زدایی، اینها را باید برای مردم بگوییم، اگر بگوییم بهشت و حور العین می گویند اینها توی دانشگاه پر هست، غم زدایی همان که امام صادق فرمود،«« ما یمنع احدکم اذا دخل علیه غم من غموم الدنیا ان یتوضأ ثم یدخل المسجد فیرکع رکعتین یدعو الله فیهما، اما سمعت الله تعالی یقول : "واستعینوا بالصبر و الصلاة " »»
دوم اعتدال: نماز روحیه اعتدال می آورد «« إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً- إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً- وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً- إِلَّا الْمُصَلِّینَ»»
سوم: شویندگی و تشبیه به آن نهر
چهارم برکت در زندگی «« الصلاه برکت»» روایت متعدد داریم،
پنجم ارتباط با خالق و تشرف به گفتگوی با خالق
بعدی باز دارندگی است«« ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر»»
اینها حرف هایی است که ما در کتاب هم آورده ایم، این بحث نماز است و باید کاربردی و پر جاذبه باشد، آقا قرائتی می فرمودند من بعد از سی سال تبلیغ فهمیدم انبوه سازی فایده ای ندارد باید چهره به چهره کار کرد، گفت خیلی تلویزیون و جاهای دیگر حرف زدیم ولی امام صادق حشام را چهره به چهره عوض کرده است، سید حمیری را چهره به چهره عوض کرده است، امام سجاد سی و چهار سال صد و هفتاد تا شاگرد دارد، ابو خالد کابلی کیسانی بود و او را عوض کرد ابو حمزه ثمالی را جذب کرد، یحی بن ابن طبیب را جذب کرد، همین حشام جزء مرجعه است و با نشستن با امام صادق درست شد، چهره به چهره خیلی موثر است یعنی برویم در مساجد و مراکز، اگر فرصت گذاشته شود برای پاسخ گویی به شبهات و سوالات و جوان ها بیایند، من خیلی شبهه جواب می دهم، یک وقت هایی جواب تلقین می شود و طرف هم قانع می شود بعد فکر می کنم که روی این جواب خیلی فکر نکردم و درست شد، طرف با توپ پر آمده است و بعد از سه یا پنج دقیقه خدا لطف می کند، شبهه همه اش اطلاعات نیست و یک بخش هم هنر پاسخ گویی است، این کار را باید اطفاق بیفتد، اگر در مدارس هست اگر در مساجد هست اگر جاهای مختلفی است بالاخره اینها موجب خواهد شد، یک پسری در حرم شاید 13 یا 14 سالش بود و من را خیلی دوست داشت و همه سخنرانی های من را جلو می نشسند و تا پای ماشین می آمد، از روز دهم یا پانزدهم گفتم نماز می خوانی گفت نه من سخنرانی شما را گوش می دهم و می روم خانه، ماه رمضان است، شما که ما را دوست دارید نماز هم بخوان گفت باشه به خاطر شما از فردا می خوانم، بعد از مدتی گفت منظم می خوانم، ببینید گاهی می شود از این پتانسیل دوستی و رفاقت وارد شد، راه های مخلفی دارد، ما آخوند ها داریم چوب عمل کرد غلط بعضی از مسئولین هم را می خوریم بالاخره سیاست به بعضی از اعتقادات مردم ضربه زد نسبت به رهبری الحمد لله روز به روز به ایشان بیشتر و استوار تر و قوی تر می شود چون صداقت ایشان را می بینند، لطف خدا را به ایشان و اخلاص ایشان را می بینند ولی کمی پایین تر که می آییم بعضی از عملکردهای غلط و ولخرجی ها و بی تدبیری ها، را که می بینند لطمه می زند و ما قربانی این قصه می شویم یعنی طرف من را در خیابان پیدا می کند و آقای روحانی و لاریجانی را نمی بینید چون من کسی همراهم نیست، حرف هایشان را به ما می زنند، این را هم دقت کنید که در این قصه هم باید ما سنگ صبور مردم باشیم و جبهه نگیریم، بله قبول داریم، اشکال هست، ضد نظام نمی گویم، ضد آن اشکالاتی که گاهی در بخورد های مسئولین وجود دارد به هر حال مجموع اینها باید باعث شود که روی نماز یک کار جدی صورت بگیرد و دعا کنیم همه ما اهل نماز شویم.
- توقع منطقی در مورد نماز
ما باید به ارائه الگوهای مثبت بیشتر بپردازیم، منتهی یک نکته را بگویم که در بحث نماز و دعا توقع مردم را بالا نبرید، یکی از اشکالات ما منبری ها این است، یعنی می آییم یک داستان را تعریف می کنیم که یک نفر مشکلی داشت و یک مقداری تربت خورد و گره اش باز شد حالا طرف می شنود و کیلو کیلو تربت می خورد، بعد می گوید این آخوند ها الکی گفتند، خدا آقای رحتمی را رحمت کند در کتاب اخلاق از نظر همزیستی یک بحثی دارد در مورد اجابت دعا و می گوید دعا دو مدل به اجابت می رسد، سبب سازی، سبب سوزی، همه دنبال سبب سوزی است یعنی معجزه، می خواهند این کور پای پنجره فولاد خوب شود من از آقای راشد سوال کردم گفتم شما که مشهد هستید چند تا معجزه را خودتان دیدید گفتند هرچی هست منقولات است من خودم نرفته ام، همان منقولات حرم امام رضا در سالی چند تا است، بگویید پنج تا یا ده تا، ببینید یک درصد چاقوی اسماعیل نمی برد و الا همین چاقو گرد تا گرد گلوی ابی عبدالله را برید، تیر گلوی حضرت علی اصغر را درید، قرار نیست که کربلا این طور شود، صدو هفتاد تا پیامبر را در یک روز از وسط اره کردند اتفاقی هم نیفتاد، اینها باید برای مردم آن 99 درصد را گفت، سبب سوزی نمی خواهیم سبب سازی می خواهیم، بچه ات مریض است به دلت می افتد پیش فلان دکتر بروی و دارو می دهد و خوب می شود این به دل انداختن را خدا می اندازد، آقای فلسفی می گفت شب دعای امن یجیب می خوانیم بعد در را می زنند می بینید رفیقتان است و آمده به شما سر بزند خدا شما را رسانده، خواستیم برویم دکتر و ماشین نداشتیم این سبب سازی است و بیشتر اجابت دعا از طریق سبب سازی است یک بنده خدایی می گفت خدایا ماشین سر کوچه اشان بود توی بانک برای قرعه کشی، گفت خدایا میشه من برنده شوم خواب دید که امام رضا گفت تو اصلا توی این بانک حساب نداری، کاری هم بخواهیم برای تو انجام دهیم تو حساب نداری؛ یک حسابی توی بانک باز کن بعد دعا کن، حضرت عیسی مریض بود گفتند طبیب بیاورید گفت من خودم مرده زنده می کنم بدتر شد، این روایت در امالی است، فرشته الهی آمد گفت خدا می گوید شفایت در فلان دارو است و فلان طبیب باید تجویز کند، این راهش است، چرا حضرت امیر پزشک مسیح آوردند، مراجع ما الان عمل می کنند در کشور قبلا هم که در علم طب پیشرفته نبودیم می رفتند جاهای دیگر، آقای تبریزی آقای مرعشی، این خودش جواب شبهه است که ««قل ما یعبوا بکم ربی لولا دعائکم»» دعا اعتنا و توجه است به موسی می گوید نمک آش را هم از من بخواه، هرچند نمک در بازار هست و می گویی خودم می خرم. دعا گفتگو است، اشتباه مردم همین است که اجابت دعا را انجام خواسته خودشان می دانند، یعنی من فکر می کنم اجابت دعا این است که بچه ام خوب شود گاهی اجابت دعا به مرگ است گاهی اجابت دعا به وجود آمدن دختر است، یا پسر است و برعکس است و در روایت داریم همه دعاها به اجابت می رسد منتهی بعضی از اینها در پرونده انسان در روز قیامت است، اینها را باید گفت و جوانب را باید برای مردم گفت.
بله در انتظارات باید جوانب قصه را کامل گفت من در مقدمه گفتار رفیع نوشته ام که وقتی کربلایی کاظم نگاه کرد و با اخلاصش حافظ قرآن شد همان زمان با زحمت و مکافات آیت الله العظمی بروجردی 13 جزء قرآن حفظ کرد ولی آقای بروجردی دو ساعت شب می نشست و نتوانست کامل حفظ کند، درستش را هم آقای بروجردی انجام می داد حافظ قرآن باید برود و حفظ کند، کربلایی کاظم یک استثنا است و قابل تعمیم نیست، من به بعضی ها می گویم که این قدر روی منبر از مرحوم دولابی و آقای خیاط خرج نکنید، اینها یک استثنا است و ما نمی توانیم این طور باشیم به مردم این راه را نگویید چون این راه نیست و یک استثنا است لذا توجه به این نکات باید داشته باشیم
- نماز و گریه بر امام حسین
ببینید به طور کلی روایات ما مثل یک پازل است یک کتابی نوشته است آقای مسعودی در دارالحدیث به نام فقه الحدیث، که این کتابها را بابد دید، من رفتم بلغارستان یک مسجدی دو تا امام جماعت داشت یکی امام جمعه بود یکی امام جماعت 22 ساله، از مصر آمده بودند، یک مسجد توی صوفیه بلغار را می چرخاندند که نماز گذار جمعه بالا دو یا سه هزار نفر داشت، خیلی تعجب کردم دو تا جوان یک مسجدی را اینطور می چرخانند، به اینها گفتم شما چه خوانده اید که جرات کردید امام جمعه شوید، گفتند یک دور تفسیر کامل قرآن یک دوره صحیحه بخاری، من سی و پنج سال است که طلبه هستم هنوز یک دور تفسیر نخوانده ام، رشته ام هم تفسیر است، استبصار را شما یک دور بخوانید، شیخ طوسی، در مقدمه اش می گوید دوستی داشتیم رفت و سنی شد، خودش می گفت اسمش را هم برده است، گفت شیعه همه روایاتش با هم تعارض دارد اینجا می گوید اشک بر ابی عبدالله می رود به بهشت آنجا می گوید اگر نماز نخوانی شفاعت شاملت نمی شود، اینجا می گوید ولایت اینجا می گوید فلان، شیخ طوسی فهمید که این خطری است لذا تصمیم گرفتند که استبصار را بنویسند که رفع تعارض روایات است، یک دور مباحثه کنید، روایات را که می اورد، سه تا روایت می آورد بعد ضدش را می آورد، جمع می کند، بحث شما هم در تعارض روایات است، ائمه ما این را می دیدند که یک عده به نماز و روزه خوب چسبیده اند، اهل سنت اینطور بودند و ولایت را رها کردند گفتند ««ما نودی بشی کما نودی بالولایه»» ««من زار الحسین بکربلا»» رفتند محکم روی ولایت کار کردند و آن طرف قصه محکم بود یک وقت هم با اباحی گری مواجه شدند، یک ادم هایی مثل ابوالخطاب و مغیره بن سعید که به ولایت چسبیدند به ولایت و می گویند علی خدا است و نماز نمی خوانند، آقای مسعودی حرف زیبایی دارد و می گوید برای بیان روایات برای مردم یک پازل بچینید خانواده حدیث را تشکیل دهدی و وقتی خانواده حدیث دارید نماز جای خودش را دارد و زیارت جای خودش را دارد پس نمی شود این اتفاق بیفتد که کسی بگوید من اشک بر ابی عبدالله می ریزم و نماز نمی خوانم، پس می روم بهشت، آن پازل ناقص است یقینا آن روایاتی که می گوید من زار الحسین با این روایت نماز باید کنار هم چیده شود و در یک مجموعه فقه الحدیثی باید برای مردم تبیین شود.
انشاالله موفق باشید