■ در نماز این اسرار وجود دارد
در نماز این اسرار وجود دارد
سر جامع نماز
رازهای نماز از دو ديدگاه قابل بررسی است. در یک ديدگاه، از سرّ نماز به صورت کلي سخن گفته میشود؛ یعنی برای مجموع نماز یک راز و حقیقت در نظر ميگيرند که سرّ الصّلاة نامیده میشود. در ديدگاه دوم، اسرار يکايک اجزای نماز جداگانه بررسي ميگردد که اسرار الصّلاة خوانده میشود.
در نماز این اسرار وجود دارد
سر الصلاة
یک. اظهار خاکساري و بندگي
امام رضا(ع) در پاسخ به پرسشهای محمد بن سنان، نگاشت: "علت واجب شدن نماز، اقرار به بندگي خداوند و نفي شرك به او است. نماز، ايستادن انسان در برابر خداي جبار با حال تواضع و فروتني و خضوع و اعتراف به گناهان و نيز درخواست عفو از گناهان گذشته و صورت نهادن روزانه بر زمين برای بزرگداشت خداوند است. ديگر آن كه نماز سبب ميشود بنده پيوسته به ياد خدا باشد و او را فراموش نكند و سرکشي ننمايد و با خشوع و خاکساري و رغبت، افزايش بهره خود در دين و دنيا را بخواهد. وانگهي انسان با نماز بر خود واجب ميسازد كه پيوسته و شبانهروز در جايگاه بندگي به ياد خداوند باشد. همين نماز گزاردن انسان در پيشگاه پروردگار و ايستادن در برابر او، بازدارنده از گناهان و فسادهاي گوناگون است. "[1]
مرحوم فیض کاشانی مينويسد: "چون مقصود اصلی نماز، یاد حق تعالی، تجدید بیعت با او، ثنای او از روی مسکنت و خشوع، پرسش از مهّمات از او به ابتهال و خضوع است، پس هر آینه بنده ناچار است از حاضر ساختن دل در آن و فهمیدن آن چه میگوید به زبان."[2] روشن است که کمال این حضور و فهم، در کشف تأویل و سرّ نماز نهفته است.
در نماز این اسرار وجود دارد
سر الصلاة
دو. طهارت باطنی
سلمان فارسى ميگويد: "با پیامبر خدا(ص) در سایه درختى نشسته بودیم. یک شاخه از آن برداشت و آن را تکان داد تا برگهايش فروریخت. سپس فرمود: "آیا از کاري که کردم، نمىپرسید؟" گفتند: "اي رسول خدا! به ما خبر بده! " فرمود: "بنده مسلمان هر گاه به نماز قیام مىکند، گناهانش ریخته مىشود، همان سان که برگ این شاخه درخت ریخته شد. "[3]
نيز پيامبر گرامي فرموده است: آنگاه که نمازگزار براي وضو صورتش را ميشويد، گناهاني كه با صورتش انجام داده، زدوده ميشود. هنگامي که دو دستش را از آرنج ميشويد، گناهاني كه با دستانش انجام داده، از ميان ميرود. آنگاه كه سرش را مسح ميكند، معصيتهايي كه با سرش انجام داده، پاک ميشود. چون بر دو پايش مسح ميكند، گناهاني كه با پاهايش انجام داده، محو ميگردد. اگر كسي در آغاز وضو گرفتن بسم الله الرحمن الرحيم بگويد، تمام اعضايش از گناه پاك ميشوند. "[4]
با توجه به اين احادیث میتوان گفت: سرّ نماز، وضو، غسل و تیمم که آنها نیز در حقیقت بخشی از نماز هستند، طهارت از آلودگیهای باطنی است. خداوند میفرماید:
"وَ أَقِمِ الصّلاة طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات".[5]
در دو طرف روز و اوايل شب، نماز را بر پا دار؛ چرا كه خوبيها، بديها [و آثار آنها را] از ميان مىبرند.
نیز پس از بیان احکام وضو و غسل و تیمم، میفرماید:
"ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون".[6]
خداوند نمىخواهد مشكلى براى شما ايجاد كند؛ بلكه مىخواهد پاكتان سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد؛ شايد شكر او را به جا آوريد.
بدین روی، نماز هم ناپاکیها و نجاستها را از روح و جسم آدمی ميزدايد و هم آنها را دور ميکند؛ یعنی زمينه آنها را از ميان ميبرد.[7] اين جا است که ميفرمايد:انَّ الصّلاة تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر.[8]نماز [انسان را] از زشتي و گناه بازميدارد.
در نماز این اسرار وجود دارد
سر الصلاة
سه. به ثمر نشستن نيروهاي انسان
نمازگزاري كه به راز نماز آشنا است، هر چه را در توجيه احكام، اذكار و افعال نماز گفته ميشود، وسيله شهود و شناسايي أسماء الحسني قرار ميدهد، يعني نامهاي نيک و صفات برتر خدا که نزد او به عنوان گنجينه براي اولياي ويژهاش ذخيره شده است. بنده رازجو پس از سير به سوي آنها، به جانب "شدن" ميگردد؛ زيرا حركت و سير، مقدمه "شدن" است و اين همان راز راستين نماز است.[9] هر چه در مراحل پايينتر از اين گفته شده، همه مانند آداب و حكمتها و سنّتهايي است كه به خودي خود، به راز و نهان نماز ارتباط ندارند كه امري عيني، بيروني و تكويني است. اينها كجا و رشتهاي از مفاهيم ذهني يا احكام اعتباري كجا كه بيرون از جهان اعتبار، هيچ اثري براي آنها نيست؟[10]
بنا بر اين، تنها کاري که همه استعدادها و نيروهاي آدمی را به ثمر مينشاند، نماز است.
در نماز این اسرار وجود دارد
سر الصلاة
چهار. محبت
واپسين رتبه اسرار نماز، محبت و عشق به معبود است. البته دستيابي به اين رتبه، تنها با عنایت خداوند فراهم ميشود. او فرموده است: "یحبهم و یحبونه. "یعنی عشقورزي نخست از سوي خود خداوند و آنگاه از سوي بنده عاشق است.
مرحوم حکیم سبزواری ميگويد: "جايی که جمال صوری یوسفیِ محدود، زنان را فانی کند... جمال مطلق که هر جمال ظلّ جمال او است، چه خواهد کرد؟ خاصه نسبت به عارفین در حال استغراق در ذکر و عبادت.
راه وصول به این مقام منیع، نه تنها به صرف تحصیل شرایط و آداب و احکام نماز حاصل نمی شود؛ بلکه با اکتفا به جهاد مستمر با نفس نیز حاصل نخواهد شد؛ چون جهاد اکبر هم لازم است و هرگز با اکتفا به جهاد اوسط که نبرد با نفس باشد، میسر نمیشود. جهاد اکبر نبرد عشق و عقل است که اگر سالک از قید عقل مصطلح برهد و به عقل ناب که همان عشق به عبادت و سپس حصر آن در معبود است، برسد، در جهاد اکبر پیروز شده است. بنابراين، راه وصول به راز نماز، گذراندن همه مراحل جهاد ميباشد. "[11]
پی نوشت ها
[1]. من لا يحضره الفقيه، ج1، ص214، ح645.
[2]. فیض کاشانی، اسرار الصلاة، ص64.
[3]. (وسائل الشيعة، ج4، ص103)
[4]. (وسائل الشيعة، ج1، ص398)
[5]. هود: 114.
[6]. مائده: 6.
[7].. (التهذيب، ج2، ص237، ح938)
[8]. عنکبوت: 45.
[9]. «شدن» به معناي «به فعلیّت رسیدن همه نيروهاي آدمی» است؛ به این معنا که در پرتو نماز، همه استعدادهای نمازگزار به فعلیّت ميرسد و شکوفا میگردد. این استعدادها سازگار با اسمهاي ياد شده در دعاي جوشن کبیر، هزار اسم است که وجود انسان میتواند ظرف تجلّی این اسماء باشد. پس انسان کامل، سرّ راستين نماز است؛ زيرا همه استعدادها و نيروهايش به فعلیّت رسیده است.
[10]. راز امور اعتباری مانند طهارت، نماز و ديگر کارهايي که حکم فقهی دارند، به وصف طاعت و عصیان موصوف میشود، بر خلاف راز امور حقیقی و تکوینی که رازهای جهان هستی است. بنگريد به: رازهای نماز، ص45.