■ مباهات امام خمینی (ره) به نمازهاى جمعه مناطق جنگى

من وقتى جماعتهاى روز جمعه بعضى از بلاد خوزستان را، مثل آبادان و اهواز، اينها را و دزفول و اينها را مىبينيم واقعاً پيش خودم يك مباهاتى مىكنم كه ما يك همچه جاهايى را داريم. اسلام يك همچه مناطقى را دارد؛ منطقهاى كه هر آنش دارد بمباران مىشود، جماعتش به آن قدرت، امام جماعتهايش به آن قدرت صحبت مىكند، جمعهاش به آن طور با عظمت ايجاد مىشود. جمعهاى كه در بلاد جنگى ايجاد مىشود غير جمعهاى است كه در تهران يا در قم يا در جاهاى ديگر ايجاد مىشود، آنجا يك
خاصيّت خاصى دارد. جمعههاى اين بلاد جنگى، روحيه به ايران مىدهد، روحيه به ارتش مىدهد. و اينهايى كه گمان مىكردند كه خير، يك حملهاى بكنند به ايران، يك كارى بكنند يا فرض كنيد كه صدامى كه بازى خورد از قدرتهاى بزرگ و خودش هم نتوانست ادراك كند چيزى را، اين حمله را كرد و ديديد كه بحمد اللَّه الآن رو به زوال است. اينكه از خارج بمباران مىكند بلاد شما را، اين دليل بر اين است كه ضعف قدرت نظامى دارد و اين از خارج بمب مىاندازد، توپ مىاندازد، يا يك وقت هم از بالاها مىآيد و ردّ مىشود و بمباران مىكند و اين ضعف نظامى است كه او دارد. و مضحك اين است كه در عين حالى كه مسأله را دارد دنيا مىبيند كه چطورى هست، باز هم آن «حسين اردنى «1» خودش را مىخواهد متصل كند به اين «2»، خودش را مىخواهد انتحار كند، اين از باب اين است كه اين نمىفهمد. وجه صحيحش اين است كه اينها نه اسلام را از او اطلاع دارند كه قدرت اسلام چى است و نه مردم ايران را و نه آن تعهدى كه مردم ايران به اسلام پيدا كردهاند مىدانند. آنها خيال مىكنند كه اينها هم مثل خودشان مىمانند و مثل اتباع خودشان مىمانند، نمىدانند كه اگر يك روز اينها از همان شهرهاى خودشان، از همان بلاد خودشان سرنيزه را بردارند مردم آنها را از بين مىبرند؛ بخلاف ايران، كه ايران آن قدرتهاى بزرگ را بيرون راند و الآن هم با اينكه مىگفتند بعد از چند ماهى ايران به هم مىخورد، الآن هم سال چهارم را داريد جشن مىگيريد و بحمد اللَّه قدرت همان قدرت است و بيشتر شده و تعهد مردم همان تعهد است.
(1) پادشاه اردن
(2) صدام حسين، رئيس رژيم حاكم بر عراق.
صحيفه امام، ج16، ص: 11