■ نماز از ديدگاه انديشمندان
1- حضرت امام خمينى (ره) :
در اسلام از نماز هيچ فريضه اى بالاتر نيست . نماز پشتوانه ملت است . سيّد الشهداء در همان ظهر عاشورا كه جنگ بود، و همه در معرض خطر بودند، وقتى يكى از اصحاب گفت كه ظهر شده است فرمود كه : يادم آورديد نماز را و خدا تو را از نماز گزاران حساب كند. و ايستاد در همان جا نماز خواند. نگفت كه ما مى خواهيم جنگ بكنيم ، خير، جنگ را براى نماز كردند. اميرالمؤ منين وقتى كه يكى مسئله اى ، يك چيزى از او پرسيدند در همان بحبوحه جنگ ايستاد و جواب داد. حالا... من شمشير براى اين مى زنم . جنگ در اسلام يك چيزى نيست كه خودش يك مطلبى باشد، يك چيزى باشد يك طرحى باشد. جنگ براى اين است كه آن زباله هايى كه هستند آنهايى كه مانع از پياده شدن اسلام هستند، آنهايى كه مانع از ترقى مسلمين هستند، آنها را از بين راه بردارند. مقصد اين است كه اسلام را پياده كنند و با اسلام انسان درست كنند. نماز يك كارخانه انسان سازى است ، فحشا و منكر را نماز، نماز خوب فحشاء و منكر را از يك امتى بيرون مى كند.[1]
2- مقام معظم رهبرى حضرت آيت ا... خامنه اى :
نماز و نيايش ، ارتباط صميمانه اى است ميان انسان و خدا، آفريده و آفريدگار. نماز، تسلابخش و آرامشگر دلهاى مضطرب و خسته و بستوه آمده و مايه صفاى باطن و روشنى روان است . پيمان و انگيزه تحرك و بسيج و آمادگى است ، در حالى صميمانه و دور از رنگ و فريب ، براى نفى هر بدى و زشتى است و تدارك هر نيكوئى و زيبائى .
برنامه اى است براى بازيافتن و آگاه ساختن خويش ، و كوته سخن ، رابطه اى و استفاضه اى مداوم است . با سرچشمه و پديده آورنده همه نيكى ها، يعنى خدا... يكى از عملهايى كه سرشار از انگيزه ياد خداست و مى تواند انسان را يكسره غرق در ياد خدا كند، و مى تواند بيدار باش و به خويش آورنده باشد، و مى تواند همچون شاخص و علامتى ، رهروان راه خدا را بر روى خط مستقيم بدارد و از گيجى و گمى حفظ كند و مى تواند از لحظه اى غفلت زندگى آدمى مانع شود، نماز است .
انسان از لابلاى مشغوليتهاى فكرى كه او را احاطه كرده است به ندرت مى تواند به خود و هدف زندگى و گذشت لحظات و ساعات و روزها بينديشد چه بسا روزها كه شب مى گردد و روزهاى ديگرى كه آغاز مى شود. و هفته ها و ماهها كه مى گذرد و انسان به آغاز و پايان آن توجه نمى يابد و گذشت زندگى و معنا يا بطالت آن را احساس نمى كند.
نماز يك زنگ بيدارى و يك هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است . به انسان برنامه مى دهد و از او تعهد مى خواهد، به روز و شبش معنا مى دهد. و از گذشت لحظه ها حساب مى كشد. در آن هنگام كه انسان مشغول و بى خبر از طى زمان و انقضاى عمر است او را مى خواند و به او مى فهماند كه روزى گذشت و روزى آغاز شد.
بايد فعاليت كنى مسئوليت بزرگترى بر عهده بگيرى و كار مهمترى انجام دهى به دليل آن كه بخشى از عمر، از فرصت عمل ، به سر آمد بايد پيشتر تلاش كرد و بيشتر رفت زيرا هدف بزرگ است ، مگر تا فرصت از كف نرفته به آن دست يافت ...[2]
3- حضرت آيت ا... اراكى(ره) :
« اِنَّ الصَّلاه عَمُودُ الدّين اِنْ قُبِلَتْ، قُبِلَ ماسِواها وَ اِنْ رُدَّتْ، رُدَّ ما سِواها. وَ هِىَ تَنهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ .»
براى هر عضوى از اعضاى بدن وظيفه اى است ، در ابتدا كه قيام و قعود و ركوع و سجود باشد كه چهار تا بيشتر نيست . براى هر يك وظيفه است ، از فرق سر تا نوك پا، براى چشم ، براى گوش ، كف ، دستها، سر زانو، حتى نوك انگشتها، هم وظيفه و حكمى است . اين چنين وظايف و احكامى در هيچ دين و مذهبى وجود ندارد. هيچ نيست و بالاتر از همه اين اعضاء مغز و سر و مخ انسان است ، وقتى كه مى گويد « إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعِينُ»[3]بايد متوجه باشد كه مقابل چه كسى ايستاده است . مقابل خانه اى ايستاده كه خانه خداست . بايد متوجه باشد كه تمامى اعضاء از مغز سر تا نوك پا در عبادت او باشد. در بندگى او، خضوع و خشوع او باشد. و دست خضوع به طرفش دراز كنند... روح روان ، مغز سر و كلّه اش با آن خدايى كه در مقابل خانه اش ايستاده است شفاهاً لب به لب دارد، صحبت مى كند. بايد بفهمد كه با چه كسى دارد حرف مى زند. اگر اين كار را كرد مى شود: « تَنْهى عَنِ الْفَحشاءِ وَالْمُنكَر». اگر هر شبانه روز پنج بار اينكار را كرد مى شود: « تنهى عن الفحشاء و المنكر». به اين خاطر گفته است :« ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت ، ردّما سواها». همه اش نماز است ، نماز، نماز همه اش نماز، نماز، نماز است .[4]
4- علاّمه سيّد محمّد حسين طباطبائى(ره) :
كُرُبن معتقد بود كه در دنيا يگانه مذهب زنده و اصيل كه نمرده است مذهب شيعه است. روزى به هانرى كربن گفتم : در دين مقدّس اسلام تمام زمينها و مكانها بدون استثناء محل عبادت است ، اگر فردى بخواهد نماز يا قرآن بخواند يا سجده كند يا دعا كند در هر جا مى تواند، بنابراين اگر فردى از مسيحيان در وقتى از اوقات حالى پيدا كرد مثلاً در نيمه شب در خوابگاه منزل خود است و خواست خدا را بخواند چه مى كند؟ او بايد صبر كند تا روز يكشنبه ، كليسا را باز كنند، اين معنى قطع رابطه بنده است با خدا.
در پاسخ گفت : بلى اين اشكال در مذهب مسيحيت هست .
همچنين روزى به كربن گفتم : اگر در دين مقدس اسلام ، انسان حاجتمند حالى پيدا كند، طبق همان حال و حاجت خدا را مى خواند امّا در دين مسيح ، خدا اسماء حسنى ندارد اگر شما مثلاً حالى پيدا كرديد چه خواهيد كرد؟! در پاسخ گفت : من در مناجاتهاى خود صحيفه مهدّويه عليه السّلام را مى خوانم . كربن كراراً صحيفه سجّاديه را مى خواند و گريه مى كرد.[5]
5- مرحوم سيّد بن طاووس(ره) :
نماز ترا به اين مى خواند در پيشگاه مالك زندگان و مردگان حضوريابى ، پس با دلى آكنده از رغبت ، و ضميرى مالامال از شرف ، به نماز برخيز و هر كارى را كه خدايتعالى تو را به اشتغال به آن معذور نمى دارد ترك كن ، چه اشتغال به چنان امورى مخالف با مولا و سبك شمردن فرمان او جل جلاله باشد و خطرى است سهمگين كه از كيفر آن ايمن نمى توان بود. و مشنو كه گويند به تاءخير انداختن وقت نماز دشوار نيست. پس به نماز برخيز، با كمال اشتياق ، با رغبتى از سر عشق ، و با عشقى به كمال ، در نماز به خداى حىّ هستى بخش ، روى سخن داشته باش و مقام خود را كه بنده اى از ياد مبر، و از ستايش ذات پاكش كوتاهى مكن .[6]
6- شيخ الرئيس بوعلى سينا(ره) :
شيخ بو على سينا مى نويسد: من به خواندن دروس مشغول بودم و اقسام فلسفه را مجدداً مطالعه مى كردم در تمام اين اوقات شبى را تا صبح نخوابيدم در روز هم جز به تحصيل علم به چيزى توجه نداشتم . و به همين طريق پيش مى رفتم تا حقيقت هر مسئله براى من مسلم مى شد و هرگاه من در مسئله اى حيران بودم و يا نمى توانستم قضيه را بفهمم به مسجد پناه مى بردم و نماز مى گذاردم و خالق كل را ستايش مى كردم و معمّاى من حل و مشكل برطرف مى شد. [7]
7- ابو حامد امام محمّد غزالى(ره) :
ظاهر نماز چون كالبد است و وى را حقيقتى است كه آن روح نماز است .
ظاهر نماز: مانند طهارت تن و جامه و جاى پاك ايستادن و روى به قبله آوردن و چشم از جايگاه سجود فراتر بردن است اين همه صورت نماز است و اين صورت را حقيقتى است كه آن روح نماز است . اگر اصل روح نباشد نماز همچون آدمى مرده باشد و كالبدى بى جان . اصل روح نماز، خشوع است و حاضر بودن دل در جمله نماز، كه مقصود نماز راست داشتن دلست با حق تعالى ، و تازه كردن ذكر حق تعالى بر سبيل تعظيم ، چنان كه حق تعالى گفت : « وَ اَقِمَ الصَّلوه لِذَكْرِى ، نماز بپاى دار براى ياد كرد مرا » [8]رسول خداصلّى اللّه عليه و آله فرمود :كسى كه نصيب وى از نماز جز رنج و درماندگى نيست . و اين آن است كه به ظاهر نماز كند و به دل غافل ، و باز رسول خداصلّى اللّه عليه و آله رمود: كه بسيار بنده بود كه نماز كند و از نماز وى بيش از ده يك يا شش يك ننويسند و آن مقدار نويسند از نماز هر كسى كه به دل در آن حاضر باشد. و فرمود: نماز چنان كن كه كسى را وداع خواهى كرد يعنى خود را و هواى خود را وداع كن ، بلكه هر چه جز حق است آن را وداع كن و همگى خود به نماز ده ، و براى اين بود كه عايشه گويد كه رسول خداصلّى اللّه عليه و آله با ما حديث مى كردى و ما نيز با وى ، چون وقت نماز در آمد گفتى كه هرگز ما را نشناخته است از مشغولى كه بودى به عظمت حق تعالى !...[9]
8- حضرت آيت ا... بهاءالدينى(ره) :
نماز معراج است اگر انسان صادقانه باشد و حرفهايى را كه در نماز مى زند دروغ نباشد، اين نماز معراج است وقتى انسان مى گويد: « إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعِينُ » بنده هيچ موجودى غير از خدا نيستم ، استعانت به غير از خداى تعالى ندارم و در تمام حوايج ، علوم ، اقتصاد، سلامت و شفا، پناهگاه من خداى تعالى است . اگر انسان موجودى باشد كه غير خدا را عبادت نكند و به ما سوى الله استعانت نجويد، نماز معراج اوست . معارف اخلاق ، عبادات ، صوم و صلاه و حج ، براى اين است كه انسان به اين مرحله برسد... اين عروج و معراج اوست . ولى خدا بايد توفيق دهد، تا كسى بتواند خود را به اين مرحله برساند.
[1] . صحيفه نور، ج 12، ص 148.
[2] . از ژرفاى نماز، حضرت آيت ا... سيّد على الحسينى الخامنه اى ، رهبر معظم انقلاب ، ص 11 و 10 و 7.
[3] . سوره فاتحه ، آيه 5.
[4] . يادنامه آيت ا... العظمى اراكى ، ص 322.
[5] . مهر تابان ، ص 48.
[6] . كشف المحّجه ، سيّد بن طاووس ، ص 212.
[7] . زندگى ابوعلى سينا، ص 29 و 28
[8] . سوره طه ، آيه 14.
[9] . كيمياى سعادت ، محمد غزالى ، ص 141 و 120.
@#@.. نماز معراج است ولى مؤ منى كه راستگو باشد وقتى مى گويد: « إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعِينُ » دروغگو نباشد. اگر روزى صد مرتبه انسان اين دروغها را بگويد به جاى اين كه صعود پيدا كند، سقوط مى كند. عروج نتيجه صداقت انسان است . اگر صادقانه گفت : « إِيّاكَ نَعْبُدُ » آن وقت منبع علم و حكمت و قدرت مى شود و تمام بركات الهى بر اين موجود نازل مى شود ولى ورود به اين مرتبه خيلى مشكل است و بدون توفيقات و تاءييدات الهى نمى توان آتشهاى دنيا را تحمّل كرد.[1]
9- آيت ا... شهيد دكتر بهشتى(ره) :
اين ايستادن و خم شدن ، اين نشستن و به خاك افتادن ، و با هر يك كلماتى گفتن چه معنا دارد؟ در آن لحظه كه آدمى به كمال و شكوه بى نهايت آفريدگار جهان مى انديشد، سراپا شيفته آن مى شود، دل و جانش به خضوع و خشوع و فروتنى مى گرايد، با آهنگ فطرت در برابر آن همه كمال و عظمت سر تعظيم فرود مى آورد، ركوع و سر به زمين مى سايد، سجود و زبان به ستايش مى گشايد، حمد و تسبيح .
و در آن لحظه كه انسان خود را به كمك يك نيروى برتر از ماده نيازمند مى يابد، دل به سوى آفريدگار دانا و توانا و مهربان جهان مى آورد، راز و نياز خود را با او در ميان مى نهد و او را به كمك مى خواند، دعا اين است نماز ما و نيايش روزانه ما، به سوى خدا، خداى يكتا، خداى پر مهر. نيايشى كه هر فرازش ، بيانگر اصلى از اصول جهان بينى اسلام ، و هر حركتش ، نمايشگر پيوند عميق انسان اسلام با خداست . نيايشى كه انسان را به سوى خدا، به سوى راه او، و به سوى رهبران او مى كشاند. او را به همه شايسته كاران روى زمين ، در طول تاريخ ، در گذشته و آينده و حال ، پيوند مى دهد. و صف او را از صف ستمگران و تبهكاران و گمراهان جدا مى سازد تا در راه راست خدا استوار بماند و به بيراهه نيفتد. اينك تو اى انسان جستجو گر عصر ما برخيز، برخيز تا با شور و نشاط، به نيايشى چنين زنده و سازنده بپردازيم ، و خود را از هر چه جز حق و حقيقت است پيراسته سازيم .[2]
10- دكتر على شريعتى :
نماز شدن انسان ، تلاش براى شدن و زنده ماندن ، نيايش خواستن است . خواستن انسانى است كه از آنچه دارد خوشنود نيست . و در آنچه كه هست رنج مى برد. اساسى ترين درسى كه در نماز مى انديشيم توحيد در هستى است و طرد همه (شركها) و (تفرقه ها) و نفى همه قدرتهاى دروغين ، غير از خدا. اولين عبارتى كه بر زبان مى آوريم در شروع ، اذان (الله اكبر) يعنى خدا بزرگتر است اين بدين معنى است كه خدا از همه قدرتها و ايده آلها بزرگتر است و بايد به بزرگتر بودن خدا از همه توجه داشت . اين ضربه محكمى است بر كسانى كه ايده آلهائى را در مسير غير خدا شعار زندگى خويش قرار مى دهند و در آن خود را گم مى كنند. انقلابى راستين كه با خدا و خلق ميثاقى مقدّس بسته است از تزلزل در برابر خداوندان زر و زور و نيروهايشان منع مى كند. و ياد آور مى شود كه هان فراموش نكن كه خدا بزرگتر است و اگر در راه خدا قدم گذارى و براه خويش ايمان داشته باشى قدرت (فرعون ، قارون ، بلعم ) را در هم مى شكند و مى تواند تو را يارى كند. وقتى (لااله الاالله ) مى گوئيم بار ديگر همه خدايان دروغين را نفى مى كنيم . اله ، خداى غير الله ، خداى غير حقيقى ، پول مقام قدرت موقعيت اجتماعى و ... همه و همه كه در قالب هوسهاى پوچ گذاشته شوند و در راه خدا و اسلام نباشند اِله مى باشند.
اين انقلابى ترين شعار اسلام است كه در دل مجاهدين اين همه شور و شوق آفريده است و هم مى آفريند كه مايه رستگاريشان است .[3]
11- دكتر حداد عادل :
آيت ا... استاد مصباح يزدى براى بنده تعريف كردند كه در سفر به فرانسه دوستان ايرانى ما در فرانسه صحبت از پرفسورى كردند كه مسلمان شده بود و خانم او هم مسلمان بود. مسلمانى بسيار خوب و عامل به دستورات و احكام اسلام ، و عارف به حقايق اسلام . ملاقاتى داشتيم با اين خانم و آقاى پروفسور، پرسيدم : چطور شد كه مسلمان شديد؟ به شوخى گفتند: سؤ الهاى خصوصى مى كنيد؛ و بعداً توضيح دادند كه من سالها پيش در الجزاير مقيم بودم . فرانسويها در الجزاير زياد بودند. يك روز در جاده عبور مى كرديم و در كنار جاده مزرعه اى بود، ديدم كسى رو به سمتى ايستاده و حركاتى انجام مى دهد. من از مشاهده اين حركات كنجكاو شدم و از ديگران پرسيدم كه اين حركات چيست ؟ گفتند كه نماز مى خواند. گفتم ماشين را نگهداريد. كنجكاو شدم و رفتم سراغ اين دهقان كه مشغول نماز بود. نشستم تا اين كه نمازش تمام شد. پرسيدم كه چكار مى كنى و چه مى گويى ؟ و چه مى خواهى و چرا اين كار را مى كنى ؟ توضيح داد كه در اسلام دستور است كه پنج وعده نماز بخوانيد... وقتى من متوجه شدم كه در اسلام ارتباط با خالق به اين اندازه آسان است ، و به اين اندازه عميق و لطيف است ، تكان خوردم و اين سرآغازى شد براى تحقيق بيشتر پيرامون اسلام و اين علت اصلى مسلمان شدن من بود.[4]
12- علامه محمد اقبال لاهورى :
انتخاب جهت واحدى در اسلام براى نماز، براى آن است كه وحدت احساسى ميان جماعت نمازگزاران حاصل شود، و شكل كلى نماز و عبادت چنان است كه احساس مقام يا برترى نژادى را در ميان عبادت كنندگان بر مى اندازد، و روح تساوى اجتماعى را به جاى آن مى نشاند و تقويت مى كند. تصور كنيد كه اگر چنان شود كه در زمان ما همه فرق مسلمين ، روزانه براى نماز شانه به شانه در كنار يكديگر در يك صف بايستند، چه انقلاب روحى عظيمى حاصل خواهد شد! از يگانگى من جهان شمولى كه همه من ها را آفريده و نگاهدارى مى كند، وحدت اساسى نوع بشر نتيجه مى شود. تقسيم نوع بشر به نژادها و ملتها و قبيله ها، بنا به گفته قرآن ، تنها براى شناختن و شناخته شدن است . صورت اجتماعى نماز در اسلام ، گذشته از جنبه ادراكى و معرفتى آن ، براى اين است كه وحدت اساسى نوع بشر، با ويران شدن سدّ و بندهايى كه ميان انسانى و انسان ديگر موجود است ، به صورت حقيقتى از زندگى پديدار شود و پايدار بماند.[5]
13- دانشمند شهير اروپائى آقاى هيل :[6]
از روزى كه اسلام ظاهر شد، نماز يگانه شعار اسلامى به صورت يك ضرورت درآمد. ارتباط اين نماز با مسيحيت و يهوديت هر چه باشد نيروى خاص و اهميّتى فوق العاده در بين مسلمانان پيدا كرد. و بعدها به صورت نماز جماعت به اقتدا امامى كه اغلب خود محمّدصلّى اللّه عليه و آله بود اقامه مى شد. هر كسى به هنگام نماز جماعت ، اجتماع مسلمانان را مشاهده كند كه براى نماز صف بسته اند و با نظام خاصّى در كمال وقار و با طرز حيرت انگيزى ركوع و سجود مى كنند، به شگفتى در مى آيد، و آثار تربيتى آن را در روان مسلمين از همان روزهاى نخستين درك خواهد نمود.
كافى است كه ما نقش نماز را مورد بررسى قرار دهيم كه چه تاءثير مهمّى در بيدار كردن روح نظم و حفظ نظام داشته است . آنگاه به خوبى در مى يابيم كه در حقيقت نماز براى مسلمانان مانند يك آموزش نظامى بوده است و همين نظم مسلمانان در نماز، روح وحدت و يگانگى را در ميان مسلمانان زنده كرده ، برادرى ، مساوات و برابرى و دستاوردهاى اجتماعى اسلام را عملاً ايجاد مى نموده است [7].
14- الكسيس كارل ، نويسنده مشهور كتاب انسان موجود ناشناخته :
دعا و نماز قوى ترين نيروى است كه انسان مى تواند توليد كند، - نيروئى است كه چون قوه جاذبه در زمين وجود حقيقى و خارجى دارد.
در حرفه پزشكى خود من ، مردانى را ديده ام كه پس از آن كه تمام معالجات ديگر در حال آنان ، مؤ ثر واقع نشده بود به نيروى نماز و دعا از بيمارى ، رهائى يافتند. دعا و نماز چون راديوم يك منبع نيروئى مشعشعى است كه خود به خود توليد مى شود. از راه دعا و نماز انسان مى كوشد نيروى محدود خود را با متوسل شدن به منبع نامحدود تمام نيروها افزايش دهد. وقتى كه ما دعا و نماز مى خوانيم ، خود را به قوه محركه پايان ناپذيرى كه تمام كائنات را به هم پيوسته است متصل و مربوط مى كنيم . نماز و دعا مى خوانيم كه قسمتى از آن نيرو به حوائج ما اختصاص داده شود. به صرف همين استدعا، نواقص ها تكميل مى شود. و با قدرتى بيشتر و حالتى بهتر از جاى بر مى خيزيم . هر وقت ما با شور و حرارت خداوند را در دعا و نماز مخاطب مى سازيم ، هم روح و هم جسم خود را به وجهى احسن تغيير مى دهيم . غير ممكن است مرد يا زنى تنها براى يك لحظه به دعا و نماز بپردازد و نتيجه مثبت و مفيدى از آن نگيرد.[8]
15- الكسيس كارل :
احساس عرفانى جنبشى است كه از اعماق دل انسانى برخواسته شده است يك غريزه اصلى است . انسان همان طورى كه به آب نياز دارد به خدا هم نياز دارد.و بهترين چيزى كه فطرت را تقويت مى كند نماز است كه سنبل عبادت است .
اگر صميمانه به دعا و نماز بپردازيد خواهيد ديد كه زندگى شما به صورت عميق و مشهودى تغيير خواهد كرد. بايد بگوييم كه دعا فعاليتى است كه براى تكامل صحيح شخصيت و تماميّت عاليترين ملكات انسانى ضرورت دارد. تنها در دعا و نماز اجتماع كامل و هماهنگ بدن و فكر و روح حاصل مى شود كه به آدمى ، كه همچون نى شكننده اى ، است نيرومندى و استقامت بيرون از حد تصوّر مى بخشد. دعا و نماز عملى است كه آدمى را در حضور خدا قرار مى دهد.
مردى دهاتى در آخرين صف نماز در يك معبد تنها نشسته بود.
[1] . نردبان آسمان ، مجموعه درسهاى اخلاق آيت ا... بهاء الدين ره ، درس 62 ص 267.
[2] . نماز چيست ، شهيد آيت ا... دكتر سيّد محمد حسين بهشتى (ره )، ص 10.
[3] . نماز شدن انسان ، دكتر على شريعتى ، ص 4 و 5.
[4] . نماز نشانه حكومت صالحان ، ص 101.
[5] . احياى فكر دينى ، علامه اقبال لاهورى ، ص 109.
[6] . اين دانشمند مشهور اروپائى ، قبلاً از رهبران حزب كمونيست بود پس از تحقيق دين مسيحيت را بگزيد و سپس در پى تحقيقات عميق به دين اسلام مشرّف گرديد.
[7]. اسلام از ديدگاه دانشمندان ، ج 1، ص 34.
[8] . آئين زندگى ، الكسيس كارل ، ص 170 و 171.
@#@ كسى از او پرسيد: منتظر چه هستيد؟ او در جواب گفت : به او نگاه مى كنم و او به من نگاه مى كند.
آدمى دعا مى كند كه نه تنها خدا به ياد او باشد، بلكه خود نيز به ياد خدا باشد. دعا و نماز كوششى است در آدمى براى رسيدن به خدا و صحبت كردن با موجودى ناديدنى كه آفريننده همه چيز و حكمت اعلى ، و هر وقت با شور و حرارت خود را در دعا و نماز مخاطب مى سازيم . هم روح و هم جسم خود را به وجهى احسن تغيير مى دهيم . انسان هميشه از دعا و نماز نتيجه مفيدى مى گيرد. دعا كردن همچون خوردن و آشاميدن ضرورى است . در اجتماعى كه نيايش و دعا و نماز وجود نداشته باشد، از فساد و زوال مصون نخواهد بود. نيايش علاوه بر اين كه آرامش به وجود مى آورد، بطور كامل و صميمى در فعاليتهاى مغزى انسان يك نوع شگفتى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحريك مى كند.[1]
16- پروفسور توماس هايس لوپ :
مهمترين مطلبى كه من در طول چندين سال تجربه و آزمايش به دست آورده ام اين است كه بهترين وسيله براى درمان بى خوابى نماز است . با اين قيد كه من پزشكم اين سخن را مى گويم كه نماز بهترين وسيله اى است كه تاكنون براى توسعه اطمينان و تسكين اعصاب و آسايش و نشاط شناخته شده كه زمينه بى خوابى را برطرف مى گرداند. و به عبارت دقيقتر، مهمترين وسيله ايجاد آرامش در روان و اعصاب انسان نماز است .[2]
[1] . نيايش ، الكسيس كارل ، ص 7 و 12.
[2] . دين و روان ، ويليام جيمز، ص 168.