■ سرّ تسلیم در پایان نماز
سرّ تسلیم در پایان نماز
نمازگزار پس از رجوع از وحدت به کثرت، و از حق به خلق، و از محو به صحو، و از فنا به بقاء بعد از فنا، همراهان خود را مىبیند، و در جمع آنها حضور یافته بر آنها سلام مىکند؛ و نیز به عنوان سلامِ تودیع، بر انبیا و فرشتگان و معصومین (ع) سلام مىفرستد.
سپس وارد نشأه ملک مىگردد، و چون تازه در جمع آنان داخل مىشود، به آنها سلام مىکند؛ زیرا در متن نماز سرگرم مناجات با خالق بود: المُصلّی یناجی ربه. و با تسلیم پایان نماز، سفر چهارم از اسفار چهارگانه خاتمه مىیابد.
صاحب الفتوحات المکیة را- که بعد از وى هر چه در زمینه معارف و اسرار، به تازى و فارسى یا نظم و نثر، تصنیف یا تألیف شده است نسبت به نوشتار شیخ اکبر چه شبنمى است که در بحر مىکشد رقمى- درباره سرّ سلامِ پایانى لطیفهاى است به یاد ماندنى، که آن را مرحوم قاضى سعید قمى به عنوان قال بعض أهل المعرفة، بدون تعیین نام آن قائل، نقل نمود. اصل کلام محیى الدین در فتوحات چنین است: سلام نمازگزار درست نیست مگر آنکه در حال نماز از ما سوى اللَّه غایب شده و با خداوند مناجات کند.
هنگامى که از نماز منتقل مىشود و موجودهاى خلقى را مشاهده مىنماید، چون غایب از آنها بود و تازه در جمع آنها حاضر مىشود لذا بر آنان سلام مىکند. و اگر نمازگزار همواره با موجودهاى خلقى بوده و حواس او متوجه مردم بود، چگونه بر آنها سلام مىنماید؛ زیرا کسى که در جمع دیگران هماره حاضر است، به آنها سلام نمىکند. و این نمازگزار باید شرمنده شود، چون با سلام خود ریاکارانه به مردم نشان مىدهد که من در نزد خدا بودم و تازه به جمع شما پیوستم ... و سلام عارف براى انتقال از حالى به حال دیگر است: یک سلام بر منقول عنه، و یک سلام بر منقول إلیه ...
و از روایت عبد اللَّه بن فضل هاشمى از حضرت امام صادق (ع) استفاده مىشود که سلام نشانه ایمنى است، هم از طرف سلامکننده و هم از طرف جواب دهنده. و همین نشانه در پایان نماز به منظور تحلیل کلام آدمى، که با تکبیرة الاحرام حرام شده بود، و به قصد در امان بودن نماز از چیزى که او را تباه کند قرار داده شد. و سلام اسمى از اسماء خداست، و از طرف نمازگزار بر دو فرشته موکل خدایى فرستاده مىشود. و الحمد للَّه رب العالمین
کتاب سر الصلاه امام خمینی (ره)