■ بازشناسی دلالت های تربیتی نماز از دیگاه امام خمینی (ره)
مقدّمه
بازشناسي آرا و انديشههاي تربيتي عالمان و فيلسوفان از ديرباز يکي از مهمترين مسائل در پژوهشهاي تربيتي بوده است. در يک تقسيمبندي از انديشمندان و فيلسوفان تربيتي ميتوان اينگونه اظهار داشت که «برخي به طور مستقيم به مسائل تربيتي پرداخته و حتي نظامي جامع و فراگيري دربارة تعليم و تربيت ارائه داده و برخي ديگر گرچه به طور مستقيم به اين مباحث روي نياوردهاند، لکن ميتوان از طرز نگرشها و جهانبينيشان پاسخهايي را در باب مسائل تربيتي استنتاج کرد»؛1 پاسخهايي که اغلب در پژوهشهاي تربيتي از آنها به «دلالتها»2 يا به عبارتي، «اشارات» نام برده ميشود. استنباط و استنتاج دلالتهاي تربيتي در هر موضوعي نيازمند توجه به زيرساختهاي لازم در جهت استخراج دلالتها است و تسلّط به مباني فلسفي موضوع و اساسهاي نظري آن، از بنياديترين گامهاي چنين پژوهشهايي ميباشد. در اين ميان، نوع نگاه انديشمندان به انسان جايگاه ويژهاي دارد و دغدغههاي تربيتي آنان همواره در تبيينهايشان از ويژگيهاي انسانِ مطلوب، آميخته است؛ انسان مطلوبي که پوياست و بايد به سوي هدفي والا سير کند و اينکه، اين سير جز با تربيت محقّق نميشود. چيستي اين هدف و چگونگي دستيابي به آن سبب شکلگيري تعريفهاي گوناگوني از تربيت شده است.
تربيت در لغت به معناي پروراندن، پرورشدادن و ادب و اخلاق به کسي ياد دادن است.3 تربيت در نگاه ژرفتر، از نظر لغوي به معناي بيرون کشيدن چيزي، ربط دادن، خصوصاً برقراري رابطهاي که نشاندهندة وابستگيهاي اساسي بين اشيا يا رويدادهاست.4 به عقيدة افلاطون: «تربيت خوب آن است که روح و بدن را از همة زيباييها و کمالاتي که قابليت پذيرش آنها را دارند، برخوردار شوند.»5 در اين نگاه، همچنين تربيت «زمينهسازي براي کمک کردن به متربّي جهت شکوفاسازي قابليتها و توانشهاي درونياش» تعريف شده است.6 اميل دورکيم7 تربيت را با ديد جامعهشناختياش تعريف نموده و اجتماعيشدن انسانها را تربيت ميداند.8 تربيت در معناي تهذيب نيز در معناي زدودن خصوصيات ناپسند اخلاقي به کار رفته است.9 «کشاندن به سوي ارزشها معناي حقيقي تربيت انساني است»10 و بحث تعليم و تربيت، ساختن انسانهاست11 و آنچه تنها براي رساندن تحوّل انسان به کار برده ميشود، واژة تربيت است.12
در تعريف امام خميني(ره) نيز انسان جايگاه اساسي دارد و ايشان «تربيت را هدايت دانسته و آن را وسيلة شکوفا شدن فطرت و استعدادهاي نهفته انسان تلقي ميکنند. انسان داراي ابعاد متعدد وجودي است که لازم است با فراهمسازي موقعيتهاي تربيتي مناسب، مجموعه استعدادهاي وي به رشد برسد.»13 به اعتقاد امام خميني(ره)، هدايت انسانها به سوي معرفت الهي و بالفعل کردن قواي کمالخواهي انسان و اصلاح جامعه و برقراري عدالت، فلسفه بعثت انبيا بوده است.14 ايشان مسئله اساسي در باب تربيت را، مسئله روح و قلب آدمي دانسته و ميفرمايد:
مسئله اساسي در باب تربيت، مسئله روح و قلب آدمي است، زيرا اگر قلب الهي شود، همه کردار، رفتار و نيات او نيز الهي خواهد شد و به طور کلي، سعادت انسان به روح، يعني قلب او بستگي دارد.15
امام خميني(ره) تربيت واقعي را تربيتي ميدانند که اسلامي باشد: «در اينباره شکي نيست که برترين مکتب تربيتي، مکتب اسلام است»16 و «البته هرگونه تربيتي را نميتوان تربيت کامل دانست و بايد توجه داشت که تربيت کامل و مفيد در پرتو ايمان به خدا و تعاليم انبيا صورت ميپذيرد.»17
پرواضح است که در نظر امام خميني(ره) تربيت در معناي اسلامي آن مطرح است و الهي شدن را مسئله اساسي در اين باب مطرح نمودهاند، چنانکه در تربيت اسلامي تندادن به ربوبيت خدا تبيين شده است. تربيت اسلامي، يعني «شناخت خدا به عنوان ربّ يگانه انسان و جهان، و برگزيدن او به عنوان رب خويش و تندادن به ربوبيت او و تنزدن از ربوبيت غير.»18 امام خميني(ره) نيز تربيت را قرين با اسم رب دانسته و ميگويد:
اگر براي هر علمي موضوعي است، علم همه انبيا موضوعش انسان است. برنامة رسول اکرم(ص) همان سورهاي است که در اوّل وارد شده است. «اقراء باسم ربّک الّذي خلق». انبيا موضوع تربيتشان انسان است؛ آمدهاند انسان را از مرتبة طبيعت به مرتبة مافوقالطبيعه و جبروت برسانند. قرائت هم بايد باسم رب باشد. درس باسم رب، تعليم، تعلّم، فقه، فلسفه و علم توحيد تنها فايده ندارد، تا مقرون باسم رب نباشد.19
امام خميني(ره) ديدگاهها و آرا و انديشههاي متنوع سياسي، اجتماعي، فقهي، اصولي، فلسفي، عرفاني و تربيتي خود را در قالب تأليفات، سخنرانيها و اعلاميههاي متعدد و به اقتضاي مسائل متحدّثه اجتماعي، بخصوص بعد از وقوع انقلاب اسلامي عرضه داشتهاند که با بررسي اين تأليفات و آثار ميتوان به فضا و هندسه انديشه و تفکر امام(ره) دست يافت.20 در باب تربيت نيز تلاشهايي صورت گرفته است، از جمله يکي از نويسندگان21 در مقالهاي با عنوان «هدفهاي تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني(ره)» نشان داده که اصول تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني(ره) بر پنج اصل استوار است که عبارتاند از: تقدم اصلاح خود بر اصلاح ديگران، اصل تقدم تزکيه بر تعليم، اصل استمرار تربيت، اصل جاذبهبخشي و اصل تکرار و تلقين.
يکي ديگر از محققان22 در پژوهشي با عنوان «فرهنگ و تعليم و تربيت در انديشه امام خميني(ره)» نشان داده که عوامل تربيت در نظر امام خميني(ره) عبارت است از: خانواده، مدرسه، مراکز آموزشي و رسانههاي جمعي. پژوهشگر ديگري23 در پژوهشي با عنوان «اهداف تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني(ره)» نشان داد که امام خميني(ره) بر پايه نگرش عارفانه خويش، هدف نهايي تعليم و تربيت را فناي ذاتي و صفاتي دانسته است. وي سپس اهداف اساسي تعليم و تربيت را از ديدگاه امام خميني(ره) را در شش عنوان: خودشناسي، تزکيه و خودسازي، آموزش و رشد عقل و انديشه، غربزدايي، تأمين سلامت و رشد بايسته بدن و عدالت اجتماعي تقسيمبندي کرده است.
محققي ديگر24 در مقالهاي با عنوان «شيوههاي نشر و معرفي انديشههاي امام خميني(ره) در آموزش و پرورش» نشان داده است که گرچه اثري مکتوب و خاص در زمينة تعليم و تربيت از امام خميني(ره) موجود نيست، اما با مرور آثار ايشان ميتوان به اين حقيقت پي برد که ايشان دربارة اصول، مباني و اهداف تعليم و تربيت و محتوا و کيفيت تعليم و تربيت، ديدگاههاي مشخص و خاصي ارائه کردهاند که در نوع خود ميتواند الگو و راهنماي بسيار مهمي براي طراحان و برنامهريزان درسي و آموزشي باشد و ميتوان آثار و انديشههاي مکتوب و غير مکتوب امام خميني(ره) را به شرح ذيل، دستهبندي کرد: کتابها و آثار عرفاني، اخلاقي، کلامي و فلسفي، کتابها و آثار سياسي و اجتماعي، کتابها و آثار فقهي و اصولي، کتابها و آثار اقتصادي، کتابها و آثار شرعي و ديني، آثار و انديشههاي تربيتي و آثار جمعآوري شده منتسب به امام(ره).
يکي از آثار ارزشمند امام خميني کتاب سرّ الصّلوة است که اثري است عرفاني و در آن، هم به عرفان نظري و هم به عرفان عملي و پيمودن مقامات عرفاني نظر دارد. ديدگاه امام دربارة نمازگزار در حقيقت، حکايت مسافر و طريق سفر است و از نظر ايشان از «سرمايههاي سعادت عالم آخرت و وسيلة زندگاني روزهاي غيرمتناهي، نماز است.»25 ايشان در تعابيري ژرف، نماز را «نسخة جامعه» و «ترکيب قدسي» شمردهاند:
معلوم ميشود که حقيقت اين عبادت الهي و نسخه جامعه که براي خلاصي اين طايرهاي قدسي از قفس تنگناي طبيعت، به کشف تام محمّدي ترتيب داده شده و به قلب مقدسشان نازل گرديده است.26 نماز يکي از ترکيبات قدسيه است که بيدي الجلال و الجمال فراهم آمده است و تسويه شده است.27
همچنين رسول گرامي(ص) در فرمايشي نماز را عمود دين دانسته است: «ليکن اکثر همّک الصلوة فإنّها رأس الاسلام بعد الإقرار بالدّين.»28
دربارة نقش تربيتي نماز از ديرباز کلياتي مطرح بوده است و والدين سعي در ايجاد توافقي بين دو مفهوم نماز و تربيت داشتهاند. امام خميني(ره) علاوه بر تأکيدهاي فراوان بر دو مفهوم مجزاي نماز و تربيت، در مواردي نيز به صورت ترکيب عطفي از نماز و تربيت سخن گفته و شانزده مرتبه، نماز و تربيت را كنار هم مطرح كرده که نشاندهندة ابعاد تربيتي نماز است.
«اين عباداتي که انبيا آوردهاند و شما را به آن دعوت کردند....»29
«من به گوشم ميخورد....»؛30 «و تربيت بشر به وحي خدا و به....»؛31 «نماز را کوچک حساب نکنيد....»؛32 «آقايان که در تربيت بچّهها....»؛33 «اين جوانها به مسائل مملکت کار دارند....»؛34 «کسي به گفت که....»؛35 «به آن نيتي است که به آن وارد نماز ميشود....»؛36 «موظفيم که در ظاهر قبول کنيم....»؛37 «ايشان مسجد رفته بود و مشغول نماز....»؛38 «سراسر دنيا هست....»؛39 «اين را در رکعات نماز بخوانيم و توجه داشته باشيم به اينکه تربيت و ربوبيت....»؛40 «کسي را ميآورند که بگويد اسلام....»؛41 «اين چهرة نوراني عمري را....»؛42 «شهداي ديگر....»؛43 «دانشگاهي که نماز خواندن....»44
حال با عنايت به مباني نظري فوق و سوابق پژوهشي گذشته، مسئلة اساسي پژوهش حاضر بازشناسي دلالتهاي تربيتي نماز از ديدگاه امام خميني(ره) با محوريت کتاب سرالصلوة است. در چنين موضوعاتي پژوهشگر براي استخراج دلالتها با دو رويکرد روبهروست که يا بايد خود گزارههاي تجويزي را استنباط و استخراج کرده و به نظمبخشي آنها بپردازد و يا بايد گزارههاي توصيفي مشخصي را تدوين كرده، سپس با تحليل محتوا ميزان همخواني موجود را بررسي كند. اين پژوهش با رويکرد دوم به اين بازشناسي اقدام كرده و گزارههاي توصيفي پژوهش را نيز از مباحث تربيت اسلامي اخذ نموده و در ساختاري از مباني، اصول و روشها تدوين شدهاند. ويژگيهاي عمومي انسان که شاخهاي از توصيف انسان است به منزلة مباني تربيت در نظر گرفته شده است.45 اصول تربيت، دستورالعملي کلي است و اين اصول، مجموعه قواعدي خواهد بود که با نظر به اين قانونمنديها اعتبار شده و راهنماي عمل قرار ميگيرند46 و روشهاي تربيتي، دستورالعملهايي جزئيتر هستند که در دامنه يک اصل تربيتي قرار ميگيرند.47 ساختار يادشده بر دوازده مبنا بنا شده که در عرض آن اصول و روشهاي تربيتي نيز آن مبنا ذکر شده است.
روش
با عنايت به عنوان و سؤالهاي پژوهش، روش پژوهش حاضر از نوع تحليل محتوا بوده که طي آن محتواي کتاب سرالصلوة تحليل مفهومي شده و گزارههاي مؤيد دلالتهاي تربيتي موجود، استخراج، و سپس فراواني تکرار و تواتر آنها محاسبه شده است.
تجزيه و تحليل يافتهها
دادههاي پژوهش در دو سطح کمّي و کيفي تحليل شده است. در ابتدا فراواني از جدول استخراجي ارجاعات محاسبه گرديده، سپس درصد فراواني در دو بعد طولي و عرضي محاسبه و ارائه شده است. آنگاه مباني، اصول و روشها در جدولهايي مجزا رتبهبندي شده تا تطبيق معناداري به دست آيد.
جدول شماره 1: ارجاع صفحات
روش هاي تربيتي |
اصول تربيت |
مباني تربيت |
رديف |
|
تلقين به نفس |
تغيير ظاهر |
تأثير ظاهر بر باطن |
1 |
|
5 |
||||
تحميل به نفس |
||||
11-23-24-26-28-29-32-42-77-114 |
||||
34-36 |
6-7-56-103-116-117 |
ارجاعات |
||
اعطاي بينش |
تحول باطن |
تأثير باطن بر ظاهر |
2 |
|
36 |
||||
دعوت به ايمان |
||||
45-49-52-63-101 |
||||
6-7-11-36-37-38 |
29-42-65-75-112 |
ارجاعات |
||
فريضه سازي |
مداومت و محافظت بر عمل |
ظهور تدريجي شاکله |
3 |
|
- |
||||
محاسبه نفس |
||||
5-15-16-20-23-25-28-32-38-40-50-52-53-68-75-88-98 |
||||
69-98 |
|
ارجاعات |
||
زمينهسازي |
اصلاح شرايط |
تأثير شرايط بر انسان |
4 |
|
- |
||||
تغيير موقعيت |
||||
12-33-59-76 |
||||
اسوه سازي |
||||
56 |
||||
52-56-57-84-87-88 |
12-24 |
ارجاعات |
||
مواجهه با نتايج اعمال |
مسئوليت |
مقاومت و تأثيرگذاري بر شرايط |
5 |
|
57-64 |
||||
تحريک ايمان |
||||
19-20-22-24-45-98 |
||||
ابتلا |
||||
26-34-35-39-72 |
||||
|
58 |
ارجاعات |
||
آراستن ظاهر |
آراستگي |
جذبه حسن و احسان |
6 |
|
36 |
||||
تزيين کلام |
||||
- |
||||
مبالغه در عفو |
فضل |
|||
50-53-61-62-84 |
||||
توبه |
||||
44-50-53-61 |
||||
تبشير |
||||
22-23-29-46-64-84-101-108 |
||||
مبالغه در پاداش |
||||
7-59-72 |
||||
39-43-50-57 |
57-74-77-113-116-117 |
ارجاعات |
||
تکليف به قدر وسع |
عدل |
تطوّر وسع آدمي |
7 |
|
67-88-92 |
||||
انذار |
||||
53-72-82-86 |
||||
مجازات به قدر خطا |
||||
61 |
||||
57-59 |
30-32-52 |
ارجاعات |
||
ابراز تواناييها |
عزّت |
کرامت |
8 |
|
23-68 |
||||
تغافل |
||||
24-50-53 |
||||
22 |
16-19-21-47-87-91 |
ارجاعات |
||
تزکيه |
تعقّل |
انديشهورزي |
9 |
|
33 |
||||
تعليم حکمت |
||||
- |
||||
13-19-20-21-25-28-31-36-57-103-112 |
5-7-8-11-25-26-30-38-41-45-49-51-64-77-81-101 |
|||
موعظه حسنه |
تذکّر |
آشنايي و بيگانگي با خدا |
10 |
|
40 |
||||
يادآوري نعمتها |
||||
46-47-64 |
||||
عبرتآموزي |
||||
40 |
||||
22-23-29-57-84-108-111 |
21-26-44-68 |
ارجاعات |
||
مرحلهاي کردن تکاليف |
مسامحت |
ضعف |
11 |
|
20-21-22-69-84-85-109-114 |
||||
تجديد نظر در تکاليف |
||||
- |
||||
- |
24 |
ارجاعات |
||
بيان مهر و قهر |
ابراز يا منع محبت |
دلبستگي، آزمندي و شتاب |
12 |
|
11-12-42-53-94-113 |
||||
عطا و حرمان |
||||
46-52-99-102-106 |
||||
تکليف در غايت وسع |
سبقت |
|||
17 |
||||
2-8-11-22-35-63 |
7-8-12-30-31-74 |
ارجاعات |
جدول شماره 2: (فراواني ـ فراواني و درصد فراواني تجميعي در هرمبنا و برحسب مباني، اصول و روش
درصد |
جمع فراواني |
روشهاي تربيتي |
اصول تربيت |
مباني تربيت |
رديف |
|
9/8% |
19 |
1 |
تلقين به نفس |
تغيير ظاهر |
تأثير ظاهر بر باطن |
1 |
10 |
تحميل به نفس |
|||||
11 |
2 |
6 |
فراواني |
|||
9/7% |
17 |
1 |
اعطاي بينش |
تحول باطن |
تأثير باطن بر ظاهر |
2 |
5 |
دعوت به ايمان |
|||||
6 |
6 |
5 |
فراواني |
|||
9/8% |
19 |
0 |
فريضهسازي |
مداومت و محافظت بر عمل |
ظهور تدريجي شاکله |
3 |
17 |
محاسبه نفس |
|||||
17 |
2 |
0 |
فراواني |
|||
1/6% |
13 |
0 |
زمينهسازي |
اصلاح شرايط |
تأثير شرايط بر انسان |
4 |
4 |
تغيير موقعيت |
|||||
1 |
اسوهسازي |
|||||
5 |
6 |
2 |
فراواني |
|||
5/6% |
14 |
2 |
مواجهه با نتايج اعمال |
مسئوليت |
مقاومت و تأثيرگذاري بر شرايط |
5 |
6 |
تحريک ايمان |
|||||
5 |
ابتلا |
|||||
13 |
0 |
1 |
فراواني |
|||
5/14% |
31 |
1 |
آراستن ظاهر |
آراستگي |
جذبه حسن و احسان |
6 |
0 |
تزيين کلام |
|||||
5 |
مبالغه در عفو |
فضل |
||||
4 |
توبه |
|||||
8 |
تبشير |
|||||
3 |
مبالغه در پاداش |
|||||
21 |
4 |
6 |
فراواني |
|||
1/6% |
13 |
3 |
تکليف به قدر وسع |
عدل |
تطوّر وسع آدمي |
7 |
4 |
انذار |
|||||
1 |
مجازات به قدر خطا |
|||||
8 |
2 |
3 |
فراواني |
|||
6/5% |
12 |
2 |
ابراز تواناييها |
عزّت |
کرامت |
8 |
3 |
تغافل |
|||||
5 |
1 |
6 |
فراواني |
|||
6/12% |
27 |
1 |
تزکيه |
تعقّل |
انديشهورزي |
9 |
0 |
تعليم حکمت |
|||||
1 |
11 |
15 |
فراواني |
|||
7% |
15 |
1 |
موعظه حسنه |
تذکّر |
آشنايي و بيگانگي با خدا |
10 |
3 |
يادآوري نعمتها |
|||||
1 |
عبرتآموزي |
|||||
4 |
7 |
4 |
فراواني |
|||
2/4% |
9 |
8 |
مرحلهاي کردن تکليفها |
مسامحت |
ضعف |
11 |
0 |
تجديد نظر در تکليفها |
|||||
8 |
0 |
1 |
فراواني |
|||
2/11% |
24 |
6 |
بيان مهر و قهر |
ابراز يا منع محبت |
دلبستگي، آزمندي و شتاب |
12 |
5 |
عطا و حرمان |
|||||
1 |
تکليف در غايت وسع |
سبقت |
||||
12 |
6 |
6 |
فراواني |
|||
|
213 |
111 |
47 |
55 |
جمع فراواني |
|
100 |
|
52% |
22% |
26% |
درصد |
جدول شماره 3: رتبهبندي طولي در فراواني تجميعي هرمبنا، اصول و روش تربيتي آن
رتبه در درصد فراواني تجميعي هر مبنا |
مبناي تربيتي |
درصد فراواني |
1 |
جذبه حسن و احسان |
5/14% |
2 |
انديشهورزي |
6/12% |
3 |
تأثير ظاهر بر باطن |
9/8% |
ظهور تدريجي شاکله |
||
4 |
تأثير باطن بر ظاهر |
9/7% |
5 |
آشنايي و بيگانگي با خدا |
7% |
6 |
مقاومت و تأثيرگذاري بر شرايط |
5/6% |
7 |
تأثير شرايط بر انسان |
1/6% |
8 |
تطوّر وسع آدمي |
6/5% |
کرامت |
||
9 |
ضعف |
2/4% |
جدول فوق، مبيّن آن است که هر مبنا و دامنه آن دربرگيرندة اصل بوده و روشهايش به چه ميزان مورد توجه است. در اين ميان، عمده توجه به مباني جذبه حسن و احسان، انديشهورزي و تأثير ظاهر بر باطن و ظهور تدريجي شاکله بوده است.
جدول شماره 4: رتبهبندي عرضي در درصد فراواني تجميعي مباني، اصول و روش
رتبه |
عنوان |
درصد فراواني |
1 |
روشهاي تربيتي |
52% |
2 |
مباني تربيتي |
26% |
3 |
اصول تربيتي |
22% |
جدول فوق، ميزان دلالتهاي موجود را از نظر نوع نشان ميدهد و بيانكننده آن است که نماز دربرگيرندة مباني، اصول و روشهاي تربيتي ميباشد و قريب به نيمي از دلالتهاي موجود، بيانکنندة روشهاي تربيتي است.
جدول شماره 5: رتبهبندي مباني تربيت
رتبه |
مبناي تربيتي |
فراواني |
1 |
انديشهورزي |
15 |
2 |
جذبه حسن و احسان |
6 |
کرامت |
6 |
|
تأثير ظاهر بر باطن |
6 |
|
دلبستگي، آزمندي و شتاب |
6 |
|
3 |
تأثير باطن بر ظاهر |
5 |
4 |
آشنايي و بيگانگي با خدا |
4 |
5 |
تطوّر وسع آدمي |
3 |
6 |
تأثير شرايط بر انسان |
2 |
7 |
ضعف |
1 |
مقاومت و تأثيرگذاري بر شرايط |
1 |
|
8 |
ظهور تدريجي شاکله |
0 |
در ميان مباني تربيت در نماز، مؤلفههايي چون؛ تأثير ظاهر بر باطن، تأثير باطن بر ظاهر، تأثير شرايط بر انسان، مقاومت و تأثيرگذاري بر شرايط، جذبه حسن و احسان، تطور وسع آدمي، کرامت، انديشهورزي و آشنايي و بيگانگي با خدا، ضعف و دلبستگي، آزمندي و شتاب از منظر امام خميني(ره) مورد توجه بوده و در اين ميان، عمده توجه به مؤلفههاي انديشهورزي، جذبه حسن و احسان، کرامت، تأثير ظاهر بر باطن و دلبستگي، آزمندي و شتاب بوده است.
جدول شماره 6: رتبهبندي اصول تربيت
رتبه |
اصول تربيت |
فراواني |
1 |
تعقل |
11 |
2 |
تذکر |
7 |
3 |
تحول باطن |
6 |
اصلاح شرايط |
6 |
|
ابراز يا منع محبت - سبقت |
6 |
|
4 |
آراستگي و فضل |
4 |
5 |
تغيير ظاهر |
2 |
مداومت و محافظت بر عمل عدل |
||
|
||
6 |
عزّت |
1 |
7 |
مسئوليت |
0 |
مسامحت |
همچنين در حوزة اصول تربيت، مؤلفههايي، چون تغيير ظاهر، تحول باطن، مداومت و محافظت بر عمل، اصلاح شرايط، آراستگي، فضل، عدل، عزّت، تعقّل، تذکّر، ابراز يا منع محبت و سبقت از منظر امام خميني مورد توجه بوده و در اين ميان، به مؤلفههاي تعقّل، تذکر، تحول باطن، اصلاح شرايط و ابراز يا منع محبت و سبقت توجه ويژه شده که نشاندهندة تأکيد مجدد اسلام بر عقل است.
جدول شماره 7: رتبهبندي روشهاي تربيتي
فراواني |
روشهاي تربيتي |
رتبه |
17 |
محاسبه نفس |
1 |
10 |
تحميل به نفس |
2 |
8 |
تبشير |
3 |
مرحلهاي کردن تکليفها |
||
6 |
تحريک ايمان، بيان مهر و قهر |
4 |
5 |
دعوت به ايمان، ابتلا، مبالغه در عفو، عطا و حرمان |
5 |
4 |
تغيير موقعيت، توبه و انذار |
6 |
3 |
مبالغه در پاداش، تکليف به قدر وسع، تغافل و ياد آوري نعمتها |
7 |
2 |
مواجهه با نتايج اعمال و ابراز تواناييها |
8 |
1 |
تلقين به نفس، اعطاي بينش، اسوهسازي، آراستن ظاهر، مجازات به قدر خطا، تزکيه، موعظه حسنه، عبرتآموزي و تکليف در غايت وسع |
9 |
0 |
فرضيهسازي، زمينهسازي، تزيين کلام، تعليم حکمت و تجديد نظر در تکاليف |
10 |
نهايتاً در حوزه روشهاي تربيتي، مؤلفههايي، چون تلقين به نفس، تحميل به نفس، اعطاي بينش، دعوت به ايمان، فريضهسازي، محاسبه نفس، تغيير موقعيت، اسوهسازي، مواجهه با نتايج اعمال، تحريک ايمان، ابتلا، آراستن ظاهر، مبالغه در عفو، توبه، تبشير، مبالغه در پاداش، تکليف به قدر وسع، انذار، مجازات به قدر خطا، ابراز تواناييها، تغافل، تزکيه، موعظه حسنه، يادآوري نعمتها، عبرتآموزي، مرحلهاي کردن تکليفها، بيان مهر و قهر، عطا و حرمان و تکليف در غايت وسع از منظر امام خميني مورد توجه بوده و در اين ميان، بر روشهاي محاسبه نفس، تحميل به نفس و تبشير و مرحلهاي کردن تكليفها توجه خاصي شده است.
بحث و نتيجهگيري
امام خميني(ره) در رؤيارويي با مسائل عصر خويش شيوههاي خاصي داشتهاند، به طوري كه براي راهنمايي امت اسلامي، خطبههايي ايراد کرده، نامههايي نوشته يا کلمات حکمتآميزي ابراز کردهاند. در اين سير، آثاري نيز نوشتهاند که جايگاه ويژهاي داشته و در ميان مجموعه رهنمودهاي ايشان اهميت خاصي دارند. اين آثار فراتر از زمان و مکان، ارائهکنندة قواعد عمومي و اصول کلي در زمينه اعتقادات، اخلاق و جنبههاي مختلف شريعت اسلام از جمله، تربيت بوده که واکاوي آنها از ضرورتهاي بوميسازي علوم انساني است. در اين راستا بايد اذعان داشت:
1. نتايج پژوهش، بازشناسي دلالتهاي تربيتي نماز از ديدگاه امام خميني(ره) است. براي استفاده از نتايج آن در تعليم و تربيت کشور بايد دستاندرکاران و برنامهريزان با نظر به اولويتهاي موجود به انتخاب مباني، اصول و روشهاي تربيت اسلامي به عنوان استراتژي راهبردي، به تدوين برنامههاي مناسب آموزشي و درسي همسو با اهداف تربيت اسلامي و روشهاي تدريس مناسب آنها پرداخته و فعاليتهاي آموزشي را چنان برنامهريزي كنند که اين فعاليتها مهملي براي تحقق انسانيت حقيقي دانشآموزان به معناي انسان اسلامي باشند.
2. برنامهريزان تربيتي در سطوح مختلف با عنايت به نتايج پژوهش، لازم است به ابعاد تربيتي نماز و دلالتهاي موجود توجه داشته و با عنايت به زمينههاي مصداقي مطرحشده، فرصتها و زمينههاي عملي و تجربي را براي تمرين، ممارست و كسب تجربه دانشآموزان فراهم آورند.
3. از نظر امام خميني(ره)، نماز وجوه متعددي در جنبههاي گوناگون فرايند تربيتي داشته (مباني، اصول، اهداف و روش) و نمازگزار ميتواند سير به طريق حق و مراحل اسفار اربعه عرفان و احوال سالک را در هر رکعت خود محقق و متبلور كند
پينوشتها:
1. عليمحمد کاردان، سير آرا تربيتي در غرب، ص 12.
2. Implications
3. حسن عميد، فرهنگ فارسي عميد، ص 311.
4. محسن فرمهيني فراهاني، فرهنگ توصيفي علوم تربيتي، ص 178.
5. همان، ص 179.
6. سوسن کشاورز، «شاخصها و آسيبهاي تربيت ديني»، تربيت اسلامي، ش 6، ص 97.
7. Emile Durkheim
8. اكبر صالحي و رحيمه السادات تهامي، «بررسي و تحليل عوامل و موانع موثر در تربيت ديني بر مبناي سخنان امام علي(ع) در نهج البلاغه»، تربيت اسلامي، سال چهارم، ش 9، ص 77.
9. خسرو باقري، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، ج 1، ص 52.
10. مير عبدالحسين نقيب زاده، نگاهي به فلسفه آموزش و پرورش، ص 18.
11. مرتضي مطهري، تعليم و تربيت در اسلام، ص 15.
12. مير عبدالحسين نقيب زاده، همان، ص 16.
13. مهدي سبحاني نژاد و عليرضا يوزباشي، « رسالت تربيت ديني-اجتماعي دانشگاه از منظر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري»، دانشنامه اسلامي، سال يازدهم، ش 4، ص 42.
14. سيدمهدي سجادي، « شيوههاي نشر و معرفي انديشههاي امام خميني (ره) در آموزش و پرورش»، ويژه نامه تربيت اسلامي: کاوشي در رهنمودهاي تربيتي امام خميني(ره)، ج 5، ص 107.
15. سيدروحالله موسوي خميني، صحيفه نور، ج 6، ص 167.
16. همان، ج 8، ص 247.
17. همان، ج 12، ص 170.
18. خسرو باقري، همان، ص 61.
19. در جستجوي راه امام(ره)، ص 90.
20. سيدمهدي سجادي، همان، ص 111.
21. سيدكاظم اكرمي، « هدفهاي تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني(ره)»، پيوند، ش 243، ص6-9 و ص 24.
22. مجيد كافي، « فرهنگ و تعليم و تربيت در انديشه امام خميني (ره )»، ويژه نامه تربيت اسلامي: کاوشي در رهنمودهاي تربيتي امام خميني(ره)، ج 5، ص 188-204.
23. محمد بهشتي، « اهداف تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني (ره)»، ويژه نامه تربيت اسلامي: کاوشي در رهنمودهاي تربيتي امام خميني(ره)، ج 5، ص 41-64.
24. سيدمهدي سجادي، همان.
25. روحالله موسوي خميني(امام)، آداب الصلوة، ص 45.
26. همو، سرالصلوة، ص 10
27. همان، ص 17.
28. (hadith.net،ش10682
29. سيدروحالله موسوي خميني، صحيفه امام، ج 4، ص 176.
30. همان، ص 177.
31. همان، ص 179.
32. همان، ص 202.
33. همان، ج 6، ص 203.
34. همان، ج 9، ص 343.
35. همان، ج 12، ص 402.
36. همان، ج 13، ص 451.
37. همان، ص 476.
38. همان، ج 14، ص .19
39. همان، ص 40.
40. همان، ص 154.
41. همان، ص 498
42. همان، ج 15، ص 226.
43. همان، ص 418.
44. همان، ج 19، ص 222.
45. خسرو باقري، همان، ص 89.
46. همان، ص 87.
47. همان، ص 89.
منابع
اکبري، رسول، «نگاهي به ويژگيهاي معلمي امام خميني(ره)»، رشد معلم، ش 218، 1378، ص8-9.
اکرمي، سيدکاظم، «هدفهاي تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني(ره)»، پيوند، ش 243، 1378، ص 9- 6 و ص24
موسوي خميني، سيد روحالله، آداب الصلوة: آداب نماز، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، 1389.
ـــــ، سرالصلوة: معراج السالکين و صلوة العارفين، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، 1368.
ـــــ، صحيفه نور، تهران ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1361.
باقري، خسرو، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، تهران، مدرسه، 1388.
بهشتي، محمد، «اهداف تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني (ره)»، ويژه نامه تربيت اسلامي: کاوشي در رهنمودهاي تربيتي امام خميني(ره)، 1380، ص 41-64.
سبحانينژاد، مهدي؛ يوزباشي، عليرضا، «رسالت تربيت ديني-اجتماعي دانشگاه از منظر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري»، دانشنامه اسلامي، سال يازدهم، ش 4، 1386، ص 39-63.
سجادي، سيدمهدي، «شيوههاي نشر و معرفي انديشههاي امام خميني (ره) در آموزش و پرورش»، ويژه نامه تربيت اسلامي: کاوشي در رهنمودهاي تربيتي امام خميني(ره)، 1380.
صالحي، اکبر؛ تهامي رحيمه السادات، «بررسي و تحليل عوامل و موانع موثر در تربيت ديني بر مبناي سخنان امام علي(ع) در نهج البلاغه»، تربيت اسلامي، سال چهارم، ش 9، 1388، ص 75-94.
عميد، حسن، فرهنگ فارسي عميد، چ هجدهم، تهران، اميرکبير، 1362.
فرمهيني فراهاني، محسن، فرهنگ توصيفي علوم تربيتي، تهران، شباهنگ، 1378.
کاردان، عليمحمد، سير آرا تربيتي در غرب، تهران، سمت، 1381.
کافي، مجيد، «فرهنگ و تعليم و تربيت در انديشه امام خميني (ره )»، ويژه نامه تربيت اسلامي: کاوشي در رهنمودهاي تربيتي امام خميني(ره)، 1380، ص 188-204.
کشاورز، سوسن، «شاخصها و آسيبهاي تربيت ديني»، تربيت اسلامي، ش 6، 1378، ص 93-122.
مطهري، مرتضي، تعليم و تربيت در اسلام، بي جا، صدرا، 1368.
نرم افزارصحيفه امام خميني(ره)، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، 1385.
نقيبزاده، مير عبدالحسين، نگاهي به فلسفه آموزش و پرورش، چ هفتم، تهران، طهوري، 1375.