امام خمینی (ره) مردی بانماز تمام

■ امام خمینی (ره) مردی بانماز تمام

امام خمینی (ره) مردی بانماز تمام

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خميني مردي با نماز تمام

جناب آقاي حميد گل مرادزاده/کارشناس ارشد الهيات و معارف اسلامي

مقدمه

قال علي (عليه السلام):

«الله الله في الصلوة فانها عمود دينکم.»

سخن گفتن درباره ي نماز که دريچه ي عروج به عالم قدس و معنويت است در توان هر کسي نيست. شايسته تر آن است که بيان حقيقت اين نشانه ي بزرگ الهي و ستون دين مبين اسلام را به زبان و بيان و اصلان اين طريق، واگذاريم.

در اين نوشتار برآنيم که ديدگاه و روش حضرت امام خميني (ره)، اين نمازگزار حقيقي را درباره ي نماز از گفتار و کردار او بيان کنيم. با نگاهي به آثار مکتوب حضرت امام (ره) و مشاهده ي عيني شاهدان احوال ايشان، مي توان گفت که در ديدگاه ايشان، نماز در ميان عبادات به مثابه «اسم اعظم و بلکه خود اسم اعظم است»[1]  در ميان ديگر اسماء الهي.

افزون بر آن، ديدگاه حضرت امام (ره) نسبت به نماز در حقيقت، حکايت مسافر و طريق سفر است. در اين ميان، مهمترين مسأله، بيان نماز و تفسير آن بر اساس سفر معراج پيامبر اسلام (تطبيق دادن جريان سفر نماز با سفر معراج) است. بنابراين، ديدگاه امام (ره) به نماز، ديدگاهي عرفاني است؛ به گونه اي که مراحل اسفار اربعه ي عرفاني و احوال سالک و مسافر طريق وصل حق را در طول حيات و سلوک وي در يک رکعت نماز واقعي بيان مي کند. خلاصه آن که نماز مؤمن، خود، معراج و سفري واقعي است که حالت ها و مراتب و مقامات خاص خود را دارد. سالکان اين طريق نيز به تناسب حال و مقام خويش، از حقيقت اين سفر آگاه مي شوند. از نظر امام (ره) توحيد به معناي واقعي آن- که مقصد اصلي دعوت پيامبران است- در نماز محقق مي شود. 

در اين گفتار، ديدگاه امام خميني (ره) در چند عنوان آمده است.

[1] آداب الصلوة، امام خميني، ص 9.

توصيف و تعريف نماز از ديدگاه امام خميني

ابتدا براي آگاهي از ديدگاه امام خميني (ره) نمونه هايي از توصيف هاي آن نمازگزار حقيقي را درباره ي نماز بيان مي کنيم. شايد بتوان گفت کامل ترين سخن ايشان درباره ي نماز اين جمله است که مي فرمايند:

سرمايه ي سعادت عالم آخرت و وسيله ي زندگاني روزگارهاي غيرمتناهي نماز است.[1] .

تعبير ديگر ايشان، عبارت «نسخه ي جامعه» است، نسخه اي که پروردگار براي رهايي جان قدسي انسان از قفس طبيعت، تجويز کرده است، ايشان مي فرمايند:

معلوم شود که حقيقت اين عبادت الهي و نسخه ي جامعه که براي خلاصي اين طايرهاي قدسي از قفس تنگناي طبيعت به کشف تام محمدي ترتيب داده شده و به قلب مقدسش نازل گرديده...[2] .

در سخني ديگر بيان مي کنند که اين نسخه ي کامل «ترکيب قدسي» الهي است و همانند ديگر افعال و احکام الهي بر پايه ي حکمت و قوانين حضرت حق بنا شده است. ايشان مي فرمايند:

نماز که يکي از ترکيبات قدسيه است که بيدي الجلال و الجمال فراهم آمده است و تسويه شده است...[3] .

پس از آن که حضرت آدم و حوا (عليهما السلام) از جوار پروردگار به عالم خاک هبوط کردند، يزدان مهربان دريچه ي ذکر خويش را به روي آدم و حوا گشود و مرکبي فراهم کرد تا آنان اين فاصله را با مراتب و منازلش از مبدأ طبيعت تا مقصد قرب الهي بپيمايند.

خداوند همان گونه که پيامبر خود را به معراج قربش برد و حقايق ملک و ملکوت را به او شناساند، حضرت آدم (عليه السلام) و همه ي فرزندان او را که دورافتادگان از عالم قدس اند به واسطه ي نماز به محضر انس خويش بار داد. امام (ره) در اين باره مي فرمايند:

نماز، مرکب سلوک و براق سير الي الله است.[4] .

و نيز مي افزايند:

براق سير و رفرف عروج اهل معرفت، نماز است.[5] .

حضرت امام (ره) تعبير براق (اسبي است که پيامبر را به معراج رساند) و رفرف را درباره ي نماز بسيار به کار برده اند. نکته ي مهم آن است که قدرت و توان اين مرکب و ميزان بهره مندي از آن، به ظرفيت و توان معنوي سالک و راکب آن بستگي دارد. حضرت امام (ره) در ادامه مي فرمايند:

و هر کس از اهل سير و سلوک الي الله را نمازي مختص به خود او و حظ و نصيبي است از آن، حسب مقام خود...[6] .

هنگامي که دريافتيم نماز «نسخه ي جامعه ي» الهي براي انسان است، جايگاه نماز در بين عبادت هاي ديگر آشکار مي شود. آيات و اخبار، مشهورترين مرتبه نماز را «عموديت» آن برمي شمارند.

حديث امام علي (عليه السلام) در ابتداي مقاله، گوياي اين مرتبه و لوازم ويژه است. امام خميني (ره) با اشاره به اين نکته مي فرمايند:

... نماز که در بين عبادات و مناسک الهيه، سمت جامعيت و عموديت دارد...[7] .

يا اين که:

و در جمع عبادات، خصوصا نماز که سمت جامعيت دارد و منزله ي آن در عبادات، منزله ي انسان کامل است و منزله ي اسم اعظم، بلکه خود اسم اعظم است...[8] .

راز اين جامعيت، همان است که در حديث پيامبر بيان شده است:

«لان الصلاة تسبيح و تهليل و تحميد و تکبير و تمجيد و تقديس و قول و دعوة.»[9] .

زيرا نماز هم تسبيح است و هم تهليل و هم ستايش و هم تکبير و هم تقديس و هم گفتار است و هم خواستن.

يکي ديگر از تعابير امام (ره) درباره ي نماز، «معجون الهي» و «حبل متين» است. ايشان مي فرمايند:

اگر روزگار به عارفي رباني مهلت دهد، مي تواند تمام منازل سائرين و معارج عارفين را از منزلگاه يقظه تا اقصاي منزل توحيد از اين معجون الهي و حبل متين بين خلق و خالق خارج کند.[10] .

[1] آداب الصلوة، ص 45.

[2] اسرار نماز يا معراج السالکين و صلوة العارفين، امام خميني، ص 10.

[3] اسرار نماز، ص 17.

[4] همان، ص 7.

[5] همان، ص 6.

[6] اسرار نماز، ص 6.

[7] آداب الصلوة، ص 9.

[8] آداب الصلوة، ص 9.

[9] بحارالانوار، ج 82، روايت 56، باب 1، ص 231.

[10] اسرار نماز، ص 57.

حقيقت و واقعيت نماز از ديدگاه امام خميني

مطلب اساسي در شناخت هر پديده اي، شناخت حقيقت آن است. درباره ي نماز نيز شناخت حقيقت آن از اساسي ترين اموري است که هر مسلمان بايد بدان آگاه باشد. امام خميني (ره) حقيقت نماز را «سفر»ي مي داند که مبدأ آن را بيت نفس و الي الله و في الله و من الله است:

از آن چه مذکور شد از سر صلوة که حقيقت آن عبارت از سفر الي الله و في الله و من الله است...[1] .

هم چنين ايشان در اين باره مي فرمايند:

... و آن عبارت است از حصول معراج حقيقي و قرب معنوي و وصول به مقام فناي ذاتي که در اوضاع به سجده ي ثانيه که فناي از فنا است و در اذکار به «اياک نعبد» که مخاطبه ي حضوري است، حاصل مي شود.[2] .

نکته ي ديگر درباره ي حقيقت نماز، اين است که نماز را غير از اين ظاهر «باطني» است؛ يعني حقيقت نماز، همان باطن آن است:

نماز بلکه جميع عبادات را غير از اين صورت و قشر و مجاز، باطن و لب و حقيقتي است و اين از طريق عقل معلوم است و از طريق نقل شواهد کثيره دارد.[3] .

در حديثي آمده است که فردي شقي به نام «رزام مولي خالد بن عبدالله» درباره ي حدود نماز از امام صادق (عليه السلام) پرسش مي کند. ايشان در پاسخ مي فرمايند: «نماز چهار هزار حد دارد که تو نمي تواني حتي يکي از آنها را ادا کني».

حضرت امام (ره) با بيان اين حديث، آن را دليلي بر وجود باطن و حدود باطني نماز مي داند. و استنباط مي کند که:

اگر اين چهار هزار حد که جناب صادق (عليه السلام) فرمودند از حدود ظاهريه و آداب صوريه بود، نمي فرمودند: تو يکي از آن ها را [هم] ادا نمي کني و وفا نمي نمايي؛ زيرا که معلوم است که همه کس مي تواند به آداب صوريه ي نماز قيام کند.[4] .

ايشان، تغيير حالت ائمه (عليهم السلام) را در نماز بر اثر خوف و خشيت خداوندي، دليلي بر اثبات بعد باطني نماز مي دانند. باطن نماز نيز همانند ظاهر آن، آداب و شرايطي دارد که اقامه ي آن ها حقيقت نماز را محقق مي کند. حضرت امام (ره) مي فرمايند:

از براي نماز غير اين صورت، حقيقتي است و غير از اين ظاهر، باطني است و همان طور که صورت آن را آداب و شرايط صوريه اي است، باطن آن را نيز آداب و شرايطي است که شخص سالک، بايد آن ها را مراعات کند.[5] .

مسأله ي ديگر درباره ي حقيقت نماز اين است که «اصل نماز، يک رکعت است» و اين سفر معنوي در طي اين رکعت محقق مي گردد. امام (ره) مي فرمايند:

بايد دانست که اصل صلوة، يک رکعت است و بقيه ي رکعات از فرايض و نوافل براي اتمام همان يک رکعت است.[6] .

سپس به بيان حديثي از امام رضا (عليه السلام) در اين باره مي پردازند.

واپسين نکته درباره ي حقيقت نماز، اين است که بر اساس نظر امام (ره)، نماز، اقامه ي توحيدهاي هاي سه گانه (توحيد ذات، افعال و صفات) است. ايشان مي فرمايند:

بدان که اهل معرفت، قيام را اشاره به توحيد افعال دانند، چنان چه رکوع را به توحيد صفات و سجود را به توحيد ذات اشاره دانند.[7] .

از اين بيان، مي توان نتيجه گرفت که اقامه ي نماز واقعي، اقامه ي توحيد واقعي است و اقامه ي توحيد مستلزم نفي هر چه غير اوست، حتي خواسته هاي نفساني.

از اين رو، حضرت امام (ره) پس از اين که مهم ترين احوال نماز را در قيام و رکوع و سجود مي بينند و آن ها را مقوم اقامه ي توحيد مي شمارند، در ادامه مي فرمايند:

پس گوييم که چون صلوة معراج کمال مؤمن و مقرب اهل تقوي است، متقوم به دو امر است که يکي، مقدمه ي ديگري است. اول، ترک خودبيني و خودخواهي که آن حقيقت و باطن تقوي است. و دوم، خودخواهي و حق طلبي که آن، حقيقت معراج و قرب است.[8] .

 [1] اسرار نماز، ص 118.

[2] همان، ص 15.

[3] همان، ص 9.

[4] اسرار نماز، ص 11.

[5] آداب الصلوة، صص 55- 56.

[6] اسرار نماز، ص 16.

[7] آداب الصلوة، ص 146.

[8] همان، ص 350.

نماز حقيقي، معراج واقعي است

از نکات ديگر که در بيان و فهم ديدگاه امام خميني (ره) درباره ي نماز اهميت دارد اين است که حضرت امام (ره) نماز را عين معراج واقعي مي دانند که داراي حالت ها و مراحل گوناگوني است که براي افراد مختلف به تناسب درجه ي ايمان نمازگزار و حضور قلبي وي در نماز، تفاوت دارد. امام خميني (ره) به دليل مسأله ي معراج واقعي بودن نماز، در تفسير نماز به تطبيق دادن آن با حديث معراج پيامبر پرداخته اند؛ زيرا بنابر دستور پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) اذکار آن سفر هم در نماز از جمله در رکوع و سجود گنجانيده شده است (همان گونه که در حديث معراج آمده است).

نماز و سفرهاي چهارگانه عرفاني (اسفار اربعه در نماز)

گفته شد که حضرت امام (ره) نماز را سفر الي الله و في الله و من الله مي دانند، سفر مؤمن و سالک به سوي خدا، چهار مرحله دارد که در اصطلاح «اسفار اربعه» خوانده مي شود. سالک در اين سفرها، مراتبي خاص را مي پيمايد و به دگرگوني هاي روحي خاصي دست مي يابد که شرح مفصل آن در کتب عرفاني آمده است.

امام خميني (ره) در کتاب اسرار الصلوة به طور بسيار اجمالي اين اسفار را در نماز بيان مي کنند.

ايشان در کتاب اسرار نماز (معراج السالکين و صلوة العارفين) درباره ي نماز و طي منازل سلوک از طريق آن چنين مي فرمايند:

اگر روزگار به عارفي رباني مهلت دهد، مي تواند تمام منازل سائرين و معارج عارفين را از منزلگاه يقظه تا اقصا منزل توحيد از اين معجون الهي و حبل متين بين خلق و خالق خارج کند.[1] .

طي کردن اين سفر داراي دو رکن است: اول، رسيدن به مقام طهارت، دوم، رسيدن به مقام فنا در نماز. شرط اساسي آغاز اين سفر نيز دور شدن از نجاست هاي ظاهري و باطني و به ويژه رذايل باطني است. ايشان در تعريف باطن نجاست- که دوري از آن لازمه ي سفر است- مي فرمايند:

نجاست، دوري از محضر انس و مهجوري از مقام قدس است و منافي با نماز است که معراج وصول مؤمنين و مقرب ارواح متقين است.[2] .

بنابراين، انسان براي اين که سفر معنوي را آغاز کند، بايد به «مقام طهارت باطن» برسد. حضرت امام (ره) در ادامه مي فرمايند:

... و چون بدين مقام رسيدي، از تصرف شيطان خبيث مخبث خارج شدي و از رجز و رجس هجرت کردي و لايق حضور درگاه جليل و مخلع شدن به خلعت خليل گردي و مسافرت الي الله و معراج وصول حاصل شده که آن خروج از منزلگاه و بيت نفس است و باقي مي ماند رکن دوم که در اصل نماز حاصل مي شود و آن حرکت الي الله و وصول به باب الله است و فناي به فناء الله.[3] .

پس معلوم شد که اين سفر معنوي و معراج قرب حقيقي را دو رکن است، که يک رکن آن در باب طهارات حاصل شود که سر آن، تخليه و سر سر آن تجريد و سر مستسر آن تنزيه و سر مقنع بسر آن، تنزيه و تقييد است و رکن اعظم آن در باب صلوة حاصل شود که سر آن، تنزيه از توحيد و تقييد است.[4] .

عبارت هاي ياد شده که در بردارنده ي اصطلاحات خاص عرفاني است، به تناسب افراد نمازگزار از عوام الناس گرفته تا اهل معرفت و اخلاص، به مراتب اين ارکان اشاره دارد.

پيش تر آورديم که حضرت امام (ره) بر پايه ي حديثي از ائمه (عليهم السلام) اصل نماز را «يک رکعت» مي دانند. از اين رو، سفرهاي چهارگانه را آغاز تا پايان، به طور خلاصه در حد همان يک رکعت شرح داده اند:

ايشان در سر اجمالي نماز و اجمال سفرها مي نويسند:

آن عبارت است از حصول معراج حقيقي و قرب معنوي و وصول به مقام فناي ذاتي است که در اوضاع به سجده ي ثانيه که فناي از فناست و در اذکار به «اياک نعبد» که مخاطبه ي حضوري است حاصل شود، چنان چه برداشتن سر از سجده تا سلام که علامت ملاقات و مراجعت از سفر است، رجوع به کثرت است، ولي با سلامت از حجت کثرات و بقاي به حق، و در اذکار«اهدنا الصراط المستقيم» رجوع به خود و حصول صحو بعد المحو است و با اتمام رکعت که حقيقت صلوة است، سفر تمام مي شود و بايد دانست که اصل صلوة يک رکعت است.[5] .

در اين باره بايد گفت پس از فراهم آوردن مقدمات سفر که همان مقدمات و مقارنات نماز است، سفر با نيت و گفتن تکبير افتتاحيه در ابتداي نماز، آغاز مي شود. 

حضرت امام (ره) در دستور اين کار را چنين بيان فرموده اند:

پس تو اي سالک الي الله و مجاهد في سبيل الله! چون اقامه ي صلب در محضر قرب نمودي و تخليص نيت در پيشگاه عزت، و قلب خود را صفا دادي و در زمره ي اهل وفا داخل شدي، خود را مهياي دخول در باب کن و اجازه ي فتح ابواب طلب، و از منزل طبيعت حرکت کن و حجاب غليظ آن را با تمسک به مقام کبريايي رفع کن و به پشت افکن و تکبيرگويان وارد حجاب ديگر شو و آن را رفع کن و به پشت سر افکن و تکبير بگو و حجاب سوم را نيز مرتفع کن که به منزل باب القلب رسيدي؛ پس توقف کن و دعاي مأثور بخوان: «اللهم انت الملک الحق المبين الخ.»[6] .

با ذکر جمله اي از آن حضرت که ارکان مهم نماز و رکعت اصلي آن را سه چيز دانسته اند، اسرار سفرهاي عرفاني در نماز را با بيان اسرار آنها، ادامه مي دهيم:

بدان که عمده ي احوال صلوة سه حال است که ساير اعمال و افعال مقدمات و مهيئات آنها است: اول، قيام و دوم رکوع و سوم، سجود.[7] .

در سر رکوع فرموده اند: حقيقت رکوع، تمام نمودن قوس عبوديت و افناي آن در نور عظمت ربوبيت است.[8] .

و در سر سجود فرموده اند:

بالجمله، سجده نزد اهل معرفت و اصحاب قلوب، چشم فرو بستن از غير و رخت بربستن از جميع کثرات حتي کثرات اسماء و صفات و فناي در حضرت ذات است و در اين مقام، نه از سمات عبوديت خبري است و نه از سلطان ربوبيت در قلوب اولياء، اثري و حق تعالي خود در وجود عبد، قائم بامر است.[9] .

ايشان پس از ذکر عبارتي از يک حديث درباره ي تشهد مي فرمايند:

اما اشاره به سر تشهد به طوري که ذکر نموديم، آن جا که فرمايد و «تعلم ان النواصي الخلق بيده الخ» و اين اشاره لطيفه است به مقام تحقق به صحو بعد المحو که کثرات حجاب جمال محبوب نباشند و قدرت و مشيت حق را نافذ و ظاهر در مرائي خلقيه بيند.[10] .

امام (ره) در واپسين مرحله مي فرمايند:

از آن چه مذکور شد از سر صلوة که حقيقت آن، عبارت از سفر الي الله و في الله و من الله است، در سر سلام، مطلبي ديگر معلوم شود و آن، آن است که چون سالک در حال سجده، غيبت مطلقه از همه ي موجودات براي او دست داد و از همه ي موجودات غايب شد و در آخر سجده، حالت صحوي براي او رخ داد و در تشهد نيز حالت قوت گرفت، ناگاه از حال غيبت از خلق، به حضور منتقل شد و ادب حضور را به جاي آورد و در آخر تشهد توجه به مقام نبوت پيدا کرد و در محضر ولايت آن سرور، ادب حضور را که سلام شفاهي است، به جا آورد و پس از آن به تعينات نور ولايت که قواي ظاهره و باطنه ي خود عبادالله الصالحين است، توجه نموده، ادب حضور را ملحوظ داشته و پس از آن به مطلق کثرات غيبت و شهادت توجه پيدا نموده، ادب حضور را ملحوظ داشته، شفاها سلام تقديم داشت و سفر رابع من الحق الي الخلق تمام شد و اين اجمال را تفصيل بيش از اين است که من عاجزم از گفتن و خلق از شنيدنش.[11] .

در پايان اين گفتار يادآور مي شويم که حالاتي که امام (ره) در هر يک از اجزاي نماز براي نمازگزار ذکر کرده اند، بيانگر حالات وارد بر نمازگزار در سفر خاصي است که به شماره ي سفر و آغاز و انجام آن، اشاره ي دقيق نداشته اند. همين امر، بيان اسفار را اجمالي تر کرده است.

[1] اسرار نماز، ص 57.

[2] همان، ص 56.

[3] اسرار نماز، ص 57.

[4] همان، ص 55.

[5] اسرار نماز، ص 15- 16.

[6] اسرار نماز، ص 79.

[7] آداب الصلوة، ص 350.

[8] اسرار نماز، ص 99.

[9] اسرار نماز، ص 106.

[10] همان، ص 116.

[11] اسرار نماز، ص 118- 119.

 

ارتباط نماز با انسانيت از ديدگاه امام خميني

يکي ديگر از نکات مهم در ديدگاه امام خميني (ره) درباره ي نماز، ارتباط انسانيت با نماز واقعي است، به گونه اي که با توجه به آن، مسأله ي ميزان بودن نماز در رد يا قبولي ديگر اعمال به سادگي حل مي شود. حضرت امام (ره) معتقدند که نماز با انسانيت، رابطه اي متقابل دارد. ايشان مي فرمايند:

مادامي که انسان، صورت انسان و انسان صوري است، نماز او نيز نماز صوري و صورت نماز است و فايده ي آن نماز، فقط صحت اجزاي صوري فقهي است، در صورتي که قيام به جميع اجزا و شرايط صحت آن کند، ولي مقبول درگاه و پسند خواطر نيست و اگر از مرتبه ي ظاهر به باطن و صورت به معني پي برد، تا هر مرتبه اي که متحقق شود، نماز او حقيقت پيدا مي کند... پس مادامي که نماز انسان، صورت نماز است و به مرتبه ي باطن و سر آن نرسيده، انسان متحقق نشده، انسان نيز صورت انسان است و حقيقت آن، متحقق نگرديده، پس ميزان در کمال انسانيت و حقيقت آن، عروج به معراج حقيقت و صعود به اوج کمال و وصول به باب الله با مرقاة نماز است.[1] .

 [1] اسرار نماز، صص 7- 8.

 

نماز؛ ضرورت هميشگي

يکي از ادعاهايي که در بين صوفيان و عارف نمايان وجود داشته است، اين است که هر گاه فرد نمازگزار يا عارفي به وصال حق رسيد، به عبادت و نماز نيازي ندارد، بنابراين، مي توان عبادت و نماز را ترک کند. 

حضرت امام خميني (ره) با تحليل واقعي نماز، نظريه ي ياد شده را رد مي کنند. و با تبيين نماز در دو سطح سالک و واصل، نماز اين دو را متمايز مي دانند، ايشان، نماز هر دسته را داراي ويژگي خاص خود دانسته و درباره ي نماز واصل، به ارائه ي دليل فلسفي پرداخته اند و آن را از ديدگاه اهل عرفان، تفسير کرده اند. 

ايشان مي فرمايند:

سالک مادامي که در سلوک و سير الي الله است، نمازش، براق عروج و رفرف وصول است و پس از وصول نمازش نقشه ي تجليات و صورت مشاهدات جمال محبوب است.[1] .

امام (ره) در رد نظريه ي ياد شده مي فرمايند:

از بيانات سابقه معلوم شد که آن چه پيش اهل تصوف معروف است که نماز وسيله ي معراج وصول سالک است و پس از وصول، سالک مستغني از رسوم گردد، امر باطل بي اصل و خيال خام بي مغزي است که با مسلک اهل الله و اصحاب قلوب مخالف و از جهت به مقامات اهل معرفت و کمالات اولياء صادر شده نعوذ بالله منه...[2] .

به بياني ديگر، حضرت امام (ره) معقتدند که تا وقتي فرد در حال سير و سلوک الي الله و انجام عبوديت و بندگي است، خود او انجام دهنده ي اعمال خود است، ولي وقتي به وصال معبود رسيد و فاني در او شد، ديگر حق به جاي وي، عبادت و افعال او را انجام مي دهد. ايشان مي فرمايند:

و نيز مادامي که عبد در کسوت عبوديت است، نماز و جميع اعمال آن از عبد است و چون فاني در حق شد، جميع اعمال او از حق است و خود را تصرفي در آنها نيست و چون بصحو بعدالمحو و بقاء بعد الفناء نايل شد، عبادت از حق است در مرآة عبد.[3] .

چون ممکن است کسي گمان برد در اين صورت، عبادت مشترک بين حق و بنده مي شود.

امام (ره) در ادامه مي فرمايند:

و اين اشتراک نيست، بلکه امر بين الامرين است و نيز تا سالک است، عبادت از عبد است و چون واصل شد، عبادت از حق است و اين است معني انقطاع عبادت پس از وصول[4] .

ايشان در اين ميان به اقامه ي دليل فلسفي مي پردازند و درباره ي نماز واصل به حق که فرمودند: «نمازش نقشه ي تجليات و صورت مشاهدات جمال محبوب است»، مي فرمايند: که نحوه ي اداره ي نماز و انجام حرکات و افعال آن در نماز فرد واصل به حق، همانند نحوه ي اداره ي مراتب پايين وجود توسط مراتب عالي آن است:

... بلکه از قبيل مراتب حکم غيب به شهادت و ظهور آثار باطن به ظاهر است چنان چه محققين از فلاسفه در خصوص تدبير عالم عقلي نسبت به عالم ملک با آن که عالي را توجه به سافل نيست، فرمودند تدبيرات آن ها از اين عالم، تدبير تبعي استجراري است.

ايشان در ادامه، بر اساس نظر اهل معرفت و عرفان، به توجيه و تفسير مطلب مي پردازند و مي فرمايند:

بلکه نزد اصحاب قلوب و ارباب معرفت، اين تدبيرات نسک الهيه تابعه ي تجليات اسمائيه و صفاتيه و ذاتيه است بالجمله مستغرقان در مشاهده ي جمال جميل را تجليات عينيه حاصل شود که حرکات شوقيه در سر قلب آن ها حاصل آيد که از آن اهتزازات سريه ي قلبيه، آثاري در ملک آن ها حاصل شود که آن آثار به مناسبت کيفيت تجليات مطابق با يکي از مناسک و عبادات است و با آن که توجه استقلالي به کيفيت هيچ يک از آن ها ندارند، هيچ جزيي يا شرطي از آداب صوريه ي آن تغيير نکند و کم و زياد نگردد و بر خلاف مقررات شرعيه نگردد[5] .

خلاصه، نظر اهل معرفت آن است که بر اين غرق شدگان در جمال محبوب تجلي هايي غيبي وارد مي شود. که باعث پديد آمدن حرکات شوقي در عمق جان آنان مي شود. بدن آنان نيز از آن حرکت هاي شوقي، تأثير مي پذيرد و در آن، آثاري پديد مي آيد که اعمال و اجزاء و شروط عبادات بدون توجه فرد فاني در حق و غرق شده در جمال او، به درستي انجام مي گيرد.

امام خميني (ره) در مطلب ديگري، احوال و افعال پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را که سر سلسله ي واصلان و مجذوبان حق تعالي است، معيار صحت حالي و ظاهري نماز مي دانند. ايشان هر گونه نماز غير از نماز مورد نظر اسلام و پيامبر و هر گونه حال و حالتي غير از حالات او را رد مي کنند و مي فرمايند:

اگر غير از اين اوضاع و احوال که براي حضرت مجذوب حقيقي و واصل واقعي، جناب رسول ختمي (صلي الله عليه وآله و سلم) در اين مکاشفه ي روحانيه و معاشقه ي حبيبانه دست داد، حال ديگري دست دهد يا وضع ديگر حاصل آيد، از تصرفات شيطان است و سالک را در سلوک، انانيت و خودي و خوديت بقايايي مانده و بايد به علاج خود کوشد و طريق ضلالت را رها کند، پس آن نمازي که بعضي به عرفا نسبت دهند که نماز سکوتش گويند... بر فرض صحت نسبت، از جهل آن کسي است که اين معجون بي معني را درست کرده، بالجمله کشفي اتم از کشف نبي ختمي صلي الله عليه و آله و سلم و سلوکي أصح و أصوب از آن نخواهد بود، پس ترکيبات بي حاصل ديگر را که از مغزهاي بي خرد مدعيان ارشاد و عرفان است، بايد رها کرد[6] .

[1] اسرار نماز، ص 12.

[2] اسرار نماز، ص 14.

[3] همان، ص 85.

[4] همان، ص 80.

[5] اسرار نماز صص 12- 13.

[6] اسرار نماز، صص 13 - 14.

امام خميني و عمل به نماز

پيش از آغاز اين گفتار بايد در پيشگاه آن حقيقت ناشناخته ي دنياي اسلام و عرفان، اعتراف کنيم که آن چه مي گوييم و مي نويسيم و حتي آن چه از آن انسان کامل و نمازگزار واصل با چشم خويش ديده ايم، جز صورتي از حقيقتي عظيم نيست؛ زيرا ما توانايي درک او و عبادت و نمازش را نداريم. بسيار شايسته است که از زبان آن انسان کامل به خود بگوييم:

 

هر کسي از ظن خود شد يار من

وز درون من نجست اسرار من

 

و ما به او بگوييم:

 

ما را کجا به کوي تو ممکن شود وصول

کآنجا خيال را نبود قدرت نزول

 

آن چه تاکنون آورديم، بيان نظر امام خميني (ره) درباره ي نماز بود، اما در بيان عمل ايشان، بايد در زندگاني و جلوه هاي بندگي اش دقت کنيم؛ زيرا در فرهنگ عارفان است که «آن را که خبر شد، خبرش باز نيامد». بنابراين، دست يابي به ژرفناي روح آن بزرگ مرد عارف بسيار دشوار است.

بهتر آن است که براي شناخت نماز ايشان، از حديث از حضرت علي (عليه السلام) کمک بگيريم که معيار خوبي براي شناخت نماز هر فرد از طريق عمل اوست که فرموده اند:

«و اعلم ان کل شيء من عملک تبع لصلوتک»[1] .

بدان که هر عملي از تو، ناشي از نماز تو و پيرو آن است.

با دقت در کرار آن مرد عمل، جز حقيقت و خلوص و يکپارچگي در مسير حيات، چيز ديگري نمي يابيم. از همين حال او به نمازش پي مي بريم؛ زيرا بر اساس حديث ياد شده، کردار هر کسي، نشانه ي واقعيت نماز اوست. هر چه کردار او صالح و بادوام باشد، نشان از نماز واقعي او دارد.

امام خميني (ره) کسي است که اهل علم و عرفان، به عظمتش معترفند؛ چنان که مرجع بزرگ شيعه، مرحوم آيت الله العظمي اراکي (ره) در وصف او فرموده اند:

مردي به فداکاري و تقواي او هرگز نديدم؛ تقوا و فداکاري به تمام معني[2] .

اگر در سخنان آن رادمرد الهي دقت کنيم، در مي يابيم که نماز او محل الهام هاي غيبي بوده است. آن گاه که به بيان اسرار نماز سالکان و نمازگزاران مي پردازد، گاهي به صراحت اعتراف مي کند که اين مطلب از الطاف حق يا همان الهام هاي غيبي پروردگار بوده که به او عطا کرده است؛ براي مثال، در جايي مي فرمايند:

و ما در رساله ي سر الصلوة، اسرار روحيه ي اين تکبيرات و رفع يد را به طور لطيفي که مذکور در آن رساله است، ذکر نموده ايم و آن از الطاف حق تعالي است به اين مسکين و له الشکر و الحمد[3] .

به يقين، فيض لطف حق به اين گونه ي ويژه، شامل هر کس نخواهد بود، مگر خاصان و مقربان درگاه او و اهل نماز واقعي. 

راه ديگر براي شناخت ميزان پاي بندي او به نماز، خاطرات شاهدان و نزديکان آن مرد الهي است، که چند نمونه را به عنوان نشاني از حقيقت نماز و نماز حقيقي اش بيان مي کنيم:

- حضرت امام (ره) در وصف حال نمازگزاران مستغرق در جمال محبوب به اين نکته اشاره مي کنند که آنان هنگام نماز، از خود و نماز و عبوديت خويش هم غافل مي شوند. اما از حال خود او بشنويم:

نوه ي امام (عاطفه اشراقي) تعريف کرده اند:

يادم است که در اوايل جنگ بود که ناگهان صداي ضد هوايي به گوش ما رسيد و ما چون به صداي ضد هوايي آشنايي نداشتيم، احساس کرديم که هر صدا به منزله ي انفجار يک بمب است و سراسيمه به اتاق امام رفتيم، ولي امام در ايوان اتاق مشغول نماز خواندن و عبادت کردن بودند و گويي اصلا صدايي نشنيده و اصلا متوجه ورود ما به اتاق نشده اند[4] .

و باز مي گويند:

روز اولي که شاه رفت- امام در نوفل لوشاتو فرانسه بودند و نزديک به سيصد تا چهارصد خبرنگار اطراف منزل امام جمع شده بودند- دو سه سؤال از امام شد که صداي اذان ظهر شنيده شد. بلافاصله امام محل را ترک کردند و فرمودند: وقت فضيلت نماز ظهر مي گذرد.[5] .

اين خاطره، انسان را به ياد توجه به نماز امام عارفان علي عليه السلام در جنگ و نماز عاشوراي امام حسين عليه السلام در آن ميدان نابرابر مي اندازد، آري، همين دو خاطره شايد گوياي يک دنيا حقيقت و اخلاص است؛ او که در نمازش خم ابروي يار مي بيند، هيچ گاه حاضر نيست که يار بر در باشد و او بر در غير بايستند؛ خود ايشان در اين باب توصيه فرموده اند:

سالک الي الله و مجاهد طريق معرفت در هيچ حالي از احوال و طوري از اطوار از وظيفه ي عبوديت و حفظ محضر ربوبيت جلت عظمته غفلت نکند، حتي در امور عاديه...[6] .

از زبان نزديکانش نقل شده است که ايشان هيچ گاه نماز شب خود را ترک نکرد، حتي در هواپيما. حضرت امام (ره) هنگامي که بر روي تخت بيمارستان بود، به يکي از ياران خود سفارش مي کند که هنگام نماز و اذان، او را بيدار کند. هنگامي که از خواب بر مي خيزد و مي بيند که او را بيدار نکرده اند، با ناراحتي مي فرمايند: «من هيچ گاه نماز خود را به تأخير نيانداخته ام، حال که پايم لب گور است، چرا اين کار را بکنم». به هر حال او به عمل معتقد بود و حتي فرموده اند:

جميع علوم عملي است حتي علم التوحيد را نيز اعمالي است قلبيه و قالبيه[7] .

نگاه او به جهان غير از نگاه ماست. ايشان فرموده اند:

«عالم، مسجد ربوبيت است. بايد مراقبه کنند که با طهارت و صفاي ظاهر و باطن در آن قدم نهند؛ که بساط حق را غير مطهرين نتوانند پاي نهاد و بار مجالست با او را جز به صديقين مخلصين ندهند[8] .

از اين رو، تنها اوست که در اوج يقين فرمود با «دلي آرام و قلبي مطمئن» از ميان شما مي روم؛ زيرا جز او را، جرأت اين ادعا نيست. روحش شاد باد.

 [1] نهج البلاغه- نامه ي 27.

[2] ويژه نامه ي روزنامه رسالت، (بهاريه ي بهمن)، 14 / 11 / 72.

[3] آداب الصلوة، ص 377.

[4] مجله ي زن امروز، شماره 1267، خرداد 69.

[5] حبيب و محبوب، مؤسسه ي قدر ولايت، ص 48.

[6] اسرار نماز، ص 60.

[7] آداب الصلوة، ص 171.

[8] اسرار نماز، ص 60. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 5138 کلمه
مولف : دبير خانه دائمي اجلاس سراسري نماز
ناشر : نماز و دانشگاه (مجموعه مقالات برگزيده يازدهمين اجلاس سراسري نماز)
1395/9/16 ساعت 12:26
کد : 1832
دسته : امام خمینی ره و نماز,عبادت علما و بزرگان
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
آثار نماز
آثار اخلاقی نماز
نماز علماء
سیره عبادی علماء
امام خمینی و نماز
سیره عبادی امام خمینی
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز