هدايت نوجوانان به سوي نماز (3)

■ هدايت نوجوانان به سوي نماز (3)

هدايت نوجوانان به سوي نماز (3)

همگام ساختن با الگوهاي نافذ

اين هم چهره‏اي ديگر از مسئله معاشرت است. به اين نکته تحقيقي توجه کنيم که از سنين 12 دختران و کمي بعد از آن پسران، با ايده‏آلهاي دوران بلوغ مجذوب شخصيت ديگران مي‏شوند و حرف و سخن آنها در آنان جدّاً مؤثر است.

گاهي در اين سن احساس آشکاري نسبت به ديگران پيدا مي‏کنند و سخن و عمل فردي مهم که از وجهه اجتماعي مناسبي برخوردار است (و بخصوص که نوجوان ببيند دستگاهها و سازمانهاي رسمي و غير رسمي براي او و سخنانش ارزشي قائلند و او را فردي مورد اعتنا جلوه مي‏دهند) افکارشان را تحت الشعاع قرار مي‏دهد و دائماً تحريکش مي‏کند که فلان شيوه و روش را عملي کند.

برنامه‏هاي راديو و تلويزيون را در نظر آوريم. گاهي يک روحاني را مي‏بينيد که با برنامه‏هاي مداوم خود، با ذکر داستانها و اجراي شيوه‏هاي خاص تبليغي نظر عده‏اي از نوجوانان و جوانان را به خود جلب مي‏کند. نام و ذکر او در سر زبانها مي‏پيچد و گروههاي بعدي را به سوي خود متوجه مي‏سازد. سوق دادن خانواده ي نوجوانان از روي مهر و عاطفه که برنامه نماز را ترک نکنند در آنها شديداً مؤثر است.

جهت دادن نوجوانان به عضويت در تشکيلات و گروهي که در مسير مذهب و عبادت و نمازند نيز چنين است. آنها شديداً تحت نفوذ گروهند و حتي اگر مؤمن به نماز هم نباشند به سوي آن گرايش پيدا مي‏کنند. و لااقل اين حالت در آنان به صورت عادت در مي‏آيد و طبيعي است که اگر در گروه و تشکيلات معنويتي، راه و رسمي نشأت گرفته از ايمان وجود داشته باشد و تحت رهبري فردي مؤمن باشد اميد هدايت بيشتر است.

 

اصلاح جو و شرايط محيطي

و بالاخره به اين نکته هم عنايت کنيم که شرايط جوّ و محيط در سازندگي يا ويراني بناي اخلاق و مذهب شديداً مؤثرند. ما امروزه حتي از نظر علمي قائليم که محيط فاسد و مسموم، زمينه ساز فساد است و محيط صالح و شايسته، زمينه ساز صلاح و سعادت.

نقش محيط و جوّ اجتماعي در صلاح و فساد افراد به حدّي مؤثر است که بسياري از جامعه شناسان و حتي روانشناسان اجتماعي، و به دنبال آنها، نظريه پردازان سياسي و فلسفي سعي کرده‏اند که همه جرائم و انحرافات را به جوّ جامعه و نظام يک مملکت متصل بدانند و حتي مجازات مجرم را تخطئه کرده و آن را نوعي اقدام در از بين بردن معلول ذکر کرده‏اند نه علت، و قائلند جامعه و نظام بايد محکوم شود نه فرد.

ما را از عقيدتي چنين انديشه‏اي نيست و نقش مسئوليت فردي را در افراد ناديده نمي‏گيريم. ولي اين مسئله را هم در نظر داريم که مسئله جوّ و محيط اجتماعي کم مسئله‏اي نيست.

شما انديشه اسلامي را مورد نظر قرار دهيد که گذران اوقات را در محيط گناه نوعي گناه مي‏شناسد اگر چه آدمي در آن مفاسد مشارکت نداشته باشد. ما حق نداريم در مجلس شراب يا قمار حاضر باشيم اگر چه قمار نمي کنيم و يا شراب نمي نوشيم (لا يَنْبَغي لَلْمُؤْمِنِ مَجْلِساً يُعْصَي اللَّهُ فيهِ وَ لايَقْدِرُ عَلي تَغْييرِه)[1] و اين امر شايد بدان خاطر است که جوّ گناه فضاي روان را مسموم مي‏سازد و خانه دل را تاريک مي‏نمايد و شايد به همين علّت است که مسلمان حق ندارد در محيطي آلوده و مسموم، و در جائي که قادر به حفظ دين و عقيده خود نيست زندگي کند و اقل وظيفه او مهاجرت و کشاندن خود به محلي و محيطي دور از آلودگي است. (اِنَّ الّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائکَةُ ظالِمِي اَنْفُسِهِم، قالوُا فَيم کُنْتُم؟ قالوُا کُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الاَرْضِ- قالُوا اَلَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللَّهِ واسِعةً فَتُهاجِرُوا فيها)[2] .

 بدينسان ما قائليم جوّ و شرايط محيطي بايد سازنده و دعوت کننده به عبادت و به تقوا باشد. تشکيل اردوها و برنامه‏هاي يک روزه که در آن زندگي اسلامي مورد اجرا و عمل گذارده شود. به صورت دسته جمعي برنامه غذا و ورزش و نماز باشد بسيار مؤثر است.

بر عکس محيطهاي فاسد و آلوده، عوامل جذب انسان به گناه و فساد، گسترش مفاسد و انحرافات در يک جامعه، وجود برنامه‏هاي غافل کننده، مستي و بي‏خبري، شرکت در مجامع آلوده، سرگرم داشتن بچه‏ها در اجتماعات با برنامه‏هاي گمراه کننده و سرانجام علني کردن مفاسد، چنان پرده‏اي بر دلها مي‏کشند که آدمي در صف اين گروه قرار مي‏گيرد که: خَتَم اللَّهُ عَلي قُلُوبَهَمْ وَ عَلي سَمْعِهِمْ وَ عَلي اَبْصارِهِم غِشاوَةٌ[3] و چنين فردي کي مي‏تواند ياد خدا کند؟

[1] امام صادق (ع) تحف العقول.

[2] آيه ي 97 سوره ي نساء.

[3] آيه ي 7 سوره بقره.

 

اعمال روش‏ها

در اعمال روش‏ها براي واداشتن نوجوان به نماز از فنون و شيوه‏هائي مي‏توان استفاده کرد که علماي روانشناسي و تربيت بدان‏ها تکيه کرده‏اند. اين فنون به صورت کلي در تربيت مورد استفاده است و در تربيت مذهبي، از جمله در واداشتن به نماز مي‏تواند مورد استفاده قرار گيرد.

در اين بحث و بررسي ما را توان آن نيست که به شرح و تفصيل آن موارد بپردازيم، ولي سعي خواهيم کرد با در نظر داشتن طرز فکر اسلام در تربيت، لااقل اسمي از آنها برده باشيم. آن روش‏ها متعدد و متنوع و اهمّ آنها عبارتند از:

- روشهاي آگاهي بخش چون روش اعلام و اشعار، روش آيت، روش تذکر و هشدار، امر به معروف، ارشاد...

- روش‏هاي عاطفي چون روش حبّ، روش رحمت، روش حثّ يا تحريک عواطف، روش همراهي و همکاري، احسان

- روش‏هاي جلب چون پذيرش، احترام، تکريم و تفخيم، تقرّب، التفات، لطف

- روش‏هاي خيرخواهانه چون وصيت، نصيحت، وعظ، حکمت

- روش‏هاي اقناعي چون استدلال، محاجّه، مجادله، تحدّي، برهان، حجت

- روش‏هاي تبييني چون تشريح و تحليل، محاوره و گفتگوي آزاد

- روش‏هاي برانگيزاننده چون تحسين، تائيد، تشکر و سپاس، ترغيب، تحريض، تشويق، پاداش و انعام

- روش‏هاي اميدساز چون وعده، رجاء، بشارت‏ها

- روش‏هاي ترغيبي چون ذکر صالحان، داستان، بازي

- روش‏هاي عنايت‏آميز چون مطالبه و مزاح، عبور کريمانه، تغافل، تسامح، تجاهل، امهال

- برخوردهاي غير مستقيم مثل کنايه، تعريض، اشاره، تلويح

- روش‏هاي جدي در برخورد مثل اعلام تعجب، ذمّ و قدح، تقبيح و تنفير، قطع محبت، قهر

- روش‏هاي اعتراضي مثل عقاب، اعتراض، ابراز تأسف، نهي، محروم کردن

- روش سرزنش‏ها و تعبير مثل ملامت، توبيخ، تحقير عمل

- روش‏هاي هشدار دهنده مثل اخطار، عقاب، افشاء

- روش‏هاي تهديدي مثل ارعاب، وعيد، تخدير، تخويف

- روش‏هاي تنبيهي مثل اخذ، بطش امکانات، نکال، تعزير، رجز، خزي، و...

اصولي در اعمال روشها

در اعمال روش‏هاي تربيتي براي واداشتن نوجوان به نماز اصولي بايد مورد عنايت قرار گيرند که اهمّ آنها عبارتند از:

- رفع عوارض ذهني، تغيير در پيکربندي ذهن، ايجاد اميد در فرد براي پاکي و شايستگي

- در نظر داشتن شرايط سن، جنس، تفاوتها، اقتضاآت

- در کيفيت اجرا، اصل اعتدال، حکمت، مصلحت، انعطاف، تدريج

- استمدادها از خود فرد، دوستان و معاشران، مدرسه، خانواده، مسئولان، در عين مددخواهي از خدا

- پرهيز از تمسخر، طرد و رد، بخود واگذاري، حيله و فريب، استبداد و خشونت

- تکيه بر آگاهي و تفهيم، تمرين و تداوم، القاء مداوم

- مراقبت در اسوه ‏سازي، فريضه ‏سازي، سهل‏گيري (مثل کوتاه کردن نماز، عدم تکيه بر تعقيبات،...)

 

در طريق جلب و جذب

اين که نوجوان را چگونه بايد به سوي مقصد مورد نظر جلب کرد سئوالي است که پاسخ قاطع و نسخه‏وار ندارد. پاسخ آن بستگي دارد به آگاهي از نوع شخصيت نوجوان و درباره هر کدام از آنها به يک گونه بايد عمل کرد.

شخصيت نوجوان بر اساس نظر روانشناسان تربيت از تيپ‏هاي گوناگوني است مثل:

شخصيت خودکار، شخصيت سازش‏پذير، شخصيت بدگمان، افتاده، مبارز طلب، تعديل نيافته، ماجراجو، مشتاق و اخلاقي و... با هر کدام آنها به يک گونه بايد برخورد داشت. اما در رابطه با همه آنها اجراي اين ضوابط و اتخاذ مواضع زير داراي نقشي سازنده و جهت دهنده است:

- قاعده محبت و اعلام اين سخن غرورآميز که خوشحالم چون تو پسري نمازخوان دارم.

- قاعده تشويق از طريق ذکر فضايل و پاداش‏هاي عملي روا و مناسب در اسلام چون عمل نماز

- قاعده ستايش عملي ديگران بدون به رخ کشيدن و تحقير او

- قاعده روحيه دادن از طريق اين عبارات که تو را نوراني‏تر و شاداب‏تر مي‏بينم.

- آراستن ظاهر مثل تهيه جاي مناسب براي نماز، جانمازي زيبا، سر و وضع و حالت دادن و...

 

- آسان‏گيري بر نوجوان و مراقبت بر او که خود را در عبادت خسته نکند و سطح توقع او در امر عبادت بالا نرود که خسته شدگان امروز از کثرت عبادت، تارکان صلوة فرداي ما را تشکيل مي‏دهند. و در اين زمينه از امام صادق (ع) سخني آمده است: کُنْتُ شابا فَاْجْتَهَدْتُ فِي الْعِباَده... جوان بودم و در عبادت کوشا، همگام با پدر شب زنده‏داري مي‏کردم و به نماز شب مي‏ايستادم، شبي پدرم به من رو کرد و فرمود: پسر تو جواني، بخواب، هنگامي که خداي از جواني راضي باشد به او همان اجر سالمندان را خواهد داد..[1] .

البته روش‏هاي تجسّمي، تصويري، عرضه و نمايش، و اجراي برنامه‏هائي از اين قبيل در تلويزيون و ديگر عرصه‏ها، خود را در اين زمينه نقش فوق العاده دارند و در ايجاد رغبت و جلب نوجوان مؤثرند به ويژه که بر مبناي قاعده هدايت عواطف باشند و تحريکي هم از اين بابت داشته باشند.

[1] جوان ج 2.

زمينه‏هاي پذيرش

برخي از والدين و مربيان، به ويژه آنها که در خود نوعي خودباختگي در برابر نوجوان احساس مي‏کنند، از ديدن حالت عصيان، سرکشي، استقلال طلبي و کلاً ناآرامي آنها احساس نوميدي دارند و بر اين گمان هستند که نمي‏توان او را به راه آورد.

به گمان ما هيچگاه جاي نوميدي نيست. از نظر علمي و اعتقادي زمينه‏هاي متعددي در نوجوان وجود دارد که راه را براي تربيت مذهبي و سوق دادن او به نماز و عبادت فراهم مي‏کند و ما با استفاده از آن زمينه‏ها، و با تکيه به روش‏ها و اصول ذکر شده، به شرط عمل و پيشگيري مي‏توانيم او را به راه آوريم آن زمينه‏ها متعدد و از آن جمله‏اند:

بحران شناخت

دنياي نوجوان دنياي بيداري‏هاست، دنياي اخذ و صيد است. او و همانند گرسنه و چشم و گوش بسته‏اي است که ناگهان بيدار و وارد دنياي جديدي شده و مي‏خواهد از جهان سر درآورد، از پديده‏هاي آن بهره گيرد به گفته «اريکسون» اينان در بحران شناسائي هستند و خواستار آنند بدانند و دريابند چه خبر است و در اين دنيا چگونه بايد بود.[1] اين بحران او را براي مواجهه با امور مربوط به خدا و تکليف آماده مي‏کند. و البته والدين و مربيان هم بايد با اتکا به همين پيش روند و چنين زمينه‏اي را پل قرار دهند.

[1] تربيت و تغذيه- بنياين اسپاک.

تعيين هويت

نوجوان در تلاش براي يافتن و تعيين و تأمين هويت خويش است. چون خفته‏اي در خود، ناگهان بيدار مي‏شود و مي‏خواهد بداند کيست و چيست؟ در اين عرصه پهناور آيا مکلّف است يا آزاد و رها؟ اگر والدين و مربيان هشيار باشند و به القا و اجراي برنامه‏هاي مذهبي بپردازند، نوجوان گمشده خود را در زمينه اعتقاد مذهبي خواهد يافت و در آن صورت به اجراي تعاليم ديني از جمله نماز تن خواهد داد.

عکس قضيه هم درست است. بدين معني که اگر نوجوان از اعتقادات خالي شود هويت خود و در نتيجه احساس تصميم گيري خود را از دست خواهد داد. نوجوان در طريق تعيين موقعيّت و کشف خويش گاهي مي‏خواهد در تنهائي بدون آشفته ساختن دنياي خارج فکر کند و هر فرصتي را براي تنها ماندن و خلوت کردن طبع گرامي مي‏دارد.[1] و اين خود زمينه‏اي ديگر است براي جهت دادن او به خلوت با خدا و عبادت.

[1] سيري در بلوغ صفحه 66.

 

جستجوي ماوراء طبيعت

در سنين نوجواني آدمي را ديد و بينشي خاص نسبت به جهان پديد مي‏آيد و درمي‏يابد که در وراي اين ظاهر باطني است، و در پس اين زرق و برق پديده‏ها، کارگرداني است. به ماوراء طبيعت و به جهان خلق و امر راغب مي‏شود و اين مسئله‏اي است که علماي غرب را هم بدان عنايتي است. توجه نورسته‏ها به رسول گرامي اسلام و گله سالمندان از پيامبر (ص) که جوانان ما را فاسد کرده (اَفْسَدَ شُبّاننا)[1] خود حکايت از همين زمينه دارد.

سئوالات نوجوانان را از معلم ديني در مدارس جويا شويد. از پدران و مادراني که با نوجوانان خود مأنوسند بپرسيد که بيشترين سئوالاتشان از آنها در چه زمينه‏اي است؟ بي‏شک بخش مهمّي از پرسش‏هايشان در زمينه ي ماوراء طبيعت است و اگر پاسخگوي قانع کننده و توانا، خود اهل عبادت و نماز باشد در جان و دل او نفوذ مي‏کند و او را بدان سوي مي‏کشاند.

[1] ج 6 بحار کمپاني صفحه 343.

 

 

مرحله ايمان

نوجواني دوران ايمان است. او در شرايطي است که باورش آمده جهان را صانعي باشد خدا نام. علماي روانشناس نيز هفت سال سوم عمر و حتي قبل از آن را مرحله ايمان نام گذاري کرده‏اند.[1] ديگر دانشمندان هم که راجع به نوجواني بررسيهائي کرده و تئوريهائي ساخته‏اند برانگيختگي نوجوان را در بسياري از موارد نشأت گرفته از ايمان ذکر کرده‏اند.[2] .

نوجوان با کسب تجارب در پي آن است که به مرحله باور برسد و آموخته‏هاي خود را قطعي کند و يا به گفته غربي‏ها در پي آن است ايدئولوژي قابل قبولي پيدا کند و از اين طريق زندگي خود را با هدف و معنادار کند. و اين خود زمينه و سببي است که نوجوان به سوي عبادت و نماز روي آورد، به شرطي که شرايط محيطي مساعد باشد.

[1] بلوغ- موريس دبس فصل 5.

[2] نظريه‏هاي بنيادي درباره نوجواني.

 

مرحله برافروختگي

او در مرحله شباب است از يک ديد. و شباب که لغتي عام براي مرحله نوجواني و جواني است در محتواي لغوي خود معني برافروختگي را دارد و اين يک واقعيت براي اين مرحله است. به گفته صاحبنظران نوعي شور و شيفتگي در آنها بوجود مي‏آيد که سراسر وجودشان را احاطه مي‏کند و انرژي آن به حدي است که مي‏تواند او را تجهيز کند و رفتار و کردار او را به سوي معيني جهت دهد[1] حساسيت ها و هيجانات شديد تحت تاثير محيط نوعي شور عرفاني در او پديد مي آورد و او به سوي تقوا و زهد روي مي آورد.[2] بدينسان زمينه براي روي آوري به عبادت در او فراهم است و اگر او را بدان رغبتي نبود بايد به جستجوي علل پرداخت و موانع را رفع کرد.

[1] بلوغ موريس دبس صفحه 52.

[2] روانشناسي کودکي، نوجواني و جواني.

 

بيداري فطري

و اين مسئله‏اي است که از قبل هم بدان اشارتي رفت. رغبت فطري در افراد بيدار شده و آنها را به پاکي و فضيلت مي‏خواند. نوجوان از نادرستي مردم ناراحت است، مي‏خواهد اخلاق و سجاياي آن بر جهان حاکم باشد. خواستار معرفت الهي است، به مسائل مذهبي علاقه نشان مي‏دهد. به گفته موريس دبس از حدود سنين 17- 15 به نداي تقدس يا شجاعت به لرزه در مي‏آيند و آرزو مي‏کنند جهان را از نو تشکيل دهند، بدي را محو و نابود سازند، عدالت مطلق را حکمفرما سازند.[1] .

چنين بيداري خود عامل سوق دهنده فرد است به سوي مذهب. او در جاده مذهب است و نيازمند محرّک مناسبي است تا او را به حرکت وادارد و يا حرکت و مسير او را تسريع کند.

[1] بلوغ صفحه 122.

رشد تفکر

به نظر روانشناسان از حدود 12 سالگي، تفکر وارد مرحله حيات ذهني، صوري (رسمي) مي‏شود، نوعي اشتغال قبلي او را وامي‏دارد که به ساده‏ترين راه برسد. به گفته عالمي همانطور که بچه‏ها بزرگ مي‏شوند افق‏هاي رواني و فکري به تدريج توسعه مي‏يابد و اين توسعه خصوصاً هنگامي که وارد مرحله بلوغ مي‏شوند قابل توجّه است.[1] .

اين رشد فکري با توجه به زمينه‏هاي ديگري که در نوجوان ديده مي‏شود مي‏تواند زمينه و موجبي باشد براي هدايت آن به سوي نماز و عبادت و اين به شرطي است که مربّي آگاهي در مسير باشد و رشد سير او را زير نظر و تحت اداره و مراقبت گيرد.

[1] سيري در بلوغ صفحه 132.

مرحله اسوه‏ جوئي

نوجوان در اين مرحله در جستجوي مدل و اسوه است. مي‏خواهد فردي پيدا کند که از نظر صفات و ويژگي‏ها بر طبق مذاق او و مؤيد زمينه‏هاي دروني او باشد. او را قانع و راضي سازد.

اين امر بدان خاطر است که او خود را در خور ورود به عرصه حيات اجتماعي مي‏بيند، مي‏خواهد مورد پذيرش قرار گيرد، مورد توجه و احترام باشد، غرور او اقناع گردد. در ميان سرها، سري برافراشته داشته باشد، براي او در جامعه حسابي باز باشد و...

حال اگر نمونه و مدل درستي در سر راه او قرار گيرد خود را بدان وابسته مي‏سازد و از او الگو مي‏گيرد و اگر الگوئي نادرست در سر راه او باشد به همان سو گرايش خواهد يافت. به همين دليل اسوه‏هاي مورد تأييد مکتب در جامعه بيشتر بايد مورد تبليغ قرار گيرند و معرفي گردند.

بيداري حس اخلاقي

او در اين سن براي پذيرش نظم و انضباط آگاهي دارد. ورود به دنيائي که در آن با ضوابط رفتاري و عملکرد ديگران همگام باشد. از جنبه‏هاي مربوط به اخلاق وفاداري، ستايش و سپاس نسبت به فرد يا افرادي است که براي او خدمتي انجام داده‏اند.

اگر بتوانيم او را متوجه اين مسئله کنيم که هستي او با همه ابعادش در گرو لطف و عنايت خدائي است و خداست که او را بزرگ کرده، رشدش داده، انعامش نموده، به او غذا داده، گرما و حرارتش بخشيده، آبرويش داده و... بدان سوي گرايش پيدا مي‏کند و بر اساس اصل خود پيروي به پيش مي‏رود از نظر ما بيداري اخلاق در نوجوان از بهترين و قوي‏ترين پايگاه تربيتي براي هدايت اين نسل به عبادت است و بايد ضمن پايه قرار دادن آن، برنامه تربيت را بر آن اساس استوار سازند.

 

زمينه‏هاي ديگر

علاوه بر موارد فوق چه بسيارند زمينه‏هائي که در نوجوان وجود دارند که مربي با استفاده از آنها مي‏تواند نوجوان را به سوي عبادت و نماز جهت دهد مثل:

- خواستاري ارضاي تمنيّات معنوي و مافوق طبيعت

- تحقق آرزوها و خواسته‏هائي که برآورده کردن آن را جز از خدا نمي‏تواند توقع داشته باشد.

- خواستاري پي بردن به اسرار و حقايق جهان آفرينش و رمز و راز آن

- ميل به داشتن آرامش و سکوني که از شرايط حيات اوست و در غير اينصورت احساس ناامني و اضطراب خواب راحت را از چشم او مي‏ستاند.

- خواستاري هدايت عقلاني زيرا که خود او هم به اين نتيجه مي‏رسد که: لا يَزالُ الْعَقْلُ وَ الْحُمْقُ يَتَغالَبانِ اِلي ثَمانِيَ عَشَرَ سَنَةَ فَاِذا بَلَغْها غَلَبَ عَلَيْهِ اَکْثَرَهُما فيهَ.[1] و...

[1] بحار ج 1 کمپاني صفحه 330.

 

 

پرهيزها در اين راه

در زمينه توجّه دادن نوجوانان به نماز، والدين و مربيان وظيفه دارند از اقدام به مسائل و اموري بپرهيزند که اهمّ آنها عبارتند از:

- عدم تحميل عقيده اگر چه تحميل در عمل باشد. در اسلام تحميل عقيده نداريم (لا اِکْراهَ فِي الّدينِ)[1] ولي تحميل در عمل مي‏تواند باشد تا در سايه آن کراهت در عمل از ميان برود (اَکْرِهْ  نَفْسَکَ عَلَي الْفَضائِلِ)[2] .

- جريحه‏دار کردن عواطف مثل افشاگري، رسواکردن‏ها، تحقير و تخطئه، نيشخند زدن‏ها

- امر و نهي شديد و تذکرات مکرّر نيشدار تا زمينه ي ايجاد روح مقاومت در فرد فراهم نگردد.

- به خود رها کردن و به خود وانهادن او که در آن صورت قبح ترک وظيفه از ميان مي‏رود.

- تنبيه بدني، آن هم در حضور جمع که شعله سرکشي و عصيان را شديدتر خواهد کرد.

الصّلاةُ منْ شَرايع الدّين وَ فيها مرضاة الرّب عزّوجلَّ فَهي مِنْهاجُ الانبياء

نماز از راههاي اثبات دينداري است و در آن رضاي پروردگار بزرگ و راه پيامبران است.

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم

الصّلاةُ حِصْنٌ من سطوات الشيطان

نماز دژي استوار در برابر تهاجم و وسوسه‏هاي شيطان است.

امام علي عليه السّلام

اِنّ طاعةَ اللّهِ خِدْمَتُهُ في الارض فَلَيْسَ شي مِنْ خدمتهِ يَعْدِل الصَّلاة

پيروي و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمين است و هيچ چيز در خدمت به پروردگار معادل نمازنيست.

امام صادق عليه السّلام

 

[1] آيه 256 سوره بقره.

[2] علي (ع) جوان ج 2.

 

هدايت نوجوانان به سوي نماز (1)

هدايت نوجوانان به سوي نماز (2)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3277 کلمه
مولف : علي قائمي
1395/5/3 ساعت 13:44
کد : 1452
دسته : نوجوانان و نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
دعوت نوجوانان به نماز
شیوه های دعوت
نوجوان و نماز
شخصیت شناسی نوجوان
خانواده و نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز