■ راهبرد مدیریت اقامه نماز
حجت الاسلام صفری. کارشناس و استاد مرکز تخصصی نماز
مقدمه
نماز دمای وضع موجود ما را نشان میدهد و بنا دارد وضع امروز ما را که بالوجدان معلوم است و به آمار نیازی نیست، به وضع مطلوب برساند. اما نظامی که با نثار جانها و اهدا خونها به ثمر نشست و ادعای حکومت اسلامی دارد، برای دستیابی به وضع مطلوب چه اقداماتی را باید انجام دهد؟ امام خمینی (ره) وضع مطلوب را چنین بیان میکند: «همة اينها مقدمه اين است که يک آرامشي در اين بلاد پيدا بشود و دنبال اين آرامش يک سير روحي پيدا بشود، يک هدايت به سوي خدا پيدا بشود. آن چيزي که اساس است سير الي الله است، توجه به خدا است. همة عبادات براي او است، همة زحمات انبيا از آدم تا خاتم براي اين معنا است که سير الي الله باشد».
جمهوری اسلامی مدال افتخاری بود که بر سینة این نظام نقش بست. نماد جمهوریت آن را میتوان در مردمسالاری و پشتیبانی از نظام در تجمعات یافت. اما نماد اسلامیت را در نماز باید جست: «لِكُلِّ شَيْءٍ وَجْهٌ وَ وَجْهُ دِينِكُمُ الصَّلَاة».1
با بررسی تاریخ درمییابیم که هنوز زمانه حاکمیتی را که امروز نصیب شیعه در این دیار حماسهها شده، به خود ندیده است.
با توجه به اهمیت حاکمیت اسلامی، پاسخ به این پرسشها ضروری است:
اولویتها در چه مسیری باید باشد؟
حاکمان شایسته دارای چه ویژگیهایی باشند تا از عُهده عَهد الهی برآیند؟
اقدامات کلان جهت برپایی اولویتهایی که از آنان انتظار میرود، چیست؟
اولویتها
آنانی که خواهان اقامة دین و طالب هستند که دنيايى ديگر بيافرينند و كسانى كه به غيب روى آوردهاند و دنيايى ديگر مىخواهند، بايد ستونها را برپا كنند و رزقهاى جديد بگيرند و از اين رزقها به ديگران بچشانند. آنان بدین منظور به نماز روی میآورند: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»2
نماز حقيقتى است كه دو نسبت با دين و نمازگزار دارد. نسبت به دين عمود است و به همين دلیل باید اقامه و به پاداشته شود. نسبت به نمازگزار، ذكر، معراج و قربان است؛ لذا به مسلمانان خطاب «إِسْتَعِينُوا»3 شده است.
اهمیت اقامه نماز تا آنجا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حکم مأموریت فرماندار یمن (معاذ بن جبل) را به اولویت نماز ممهور میکند: «وَ لْيَكُنْ أَكْثَرُ هَمِّكَ الصَّلَاةَ فَإِنَّهَا رَأْسُ الْإِسْلَامِ بَعْدَ الْإِقْرَارِ بِالدِّين...».4
نماز حکم خدا است به آنانی که امکان و توانی به آنان عطا شده. آن عطیه را باید در اولویتها اینگونه هزینه کنند:
«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ؛5
كسانى كه اگر آنان را در زمين به قدرت رسانيم، نماز بر پا مىدارند و زكات مىدهند و (ديگران را) به خوبىها دعوت مىكنند و از بدىها باز مىدارند؛ و پايان همة امور براى خدا است».
نکات راهبردی آیه
اقام نماز و اداى زكات و امر به معروف و نهى از منكر از اولویتهای قطعى6 مسئولان حكومت اسلامى است.
حاكمان مؤمن، هم در فكر ارتقاى روحى و رشد امور معنوى هستند و هم به دنبال رفاه و حل مشكلات اقتصادى و فقرزدايى و اصلاح جامعه.
ویژگی حاکمان
تحولات اجتماعي، به تعبیر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)، با اصلاح دو صنف به وضع مطلوب گرایش مییابد:
«دو صنف هستند كه هر گاه صالح باشند امت صالح خواهند بود و هرگاه فاسد شوند امت فاسد خواهند شد. سئوال
شد: يا رسول الله اينها چه كساني هستند؟ فرمودند: علماء و اميران جامعه».7
حال كه اصلاح جامعه را با اصلاح مدیران در عرصه فرهنگ و اجرا امکانپذیر است، آنان باید چگونه باشند؟ قرآن توضيح ميدهد:
حاکمیت زمین میراث صالحان لایقی است که تمسک و التزام فوقالعاده به اجرای قرآن و اقامه نماز دارند:
«وَالَّذينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحينَ؛8 آنهايي كه قرآن را با تمام قوّت در دست ميگيرند و بر انجام آن استوارند و نماز را به پاي داشتند؛ ما هرگز اجر مصلحان را ضايع نميكنيم».
پس شرط اساسي اصلاح توسط حاکمانِ صالح:
اول، تمسک و التزام شدید به فرهنگ قرآني؛ دوم، اجرای اين فرهنگ در جامعه (مفهوم اقامه نماز به پاي داشتن ستون دين است كه كنايه از بر پا كردن خيمه دين است).
وظایف حاکمان
ایفای چنین عهدی، هم زمینه مساعد میطلبد و هم زمین مناسب را میجوید.
1. بسترسازی برای نماز
- اصلاح حاکمان: اقدام حاکمان روزگاری ثمر میدهد که از خود آغاز نمایند و با شناساندن معروف و معرفتافزایی در عرصة نماز، به آن دست زنند. به همین علت امر و نهىهای مؤثر از ناهیان عامل پذیرفتنی است: «النّاسُ على دين مُلوكِهم؛ الناس بِاُمرائهم أشبَه منهم بآبائِهم».9 مردم دستورها را از رفتارها به جان میگیرند.
- اصلاح بینشها: انسانها براساس آنچه میفهمند، عمل میکنند. تا فلسفه نماز تفهیم نشود، اقامه آن سنگین مینماید: «... وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ».
لذا حاکمان صالح در انقلاب فرهنگی با اصلاح در تمام عرصهها، چون اصلاح در بینش و انگیزش و روش، به اصلاح منش و سبک زندگی معنوی مردم اقدام میکنند و با بصیرتافزایی و ارتقای بینش، انگیزهها را تعالی میبخشند و با توسعه انگیزهها، به وجودها وسعت میدهند تا در دنیا زمینگیر نشوند و با روشهای الهی و سنت نبوی10 منش خلیفه الهی را اخذ کنند.
- انسجام تشکیلات: زمانی که حکم مأموریت حضرت موسی (علیه السلام) به نماز تنفیض شد: «وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي»11 حضرت موسی (علیه السلام) با درخواست وزیری همچون هارون در اندیشه تشکلی بود که با انسجام آن توان مضاعفی یابد تا قادر به انجام مأموریت باشد. بنابراین چهار خواسته را از خداوند طلب نمود: 1. سعه صدر: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي»؛ 2. شرايط آماده: «وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي»؛ 3. بيان روان: «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي»؛ 4. داشتن وزير: «و اجْعَلْ لِي وَزِيراً» چنین تشکیلاتی برخوردار از ویژگیهایی چون اهلیت داشتن: «من اهلی»؛ همفکر و همسان بودن: «هارُونَ أَخِي»؛ پشتیبان لایق بودن: «اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي» و مشارکت داشتن در امور است: «وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي».
2. زمین مناسب
حضرت موسی (علیه السلام) در اولین اقدام بعد از رهایی بنی اسرائیل از فرعون، دستور مییابد با توجه به مسائل مادّى و رفاهى امت، فرهنگ نماز را ترویج دهد. این امر با تأمین مسكن تسهیل مییابد؛ البته مسکنی که با شیوه معمارى و شهرسازى دینی و اهداف مكتبى سازگار است و رعایت جهت قبله و دوری از رخنه بيگانگان در محله و جامعة ایمانی لحاظ شده باشد. داستان ساختوساز مسکن موسی (علیه السلام) در قرآن اینگونه گزارش میشود:
«وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى وَ أَخيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ؛12 و به موسى و برادرش [هارون] وحى كرديم كه شما دو تن براى قومتان در مصر خانههايى آماده سازيد و خانههايتان را [روبهروى] قبله قرار دهيد، و نماز را برپا داريد، و مؤمنان را بشارت بده».
درهمین راستا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ابتدای ورودشان به مدینه، اقدام به ساخت مسجد قباکردند تا پایگاهی تشکیل شود و انسجامی صورت پذیرد و جماعتی از مؤمنان با اقامه جدّیترین عبادت، فرهنگ معنویت با محوریت نماز را توسعه دهند.
پینوشت
1. کلینی، كافي، ج3، ص270.
2. بقره: 3.
3. همان: 46 .
4. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص26.
5. حج: 41.
6. صیغه ماضی اقاموا و آتوا قطعیت را میرساند.
7. شیخ صدوق، خصال، ج1، ص36.
8. اعراف:170.
9. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص208.
10. حشر: 7.
11. طه: 13 ـ 14.
12. هود: 87 .