■ جايگاه ويژه محل کار در تربيت كارمندان
محل كار يكي از محيطهاي مهم موثر در تربيت آدمي محسوب مي شود. جامعه شناسان يكي از مراكز موثر در فرهنگ سازي و تربيت را محل كار ذكر مي كنند. علت مهم تاثير فضای اداری در تربیت معنوی و عبادی کارمندان به شرح ذیل است:
مدت زمان ارتباط فرد با محيط اداری، بسيار طولاني است به گونهای که تقریبا، طولاني ترين جايگاهي است که افراد در آن حضور دارند. حدود 30 سال از عمر مفيد كارمندان در اين محيط سپري مي شود. ارتباط موثر انسان با ساير عوامل تربيتي مانند والدين، مدرسه، و همكلاسي كمتر از 30 سال است. حضور فرد در كنار والدين نيز كمتر از زمان حضور در محل كار است.
ساعات حضور در محل اداره ساعات فعال و زنده ي فرد است، اما بخش زيادي از ساعات حضور وي در كنار والدين و حتي در كنار همسر، ساعات تغذيه، نظافت، خواب، استراحت، و در مواردي، ساعات بيماري است.
الگو پذيري از عوامل محيط كار نيز بسيار قوي است زيرا:اولا؛ ارزشها خاستگاه رفتارهاي انساني است و انسانها همسو با ارزشهاي که بدان معتقدند کنش ميکنند و به عملي استمرار ميبخشند. رفتار و عمل مورد انتظار نيازمند فرايند پيچيده جامعهپذيري، يادگيري و دروني سازي است که تحت تاثير نهادها و عوامل شكل مي گيرد. يكي از نهادهاي موثر در هدايت باورهاو ارزشها، محيط اداري يا محل كار است. ثانيا؛ اين محيط بستر ساز انتخاب دوست است، و دوست نه تنها در محيط كار بلكه در خارج ان نيز با فرد ارتباط برقرار مي كند. ثالثا؛ از انجا كه اداره محل ورود افرادي از خانواده ها و محيطهاي متفاوت است و همكاران از هم تاثير مي پذيرند، لذا محيط اداره به منزله جايگاه ورود ويروسهاي مسري است كه به سادگي كارمندان سالم را نيز بيمار مي سازد. رابعا؛ جايگاه برتر و سازماني برخي افراد همچون مدير و معاونان و ... زمينه اعتماد به انان و تقليد و الگوگيري را فراهم مي سازد.
در بسياري از ادارات ساعات كار مفيد كارمندان، زياد نيست و كمابيش اوقات فراغت مناسبي نيز يافت ميشود.
در بسياري از ادارات، سازمانها، كارخانه ها و مراكز شغلي، كاري كه مشغول هستند، تكراري، دستي و عملي است و لذا چندان فكر كاركنان، مشغول نيست. مديريت صحيح فرهنگي مي تواند به اصلاح و هدايت انديشه، تخيلات و گرايشات انها در باب نماز بيانجامد.
اگر فضاي اداره به جاي تقويت جايگاه نماز براي كارمندان، انان را به كاهلي و ترك نماز سوق دهد، خنثي كننده زحمات نهادهاي ديگري مانند خانواده و اموزش و پرورش است. لذا بي توجهي مديران به وضعيت نمازخواني كارمندان سبب تضييع زحمات ساير نهادهاي تربيتي است.
به دليل توانايي تاثير فوق العاده محيط كار، مديران سازمانها و مراكز كار، مي توانند با مديريت ويژه اي، كارمندان تارك نماز يا سهل انگار را به اقامه نماز هدايت كنند.
مديران ادارات به لحاظ نگرش مسئولیت پذیرانه به چند دسته قابل تقسيمند:
بخشي از مديران ادارات، شركتها و سازمانها خود را در برابر امور فرهنگي مسئول نمي دانند يا اهميت كافي به آن نمي دهند و لذا آن را در اولويت كاري خود قرار نمي دهند يا به بهانه نداشتن فرصت كافي براي پرداختن به اين امور، از كنار ان مي گذرند. اينها غافلند از اينكه:
اولا، هر مسلماني در هر جمع نسبتا ثابتي كه احتمال بدهد بتواند در تشويق به نماز، موثر باشد، شرعا موظف به انجام ان و فراهم كردن مقدمات ان است. اين كار از مصاديق امر به معروف و نهي از منكر است. بي ترديد سخن و برنامه ريزي مدير براي گسترش فرهنگ نماز در اداره، احتمال تاثير دارد و لذا واجب شرعي است.
ثانيا، پاي بندي به نماز در اداره به پيشبرد اهداف ان كمكي شاياني دارد چنانچه در فصل (اثار نماز) در نوشتار حاضر و نيز در كتاب (اثار نماز) به تفصيل طرح شده است.
ثالثا، مدير شايسته كسي است كه كارمندان را بسان فرزندان خود مي داند. چنين پدري، چنانچه براي بي نمازي فرزند خود در خانه دلسوزي ميكند براي اين رفتار در كارمندان هم دل مي سوزاند و ان را به منزلهي ويروسي تلقي مي كند كه روح و جان كارمند را به خطر مي اندازد لذا هرگز در برابر ان بي تفاوت نميماند بلكه اقدامات خردمندانه و موثر را انجام مي دهد. پاي بندي به نماز از اوليات مسلماني و سهل انگاري در ان از خطرات عظيم است و لذا نمي توان از كنار مبتلايان به اين خطر، بسادگي گذشت. اگر مدير اداره اي ببيند كه يكي از كارمندان او به هر دليلي به شدت مجروح شده و خون از او جاري است ايا هيچ اقدامي نميكند؟ قطعا حس انسان دوستي اش چنين اجازه اي به وي نميدهد. خطر تساهل در نماز يا ترك ان هم كمتر از جراحت بدني و خون ريزي نيست بلكه از ان خطرناكتر است چرا كه روح و نفس الهي او را به مرگ مي كشاند. مدير دلسوز و عاقل فقط مادي نگر و ظاهر بين نيست. او نه فقط به خطرات بدني كارمندان بلكه به خطرات نفساني و ديني انها نيز توجه دارد.
جمعي از مديران، رسالت فرهنگي را بر دوش خود احساس مي كنند، اما نااميد از موفقيتند. اين گروه از مديران اگر برنامه ي مناسب براي ارتقاء نماز در ميان كارمندان در اختيار داشته باشند و مسئول شايسته اي براي اجراي ان بيابند، اميدوار مي شوند. نوشتار حاضر مي تواند در تهيه برنامه مناسب به اين مديران كمك كند.
برخي مديران نيز ممكن است خودشان تارك نماز يا سهل انگار نسبت به ان باشند و اعتقادي به جايگاه اين اموزه ي ديني نداشته باشند. اينجاست كه بايد گفت "وا اسفا!" چرا كه "هرچه بگندد نمكش مي زنند واي به وقتي كه بگندد نمك."