■ الگوهاي بي نمازی در ادارات!
حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی، مرکز تخصصی نماز
از سه نوع الگوي احتمالي بي نماز در فضاي اداره مي توان سخن گفت:
اگر برخي مسئولين ارشد اداره متساهل در نماز باشند در كارمندان اثر منفي برجاي خواهند نهاد. دو ويژگي مهمي كه سبب الگوپذيري توسط ديگران مي شود محبوبيت و كارامدي است. اگر مدير اداره، محبوب كارمندان و موفق در كارهاي مديريتي خود باشد، در عين حال اهل نماز هم نباشد، او مشوق عملي ترك نماز توسط كارمندان است. تاثير مدير ارشد يا رييسي كه كارمند مستقيما با او در ارتباط است بسيار قوي است زيرا كارمند از او بايد اطاعت كند. اگر اين مدير ارشد به گونه اي محبوب كارمند شود احتمال الگوپذيري از وي افزايش مي يابد. اگر به دليل تاثير پذيري از او، عادت نامطلوبي مانند ترك نماز يا كاهلي نسبت به ان، را فراگيرد، به سادگي اين عادت، زائل نخواهد شد. مديران ارشد كه مواجهه مستقيم با كارمند دارند در ايجاد عادات رفتاري وي نقش بسزايي دارند. نمونه اي كه نگارنده به ان برخورد كرده را بريتان ذكر مي كنم. مردي بود حدود 45 ساله كه عادت چشم چراني داشت و خودش هم از اين عادت رنج بسيار مي برد. هم هر روز به در كوچه و خيابان به نامحرم نگاه مي كرد هم بعد از ان عذاب وجدان مي گرفت كه چرا چنين كردم. او مي دانست كه اين كار حرام است اما تكرار مي كرد. من علت اين عادت منفي را از وي جويا شدم، وي گفت "در اوايل جواني مدتي شاگرد يك فرش فروش بودم كه او اهل چشم چراني بود. من هم به تبعيت از او، به خود اجازه چشم چراني دادم. به تدريج به اين كار عادت كردم لذا بعد از جدا شدن از ان فرش فروش، همچنان اين عادت را دارم و توان ترك ندارم."
با توجه به انچه گفته شد لازم است مدير اداره و مديران ارشد، مسئولان پايين تر خود كه مستقيما با كارمندان سروكار دارند را از افرادي پاي بند به نماز انتخاب كند كه الگوي مناسبي براي تشويق به نماز باشند. در اين صورت، مدير نيز در پاداش مشوقين به نماز، شريك خواهند بود. اگر به هر دليل، مدير، كساني را در اين جايگاهها قرار دهد كه خودشان گريزان از دين و عدم پاي بند به نماز باشند، وي در گناه انحراف كارمندان و بي نماز شدنشان شريك خواهد بود زيرا در اين صورت، علت غيرمستقيم كاهل شدن كارمندان در نماز، مديري است كه مسئولان فروتر خود را چنين كساني انتخاب كرده است. انتخاب مسئولين اداره به منزله انتخاب مربياني براي كارمندان است، زيرا كساني كه درجه سازماني بالاتري در اداره دارند و مستقيم با كارمندان زير دست مرتبطند تاثير مستقيم و غير مستقيم در اخلاق، منش و عادات كارمندان دارند.
علاوه بر مدير، اگر برخي كارمندان اداره، از امتيازات مادي خاصي برخوردار باشند مانند ثروت و رفاه خانوادگي، زيبايي، جايگاه ويژه در اداره، اما بي نماز باشند براي كارمندان ديگر، الگو مي شوند و ممكن است نگاه ديگر كارمندان به انها نگاه تقليدي شود و از سبك زندگي بي نماز انها پيروي كنند. همانگونه كه امروزه پيشرفتهاي غرب در صنعت سبب شده عده اي از جوانان به اين اعتقاد نزديك شوند كه تقيدات ديني مانند نماز سبب عقب ماندگي و فقر جامعه است، در فضاي اداره نيز ممكن است عده اي به اين نگاه نزديك شوند و در نماز كاهلي كنند.
نوع سوم الگوهاي بي نماز كارمنداني هستند كه ارتباط دوستي با فرد دارند و اهل نماز نيز نيستند. به هر دليل بين كارمندان دوستي برقرار شود منشا تاثيرگذاري بر يكديگر اغاز مي شود. اگر يك كارمند تحت تاثير كانالهاي ارتباطي و اطلاعاتي نامناسب مانند ماهواره، خانواده نامطلوب و ... نسبت به نماز بدبين بود دوستان خود را به ترك نماز تشويق خواهد كرد. چنانچه قبلا بيان شدعادت بي اعتنايي به نماز از طريق الگوها اغاز مي شود ان عادت ادامه مي يابد، ولو به ظاهر از الگوي اوليه هم جدا شده باشد.
با توجه به نقش دوستان همكار يا مدير نزديك به كارمند، در ترغيب به فعل يا ترك نماز، وظايف ديگري نيز بر عهده مديران ارشد است. علاوه بر انتخاب مسئولين متخصص، متدين و پاي بند به نماز، در راستاي گسترش فرهنگ نماز در اداره، انان وظايف ديگري نيز دارند مانند: نظارت بر نحوه عملكرد انها در برخورد با كارمندان زيردست و بررسي ميزان تاثيرگذاري مستقيم و غيرمستقيم انها در ترغيب به انجام يا ترك نماز، تغيير محل كار برخي مسئولين اداره يا كارمندان از يك بخش اداره به بخش ديگر يا از يك منطقه به منطقه ديگر، به تناسب اقتضاي تاثيرگذاري منفي يا مثبت نسبت به نماز.