■ آيا درسته كه ما در خصوص فلسفه احكام كنجكاوي و پرسش كنيم؟
پاسخ: از منظر دين هيچگونه مانعي در خصوص كنجكاوي و پرسش از فلسفه احكام وجود ندارد چراكه
اولا: صدها آيه وحديث، مردم را به تعقل و و تفکر فرا مي خواند و هيچ مکتبي به اندازه اسلام، به انديشيدن دعوت نکرده است.
ثانيا: يکي از انتفادهاي شديد قرآن بر مشرکان و بت پرستان، تقليد کورکورانه و بي دليل از نياکان است.
ثالثا: خودقرآن، بارها درکنار بيان احکام و دستورها، بدليل آن هم اشاره کرده است. امامان معصوم نيز در روايات، به بيان اين حکمتها پرداخته و دانشمندان اسلامي، گاهي به تاليف کتابهايي پيرامون اين موضوع اقدام کرده اند .
بعلاوه با پيشرفت دانش بشري، روز بروز پرده از اسرار احکام الهي و دستورهاي ديني برداشته مي شود و هرچه از عمر اسلام مي گذرد برعظمت و جلوه آن افزوده مي شود .
اما در خصوص فلسفه عبادات از جمله نماز، نكاتي را بايد همواره مد نظر داشت:
الف - احاطه به فوايد و حكمتهاي دستورات فرعي دين اگر براي همه غير ممكن نباشد، براي اكثر مردم غير ممكن است و مانع از انجام وظايف و مشاغل ديگر ميشود و شخص را از استفاده عملي از اين دستورات محروم ميسازد. مانند بيماري كه بخواهد تمام جزئيّات نسخه يك طبيب حاذق را بررسي كند و از هر جهت رابطه آن را با مزاج خود تشخيص دهد. بنابراين لازم نيست دليل همه احکام را همه مردم در همه زمانها بدانند.
ب - دستورات فرعي دين، همين قدر كه با منطق عقلاً و علم ثابت و با فرضيّههاي علمي مخالف نباشد، قابل پيروي و لازم الاتّباع است؛ مانند دستور طبيب كه همين قدر كه بدانيم طبابت او بر خلاف قوانين مسلّم طبّي و تندرستي نيست به آن عمل ميكنيم؛ با اين تفاوت كه در دستورات ديني، احتمال خطا و اشتباه هم نمي دهيم.
ج - فلسفه همه احكام و جزييات آنها به طور تفصيلي روشن نيست و آگاهي از آن دانشي فراتر از تنگناهاي معارف عادي بشري مي طلبد.ليكن بطور اجمال روشن است كه همه احكام الهي تابع مصالح و مفاسد واقعي در متعلق آنهاست. بنابراين در صورتي كه فلسفه حكمي را بالخصوص ندانيم بنابر قاعده كلي فوق از آن بايد پيروي كرد.زيرا يقين به وجود مصلحتي در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد.
د - درجست و جوي فلسفه احكام نبايد هميشه به دنبال علوم تجربي رفت ودليلي مادي و فيزيولوژيك برايش جست و جو نمود. اين فرايند كه همواره در پي يافتن مصلحت يا مفسده اي طبي يا...باشيم برخاسته ازنگرشي مادي گرايانه است. در حالي كه بسياري از احكام مصالحي معنوي دارند كه در حوزه هيچ يك از علوم بشري قابل تحقيق نيست وآنها با متد تجربي خود قادر به حكمي نفيا يا اثباتا پيرامون آن نيستند و يااگر نظري بدهند بسيار سطحي است و چه بسا مساله حكمتي برتر و بالاترداشته باشد.چنان كه در مورد روزه، علوم به خواص بهداشتي آن پرداخته اند ولي قرآن مجيد فلسفه اي بالاتر را بيان فرموده و آن ( دست يابي به تقوا) است.
و- کسيکه خدا را حکيم و دستورهايش را بر اساس حکمت مي داند، نبايد بخاطر اينکه امروز دليل حکمي را نمي داند از انجام آن تخلف کند.
ز - درهرجا از قرآن و حديث، دليل محکمي بر فلسفه حکمي نداريم، بهتر است ساکت باشيم و با يک سري توجيهات و حدسيات، دليل تراشي نکنيم.
هـ - اگر گوشه اي از اسرار حکم خدا را شناختيم، نبايد گمان کنيم که بر همه اسرار واقف گشتيم. آنکه فلسفه حکمي را را بفهمد، نمي تواند خيال کند آنچه فهميده، تمام است و ديگز چيزي جز آن نيست. مگر با عقل و فکر محدود انساني، مي توان به عمق احکامي که از علم بي انتهاي خدا سرچشمه گرفته، پي برد؟
ن – از آنجا كه در دوران ائمه عليهم السلام همه مردم قدرت هضم بسياري از اسرار را نداشتند؛ ائمه (ع ) تنها در جواب افرادي كه چيزي در زمينه فلسفه احكام سوال مي نمودند، مطالبي را كه مطابق با فكر و درك آنها بود، بيان مي كردند. بديهي است كه در اين گونه موارد، نمي شود حكم كرد كه فلسفه و اسرار آن احكام منحصر به چيزي است كه در آن روايت اشاره شده است؛ زيرا اگر پرسش كنندگان اسرار زيادتري را مي خواستند، پيشوايان ديني از جواب دريغ نكرده و مطالب زيادي مي گفتند و ما از اين نمونه ها زياد داريم كه شخصي از امام چيزي را مي پرسيد و جوابي مي گرفت و دوباره كه سؤال مي كرد، امام مطلب عميق تري را براي او بيان مي فرمود.
ي - همان عقلي که ما را به فهميدن فلسفه احکام دعوت مي کند، همان مي گويد: اگر جايي ندانستي، از آگاهان بپرس، اين همان تعبد در برابراولياي دين است.
■ چرا خدا گفته كه شما نماز رو براي خودتون مي خونيد ولي بهش آن قدر اهميت داده كه اگر نخونيم مجازاتمون مي كنه؟
آن چه گفته مي شود كه نماز براي خود انسان است يعني نماز براي خدا سودي ندارد نه اين كه از سود نماز مي توان چشم پوشيد.بلكه بالاتر بايد گفت چون اين سود همان سعادت انسان است تحصيل ان لازم است و خداوند تحصيل اين سعادت را بر انسان لازم کرده است و انسان را م ...
■ حکم نماز کسی که در حال غرق شدن هست چیست؟
اگر در دريا در حال غرق شدن است بايد هر چند به يك تكبير و اشاره نماز را بخواند و اگر مي تواند كاملتر بخواند دو ركعت بودن يا چهار ركعت تابع مسافر بودن يا حاضر بودن اوست ...