■ چگونه در نماز حضور قلب داشته باشيم؟
پاسخ: هر كدام از ما در حكم جماعتى هستيم كه به امامت يك نفر كار مىكند. امام اين جماعت در دنيا، درون ما است كه يا عقل است يا خيال يا وهم است و يا عشق، بالاخره هر كسى امام جماعت خود را مىشناسد، شؤون مادون و اعضا و جوارح زير دست، همه به امامت او كار مىكنند؛ يعنى اگر كسى ان شاء الله انسان سالم و سالكى بود، همه قواى درون و بيرونش به امامت عقل او كار مىكند.
انسان عاقل قواى درون و رفتار و گفتار و نوشتار بيرونى را عاقلانه تدبير و تنظيم مىكند. ما اگر خواستيم ببينيم در درونمان امام جماعت عقل است يا هواى نفس، از اعمال و رفتار و اقوالمان بايد بفهميم. يعنى گفتار انسان، رفتار انسان، نوشتار انسان، سيره و سنت انسان شاهد امامى است كه در محراب درون او نهادينه شده است.
ما از كجا مىفهميم فلان شخص آدم خوبى است؟ مىبينيم حرفِ خوب مىزند، كارِ خوب مىكند، حرفش با كارش مطابقت دارد. بدِ كسى را نمىخواهد. ظاهر و باطنش يكى است. همه اعمال او را جمع بندى مىكنيم و مىگوييم همه اينها نشانه آن است كه در درون او نورى وجود دارد.
اما اگر كسى كار بدى كرد و دروغ گفت و عشوهاى كرد و رشوهاى برد و اختلاس كرد، نشانه آن است كه در دورن او خائنى امام شده است. پس اگر اعضا و جوارح سالم بود، اينها مأمومان آن امام اند كه رو به قبله نماز خوانده است. اگر اعضا و جوارح به فساد آلوده شدند، مأمومان امامى هستند كه پشت به قبله دارد.
كسى كه درنده خو است در قيامت به صورت سگ در مىآيد و اعضا و جوارح او شهادت مىدهد كه او موجودى درنده است. آدم پر طمع به صورت موش در مىآيد و لازم نيست اعضا و جوارح او حرف بزنند.
به هر حال، بعضىها مختالانه زندگى مىكنند نه عاقلانه. در قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ» . مختال و متخيل يعنى كسى كه با خيال زندگى مىكند. كسى كه با خيال زندگى مىكند نه با عقل، محبوب خدا نيست. همين ارزشهاى اعتبارى زود گذر، همين من و ماهاى زود گذر، اينها خيالبافى است. اگر خداى ناكرده كسى سرگرم اين گونه مسائل بود و خود را به غير خدا مشغول كرد، مختال است.
آدم مختال آن است كه زندگى عاقلانه و نماز عاقلانه ندارد. نماز عاقلانه را كسى انجام مىدهد كه در بيرون نماز قواى خود را تطهير كرده باشد. حرفها، خواندنى، و گفتار ناروا سبب مىشود ما زندگى و در نتيجه نماز عاقلانه نداشته باشيم.
اگر انسان سعى كند در تمام لحظات زندگى مراقب اعضا و جوارح و انديشههاى خود باشد كه خلافى از آنها سر نزند، قطعاً با حضور قلب بيشترى نماز مىگزارد؛ زيرا حضور قلب چند دقيقهاى در نماز عصاره و خلاصه حفظ حضور قلب در محضر خدا در تمام ساعات زندگى است. كسى كه هر لحظه خود را در محضر خدا مىبيند، به راحتى و با حضور قلب كامل به نماز مىايستد؛ اما آن كه در طول شب و روز به فكر همه چيز هست مگر خدا، قطعاً نمىتواند در نماز حضور قلب داشته باشد.
■ رکن در نماز به چه معنا است و چرا قیام متصل به رکوع رکن است؟
واژهی «رکن»؛ مفرد، و جمع آن ارکان است. رکن در لغت، به جانب قوی یک چیز گفته میشود که قوام و پایداری آن چیز به این جزء مستند میگردد.[1]
بنابر نظر گروهی از فقها؛ رکن در نماز، عبارت است از اموری که ترک آن - چه به صورت عمدی چه به صورت سهوی - موجب ...
■ عوامل درونی (اخلاقی) ترک نماز و درمان آنها چیست؟
بعضی از عوامل درونی و کاستیهای اخلاقی که سبب میشود بعضی از افراد نماز را رها کنند، عبارتند از: کبر، ناامیدی، ضعف اراده، احساس ریا و خودنمایی، احساس تحجر و عقبماندگی، لجاجت. در ادامه به توضیح مختصر و ریشهیابی هر یک از آنها پرداخته، راهکارهایی برای ...