■ 1- هركار مي كنم نمي توانم در نماز تمركز پيدا كنم و حواسم پرت مي شود. لطفا بگوئيد چه عواملي موجب عدم حضور قلب در نمازم مي شود به گونه اي كه نمي توانم يك نماز با خضوع و خشوع بخوانم؟ و آيا براي رفع اين عوامل راه حلي وجود دارد تا بتوانم نمازي با تمركز، بدون حواس پرتي و با حضور قلب داشته باشم؟
پاسخ: همانگونه كه گفته شد يكي از شرطهاي اساسي پذيرفته شدن نماز در نزد خداي متعال، مسأله«حضور قلب» در حين نماز است؛ و اين در حالي است كه متأسفانه بسياري از ما عبادتهاي خود را بدون حضور قلب و با حواس پرتي كامل انجام مي دهيم و به همين جهت است كه يك عمر نماز مي خوانيم، اما اثري از آثار معنوي و روح نواز آن را در خود نمي بينيم.
علت حواس پرتی و عدم حضور قلب در نماز، معلول علت های مختلفی است که هر یک از این علت ها راه حل خاص خود را می طلبد كه در اين قسمت به مهمترين عوامل حواس پرتی در نماز اشاره نموده و راه حل بر طرف نمودن آن را شرح مي دهيم:
1. غفلت از عظمت پروردگار
امام خمینی ( قدس سره ) در کتاب سرالصلاة مهمترین عامل عدم حضور در نماز را غفلت از عظمت پروردگار دانسته و گفته اند:
اگر انسان به مناجات با حق تعالى و ولى نعمت خود به قدر مكالمه با يك مخلوق عادى ضعيف اهميت دهد، هرگز اينقدر نسيان و سهو و غفلت نمىكند؛ ولى نعمتى كه آدمى را به وسيله انبيا و اوليا و قرآن كريم، به مناجات با خود دعوت فرموده و درهاى مكالمه با خود را به روى او گشوده است، با اين وصف ما به قدر صحبت با يك بنده ضعيف، ادب حضور او را نگاه نداريم.
راه حل
الف: شناخت خداي تعالي
بي شک هنگام صحبت کردن با فردي بزرگوار و داراي مقامات عالي، اگر انسان نسبت به او شناخت نداشته باشد، نه تنها از هم صحبتي با او لذت نمي برد، بلکه ادب حضور و همکلامي با او را نيز رعايت نمي کند.
يكي از ياران امام صادق عليه السلام نقل مي كند به ايشان عرض كردم: امام سجاد (ع ) را ديدم هنگامي كه به نماز ايستاد، رنگ چهره اش دگرگون شد. امام صادق (ع ) به من فرمود:«به خدا قسم، علي بن الحسين (ع ) كسي را كه براي او نماز مي كرد، مي شناخت»
ب: ياد خدا در همه حال
دلى كه در بيشتر وقتها از ياد خدا غافل است، نمىتواند در نماز به ياد خدا باشد. پس بايد همواره دل را از هر چه جز خدا خالى داشت و ياد خدا را تنها حاكمِ بر قلب و روان خود نماييم و از هر چه جز خواست او رو بگردانيم تا از نمازى ملكوتى و روحانى در فضايى پر از اخلاص و بندگى خداوند بهرهمند شويم.
ج: توجه به عظمت الهی قبل از نماز
در اين باره روايات بسيار وارد شده است، از آن جمله: امام صادق عليه السّلام فرمود:«وقتى حضرت على عليه السّلام براى اقامه نماز مىايستاد، و قبل از تكبير مىفرمود:«وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السّموات و الأرض.» ؛« روى و تمام وجود خويش را به سوى خداوندى نمودم كه آسمانها و زمين را پديد آورد.) رنگ صورت مباركش دگرگون مىشد، به حدّى كه در چهرهاش نمايان مىگرديد.»
د: توجه به عظمت الهی حین نماز
از حضرت رسول ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله روايت است كه«عبادت كن خداى تعالى را چنانچه گويا او را مىبينى، و اگر تو او را نمىبينى او تو را مىبيند .
2. عدم توجه به هدف نماز
افعال نماز بمنزله ظرفى است كه هدف نماز در آن جاى گرفته است، بنابر اين بجا آوردن نماز در حال غفلت از هدف آن، ظرفى را ماند كه بى محتوا است، لذا حضور قلب در هنگام نماز تابع ايمان انسان بحقيقت نماز و اينكه نماز از همه اعمال بهتر و برتر است ميباشد، و آن كس كه باين حقيقت اعتقاد داشته باشد كه نماز معراج او است مسلما هم و غمش جملگى نزد آن نماز خواهد بود و هيچ چيز ديگرى نمىتواند او را از اين عمل باز دارد و كسيكه همتش در پى نماز باشد قلبش هم نزد نماز خواهد بود و هر اندازه كه همت انسان بيشتر در پى نماز باشد غفلتش از غير نماز بيشتر خواهد بود .
3. دغدغه ها و مشكلات زندگي
دغدغه ها و گرفتاريهاي زندگي اعم از مشكلات معيشتي،تحصيل،خانواده و... نيز يكي ديگر از عوامل حواسپرتي و عدم حضور قلب در نماز مي باشد.
راه حل
راه حل اين امر علاوه بر تلاش و تدبير بيشتر در امور زندگي توكل به خدا و يادآوري قدرت الهي مي باشد چراكه اين خداوند است كه تمامي امور در قبضه قدرت اوست و مي تواند به راحتي تمامي مشكلات و حتي مشكل زندگي ما را حل نمايد در روايتى آمده كه امام صادق عليه السّلام فرمود:«هنگامى كه بنده به نماز بايستد، و نمازش را سبك ادا كند، خداوند- تبارك و تعالى- (به فرشتگان ) مىفرمايد: آيا به بنده من نمىنگريد، گويا خيال مىكند كه برآورده شدن حوايجش به دست غير من است، آيا نمىداند كه برآورده شدن خواستههايش به دست من است؟»
پس چه دليلي دارد كه به هنگام نماز حلال مشكلات را رها نموده و به مشکلات و گرفتاريها پناه ببريم بلكه بايد به خود نماز براي حل مشكلات یاری جست همانگونه كه خداوند متعال فرموده:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» ؛« اى افرادى كه ايمان آوردهايد! از صبر(و استقامت) و نماز، كمك بگيريد!»
4. ضعف قوای جسمی
پزشكان معتقدند، اگر آدمى غذا را با شادى ميل كند، زودتر و بهتر جذب بدن مىشود. طب روحانى نيز خبر مىدهد كه اگر انسان غذاهاى روحانى را از روى اشتياق صرف كند و از خمودگى دور با شد، آثار پاكى و زدايندگى آن زودتر در قلب پديدار مىشود. نشاط جسمى، از عوامل ايجاد شور و شوق به نماز و در نتيجه، يكى از زمينههاى حضور قلب در نماز است. بىگمان، نماز كسى كه در سلامت جسمى كامل به سر مىبرد، با نماز كسى كه از بدنى بيمار رنج مىبرد، در ميزان بهرهمندى از اشتياق و حضور قلب در نماز، از برخى جنبهها با هم متفاوت است. پس سزاوار است، كسانى كه دغدغه حضور قلب در نماز را دارند، تندرستى خويش را قدر بدانند و جسم خود را در حال نشاط و آمادگى هميشگى براى بندگى شايسته پروردگار نگه دارند.
5. مشغول شدن حواس ظاهري
يكي از عوامل حواسپرتي، متوجه شدن به امور خارجي است، چرا كه قلب و ذهن به منزله حوضي هستند كه اين پنج حس به آن مي ريزند و به واسطه آنها صورتهاي معاني بر قلب وارد مي شود، به طوري كه به واسطه ديدن تصويري يا شنيدن صدايي چندين صورت خيالي بر ذهن وارد مي شود و قلب را مشغول خود مي كند. اگر در هنگام نماز، گوش آدمي چيزي را بشنود يا چشم چيزي را ببيند، حواس و ذهن نمازگزار متوجه آن شنيدني (مسموع) يا تصوير مي گردد و از خدا و توجه به او غافل مي گردد و چه بسا با شنيدن يك كلمه، خاطره هاي زيادي در ذهن او نقش بندد و تا آخر نماز او را مشغول بدارد.
راه حل
علاج آن در از بين بردن اين اسباب است كه به صورتهاي مختلف بيان مي گردد:
الف. اختصاص مکان مناسبی برای نماز
امام صادق علیه السلام فرموده اند:« كَانَ عَلِيٌّ ع قَدْ جَعَلَ بَيْتاً فِي دَارِهِ- لَيْسَ بِالصَّغِيرِ وَ لَا بِالْكَبِيرِ لِصَلَاتِه» ؛« امیرالمومنین (علیه السلام ) در منزل خود اتاق متوسطی که نه کوچک بود و نه بزرگ برای نماز خود اختصاص داده بودند.»
ب: چشم بستن
يكي از راههاي معمولي كه در ميان مردم بيشتر مشاهده مي شود، بستن چشمها در حين نماز است تا تمركز حواس بيشتري حاصل كنند كه اين امر البته براي كساني است كه نمي توانند بدون بستن چشمها در نماز و با نگاه به محل سجده، آن تمركز لازم را كسب كنند و گرنه كسي كه مي تواند با نبستن چشمها در نماز و با نگاه كردن به محل سجده، حواس خود را جمع كند، بهتر است كه چشمها را نبندد.
ج. انتخاب مكان مناسب براي نماز
نمازگزار براي اين كه هيچ چيز او را به خود جلب نكند، بايد مكان خلوت و بي سر و صدا، بي منظره و ساده اي را انتخاب كند؛ مثلا در مكاني كه عكس، تلويزيون و راديوي روشني، زن و بچه و... نباشد كه مسلماً تحصيل حضور قلب در چنين مكاني راحت تر از مكان شلوغ، پر رفت و آمد و... مي باشد. چون زمينه حواسپرتي در آنجا كمتر است.
از همين رو در روايات نقل شده كه حضرت علي عليه السلام اتاق ساده اي را مخصوص نماز خود قرار داده بودند. امام صادق عليه السلام در اين خصوص فرموده اند:« كَانَ لِعَلِيٍّ ع بَيْتٌ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ إِلَّا فِرَاشٌ وَ سَيْفٌ وَ مُصْحَفٌ وَ كَانَ يُصَلِّي فِيهِ أَوْ قَالَ كَانَ يَقِيلُ فِيه» ؛« علي (ع ) در خانه خود اتاقي داشت كه در آن، غير از فرش و شمشير و قرآن چيز ديگري نبود و او در آن اتاق نماز مي خواند.»
د. حضور در نماز جماعت
علاوه بر ويژه گیهای برجسته نماز جماعت که به ان توصیه های فراوان شده یکی از خصوصیات آن ایجاد حضور قلب برای نمازگزاران می باشد چراکه در نماز جماعت اموری همچون مراقبت از تعداد رکعات نماز به دیگران محول شده و دل یکسره متوجه معبود می باشد .
و. توجه به معاني و اسرار نهفته در اعمال نماز ( هم از جهت معنوي و هم از جهت کاربردي )
اگر قبل از هر عبارت نماز، معناي آن را در ذهن تداعي کنيد و سپس الفاظ عربي آن را بيان کنيد ( معني لغوي ) و اینکه متوجه معنای رکوع و سجود و... باشید، ملاحظه خواهيد کرد که ديگر نمازتان نمازي بي روح و کسالت آور نخواهد بود؛ بويژه اگر پس از تمرين و ممارست در توجه به معاني لغوي عبارات نماز، به معناي کاربردي آن توجه کنيد، حضور قلب در نماز چشم گیر خواهد بود.
مثلا ًوقتي عبارت الحمد لله رب العالمين را بر زبان جاري مي کنيد به ياد نعمتهاي الهي افتاده و لطف پروردگار را در احسان و بخشش او در نعمتهاي بي شمارش متذکر شويد؛ در اين صورت ارتباطي لذت بخش بين شما خداي متعال برقرار خواهد شد.
هـ. دقت در انجام مقدمات نماز، مانند مسواك، تخليه دستگاه گوارش، وضوى با معنويت، انجام مستحباتى چون اذان، اقامه و...
در كتابهاى حديث آمده است: شخصى از پيامبر(ص) درخواست كرد كه راهى به او بنماياند تا حضور قلب بيشترى در نماز پيدا كند حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند. بنابراين وضوي شاداب و با آداب خود در حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.
ی. رعایت مستحبات نماز
-نگاه کردن به محل سجده در حال قيام، بين دو قدم در حال رکوع و دامن يا روي دو پا در حال تشهد و سلام
- بازي نكردن با اعضاي بدن و هر چيز ديگري در نماز.
امام باقر عليه السلام در اين خصوص مي فرمايد:« در نماز با دست و سر و ريش خويش بازي مكن، و در نماز با خودت صحبت نكن و خميازه نكش...»
- نگاه نكردن به اطراف
- سر وقت براي نماز برخاستن و بالاخره رعايت تمام آداب مستحبي که به آنها در توضيح المسائل مراجع عظام اشاره شده است همگی می تواند مانع از حواسپرتی انسان در نماز گردد.
6. هرزگي قوه خيال
از اسباب محوري و اصلي حواسپرتي، فرّار بودن، و هرزگي قوه خيال است.
آدمي داراي نيرويي است كه دايماً ذهن و خيالش را به كار مي گيرد. اگر ذهن انسان در مورد موضوعات كلي، به صورت منظّم و مرتّب فعاليت كند و از يك مقدمه، نتيجه اي بگيرد، در اين صورت تفكر و تعقّل حاصل شده است، ولي اگر ذهن انسان بدون هيچ مقدمه و نظمي در موضوعات جزئي، از چيزي به چيزي و از جايي به جايي پرواز كند و هيچ رابطه منطقي بين موضوعاتي كه در ذهن آمده ايجاد نكند، تخيّل صورت گرفته است.
- ويژگيهاي قوّه خيال
يكي از ويژگيهاي قوّه خيال، فرّار و متحرك بودن آن است، چون اگر تفكر نباشد، هزاران خاطره و مسأله به ذهن انسان (در طي چند لحظه، بدون هيچ ارتباطي با هم) مي رسد.
ديگر از ويژگيهاي قوّه خيال كه از تعريف آن بر مي آيد. آن است كه در موضوعات جزئي كار مي كند و هم چنين از بي نظمي خاصي برخوردار است.
انواع خيالات در نماز
در نمازي كه مي خوانيم، تمام انواع چهارگانه تصوّرات خيالي كه در ذيل مي آيد، وجود دارد، مگر كساني كه قوه خيال را كاملا تربيت كرده و متمركز بر نماز كرده باشند.
گاهي آنچه در نماز به ذهن خطور مي كند، انجام كار خيري است؛ مثلا در اين تصور است كه چگونه بعد از نماز سخنراني كند و يا با فلان بزرگ يا دوست، چگونه گفتگو كند.
و يا انجام كار شرّي است، مثلا در اين تصوّر است كه چگونه بر سر ديگري كلاه بگذارد و....
گاهي آنچه در خاطر و خيال مي آيد، صرف خيال است و آن يا خيال پسنديده است مثلا (در خاطر خود بگذراند كه پولدار شود تا بتواند گرسنگاني را سير و برهنگاني را لباس بپوشاند و...) و يا خيال فاسد مي باشد (مثلا در خاطر خود لذت گناه و چگونگي آن را بياورد و با آن دلخوش كند).
پس آنچه كه در قوه خيال ما مي آيد از اين چهار حالت خارج نيست، اگر چه گاهي در نماز قوّه خيال در امور پسنديده فعّاليّت مي كند، و ليكن در جهت كسب حضور قلب، خيال در امور پسنديده هم بايد كنترل شود و از پرواز آن به امور مختلف، خوب نگه داشته شود تا قلب يكسره متوجه خداوند گردد.
- راه حل
الف. بيرون نماز
بايد در بيرون نماز، تمرين و ممارست در حفظ قوه خيال و متمركز كردن آن صورت گيرد، به اين صورت كه در ابتدا تمرين كنيم كه فكر و خيال خود را به امور خاصّي تمركز بدهيم و دايماً مواظبت بنماييم كه خيال به جايي ديگر نرود كه اگر اين تمركز ادامه پيدا كند، آرام آرام مي توانيم فكر و خيال خود را ضبط و نگهداري كنيم كه هر كجا اراده كرديم حركت كند.
كيفيت تغذيه قوه خيال
هر يك از قواي ما محتاج به تغذيه مناسب خود مي باشد و از آنجا كه نماز آينه تمام نماي اعمالي است كه انسان در طي روز انجام داده مي باشد، اگر كسي فكر و روح خود را در طي ساعات روز با اعمال الهي مانوس كرده باشد در نماز نيز همين سير ادامه پيدا مي كند و اگر غير از اين باشد فكر انسان نيز در نماز پراكنده مي گردد. بنابراين براي منظم كردن قوه خيال و جهت دادن به آن، از عوامل كنترل قوّه خيال و گفتن ذكر دايم با توجه و متمركز كردن ذهن به امور پسنديده، استفاده كرد. از جمله امور پسنديده عبارتند از: ياد خدا بودن؛ تمام كارها و اعمال خود را نيت و هدف خدايي دادن؛ تفكر در مسائل علميه و مسائل اعتقاديه (مبدأ و معاد) و وظايف انساني و عملي (كسب اخلاق حسنه و رفتار انساني)؛ مراقبت بر احوال و رفتار خود كه چه مقدار منطبق با عقل، شرع و رضاي خداوند است و هم چنين يادآوري گذرگاه بودن دنيا و مسافر بودن خود و دقّت و تعقّل به عجايب خلقت و آثار نظم و قدرت پروردگار؛ همه اينها عوامل كمك كننده در كنترل قوه خيال مي باشد.
ب. داخل نماز
يكي از روشهاي كنترل قوه خيال در نماز«تصميم بر مخالفت است»؛ يعني تصميم بگيرد كه خيال خود را متمركز در نماز و يا معاني نماز نمايد و هر وقت كنترل آن از اراده انسان خارج شد دوباره برگرداند. حضرت امام خميني ـ قدّس سره ـ مي فرمايد:
«طريقه عمده رام نمودن آن«عمل نمودن به خلاف است» و آن، چنان است كه انسان در وقت نماز خود را مهيّا كند كه حفظ خيال در نماز كند و آن را حبس در عمل نمايد و به مجرّد اين كه بخواهد از چنگ انسان فرار كند آن را استرجاع نمايد (برگرداند) و در هر يك از حركات و سكنات و اذكار و اعمال نماز ملتفت حال آن (قوه خيال) باشد و از حال آن تفتيش نمايد (جستجو كند) و نگذارد سر خود باشد و اين در اوّل امر، كاري صعب (مشكل) به نظر مي آيد، ولي پس از مدتي عمل و دقت و علاج، حتماً رام مي شود و ارتياض پيدا مي كند (ورزيده مي شود)» .
7. دنيا پرستي
از موانع مهم و اصلي حضور قلب، دنيا پرستي و اسارت و فريفتگي در برابر آن است. غالب انديشمنداني كه درباره اهميت نماز كتاب نوشته اند، مسأله دنيا دوستي را يكي از مهمترين مانع حضور قلب بر شمرده اند.
آنچه اسلام بدان معتقد است، ترك پرستش دنيا و كمال مطلوب و محبوب واقعي ندانستن آن است. تمام آيات و رواياتي كه در مذمّت حبّ به دنيا آمده، اشاره به اين قسم دارند و آنچه مانع حضور قلب در نماز مي گردد، همين«دنياپرستي و اسارت دنيا» است.
در قرآن كريم و روايات اهل بيت، دنيا، ناپايدار و محل گذر و اهل دنيا، مسافر معرفي شده است . و اين واقعيتي غير قابل انكار است و نيز در بعضي از آيات آمده كه دنيا وسيله اي است جهت رسيدن به هدف، نه نهايت آرزو و كمال مطلوب بشري .
- راه حل
از مطالب گذشته روشن گرديد كه آنچه مانع حضور قلب است، دنياپرستي و دلبستگي به آن است.
ترك اسارت و بندگي دنيا، با چند لحظه و دقيقه ممكن نخواهد بود، بلكه با آشنايي به آفات آن و به ميزان عزم و تلاش و مجاهدت واقع بينانه، مي توان به ترك دنيا به معناي حقيقي آن رسيد.
براي درمان دنيا زدگي، بايد:
اولاً: ديدگاه خود را نسبت به دنيا و انسان از زاويه دين اسلام اصلاح نمود.
ثانياً: قبل از تكبيره الاحرام تمامي مسائل دنيوي را از ذهن خود پاك كرده و آماده نماز گردد همانطور كه امام صادق - عليه السلام – فرموده اند:«اذا استقبلت القبلة فانس من الدنيا و ما فيها و الخلق و ما هم فيه و استفرغ قلبك عن كل شاغل يشغلك عن الله» ؛« هنگامي كه براي نماز به جانب قبله ايستادي، دنيا و آن چه در آن است را فراموش كن و قلب خود را از هر گونه سرگرم كننده اي كه تو را از خدا بازدارد، فارغ ساز.»
ثالثا: پس از شروع نماز هرآنچه در برابر خداوند متعال قرار مي گيرد را كوچك بداند
امام صادق - عليه السلام – فرموده اند:« فاذا كبرت فاستصغر ما بين السموات العلي و الثري دون كبريائه» ؛«هرگاه تكبيرة الاحرام گفتي، همه چيز را از آن چه در آسمان و زمين است درمقابل خداي كبير و متعال، كوچك و ناچيز بشمار، مگر كبريايي و بزرگي خداوند متعال را.»
رابعا: نماز خود را در اول وقت بخوانیم چراکه اهمیت دادن به نماز و مداومت بر نماز اول وقت، بیانگر ترجیح دادن نماز به تمام امور مادی و دنیوی است و همی امر کم کم انس با نماز را ايجاد خواهد کرد و موجب لذت بردن از نماز خواهد شد اما کسي که هر کاري را بر نماز ترجيح مي دهد، نماز خواندن را براي اوقات بي کاري خود مي گذارد و هنگام نزديک شدن به طلوع يا غروب آفتاب نمازش را مي خواند، علاوه بر اینکه حضور قلب پیدا نمی کند، هيچ گاه از نماز خواندن نیز، لذت نخواهد برد.
8. وسواس در قراءَت
هدف اصلي از عبادت، تحصيل مقام«جدايي كامل از غير خدا» است، لذا موانع اين راه، بايد برداشته شود.
يكي از اين موانع، توجه زياد و وسواس داشتن در قراءت است كه موجب مي شود نمازگزار از باطن و حقيقت نماز به ظاهر توجه كند و به جاي توجه كردن به معاني نماز و كسب حضور قلب به الفاظ و چگونگي تلفظ آنها مشغول گردد، اگر چه رعايت قراءت، از شرايط صحت نماز است، و ليكن شرط صوري است و بايد در حدّ تكليف آن را انجام داد و نيز از توجه زياد به ظاهر، بايد پرهيز كرد.
اين كه بعضي مي خواهند به واسطه حفظ قراءت، تمركز حواس كامل پيدا كنند، اشتباه است، چون حواس در قراءت، كافي نيست، ثانياً هدف نيست، بلكه هدف، توجه كامل قلب به خداست و چنين شخصي، به جاي توجه به خدا و بريدن از اغيار، گرفتار اداي كلمات از مخرجشان مي شود.
راه حل
الف. آشنايي به ظاهر و باطن نماز
بايد بداند كه رعايت قراءت و امثال آن، از احكام ظاهريه نماز و عبادت مي باشند و بايد در حدّ اعتدال و تكليف به آنها توجّه كرد و حضور قلب و تخليه قلب از اغيار از شرايط باطنيه نماز است و حقيقت نماز با وجود آن معنا پيدا مي كند كه هرچه توجه به اين معنا زيادتر باشد، نماز كاملتر خواهد شد، چرا كه باطن نماز برخلاف ظاهر آن، محدود به حدّي نيست. بايد دانسته شود كه فرق نماز امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ با نماز ما در حضور قلب به خدا مي باشد نه به مدّ«و لا الضالّين» و قراءت كاملتر آن حضرت.
ب. همانند سازي با الگوهاي ديني
براي اين كه نمازگزار، متوجه شود كه دچار وسواس شده يا خير، بهتر است عمل خود را بر علما و فقها عرضه كند و از آنها سؤال كند كه آيا مبتلا به مرض وسواس است يا خير؟ چون كشف مرض، براي مريض مشكل است، بلكه چه بسا خود را عادي مي بيند و ديگران را متّهم به بي مبالاتي مي نمايد و از عمل آنها رنج مي برد.
لذا وقتي از علما در مورد حال خود سوال كند و از نظر آنها نسبت به خود با خبر شود، مقداري مشكل حل خواهد شد.
بالاتر اين كه، به عمل خود علما نگاه كند و ببيند كه آنها هم مثل او اين قدر حساسيت دارند يا عملشان بر خلاف او است؟ اگر عملكرد علما را برخلاف خود يافت، پس بايد بداند كه يقيناً دچار وسواس شده است .
9. غفلت از مرگ
به راستى، از كجا مىدانيم كه پس از اين نماز، آن قدر زنده بمانيم كه به نماز ديگر نيز برسيم؟ ما وقتى وارد نماز مىشويم، حتى نمىتوانيم يقين كنيم كه همين نماز را به پايان خواهيم برد، تا چه رسد به اينكه بخواهيم، به نمازهاى ديگر دل خوش كنيم!
اگر انسان چند لحظهاى پيش از نماز بنشيند و بينديشد كه شايد اين، آخرين نماز من باشد، بارى شايد آن نماز را با حالت توجه به درگاه خداوند به جا آوَرَد.
راه حل
توجه داشتن به تك فرصتى بودن نماز
يكى از مواردى كه مىتواند به حضور قلب بيشتر در نماز كمك كند و در روايتها نيز به آن اشاره شده، در نظر داشتن اين نكته است كه احتمال دارد اين نماز، آخرين نمازى باشد كه مىخوانيم.
در روايتى نقل است كه پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله به يكى از ياران خود فرمود:
« فَلْيُصَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ» ؛« به هنگام نماز، به گونهاى نماز بخوان كه گويا اين آخرين نمازى است كه مىخوانى و نماز خداحافظى توست».
■ آيا کسي مسلمان باشد و نماز نخواند و بگويد مهم اينكه« انسان ذاتش پاك باشه و دل پاک داشته باشه»!! بنابراین آیا بهتر نیست که به جای نماز ظاهری، قلب پاک داشته باشیم؟ خیلی ها نماز می خواند اما مشکل دارند؟
در این باره اشاره به چند نکته شایان توجه است؛
1. بدیهی است در اسلام کیفیت، بیشتر از کمیت و باطن، بیشتر از ظاهر!! مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.
2. تاثیرگذاری متقابل ظاهر و باطن قابل انکار نیست چنان که آراستگی چهره و لباس در نشاط و شادابی روحیه م ...
■ از كجا بدانيم نماز ما قبول شده است؟ آيا نشانه اي دارد؟
در حديث است كه امام صادق(ع) فرمود: ((هر كس دوست دارد بداند نمازش قبول شده يا نه ببيند كه آيا نمازش او را از گناه و زشتي باز داشته يا نه، پس هر قدر كه نمازش او را از گناه بازداشته به همان اندازه نمازش قبول شده است.(بحار ج 82، ص 198)
...
■ تعقیبات بعد از نماز چیست و چه فوائدي دارد؟
خداوند متعال در قرآن مي فرمايد:« فاذا قضيتم الصلوة فاذكروا الله قياما و قعودا وعلي جنوبكم» ؛« و هنگامي كه نماز را به پايان رسانيديد، خدا را ياد كنيد در حال ايستادن و نشستن و به هنگامي كه به پهلو خوابيده ايد»
تعقيبات نماز به مجموعه ادعيه، اذكاري گفت ...