ابتسام پرویز خیّر مسجد ساز و خواهر شهید مفقود الجسد علی پرویز که برادرش در راه دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی به سوی معبود ابدی پر کشید، در گفت‌وگویی اظهار داشت: او خیلی تاکید بر اقامه نماز، مخصوصا نماز جماعت در مسجد و نماز جمعه داشت.
اهداف و انگیزه شما در خصوص کمک به مجمع خیرین مسجد ساز چه بود؟ چه نگرشی در ذهن شما باعث شد در راه نماز قدم بردارید؟
با توجه به اینکه برادرم مفقودالجسد هستند و مزاری در قبرستان ندارند، میخواستم مسجدی ساخته شود و به نام او نامگذاری شود تا التیامی بر دل داغدار ما باشد.
آیا برنامه ای در آینده برای استمرار کمک و مساعدت دارید؟
اگر خداوند متعال توفیقی عنایت کند و از نظر مالی تمکن داشته باشم، خیلی علاقه دارم این سعادت نصیب بنده بشود.
انتظارات شما از دولت و مجمع خیرین مسجد ساز و سایر نهادهای مسئول در جهت تسهیل امر چیست؟
من این کار را برای رضای خدا انجام دادم. فقط بنده میخواستم که مسجد به نام برادرم باشد انتظار دارم بخشی از مسجد به نام این شهید باشد مثلا کتابخانه یا … چون او مقبره ندارد و این اتفاق یک یادگاری باشد و عکس برادرم در آنجا گذاشته شود همین.
با توجه به اینکه شما خواهر شهید هستید، شهید چه توصیه هایی درباره نماز داشت؟
یادم می آید یک روز جمعه ظهر ناهار دعوت بودیم منزل یکی از اقوام من ماندم خانه تا با علی که قرار بود از سربازی برگردد با هم برویم. وقتی آمد غسل جمعه کرد لباس هایش را عوض کرد اول با هم رفتیم نماز جمعه بعد با هم رفتیم مهمانی. او خیلی تاکید بر نماز داشت، مخصوصا نماز جماعت در مسجد و نماز جمعه.
من و علی نماز های مختلف را از مفاتیح الجنان خارج می کردیم وبه هم دیگر یاد می دادیم و می خواندیم. مثل نماز شب، نماز حضرت فاطمه الزهرا س، نماز جعفر طیار، نماز حاجت و … .
یکی از خصائص شهید که در گفت و گو ها متوجه شدم تقید به نماز و عبادت بود. در این زمینه اگر مطلبی دارید بفرمایید.
برادر من بسیار اهل مسجد بودند. در مراسم مذهبی مسجد شرکت می‌کردند و شاید آخرین نفری بودند که از مسجد خارج می شدند. تمام نماز ها را در مسجد اقامه می کردند حتی نماز صبح. از هنرستان که می آمدند به مسجد می رفتند آنجا را نظافت می کردند بعد از نماز چایی دم می‌کردند و از نمازگزاران پذیرایی می‌کردند و بعد از خروج آنها شستشوی ظرف‌ها و نظافت مسجد را انجام داده و به منزل می امدند.۲ الی ۳ ساعت استراحت می کرد و دوباره برای نماز شب و نماز صبح و قرآن بیدار می شد.
از نحوه شهادت اطلاعی دارید؟
فرمانده پادگان میگفت: هر روز علی غسل شهادت می‌کرد و به من اصرارمیکرد که او را به خط مقدم ببرم ولی من هر دفعه یک بهانه می آوردم. آخه او هم امام جماعت من بود هم اجرای برنامه صبحگاهی با او بود، هم نوحه خوان و مداح و….
اولین باری که علی را به خط مقدم بردم یک تانک عراقی را زد، وقتی رفت آن را به غنیمت بیاورند با موشک تانک را زدند و حتی مین یاب او هم آب شد.
در یکی از عکس ها دیدم شهید پرویز به عنوان امام جماعت هستند و یک روحانی به او اقتدا کردند.
در این عکس آیت الله شاهرخی نماینده حضرت امام برای بازدید از پادگان رفته بودند که به آیت الله شاهرخی گفته بودند برای نماز جماعت جلو بایستند. گفته بود: خیر من پشت سر همین امام جماعت شما می ایستم و اقتدا می کنم.
اگر پیشنهاد و راهکار اجرایی و کاربردی در خصوص مجمع خیرین مسجد ساز و کمک های خیرین دارید بفرمایید.
خیلی سپاسگذارم از دست اندکاران این امر خداپسندانه و همه کسانی که در امر نماز قدم برمی دارند.
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
