■ علت شستن چهارعضو در وضو درکلام پیامبر
عقیق:گروهی از یهود خدمت پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلّم رسیده و مسایلی چند را از حضرت پرسیدند. از جمله گفتند: یا محمد برای ما بگو: این چهار عضو برای چه باید شسته شود با این که از تمیزترین مواضع بدن به شمار می آید؟ پیامبر صل الله علیه و آله و سلّم فرمود: شیطان، آدم علیه السلام را وسوسه کرد. آدم به درختی که از آن نهی شده بود نزدیک شد. وقتی به آن نگریست آبرویش رفت سپس ایستاد و به طرف درخت رفت - این نخستین گامی بود که به طرف گناه برداشته شد - سپس دست برد و از میوه درخت برگرفت و خورد، در این هنگام زیور و پوشش خود را از دست داد، دست بر سر گذاشت و گریست و چون خداوند عزّوجلّ توبه او را پذیرفت بر او و فرزندانش واجب کرد که همین اعضا را بشویند پس خداوند به او فرمان داد که چون به آن درخت نگریسته روی خویش را بشوید و چون با دو دست تناول کرده آن دو را نیز تا آرنج شستشو دهد و چون دست بر سر گذاشت فرمان به مسح سر داد و نیز امر به مسح دو پا فرمود زیرا با آن ها به سوی گناه رفته است.
آیت الله جوادی آملی، فیلسوف و قرآن پژوه بزرگ معاصر در کتاب "اسرار اصلوه / رازهای نماز" می کوشد از دیدگاه عقلی و نقلی به رمز و رازهای اجزای نماز بپردازد. وضو از جمله همان اجزا است که تلاش می شود به اسرار آن نزدیک شود: از روایات بیانگر این نکته که وضو – چون انسان را از پلیدی پاک می سازد – دارای نهانی خارجی است حدیثی است که از علی علیه السلام نقل شده است. حضرت فرمود: هیچ مسلمانی نیست که وضو بگیرد و هنگام وضو این دعا را بخواند: "سبحانک اللهم و بحمدک، اشهد ان لا اله الا انت، استغفرک و اتوب الیک، اللهم اجعلنی من التوّابین و اجعلنی من المتطهّرین"، جز این که عمل وی در برگه ای نوشته می شود و بر آن مُهر نهاده و زیر عرش الهی قرار می گیرد تا روز قیامت که سربسته به او باز می گردد.
از این حدیث به دست می آید که نماز جز عنوان اعتباری، دارای صورت ملکوتی خارجی است که از مجموعه حرکت ها همراه با نیّت تألیف یافته است و آن صورتی که تا زیر عرش بالا می رود همان نهان و راز وضوی معهود نزد مردم است ، و مانند چنین وضویی که راز تکوینی دارد وضویی است که در احادیث، نصف ایمان خوانده شده است.
در سرّ این نکته که چرا چهار عضو در وضو شسته می شود؟
اما رسول مکرم اسلام در برابر پرسش یهودیان از رمز و راز شستن چهار موضع بدن در وضو چیست؟ مؤلف در این باره می نویسد: از روایاتی که تأیید می کند وضو را سرّی است که در باطن وضوگیرنده جویای طهارت تأثیر می گذارد روایتی است که شماری از اصحاب آن را چنین نقل کرده اند: گروهی از یهود خدمت پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلّم رسیده و مسایلی چند را از حضرت پرسیدند. از جمله گفتند: یا محمد برای ما بگو: این چهار عضو برای چه باید شسته شود با این که از تمیزترین مواضع بدن به شمار می آید؟ پیامبر صل الله علیه و آله و سلّم فرمود: شیطان، آدم علیه السلام را وسوسه کرد. آدم به درختی که از آن نهی شده بود نزدیک شد. وقتی به آن نگریست آبرویش رفت سپس ایستاد و به طرف درخت رفت - این نخستین گامی بود که به طرف گناه برداشته شد - سپس دست برد و از میوه درخت برگرفت و خورد، در این هنگام زیور و پوشش خود را از دست داد، دست بر سر گذاشت و گریست و چون خداوند عزّوجلّ توبه او را پذیرفت بر او و فرزندانش واجب کرد که همین اعضا را بشویند پس خداوند به او فرمان داد که چون به آن درخت نگریسته روی خویش را بشوید و چون با دو دست تناول کرده آن دو را نیز تا آرنج شستشو دهد و چون دست بر سر گذاشت فرمان به مسح سر داد و نیز امر به مسح دو پا فرمود زیرا با آن ها به سوی گناه رفته است.
باطن پاک وضو، دافع و رافع امر نفسانی
آنچه در جوانب داستان آدم علیه السلام اهمیت دارد این است که صفات انسانی، اموری تکوینی و خارجی هستند نه اعتباری. از این رو اوصاف نفسانی وضع و رفع نمی شوند جز به امر تکوینی که آن ها را وضع یا رفع نماید. بنابراین زنگار و تیرگی گناه که بر نفس عارض می شود جز با امری تکوینی که سرّ و باطن مجموع شستن ها و مسح کشیدن هاست برطرف نمی شود. در این هنگام است که باطن وضو شایستگی می یابد رافع یا دافع امری نفسانی - گناه و پلیدی - خارجی باشد.
چون آنچه زنگار گناه را از بین می برد خود باید از هر پلیدی پاک باشد و روشن است که ستم، دروغ و امثال آن همه از پلیدی های نفسانی بوده و وضو با آن ها جمع نمی شود. پس در فن معرفت شناسی راز، این پلیدی های نفسانی به منزله شکننده وضو به شمار می روند چنان که در فن فقه، حدث وضو را از بین می برد.
سلامت وضو از فن فقه تا فن رازکاوی
آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از تبیین اسرار طهارت در نماز که مختص وضو است به دو زاویه قفهی و رازکاوی در باطل شده وضو می پردازند: روایاتی که می گوید: وضو جز به خواب یا حدث و نظایر آن نمی شکند به صنعت فقه مربوط می شود و روایاتی که می گوید: شعر باطل یا ستم یا دروغ وضو را می شکند حمل بر فن رازکاوی و درون جستاری است؛ یعنی به هنگام گناه و نافرمانی اگر باطن و نهان ملاحظه شود دیگر برای وضو اثر تکوینی نخواهد ماند. اما اگر به ظاهر توجه شود هنوز اثر اعتباری آن باقی است و شاید بر این معنا حمل شده روایتی که سماعه در این زمینه بر استحباب اعاده وضو نقل کرده است و نیز احتمال می رود که واژه "ینقض" نوشته شده باشد. از پاره ای نصوص استفاده می شود که وضو با دروغ، یا ظلم یا شعر باطل و مانند آن نقض می شود یا از ثواب آن کاسته می شود و این معنا جز با توجه به سرّ وضو و باطن آن فراهم نمی آید.
شرک بزرگ ترین نجس باطنی است
پژوهشگر بزرگ قرآنی معاصر ما در ادامه به پلیدی های درون که باطن وضو را نشانه می گیرند اشاره می کنند: پس حکمت و سرّ وضو، تحصیل طهارت کبری از هر گونه زشتی و پلیدی است بنابراین بر کسی که وضو می گیرد لازم است خود را از هر چیزی که گفته شده ناپاکی، پلیدی و قذارت دارد و نیز از چرک گناه و آلودگی پاک سازد مانند شرک که ستمی بزرگ و پلیدی است چنان که خدای سبحان از شرک به ستم بزرگ یاد کرده است: "اِنّ الشرک لظلم عظیم" و نیز فرموده است: "انّما المشرکون نجس / مشرکان پلید و نجس اند." باز فرموده است: "و ما یؤمن اکثرهم بالله الّا و هم مشرکون" یعنی بیشتر مؤمنان مشرک اند پس بیشترشان به نجاست باطنی آلوده اند. گرچه در ظاهر پاک به نظر آیند زیرا جز خدای متعال، دیگری را دیدن و تکیه و اطمینان به غیر او داشتن و استناد در گفتار و کردار به غیر او، در باطن شرک است و با توحید خالص مخالف. پس بر وضوگیرنده است که خود را از پلیدی های درونی نیز پاک سازد تا برای مناجات با پروردگارش، یکتاپرستی خالص و صالح گردد و در پی آن شایستگی پیدا کند که خدا با او به مناجات بپردازد. چون جوینده پاکی مؤمنی است که هیچ چیز او را پلید و نجس نمی گرداند.
پاکان پاک فرشتگانی پاک تر دارند
اما نکته ای درباره تأثیر طهارت درونی در صورت مثالی فرشتگانی که برای انسان آفریده می شود: چون نافرمانی ها و گناهان متفاوتند زیرا برخی پلیدتر از بعضی دیگر هستند و نیز پاکی ها از یکدیگر تمایز دارند و برخی پاک تر از پاره ای دیگرند، فرشتگانی نیز که خداوند آنان را از هر قطره آب وضوی خالص می آفریند و یا قطره های آب را به شکل آنان صورت مثالی می بخشد در برتری و فضیلت برخی برتر و والاتر از بعض دیگرند؛ زیرا فرشتگان همه در یک سطح و درجه نیستند و هر فرد یا گروه اجتماعی ویژه دارند: و ما منّا الّا له مقام معلوم . از این رو هر کسی پاکی او کامل تر باشد فرشتگانی که به شکل پاکی او درمی آیند نیز کامل ترند و بر این پایه برخی از فرشتگان به امور علمی گمارده شده اند و برخی دیگر به امور عملی و اجرایی. و برای علم پایه ها و برای عمل درجاتی است پس هرچه طهارت کامل تر باشد فرشتگان علمی یا عملی تمام تر خواهد بود تا برسد به کسی که جامع بین پایه های علم و درجه های عمل است.
منبع:شبستان