حجتالاسلام متوسل عنوان کرد■ نماز را در کتب درسی به شکل گفتوگوی دو دوست آوردهایم/ آشنایی نظری و عملی دانشآموزان با نماز
مرکز تخصصی نماز (qunoot.ir) سلسله جلساتی گفتار پژوهی با حضور اساتید و کارشناسان با هدف دستیابی به راهکارهای کاربردی ترویج نماز برگزار می کند. یکی دیگر از این گفتار پژوهی، مهمان مرکز، حجت الاسلام متوسل ، مدیر کل بنیاد مهدویت کشور بود.
کیفیت نماز در آموزش و پرورش به چه صورت است؟
بحث نماز در آموزش و پرورش از چند سو پیگیری میشود. یک بُعد آن اقامه نماز در نمازخانهها است که به عهده معاونت تربیتی است. برنامه این گروه اقامه نماز در مدارس است. بخش دیگر ساخت نمازخانهها در مدارس است که در بازسازی و نوسازی مدارس، فضای فیزیکی نمازخانهها، طراحی و ساخته میشود. بخش دیگر کار، آموزش ضمن خدمت معلمان، دبیران و کارکنان است که بخشی از این آموزش، به آشنایی با نماز و احکام و فلسفه آن اختصاص دارد. هر کدام از اینها متولیان خاص خود را دارد.
اما آنچه به دانش آموزان مربوط میشود، کتب دینی هستند که از پایه دوم شروع میشود. ما در پایه اول کتاب قرآن داریم، اما کتاب دینی نداریم. کتاب دینی از پایه دوم آغاز میشود. نام این کتابها در مقطع ابتدایی هدیههای آسمان است. در مقطع راهنمایی که حالا به آن متوسطه اول میگویند، پیامهای آسمان نامیده میشوند و در مقطع دبیرستان که به آن متوسطه دوم میگویند، این کتابها به نام دین و زندگی شناخته میشوند.
از پایه دوم ابتدایی که کتابهای دینی شروع میشود، تا آخر دبیرستان مجموعاً یازده سال دینی تدریس میشود. در طول این یازده سال، مجموعاً هجده درس از کتب دینی به مباحث نماز و مقدّمات و احکام آن اختصاص دارد. البته کتب دیگر مانند قرآن و فارسی نیز به تناسب مطالبی دارند. در پایه دوم و سوم، هر کدام سه درس به بحث نماز و وضو اختصاص یافته است.
در این سال دختران به سن تکلیف میرسند. یک درس درباره تکلیف است و یک درس هم آموزش نماز سه رکعتی و چهار رکعتی و یک درس هم نماز عید فطر است. در پایه چهارم سه درس است. یکی بحث نماز جماعت، یکی بحث نماز آیات و یکی هم مساجد. در پایه پنجم و ششم هر کدام یک درس به موضوع نماز اختصاص یافته است؛ یکی نماز جمعه و دیگری نماز مسافر. با این توضیح دانشآموزان در مقطع ابتدایی عملاً طی یازده درس با احکام نماز آشنا میشوند.
در پایههای بعدی هم همین گونه است. هرسال یک یا دو درس به موضوع نماز اختصاص یافته است. در کل میتوانیم بگوییم که مقدّمات نماز، یعنی وضو و تیمم و غسل، همچنین شیوه خواندن نمازهای روزانه را به صورت کامل در کتابهای دینی منعکس کردهایم.
از طرف دیگر شیوههای جدید آموزش اینگونه نیست که معلم مطلبی را بگوید و دانشآموز فقط آن را گوش دهد. بلکه آموزش به این صورت است که معلم علاوه بر آموزش در کلاس، در طول سال تحصیلی برای آموزش عملی نمار هر جلسه یک یا چند نفر را میآورد و خواه در کلاس یا در نمازخانه سجادهای پهن میشود و بچهها به صورت عملی باید نماز را بخوانند و ایرادات آنها برطرف شود.
ازاینرو این آموزش هم نظری است و هم عملی. مثلاً برای بحث وضو معلم باید دانشآموزان را به وضوخانه مدرسه ببرد و بعد از اینکه خودش وضو گرفت، یکبهیک دانشآموزان به صورت عملی وضو گرفتن را یاد بگیرند. این اصل آموزش نماز و مقدّمات آن است.
همچنین نمازهای مورد ابتلای دیگر، مثل نماز آیات، نماز مسافر، عیدین و نماز جمعه را داریم که احکام این نمازها گفته میشود. مثلاً با نماز جماعت و فضیلت آن آشنا میشوند. بحث فلسفه نماز و نیاز ما به نماز از باب تشکر از خدا و ابعاد دیگر هم در این کتابها مطرح میشود. البته در پایههای بالاتر به مسائل جزئیتر مثل مبطلات نماز نیز پرداخته میشود.
سعی میشود مسائلی مطرح شود که در آن اختلاف کمتری وجود دارد؛ اما در آنجایی که چارهای وجود ندارد، سعی میشود در پاورقی به این اختلاف فتاوا اشاره شود و اینکه در این مسئله دانشآموز باید بهه فتوای مرجع تقلیدش رجوع کند
از چه طریقی به این استاندارد رسیدید که اینگونه عمل کنید؟
در این باره ما دو چیز را ملاک قرار دادیم. یکی آیات قرآن و روایات معصومین علیهمالسلام است که برای آشنایی دانشآموز با اهمیت، آثار و تأکید دین بر مسئله نماز از این آیات و روایات استفاده شد. ملاک دوم فتاوای مراجع تقلید است که سعی میشود جمع میان نظریات مراجع در این کتابها به صورت مسئلهای و حکمی ارائه شود.
در مسائلی که اختلاف نظر وجود دارد، چگونه عمل میکنید؟
سعی میشود مسائلی مطرح شود که در آن اختلاف کمتری وجود دارد؛ اما در آنجایی که چارهای وجود ندارد، سعی میشود در پاورقی به این اختلاف فتاوا اشاره شود و اینکه در این مسئله دانشآموز باید به فتوای مرجع تقلیدش رجوع کند.
در این سالها تغییراتی در کتابهای دینی صورت پذیرفته است. این تغییرات به چه میزان بوده است؟
آنچه نسبت به سالهای قبل اتفاق افتاده، هم افزایش تعداد دروسی است که به نماز اختصاص دارد و هم افزایش محتوا است. در عین حال سعی کردهایم در مقطع ابتدایی مسائل را به صورت غیر مستقیم بیان کنیم. مثلاً در مقطع دوم ابتدایی یک درس داریم که از زبان پرندهای موضوع نماز و تشکر از خداوند بیان شده است. برای دانشآموزان مقاطع بالاتر، مطالب مستقیمتر و تخصصیتر آورده شده است.
به نظرم میرسد در این زمینه میتوانیم مباحث نماز را به سه قسمت تقسیم کنیم. اول مباحث معرفتی و بینشی است. دوم مباحث انگیزشی یا محبت به نماز است و سوم مباحث کنشی و رفتار عبادی است. برای تعلیم نماز و نشاندن آن به جان دانشآموزان نباید از این سه قسمت غفلت کرد. حضرتعالی در مورد مباحث معرفتی و بینشی اقدامات صورتگرفته را مطرح نمودید. درباره بخش دوم و سوم چه اقداماتی صورت پذیرفته است؟
بخشی از این مباحث احکام است. از این هجده درس شاید پنج یا شش درس آن احکام باشد. بیش از دوسوم مباحث معرفتی و انگیزشی است که به شکلی انگیزه نماز را در دانش آموزان ایجاد میکند. مثلاً سعی کردهایم با بیان نعمتها مسئله نماز را آغاز کنیم. نماز را به شکل گفتوگوی دو دوست آوردهایم یا در پایههای پایین از باب تشکر از خدا بیان شده است.
همچنین درسی که به نماز جمعه پرداخته شده احکام صرف نیست و این درس علاوه بر احکام نماز جمعه، به مسائل دیگر روز جمعه، مثل تعطیل بودن و غسل در این روز نیز پرداخته است. اینگونه نیست که ما مطالب را به صورت معرفتی صرف بیان کرده باشیم، بلکه مسائل انگیزشی را نیز وارد کردهایم.
یکی از استانداردها راهنمای کتابهای درسی است. هر درس راهنمایی دارد که به تأیید شورایی متشکل از دبیران و روحانیان و روانشناسان با تجربه رسیده و بعد از آن به تصویب شورای عالی برنامهریزی آموزش و پروش میرسد و ابلاغ میشود
مبنای تقسیمبندی این دروس چیست و چقدر کار کارشناسی در این باره صورت پذیرفته است؟
مبنای تألیف کتاب در آموزش و پرورش، راهنمای کتابهای درسی است. گروهی حدود 9-12 نفر از کارشناسان و استادان باتجربه و همچنین دو نفر از کارشناسان حوزوی و دو نفر از روانشناسان باتجربه در این شورا شرکت میکنند و در مورد سرفصلها تصمیم میگیرند. بعد از مشخص شدن سرفصلها دروس نگارش میشوند. البته بیشتر این دروس را نویسندگان حوزوی مینویسند که سالها قلم زدهاند و صاحب تألیفات هستند.
یعنی میتوان این شورا و راهنمای کتابهای درسی را به عنوان مرجع اصلی استانداردسازی کتابهای درسی در عرصه نماز قلمداد کرد؟
یکی از استانداردها راهنمای کتابهای درسی است. هر درس راهنمایی دارد که به تأیید شورایی متشکل از دبیران و روحانیان و روانشناسان با تجربه رسیده و بعد از آن به تصویب شورای عالی برنامهریزی آموزش و پروش میرسد و ابلاغ میشود. مبنای شورای برنامهریزی درسی هم آیات قرآن و روایات معصومین علیهمالسلام و فتاوای مراجع است.
بحث دیگر مسئله ارزیابی و بازخوردگیری است. آیا ارزیابی میشود که این مباحث چقدر در دانشآموزان تأثیر دارد؟
بحث کتب درسی در آموزش و پرورش فرآیندی خاص دارد. بعد از چهار یا پنج سال، از معلمان و دانشآموزان یک ارزیابی سراسری صورت میگیرد و اگر لازم باشد، تغییرات اعمال میشود. اما قبل از چاپ کتاب یک اعتبارسنجی اولیه انجام میشود؛ به این صورت که متن برای دبیران باتجربه در سراسر کشور فرستاده میشود و از آنها خواسته میشود که این متن را متناسب با دانشآموزان بررسی کنند. اگر مطلبی کم یا زیاد دارد، اعلام شود و اگر مطلبی اشکال دارد، آنجا بیان میشود.
پس از اعلام و اصلاح مشکلات، متن برای چاپ آماده میشود. اما اینکه فرآیند ارزیابی به صورت کشوری انجام شود، معمولاً پس از پنج سال تدریس کتابها، بازخوردگیری صورت میگیرد تا در مرحله بعد اصلاحات آن لحاظ شود.
اشارهای داشتید به بخشهای دیگر آموزش و پرورش که در مسئله نماز دخیل هستند. کیفیت تعامل شما با این بخشها در کیفیسازی استانداردها تأثیرگذار است؟
تقریباً میتوان گفت ارتباطی وجود ندارد.
یعنی به صورت ریلگذاریشده این مسئله اتفاق نمیافتد. مثلاً کتاب، مطلبی را بگوید و معلم چیز دیگری را؛ مثلاً امام جماعت حکمی را بگوید که با احکام موجود در کتاب تفاوت داشته باشد؟
نه، چنین روند تعاملی وجود ندارد. البته به صورت موردی این مسائل مطرح میشود؛ اما اینکه بخشهایی که در آموزش و پرورش با نماز سروکار دارند، مسئله نماز را به صورت تعاملی پیش ببرند، اینگونه نیست.
شما که چند سالی در این حوزه فعالیت دارید، وضعیت نماز در میان دانشآموزان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بنده چون در کار تدوین کتاب درسی هستم، نه معلم در مدرسه، نمیتوانم به صورت کلی اظهار نظر کنم.
طبیعتاً گزارشهایی به شما میرسد که مبنای عمل شما قرار میگیرد. براساس آن گزارشها نمیتوانید اظهار نظر کنید؟
معتقدم که دانش و اطلاعات دانشآموزان درباره نماز مناسب است؛ اما بررسی خروجیها مبنی بر اینکه دانشآموزان در طول این چند سال چه مقدار نمازخوان شدهاند، به گونه دیگری است. البته این موضوع به متغیرهای مختلفی بستگی دارد که حتی بخش مهمی از آن مثل فرهنگ جامعه یا خانوادهها در اختیار مدرسه نیست. بگذریم از ابزارهایی مثل ماهواره و تلفن همراه و اینترنت که امروزه درصدد معنویتزدایی از نسل جوان هستند.