در ادامه جلسات گفتار پژوهی■ نقش نماز و دین در کاهش آسیبها
با توجه به اهمت و کاربردی بودن موضوع نماز و کاهش آسیب های اجتماعی، مرکز تخصصی نماز سلسله جلساتی گفتار پژوهی با حضور اساتید حوزه و دانشگاه برگزار می کند. در سومین جلسه از این گفتار پژوهی، مهمان مرکز، حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی، استاد مرکز تخصصی نماز و عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی قم بود.
الحمدلله رب العالمین و صلی الله و علی سیدنا و نبینا محمد و آله طاهرین
یک سوالی که مطرح است این است که موضوع بحث رابطه نماز هست با آسیبهای اجتماعی، آیا نماز هم میتواند اثری در کاهش آسیبها داشته باشه یا نمیتواند؟اولین سوال در مورد تعریف آسیب است اگر از ما بپرسند آسیب اجتماعی چیست؟ اگر بخواهیم به اجمال مطرح بکنیم آسیب اجتماعی ناظر به نوعی نابهنجاری یا یک نوع بیماری به یک معنا در جامعه است که ارزشهای فرهنگی، انسانی و دینی رو تهدید میکنه و سلامت اجتماعی را به خطر میاندازد بنابراین ما براساس نظامی که و الگوهایی که برای جامعه خودمون تعریف کردیم نظام اخلاقی، نظام دینی، روابط انسانی بر این اساس آنچه که سلامت اجتماعی را در هر یک از این ساحتها به خطر میاندازد اون به عنوان آسیب اجتماعی تلقی خواهد شد و لذا آسیب اجتماعی هم مشابه بیماریهای زیستی به یک معنا آسیب شناسان اجتماعی آن را تشریح میکنند آسیبهای اجتماعی رو به بیماریهای زیستی که مشابه آنها نیازمند کشف، ریشه یابی، پیشگیری، کنترل و درمان هست. این تعریف آسیب هست جوامع به طور طبیعی دچار آسیبهایی هستند در سطوح مختلف، معمولاً گاهی آسیبها فراگیر هست و سطح بیشتری از جامعه رو به خود اختصاص میدهد و بستگی به میزان اثرگذاری و نفوذش در جامعه دایره اون میتونه کم یا زیاد بشود نماز هم یک واجبی است که یک آموزه اسلامی است که میتواند واجب باشد و میتواند مستحب باشد خود نماز جای بحثهای فراوانی رو داره هم از نظر انواع نمازها و از نظر محتوای نمازها معمولاً حالا اونچه که امروزه بیشتر ازش سخن گفته میشود از نمازهای واجب یومیه ما سخن میگوییم در حالی که خود نماز دایره وسیع تری رو به خود اختصاص میدهد یعنی محدود به نمازهای واجب نیست نمازهای مستحب رو هم در بر میگیرد محدود به نمازهایی نیست که هر روز میخوانیم بلکه برخی نمازها موسمی هست در زمانهای خاصی در شرایط خاصی در مواجهه با حوادث و رویدادهای خاصی نماز امر شده که گاهی باز مستحب است گاهی واجب است مثل نماز آیات که واجب است و نمازهای مستحبی که در شرایط مختلفی از ما خواسته شده اونها رو انجام بدیم لذا خود نماز که ما داریم بهش نگاه میکنیم باید فراتر از نمازهای واجب یومیه مسئله رو مورد بررسی قرار بدهیم علاوه بر اینکه وقتی هم که داریم از نماز سخن میگوییم نگاه ما باز در بررسی ماهیت نماز باید فراتر از حین انجام نماز باشد یعنی باید نماز را با شرایط و مقدماتش با هم بهش توجه بکنیم نماز رو به عنوان یک رفتاری که یک آموزهای که مقدماتی دارد پیش نیازهایی دارد پیش درآمدهایی دارد و یک لوازمی به دنبالش دارد تعقیباتی دارد همه رو بهش توجه بکنیم هر قدر ما نگاهمون به نماز کاملتر باشه اثرگذاریش فراتر خواهد بود به هر حال هم در بحث انواع نمازها و هم در بحث از ابعاد نماز خوبه که یه نگاه فراگیری رو از مسئله داشته باشیم
این در باب چیستی اجمالی نماز، و آسیبهای اجتماعی تاکنون اگر از ما بپرسند اصلاً بحث در باب رابطه و آسیبهای اجتماعی کما آنکه پرسیده شده اینکه آیا اینها مباحث پیشینهای هم دارد در تحقیقات؟ باید بگیم که البته کما بیش در بحث رابطه آموزههای دینی و آسیبهای اجتماعی تحقیقاتی صورت پذیرفته به طور کلی اگر بخواهیم در نظر داشته باشیم این هم در غرب تحقیقاتی صورت پذیرفته و هم در اسلام در غرب به ویژه از بعد از نیمه دوم قرن بیستم که نگاه به دین تا حدی تغییر پیدا کرد یعنی ما یک فضای دین ستیزی جدی را در دوران بخصوص قرن 19 و 20 داشتیم که این تا اواخر و اواسط قرن بیستم ادامه داشت و معروف است این دوران که بهش میگن دوران مدرنیزم، خب غرب دورانی رو طی کرده قرون وسطی داشتیم، قرون رونسانس داریم دوران مدرنیزم داریم و دوران پسا مدرن، این دوران پست مدرن که میگن .......... این چند دوران هم اینطوری نیست که یک کسی اعلام کرده باشد یک نظامی که مثلاًای مردم من اعلام میکنم این دوران آغاز شده نخیر این برمی گرده به مقاطع تاریخی یک پیشینه تاریخی که در تاریخ غرب اتفاق افتاده، تحولاتی باعث شده که نام دوران عوض بشه از یکی از عوامل چرخش از دوران مدرنیزم به دوران پست مدرن این بود که نقدهایی نسبت به دوران مدرنیزم مطرح شد و مدرنیزم رو معنای اصطلاحی، مدرنیزم معنای اصطلاحیش ناظر به دوران خاصی است در غرب اگر چه به معنی لغوی ما هر نوع میتونیم نوع گرایی رو در هر زمانی ازش سخن بگیم چه الان و چه هزار سال بعد هر دوران رو نسبت به قبلش میتونیم بگیم دوران جدیدی است یا اصلاً نوع خواهی، نوع گرایی، تجدد طلبی اینها در هر دورانی قابل تحقق است در معنای لغوی ولی در معنای اصطلاحی ناظر به دروان خاصی است در این دوران یکی از ویژگیهای دوران مدرنیزم تکیه ی افراطی بود بر عقل و تجربه بشر و از جمله نقدهایی که سبب شد از دوران پسامدرن صبحبت بشه نقد نسبت به عقل گرایی افراطی و تجربه گرایی افراطی بود، گفتند که شما بعد معنوی و احساسی انسان را مد نظر قرار ندادید خود این عقل با ریشه ابزار برای هوی و هوس میتونه باشه ابزار برای قدرتهای سیاسی میتونه باشه و اینجور نیست که عقل یک ابزار مطلق و مثبتی همیشه باشه که نه این خود عقل هم میتونه دچار چالش بشه در هر حال پست مدرن یک گرایشاتی نسبت به دین کما بیش رشد پیدا کرد آمدند نگاه منفی که نسبت به دین بود تبدیل شد به یک نوع نگاه مثبت به همین خاطر میبینیم که جامعه شناسان دینی، جامعه شناسان غیردینی، یعنی انجمنهای روانشناسی، انجمنهای فلسفه که معمولا الحادی بودند یک گرایشات دینی در اونها رشد پیدا کرد مثلا دو دسته شدن جامعه شناسان دینی و الحادی، روانشناسان دینی و الحادی، فلاسفه دینی و ملحد، این چرخش به خاطر انتقادهایی بود که نسبت به مشکلات نظری و عملیه حاکم بر غرب در دوران مدرنیزم وجود داشت به خاطر اون مشکلات نگاه نسبتاً مثبتی به دین در غرب آغاز شد و به همین جهت از همینجا شروع کردند که یکی از راههای مبارزه با آسیبهای اجتماعی و آسیبهای حتی فردی مراجعه به دین است دین میتواند کمک بکند به کاستن آسیبهای اجتماعی و در میان اینها هم بیشتر تأکید بر روی عبادات است یعنی روی رابطه فرد با خداوند گفتند که به هر حال انسانها اگر به این جهت توجه کنند این بستر ساز است برای کنترل آسیبهای اجتماعی هم میتواند باشد البته این هم ناگفته نماند که اینها برای فضایی که ایجاد شد و یک نگاه مثبتی نسبت به دین و مثلاً عرفانی در غرب آغاز شد حرکتها به سمت این مکتب شروع شد خودش زمینه گرایش به اسلام هم شد، گرایش به اسلام یک رشدی را آغاز کرد ولی اینها نگذاشتند که این رشد ادامه پیدا بکنه آمدن با عرفانهای کاذب با ادیان بدلی سعی کردند که تشنگی مردم دنیا رو به خصوص در کشورهای غربی حتی در کشورهای دیگه اون رو برطرف کنند و علاوه بر آن شروع کردند به یک حجمه وسیعی علیه اسلام تا قبلش مثلاً اگر حدود اوایل قرن 20 میگفتن دین باعث رکود است دین باعث تحقیر جوامع است باعث عقب ماندگی جوامع است باعث میشود جامعه متحرک نباشد و بی ثبات باشد و بی رمق باشه بعد دیدن که نه این نظر درست نیست بعد دیگه برای اینکه با اسلام مبارزه کنند آمدند مطلب و بحث اسلام و فوبیا رو مطرح کردند و به طور گسترده هم روش کار کردند که بله دین مفید است برای جامعه و ظاهراً مفید است برای آسیب اجتماعی اما سراغ هر چه میخواهید بروید اما غیر از اینکه سراغ اسلام بروید هر جایی دیگه خواستید بروید اشکال ندارد سراغ اسلام نروید به خاطر اینکه این یک منبع ترور و خشونت و ترس و ارعاب و وحشی گری و اینهاست، برید سراغ ادیان بودایی، برید دنبال مسیحیت، برید سراغ عرفانهای دیگه و ادیان دیگه و اسلام رو بگذارید کنار یعنی این تشنگی رو به شیوههای مختلفی به گونهای باهاش مقابله کردن که نسبت به اسلام این استقبال صورت نگیرد و استقبال رشد پیدا نکنه. حالا همین هم به هر حال سبب شد که به طور کلی از این رابطه دین و عبادات دینی و .... ادامه پیدا کنه بله در غرب تحقیقاتی انجام شد البته در کشور ما هم تحقیقاتی صورت پذیرفت به ویژه ما میبینیم مراکزی که به اسلام پرداختند مثل موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، مثل پژوهشگاه حوزه و اندیشه، حوزه و دانشگاه و مراکزی که بعضی بخشهای دفتر تبلیغات اسلامی و مراکزی که وارد عرصه علوم انسانی شدند اینها به این آموزههای هم پرداختند و پایان نامههایی، تحقیقاتی میدانی، تجربی، کتابخانهای و غیره انجام شد و گامهای اولیه در این زمینه برداشته شد. (51/12)
که البته اینها به طور منسجم هم در یک جا مشتمل نشد در عین حال تحقیقات مقدماتی خوبی صورت گرفته، این ناظر به پیشینه بحث اگر چه خیلی خوبه که ما این تحقیقات رو در کشور خودمان بیشتر توسعه بدیم به خاطر اینکه به هر حال امروز ما در دنیایی زندگی میکنیم که دلایلی سبب شده که این سوال بره این مطلب که آیا نماز میتواند بر کاهش آسیبها اثر گذار باشد اثر مثبت داشته باشد یا نمیتواند این مورد سوال قرار گرفته و بسیاری سعی میکنند نفی کنند با اینکه تحقیقات میدانی غربی حتی به شدت پشتیبانی این نظریه رو داره پشتوانه جدی این دیدگاه هست که عبادات دینی ارتباط با خدا تقویت ایمان به شدت در کاهش آسیبهای اجتماعی اثرگذار است در این راه میبینیم کسانی که با اسلام چون مخالف هستند به شکلهای مختلفی با این امر مواجه هستند و اجازه نمیدهند که این مطلب جا بیافتد بخصوص که حالا معمولا دست میگذارند رو این خب به هر حال کشور شما یا مسلمانان به رغم اینکه شما میگید نماز اثرگذار است پس چرا اینقدر ما شاهد آسیبهای اجتماعی هستیم همین که میبینیم آسیب اجتماعی وجود دارد پس سبب میشود که مثلاً نماز فایدهای ندارد خب از این سوء برداشت میشود و سبب میشود که متاسفانه تبلیغات گسترده منفی باشد در این زمینه و اجازه نمیدهند جوانان ما مردم ما این را بفهمند و بپذیرند چنین رابطهای وجود دارد لذا این امر ضرورت دارد که بهش پرداخته بشه البته من این سوال رو باید انشالله پاسخ بدم که یه اشارهای به سوال خواهم داشت که پس ما با وجود آسیبهای جامعه چطور میتونیم در این بحث سخن بگیم.
حالا شاید هم بد نباشد من اینجا اشاره کنم که اولین سوالی که مطرح میشود قبل از اینکه اجازه بدهند ما وارد بحث بشیم در باب نقش دین در کاهش آسیبها سریع میگن خب این را مردود اعلام میکنیم به خاطر وجود آسیب در کشورهای اسلامی، این سوال رو من پاسخ بدم بعد ادامه بحث رو عرض میکنم چون یکی از سوالات هم همینه که از ما پرسیدن چرا در کشورهای، چرا ما در جوامع اسلامی نماز خوانها دچار آسیب هستند این یک سوال هست که پرسیده شده و یا مثلاً بعضی از آسیبهای اجتماعی را در جوامع غربی یا جوامعی که نماز نمیخوانند نداریم؟
اجمال مطلب این است که نسبت به سوال اول چرا در نمازخوانها دچار آسیب هستند باید عرض کنیم که آسیب داشتن برخی از نمازگزاران ما نسبت به، مبتلا بودنشون به آسیبهای اجتماعی دلیل کافی نیست برای اینکه ما نظریه نقش مثبت نماز را در کاهش آسیبها بپذیریم پاسخش این است که اولا تحقیقات میدانی خلاف این را نشان میدهند یعنی بررسیهای میدانی که صورت پذیرفته و ما مدارکش رو داریم و الحمدلله اینها فراهم شده هم بررسیهایی که غربیها کردند و مستند است در کتابهای جامعه شناسی، کتابهای روانشناسی وجود دارد نگاه کردند و آمار به ما دادند که یکی از عوامل مهم کاهش آسیبهای اجتماعی عبادت، نماز است و اتفاقا جالب است که بدانید که همین الان که آمریکا در راه اسلام ایستاده و با اسلام داره مبارزه میکنه در همین کشور آمریکا اگر کسی روحانیونی که حاضر باشند با دولت همکاری کنند و بروند در زندانهای آنها تبلیغ دین را بکنند به آنها اجازه داده میشود که بروند تبلیغ دین را بکنند بهشون میدان میدهند و حقوق هم به اونها میدهند که شما بیایید در زندان برای زندانیان در مورد ایمان و دین برای تقویت ایمان و دینشان سخن بگید به شما پول هم میدهند چرا؟ بخاطر اینکه معتقدند این زندانیان اگر ایمانشان افزایش پیدا کند اگر مقید بشوند به عبادت دینی اون آسیب هاشون را کنار میگذارند یا کاهش پیدا میکند و این اختصاص به آمریکا هم ندارد همه کشورهای اروپایی این روش رو بهش اذعان دارند و لذا یکی از راههای کاهش آسیب هاشون رو تقویت دینی و اینها میدانند به همین خاطر از نیروهای مذهبی استفاده میکنند در زندانهاشان و در مراکزی که افراد دچار آسیب هستند برای اینکه سطح آسیب را کاهش بدهند مسیحیت هم به صورت گسترده داره این کار رو انجام میده و تلاش کرده که این کار رو بکنه و داره انجام میده! این در غرب در ایران خودمون هم تحقیقات فراوانی وجود دارد که به مستند است که بررسیهای انجام شده نشان میدهند که آمار در میان افرادی که در زندانها به سر میبرند کسانی که مثلاً به قتل دست زدند یا کسانی که زندگی خانوادگی خیلی مستأصلی دارند معمولاً درصد میزان خودکشی و میزان ابتلای به قتل میزان ابتلای به جرم در میان نمازخوانها کمتر است و آمارها نشان میدهند آن کسانی که در زندان هستند و مبتلا به این آسیبها هستند کسانی هستند که یا اصلا اهل نماز نیستند اون کسانی که اهل قتل هستند و اهل تجاوزند جنسی و انحرافات جنسی گسترده دامن زده اند یا دامن میزنند به اعتیاد به قاچاق مبتلا هستند و به اینها در سطح کشور دامن میزنند در عرصه زنجیره آسیبهای اجتماعی فعالیت مستقیم و غیرمستقیم دارند اینها معمولاً یا اهل نماز نیستند یا برای مدتی طولانی است که نماز رو دیگه ترک کردند و یا اینکه بسیار مثلاً کمرنگ به نماز توجه دارند این تحقیقات تجربی فراوانی رو نشون میده که مستند هم هست و ما هم در کتابها و آثاری هم که داریم بخشی از اون رو آوردیم میتونند آقایون مراجعه کنند با مدارکش این یک بخش کار پس تحقیقات میدانی هم در غرب خلافش رو نشون میده هم در اسلام هم در کشور خودمان نکته دوم اینکه نمازی که اسلام داره میگه اثرگذاره، نماز اثرگذاریش ذومراتبه هر قدر نماز شرایط و مقدمات بیشتری رو بهش توجه بشه هر قدر نماز ما عمق بیشتری پیدا کنه در کنترل فرد برای عدم ارتکاب، عدم ارتکاب جرم و دست نزدن به آسیبها و مبتلا نشدن به اون کج رویها بیشتر خواهد شد بنابراین نماز رو باید ما یک امر ذو درجات بدانیم هر چه تلاش بیشتری بکنیم برای اثرگذاری، برای ارتقاء نماز سطح جامعه ما شاهد آثار بیشتری از نماز در کاهش آسیبها خواهیم بود. این هم پس لازم است ما نماز رو یک با مکمل هاش در نظر بگیریم اونچه که در روایات هم و در قرآن آمده اینکه اقامه صلاه بر آن تأکید شده و معمولاً قرآن از اقامه صلاه سخن گفته یعنی اقامه صلاه بیشتر مورد تأکید است اقامه صلاه هم ناظر به پیوند زدن نماز است با زندگی و تلاش برای فرهنگ سازی نماز و ارزشهایی که ما در نماز میخوانیم بهش توجه میکنیم به هر حال نماز ما در نماز آمادگیهای روانی رو انسان باید ایجاد کنه که با این آمادگی بتواند صراط مستقیم رو بهتر و محکمتر بعد از نماز ادامه بده لذا کیفیت نماز رو باید در جامعه ارتقا بدیم نماز یک ظرفیتهایی داره که هر قدر این ظرفیتها بیشتر فعلیت پیدا کند اثر گذاریش بیشتر خواهد بود از یک ظرفیت کم شروع میشه میره به ظرفیتهای بالاتر ما تحقیقات تجربی در ماه رمضان نشان داده که میزان آسیبها در ارتکاب جرم در ماه رمضان کاهش پیدا میکنه برای چی کاهش پیدا میکنه به خاطر اینکه سطح کنترل افراد در دوران ماه رمضان بیشتر میشود درجه ایمان افراد متفاوته حتی مثلاً ما میدانیم اینکه میگیم درجات داره حتی انسانهایی که اهل ارتکاب جرم هستند یک سریشون در ایام محرم مثلاً نماز میخونند و در مراسم هم شرکت میکنند اینها در نمازشان بیشتر از این اثر ندارد اینها فقط در این ایام میان به مسجد مراجعه میکنند در شبهای قدر فقط به مسجد مراجعه میکنند در همین شبها نماز میخوانند در این ایام هم خطا مرتکب نمیشوند یا مرتکب ارتکاب خطاشون بسیار کاهش پیدا میکنه یعنی برای افرادی که مدعی ایمان هستند و اینقدر ایمان دارند همین ایمان اثر خودش رو داره هر وقت ایمانشان افزایش پیدا کرد و نمازش ارتقا کیفیت داشت اثرگذاری نماز هم در کاهش آسیب فراتر خواهد رفت و بیشتر خواهد بود بنابراین نماز رو باید یه نگاه کامل و جامع بهش داشته باشیم نکته بعدی اینکه آسیب اجتماعی عوامل مختلفی داره. ما نمیگیم که نماز وقتی شما بخوانید دیگه به طور کلی دیگه دست شما نمیتونه حرکت کنه و هیچ خطایی ازش سر نمیزنه مجبوره به عمل میشه نخیر آسیب اجتماعیش عوامل متعددی در اون دخیله که یکی از این عوامل در کنترل میتونه نماز باشه ما باید برای کاهش آسیبها به همه عوامل توجه کنیم به نهادهای مختلف مؤثر در فضای اجتماع توجه کنیم و از ظرفیت نماز برای بهبود این شرایط استفاده بیشتری بکنیم. اینجوری نیست که اگر من دیگه نماز بخونم و در خیابان حرکت کنم دیگه ناخودآگاه دیگه دستم خطا نمیکنه چشمم دیگه خطا نمیکنه من دیگه یک موجود مجبوری میشم مثل ماشین عمل میکنم، نماز که انسان رو مثل ماشین نمیکنه نماز انسان رو اراده اش رو قوی میکنه برای اینکه بتواند خودش رو کنترل کنه عوامل درونی کنترل انسان برای خطا را این عوامل کنترل و تقویت میکنه اراده انسان را قویتر میکنه برای این اتفاق برای جلوگیری خودش از ارتکاب جرم خب ما باید نگاه عالمانه داشته باشیم نگاه علمی و عالمانه به آسیبهای اجتماعی اقتضاش این است که به همه عوامل توجه کنیم اگر مثلاً ما حالا یک پاسخ نزدیک هم این است که اگر ما گفتیم اخلاق میتواند در بهبود وضع جامعه اثرگذار باشد اگر ما این حرف رو زدیم و بعد هم ببینم مردم عمل نمیکنند به اخلاق یا مردمی که همهاشون قبول دارند این قضیه را همهاشون میپذیرند که دروغ گفتن بد است مثلاً ظلم کردن قبیحه، قبح ظلم رو قبح آزار رو و اذیت دیگران رو ناپسندی دزدی را همه را میپذیرند در عین حال میبینیم که در جامعه مثلا دزدی هم وجود دارد یعنی این به این معناست که از اخلاق رو بی ارزش بدانیم اینکه میگیم اخلاق و رعایت اخلاق و آداب اخلاق انسانی، اخلاقی که همه دنیا اون اخلاق انسانی رو تأیید میکنند یعنی عقل بشر صرفنظر از دین هم میپذیرد اینکه آیا ظلم ناپسند است و کمک به بیچارگان و مظلوم و ستم دیده ارزشمند است وابستگی به پول زیاد این وابستگیها مضرر است تواضع مطلوب است و تکبر مذموم است اینها رو کسی مخالفش هست، مخالفش نیست ولی در این حال میبینیم خیلیها بهش، همه جوامع رو هم میبینیم این آسیبها رو کم و بیش میبینیم آیا مشاهده این آسیبها نشان میدهد پس اخلاق اثر مثبت نمیتواند داشته باشد اخلاق میتونه اثر داشته باشد ولی التزام به اخلاق این به ............. نیاز دارد.
اگر این بسترها بیشتر فراهم بشه مردم بهتر به اخلاق متخلع میشن و آثارش رو بیشتر مشاهده میکنیم نماز هم همینگونه است اگر یک عده نمازگزار مرتکب خطاهایی شده اند دلیل نمیشود که نماز نمیتواند اثر داشته باشد همانگونه که اخلاق اگر یک کسی اگر همه مردم دنیا هم اخلاق رو رعایت نکنند این دلیل نمیشود که اخلاق اثرگذار نیست خب رعایت نکرده اند که اثر داشته باشد یا اندکی رعایت کرده اند نماز هم همینگونه است نماز هم اگر ما ببینم که در جامعه خوان عدهای مرتکب رفتار خطا میشوند این بخاطر عدم توجه به همه مؤلفههای مؤثر در آسیبها هست که البته یکی از مهمترین این مؤلفهها هم اراده انسان است و به عبارت دیگه امروزه دنیا به این نتیجه رسیده که برای کنترل آسیبها ما باید علاوه بر عوامل کنترل برونی کنترلهای درونی رو هم تقویت کنیم و مهمترین راه کنترل درونی، تقویت ایمان دینی هست این چیزی است که امروز دنیا داره بهش نزدیک میشه بسیاری از محققین غربی هم بهش اعراف دارند و ما هم همین را داریم میگیم نماز هر قدر بیشتر در جامعه تبلیغ بشه و ترویج بشه و ارتقا پیدا کند این اثر را به دنبال دارد که عوامل درونی کنترل نفس و در واقع خطاها افزایش خواهد یافت. خب این هم پاسخ به این سوال بنابراین نباید تحت تأثیر شایعاتی قرار بگیریم که تلاش میکنند اثر نماز را در کاهش آسیبها صرفنظر کنیم البته نماز برکات اخروی فراوانی دارد ما اصلا برکات اخرویش قابل مقایسه با برکات دنیوی نیست ولی در این حال فعلا بحث ما اینجا راجع به آسیبهای اجتماعی هست ولی توجه به آسیبها هم باید مد نظر ما باشد که هرگز به غفلت از اون برکات و دوری از نماز هم نباید باشد و این رو هم قطعا باید مد نظر داشته باشیم و اما اگر سوال بعدی بپرسند که نماز چه تأثیراتی بر کاهش آسیبها میتواند بگذارد چگونه نماز چنین اثراتی به دنبال دارد؟
اجمال مطلب این است که ریشه آسیبها فقدان کنترل و مراقبت است. و نماز به تقویت این عنصر میپردازد، نماز سبب تقویت وجدان اخلاقی و دینی افراد جامعه میشود و این تقویت وجدان دینی و اخلاقی به بالا و فعلیت بخشیدن به ظرفیتهای معنوی و الهی نفس سبب میشود که نماز انسان را به رعایت هنجارهای بیرونی تقویت کند به عبارت دیگر نماز یکی از آثارش تقویت وجدان دینی یا ایمان دینی هست وقتی فرد ایمان دینی اش تقویت شد به هر میزان که ایمانش تقویت شود اون دیگه هنجارهای دینی رو رعایت خواهد کرد انسان مومن وقتی دارد با خدا حرف میزند و میگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین من فقط تو را عبادت میکنم و از تو تبعیت میکنم خب این انسان اگر بخواهد دچار خطا بشود به عذاب وجدان دچار میشود همین عذاب وجدانها مانع برخی از خطاهای او میشود منجر میشود به رعایت هنجارهای دینی وقتی هنجارهای دینی رو بخواد طرف رعایت کند آسیبهای اجتماعی را نباید انجام بدهد و نباید مرتکب خطاها بشود و نباید در آسیبها بیافتد به خاطر اینکه بسیاری از اون چیزهایی که به ما آسیب میزند حرام است آنچه را که ما آسیب اجتماعی تلقی میکنیم اینها حرامهایی هست که فرد مرتکب میشود وقتی که فرد نماز میخواند این نماز خواندن وجدان اخلاقی او را وجدان دینی او را تقویت میکند و همین امر سبب میشود که اراده او در رعایت هنجارهای دینی تقویت شود وقتی تقویت شد میتواند جلوی خودش را بیش از بقیه بگیرد در غیبت نکردن، در دروغ نگفتن در آزار ندادن دیگران البته این را هم باید توجه داشته باشیم که لازم هست ما مردم خودمان را متوجه نگاه جامعه به نماز بکنیم جامعه ما تاکنون این یک آسیبی هست که موجوده یعنی اگر ما بخواهیم نقش نماز را در کنترل آسیبها بیشتر لمس کنیم باید به مردم ما بفهمانیم نماز با زندگی رابطه دارد این فهم در جامعه هنوز حاصل نشده تاکنون عدهای از جوانها وقتی ازشون میپرسید نماز یعنی چه؟ دین یعنی چه؟ میگویند یه دستورات است خشک و اجبارهایی که به ما گفتن انجام بدهید اگر انجام ندهید میروید به جهنم اگر بدید میروید بهشت همین ما اصلا به همین خاطر هست که نماز میخونیم و غیر از این نیست این لازم است که مردم روشن بشوند جوانها روشن بشوند که نخیر این نماز است که اسلام از ما خواسته فراتر از این است اسلام این نهیها و منعهایی که قرار داده به خاطر رسیدن به کمالات و سلامت است اگر دکتر به من میگه فلان دارو رو نخور بخاطر این است که به سلامت برسم باید نوع نگاه مردم خودمان را در جامعه خودمان و جوانان خودمان را در جامعه اصلاح کنیم و ظرفیتهای نماز را براشون تبیین کنیم اینکه نماز رو قبولیش وابسته است به رعایت حقوق دیگران براشون روشن کنیم اینکه نماز ذومراتب است و نماز کسی پذیرفته میشود که حقوق دیگران را رعایت کند حق الناس در طول حق الله هستند رعایت حق الله در گرو یعنی راضی شدن خدا از ما در گرو راضی شدن مردم از ما هست اگر من در زندگی خانوادگی حقوقم را رعایت نکردم حقوق طرف مقابل را رعایت نکردم و وظایفم را انجام ندادم خدا را ناخشنود کردم و با ناخشنودی خدا درجه نمازم ثوابش کاهش پیدا میکند این باید برای مردم تبیین بشود یعنی پیوند حق الله با حق الناس روشن باید بشود پیوند قبولی نماز با رعایت حقوق اجتماعی باید آشکار بشود و روایات متعددی در این زمینه داریم که باز در آثار هم آمده در بعضی از کتابهایی که الان موجود دارم و در این هم چند کتاب آورده ام اینها باید برای مردم تبیین بشود پس رابطه نماز با زندگی و شرایط پذیرش نماز و عوامل بالا بردن اون بالا بردن سطح عوامل نماز و عوامل کاهش نماز و درجات نماز باید برای مردم روشن شود تا بدانند کسانی که نماز میخواند اگر میخواهد نمازش اثرات لازم را داشته باشد اثرات بیشتری داشته باشد باید حقوقی را رعایت کند باید با زندگی پیوند بزند زندگی با نماز پیوند بزند که خدا از ما خواسته نماز را توزیع کنیم در طول روز و در طول شبانه روز و تمام زندگی ما تمام روزهای ما شب و روز ما با نماز پیوند پیدا کند به خاطر اینکه قرار است نماز به زندگی رنگ ببخشد باید عطر نماز در زندگی به مشام برسد به این خاطر است که خدا از ما خواسته که اینطور زندگی کنیم در همه روزها و شبهای ما بخشی واجب و بخشی هم مستحب است بنابراین این ظرفیت این لازمه بر مردم اگر آگاهی داده بشود اثرگذاری نماز بر خدا شناسی بیشتر خواهد شد یعنی هر قدر ما معرفت مردم رو در نماز افزایش بدهیم ظرفیت معرفتی را هم بشناسیم و هم در سایه اون سطح دانش مردم جامعه خودمون رو افزایش بدیم و اینها باید اینقدر تکرار بشود که در جامعه درونی بشود یعنی باید اون الفاظ رو گفته بشه به زبانهای مختلف با ابزارهای گوناگون به شیوههای متعدد با استفاده گسترده از هنر و ابزارهای رسانهای و تبلیغی که برای مردم جا بیافتد و درونی بشود در اذعان که نماز چیه و مراتبش چه مراتبی دارد چه پیوندی دارد با حقوق اجتماع خب من این را عرض کردم که این یکی از شرایط اثرگذاری نماز است در جامعه و اما اگر از ما سوال بپرسند که چگونه نماز اثرگذار است؟ عرض کردم که ریشه آسیبها فقدان کنترل و مراقبت است و نماز یکی از کانالهای تأثیرگذارش در کاهش آسیبهای اجتماعی این است که وجدان دینی و اخلاقی را در انسان تقویت میکند وقتی این وجدان تقویت شد انسان اراده او برای رعایت هنجارهای دینی تقویت میشود وقتی تقویت شد خود به خود اگر بخواهد خطا انجام بدهد دچار عذاب وجدان بیشتری خواهد شد کسی که نماز نمیخواند چنین احساس فشاری کمتر خواهد داشت تا کسی که نماز میخواند، انسان نماز خوان احساس فشار روانی بیشتری خواهد داشت و همین سبب میشود خودش رو بیشتر کنترل کنه چون اکثر اون چیزهایی که ما آسیب تلقی میکنیم یا خودش مستقیماً حرام است یا مقدماتش حرام است و وقتی ما این حرامها را مرتکب نشویم و واجبات را رعایت کنیم خود به خود به اون آسیب دچار نخواهیم شد بسیاری از آسیبهای بزرگ از یک خطای کوچک آغاز میشود ما الان وقتی مثلاً میبینیم فرض کنید کسی که قتل انجام داده یک موردی بود یک بنده خدایی مردی بود که با یک خانم متأهل ارتباط برقرار کرد و بعد هر دو دستگیر شدند و هر دو را کشتند مرد را کشتند بعد که بررسی شد معلوم شد که این نقطه آغاز این از یک جایی شروع شده که این مرد با کسان این خانواده ارتباط داشته ارتباط خانوادگی داشتند یک مرتبه یک پاش میخوره به اون خانوم و اون خانوم به جای اینکه خودش رو بگیره لبخند میزنه به اون مرد نامحرم، ناخودآگاه پاش میخوره به اون خانم در یک شرایطی و اون خانم به جای اینکه خودش رو جمع کنه میخندد یک لبخند میزند که این لبخند میشود لبخند حرام و عوض اینکه خودش رو بگیره و بگه چرا این کار رو کردی لبخند میزند و بار بعد تکرار میشود و همین زمینه ارتباط و این برنامه میشود و منجر میشود به قتل. اسلام داره به شما میگوید اصل اون گام اول حرام است وقتی اون نگاه حرام انجام نشود وقتی اجازه ندهد با نامحرم برخورد اینگونه داشته باشد خود به خود قدمهای بعدی برای قتل فراهم نمیشود زمینه از ابتدا زمینه پیشگیریهای فراوانی حاصل خواهد شد بسیاری از گناهان بزرگ از خطاهای کوچک آغاز میشود بنابراین یک عامل و یکی از ظرفیتهای نماز تقویت وجدان دینی است و وقتی وجدان دینی تقویت شد انسان اراده ترک گناه در اون تقویت میشود و خود به خود دیگه هنجارهای دینی رو رعایت میکند هر وقت هنجارهای رو بیشتر رعایت کند آسیبها کمتر ما شاهد آسیبهای اجتماعی خواهیم بود و این هم در عرصه فساد جنسی مطرح است و هم در عرصه فساد در روابط خانوادگی و طلاق و نابهنجاریها مطرح است و ارتباط داره با خطاهای جزئی یعنی اگر با چشم کنترل بشود بسیاری از فسادهای جنسی محقق نمیشود و اگر زبان کنترل شود اگر انسان هر صوتی را نشنود و هر کلامی را نشنود و هر آهنگی را استماع نکند کنترلی بر گوش خود داشته باشد زمینه فسادهای بعدی صورت نخواهد پذیرفت یکی از ظرفیتهای نماز برای تقویت روابط و الگوهای شایسته اجتماعی آسیبهای اجتماعی بنابر بررسیها نشان داده شده که هشتاد درصد معتادان برای نخستین بار دوستانشون اونها رو با مواد مخدر آشنا کردند هشتاد درصد نوجوانان بزهکار هم تحقیقات نشان داده که بسیاری از اونها هم از طریق دوستانشون بزهکاری رو آموختند و یا 68 درصد زنان بی بند و بار از طریق دوستان به بی بندوباری آلوده شده اند خب نماز یکی از آثارش این است که اثرگذار است در نوع دوستان انسان، دوستان نمازگزار با هر کسی دوست نمیشود اصلا نماز هم نشینی انسان رو هنجارمند میکنه هدایت میکنه هر کسی رو به عنوان دوست انتخاب نمیکند باز از جمله زمینههای آسیبهای اجتماعی وضعیت نابهنجار در روابط اجتماعی است یعنی کسانی که دچار آشفتگی در محیط خانواده و روابط اجتماعی هستند بیشتر دچار آسیب میشوند و اختلال در روابط اجتماعی خودش منجر میشود به ابتلا به آسیبهای اجتماعی پژوهشی که یکی از پژوهشهایی که انجام شده نشان داده که سارقان عمده دلیل گرایش خودشان رو به رفتار و بدرفتاری و بداخلاقی و بی تفاوتی و بدزبانی و برآورده نشدن انتظارتشون از طرف خانواده و والدین و همسر برشمرده اند و گفته اند که من در یک خانواده بسیار متزلزلی زندگی میکنم و این بداخلاقی و بدرفتاری زمینه ساز دزدی من شد یا مثلا اکثر جانیان رفتارهای ....... مثل اعتیاد، قمار، و الکلی اینها میگن دلیل اصلی ابتلای ما به این است که ما یک رفتار و روابط سالم اجتماعی را نداریم بلکه یک انسان منزوی هستیم گوشه گیر و خود گریز و لذا در یک فضای نامطلوبی به سر میبریم و همین امر بستر ساز خطاهای ما شد خب، میبینیم که از طرفی دیگر بررسیها نشان میدهد که نماز کمک میکند به انسان نمازخوان روابط اجتماعی بهبود پیدا کند 70 درصد از دانش آموزان اقرار کردند خودشون گفتند که نماز در بهبود روابط اجتماعی و انسانی و حتی دوستی هایشان نقش اساسی داشته است خود دانش آموزان در مصاحبه این را عنوان کرده اند یا حتی در مطالعهای که در مورد زوجها صورت پذیرفته 237 زوج مورد بررسی قرار گرفتند و در این تحقیق نشان داده که کسانی که التزام عملی قوی به نماز دارند بیش از کسانی که التزام عملی ضعیف به نماز دارند از رضایت زناشویی و تعامل درست و رفتار اجتماعی و ارتباطی مطلوب برخوردارند اینها اعتراف کرده اند و در تحقیق نشان داده شده است.
خب بنابراین نماز اثر گذار است در بهبود روابط اجتماعی است یکی دیگر از نقشهایی که نماز دارد در کاهش آسیبهای اجتماعی این است که منشأ بسیاری از آسیبهای اجتماعی احساس بی هویتی است انسان وقتی بی هویت باشد یا هویت متزلزل داشته باشد زودتر به آسیبهای اجتماعی دچار میشود .
در پایان از کسانی که علاقمند هستند در موضوع "نماز و آسیب های اجتماعی" مطالعه داشته باشند، دعوت میشود به اینجا مراجعه کنند:
http://qunoot.net/App/reads.post.list.php?categories=115