■ چهارمين اجلاس سراسري نماز
چهارمين اجلاس سراسري نماز
شيراز، شهریورماه 1373
بسم الله الرّحمن الرّحيم
با فرا رسيدن موسم گردهماييهاي ساليانة نماز، بار ديگر فضاي فرهنگي كشور با نام و ياد همگاني اين فريضة عظمي، معطر و منور گرديده است. همانطور كه مژدة قيام نماز، پيامبر عظيمالشأن را ـ چنانكه در حديث آمده است ـ به وجد ميآورد و به بلال، مژدهرسان هميشگي نماز، ميفرمود: «ارحنا يا بلال»؛ يعني اي بلال؛ دلم را با اذان كه مژدة نماز است، راحت بخش! همانطور هم بزرگداشت نماز و گستردن و بلند كردن نام آن، دل بندگان خدا را وجد و نشاط ميبخشد و ابرهاي تيرة ملال و اضطراب را از آفاق آن، پراكنده ميسازد، و اين برخاسته از ويژگي خود نماز است كه ماية آرامش دلها و برطرفكنندة نگرانيها و دغدغههاي روحي در نمازگزار است.
باري، اينك دو سه سالي است كه به همت مردان صاحبهمتي، ايران اسلامي بهسوي حقگزاري نماز پيش ميرود. اگرچه ايرانيان مؤمن، هرگز به نماز پشت نكرده و اين نعمت بزرگ خدا را ناسپاسي ننمودهاند، ليكن حق نماز نيز غالباً چنانكه بايد، گزارده نشده است و اكنون اين اميد كمكم در دل پديد ميآيد كه در آيندهاي نزديك ـ به خواست خدا ـ نماز بهدرستي حقگزاري شود.
پديدههاي زيبايي چون اقامة نمازهاي جماعت در سطح شهرها، در ميدانها و بوستانها و ورزشگاهها، ساختن تالارهاي بزرگ و مناسب نماز در برخي و ساختن يا آماده كردن نمازخانه در برخي ديگر از جاها، گرد آمدن بيشازپيش مردم و بهويژه جوانان در بسیاری از مساجد، برپا داشتن نماز جماعت در ظهر عاشورا در ميان مراسم عزاداري، نوشتن كتابهاي بسيار در باب نماز و جز اينها، همه و همه برانگيزانندههاي آن اميد بزرگ است.
نشانهها و شاخصهايي هست كه هرگاه و هرجا ديده ميشوند، ميتوان گفت: حق نماز، گزارده شده است.
نخست همگاني شدن نماز است. ناسپاسي بزرگي است كه كسي در محيط اسلامي بهسر برد و نماز را كه برترين وظيفة هر مسلمان است، به جا نياورد. چنين كسي نزد خدا و نزد بندگان خدا روسياه و در حق خود، مقصر است؛ چراكه خويش را از بركات نماز محروم ساخته و دربارة نماز كوتاهي كرده است. آنگاه كه در جامعة اسلامي همگان، از پير و جوان و نوجوان، و در هر موقعيت اجتماعي يا خانوادگي، و در همة شرايط زماني و مكاني و جوي، و در آسايش و در رنج و شادي و غم، نماز را چون پاية دين و بخشي از زندگي يك مسلمان، بهجاي آورند و به هيچ بهانه، عمداً آن را ترك نكردند، مهمترين نشانة حقگزاري نماز آشكار شده است.
نشانة ديگر، نيكو بهجاي آوردن نماز است؛ يعني با توجه به معني و مفهوم كلمات نماز و همراه با خشوع و حضور، و اين روح نماز است كه بدون آن، نماز كالبدي است بيجان، و اگرچه ساقط كنندة اقل تكليف، ولي نه برآورندة همة هدفها و مقاصد تشريع. اين يك، البته نيازمند آموزش و نيز تمرين است و اگر به كمك الهي، تأمين شود، عمق روحية ديني و بركات فراوان ايمان و عمل را با خود تأمين خواهد كرد.
نشانة ديگر، آبادي مساجد و افزايش نمازهاي جماعت است، و اين به معناي بروز بركات نماز در سطح همكاري و همدلي اجتماعي است. بيشك اين فريضه نيز با همة اتكالش به عامل دروني، يعني توجه و ذكر و حضور، همچون ديگر واجبات ديني، ناظر به همة عرصة زندگي انسان است و نه به بخشي از آن، يعني زندگي فردي و شخصي هركس و آنجا كه پاي فعاليت و نشاط دستهجمعي افراد جامعه به ميان ميآيد، نماز همچون گرمترين و پرشورترين عبادت دستهجمعي، نقش بزرگي را بر عهده ميگيرد. مظهر اين خصوصيت، همين نمازهاي جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهاي عيد است.
نشانة ديگر، مطرح شدن نماز در عرصة مطالعات و تحقيقات علمي است. همانطور كه بحث فقهي دربارة نماز و مقدمات آن، طولانيترين مباحث فقهي در حوزههاي علميه را تشكيل ميدهد، بحث كلامي و عرفاني و اجتماعي نماز نيز بايد سلسلة مهمي از مباحث ديني مطرح در سطح جامعه را پديد آورد. آگاهان ديني و محققان و نويسندگان دراينباره مقالات و تحقيقات و كتابهايي فراهم كنند، و بحث نماز بهطور مكرر در همة جايگاههاي تبليغ دين، با زبانها و شيوهها و از زاويههاي گوناگون مطرح گردد. در كتابهای درسی دورههای مختلف، بهتناسب فصل، فشرده يا گسترده ولي بههرحال، عميق و متيني دربارة نماز گنجانيده شود.
در صداوسيما، نماز همچون موضوعي كه بايد به همه آموخت، تلقي گردد و در برنامهاي جداگانه يا در دل برنامههاي گوناگون، از آن سخن رود، و اعماق و رازها و درسهاي آن براي همة مردم بيان گردد. در سخنرانيهاي ديني در مساجد و غيره، بارها و بارها معارف نماز نيز همچون مسائل آن بازگو شود.
نشانة دیگر آن است كه در همة جایها و ساختمانهای عمومی و دولتی، نمازخانهای درخور دیده شود و نماز گزاردن در همهجا برای همه، كاری در دسترس بهشمار آید.
نشانة ديگر آن است كه بزرگان جامعه و كساني كه چشمها به آنها دوخته شده و انگشتها آنها را نشانه كرده است، در مراكز همگاني نماز ديده شوند و نمازخانههاي مراكز عمومي، ويژة آدمهاي بيكار يا فرودست شمرده نشود.
و نشانههاي ديگري كه با تدبر ميتوان بدانها دست يافت.
هرگاه اين نشانهها، همه در جامعهاي پديد آيد، بهحق بايد گفت كه حق نماز در آن جامعه ادا شده است و هرچه اين نشانهها بيشتر باشد گرايش به حقگزاري نماز بيشتر است.
اينجانب با دعا براي دستاندركاران اين حركت الهي و بهويژه براي جناب حجتالاسلام آقاي قرائتي كه تلاش عظيمي را وقف اين كار كردهاند، و تشكر از كساني كه به اين دعوت حق پاسخ مثبت گفتهاند و بهويژه از عزاداران عاشوراي حسينی امسال كه در روز عاشورا جلوة باشكوهي از نمازگزاري را نشان دادند، از خداوند متعال خواهانم كه كشور ما و مردم ما را در اين فریضة بزرگ نيز مانند بسي كارهاي مهم ديگر، الگو و نمونة برتر سازد و ادعية زاكية حضرت بقيةالله الاعظم ـ ارواحنا فداه و عجل الله فرجه ـ را شامل حال ملت و كشور فرمايد.
والسّلام عليكم و رحمةالله
سيد علی خامنهای
10/6/1373