■ رشد فرندان به سمت نماز
حضرت ابراهیم علیه السلام همراه با فرزندش خانه خدا را بنا نهاد و كار را به اتمام رساند. دستها را به سوی آسمان بلند كرد و از خدا خواست: رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیتِی (ابراهیم/40)؛ پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز.
نماز، همان ستون خیمهگاه دین است و والدین باید كودك را برای نماز خواندن تربیت كنند. این كار نیاز به دقت دارد و دشوار است، چراكه اگر او را پیش از تكلیف برای این مهم عادت ندهیم، به جا آوردن آن در ابتدای تكلیف، سخت، تكراری و به خصوص برای نماز صبح دردسرساز است. به خصوص اگر نوجوان در این رابطه با اصرار زیاد والدین مواجه شود منجر به لجبازی یا به دروغگویی وی میشود و آن زمان، برای هدایت این نهال سركش كمی دیر شده است و مشكل چند برابر!
روآیات نسبتاً زیادی در رابطه با نماز و سن شروع به آن وارد شده است. در اینجا فرصت پرداختن به تك تك آنها نیست، اما میتوان با دسته بندی و ذكر چند نمونه از هر كدام به نتایج مطلوبی رسید. این روآیات به لحاظ عبارات به كار رفته در آن به سه دسته تقسیم میشوند.
دسته اول روایاتی كه در آنها از لفظ «وجوب» برای شروع نماز استفاده كرده است. مانند روایتی كه از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هرگاه كودك شش ساله شد، نماز بر او واجب است و هرگاه توان روزه یافت، روزه بر او واجب است.
دسته دوم روآیاتی هستند كه لفظ «امر» به نماز و «مؤاخذه» برای آن را به كار گرفته است. پیامبر اكرم
صلی الله علیه وآله می فرمایند: هرگاه پسر دست راستش را از چپش تشخیص داد، او را به نماز امر كنید. و در روایتی در باب مؤاخذه از امام رضا علیه السلام آمده است: كودك در هفت سالگی برای نماز بازخواست می شود.
دسته سوم روآیاتی هستند كه در آنها، اجازه تنبیه بدنی كودكان برای اقامه نمازشان داده شده است.
مثل این روایت كه پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمایند: خردسالان خانواده ات را با زبان نماز و طهارت
بیاموز و هنگامی كه به ده سالگی رسیدند، آنان را بزن اما از سه ضربه تجاوز نكن.
با جمع بندی این سه دسته روآیات، این نكات روشن میشود كه: مراد از وجوب در دسته اول، طبق نظر
فقهای شیعه، استحباب است، چراكه نماز پیش از رسیدن به بلوغ واجب نیست.
نكته دیگر آنكه برای آموزش نماز سه مرحله باید به ترتیب طی شود
اول: از زمانی كه كودك قدرت فهم نماز را پیدا می كند، باید آموزش نماز را آغاز كرد. اگرچه این فهم به
صورت اجمالی باشد. این مرحله تقریباً از پنج یا شش سالگی شروع و به شش تا هفت سالگی
ختم میشود. در این سنین نباید اجباری در كار باشد و فقط كودك را با نماز آشنا میكنیم. شاید بتوان
این اختلافی را كه در سن ابتدای شروع نماز است را به تفاوتهای رشد عقلی كودكان برگرداند.
دوم: این مرحله از شش یا هفت سالگی شروع و به نه الی ده سالگی ختم می شود. در این مرحله،
آموزش نماز به صورت جدی و به روش مستقیم است. در این روش والدین نماز آنان را تحت نظر
می گیرند و در صورت اهمال كاری آنان را مؤاخذه می كنند
سوم: این مرحله آخر از نه یا ده سالگی شروع شده و تا بلوغ ادامه دارد. نماز خواندن برای كودك در
این سنین امری كاملاً جدی محسوب شده و تا آنجا بر آن تأكید می شود كه برای ترك نماز ممكن
است، تنبیه بدنی شود. این مرحله ای است كه كودك كاملاً با احكام و فواید و آثار نماز هم آشنا
میشود و استدلالهای بزرگترها در او كارگر می افتد.
این روایات به صورت كلی سنین شروع به آموزش نماز را مطرح و به صورت خیلی اجمالی حدود انتظار
والدین را در هر مرحله بیان كردند. اما اینكه آموزش به چه صورتی باید شروع شود را روشن نكرده اند.
به عبارت دیگر، در این روآیات بیان نشده است كه ایا به كودك پنج، شش ساله، نماز كامل آموخته
شود یا آموزش به صورت گام به گام باشد.
در روایتی كه عبدالله بن فضاله از امام صادق علیه السلام نقل میكند، روش این آموزش با لحاظ سن به
تفصیل بیان شده است و ذكر آن روایت و بررسی آن خالی از لطف نیست.
آنگاه كه پسر سه ساله شد به او میگویند، هفت بار بگو «لا اله اله الله»، وقتی سه سال و هفت ماه و
بیست روز شد به او می گویند هفت بار بگو «محمد رسول الله» وقتی چهار ساله شد به او می گویند
هفت بار بگو «صلی الله علی محمد و آل محمد». آنگاه كه پنج سالش تمام شد از او می پرسند، دست
چپ تو كدام و دست راست تو كدام است. اگر جواب صحیح داد او را رو به قبله كرده و می گویند: سجده
كن و رهایش می كنند تا شش ساله شود. وقتی كه شش سالش تمام شد ركوع و سجود را به او می آموزند و به نمازش وامی دارند تا هفت ساله شود. وقتی هفت ساله شد به او می گویند: دو دست و صورتت را بشوی؛ آن وقت به او می گویند نماز بخوان تا نه سالش تمام شود. در آن هنگام وضو و نماز را به او می آموزند و برای آن او را می زنند. هرگاه وضو و نماز را آموخت، خداوند والدینش را مشمول رحمت خود می كند.
این روایت مراحل شروع آموزش نماز را از مبانی اعتقادی آن آغاز می كند، یعنی این مبانی زمینه سازآموزش نماز كودك تا چهار سالگی است. مرحله بعدی وقتی است كه كودك قدرت تشخیص دست چپ و راستش را دارد و این سن پنج سالگی معرفی شده است. به او در این سن سجده كردن را كه اصل این عبادت است می آموزند. مرحله سوم از شش سالگی شروع شده كه صورت نماز را یك سال تمرین میكند. سپس با تمام شدن هفت سالگی، علاوه بر صورت نماز، شستن دست و صورت را هم بر تمرینات او می افزایند. بالاخره در مرحله نهایی، به كودكی كه چهار سال به تمرین اعمال و حركات نماز پرداخته، آموزش كامل وضوی و نماز داده می شود و او را برای ترك این كار مؤاخذه می كنند و ممكن است در صورت لزوم از تنبیه بدنی هم استفاده كنند و به این صورت این عبادت، عادتی پایدار در كودك خواهد شد