■ خانواده و اقامه نماز
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُون.1
خدای متعال در این آیه مـؤمنین را آن کسانی که به حقیقت مؤمنند معرفی میکند.این است و جز این نیست که مـؤمنین واقعی آن کسانی هستند کـه بـه خدا و رسولش ایمان آوردند و دیگر شک و ریبی را به دل راه ندهند.قلب مؤمن واقعی لبریز از یقین به پروردگار متعال است. لبریز از یقین به رسالتها و رسول اوست و به (به تصویر صفحه مراجعه شود) همین دلیـل انس با خدا را در صدر برنامهها و در بهترین اوقات قرار میدهد و با برنامهای که او معین کرده،این ارتباط و انس را هرچه بیشتر تقویت میکند.شک از جهل میروید و دلی که از غبار غفلت و جهل پاک شد جایی برای خلجان شـک ندارد.
انـسانی که گرفتار آفت شکّ است عبادات و نمازش هم افتان و خیزان و گاهوبیگاه است؛ چون اقامهء نماز،فرع آشنایی با خداست و بر ریشهء آشنایی و محبت به خدا اقامهء نماز میروید.اگر این آشنایی هـمراه بـا بیگانگی شد نماز هم گاه هست،گاه نیست.البته خود نماز هم موجب افزایش یقین و برطرف شدن جهل و شک است و این دو بال یکدیگر را کمک میکنند.ایمان موجب نماز میشود و نماز بر ایمان مـیافزاید.وقتی کـه افراد چنین بودند دلیل صدقشان مجاهدهء در راه خداست:
جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللَّهِ
اینان که ایمان و عشق به خدا در دلشان موج میزند پردههای غفلت و پندار را کنار زدند و در آئینهء صافی قلبشان جـمال یـار دیـدند،و اینان با تمام قدرت و تـوان در راه خـدا جـهاد میکنند.
" أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُون "
دل به عشق خدای یکتا ده قطرهای را رهی به دریا ده کُندهء تن ز پای جان واکن مست و شوریده سر به صحرا دهـ تـا کـی از هرهوی بتی سازی دل به عشق خدای یکتا ده
نـماز یـعنی قطرهء کوچک و بیمقدار وجود خویش را به دریای لطف خدا متصل کنیم،یعنی از فقر خویش بگذریم و به غنای او ارتباط پیدا کنیم.
" يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد "2.
و آن کسانی که با حضور در نـماز انس و محبّت پروردگار را درک میکنند،هیچگاه نماز موجب ملال و خستگیشان نمیشود؛بلکه با هرنماز پلّهای را بالاتر میروند و افقی زیباتر را مـیبینند،که الصـلوة مـعراج المؤمن.حقیقت نماز این است که مؤمن جدایی قطرهء کوچک وجود خـویش را از دریـا با نماز جبران میکند و در امواج بیکران لطف او غرق میشود تا آنجا که امام صادق(ع)میفرمودند:آیهء کریمهء إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين را آن قـدر تکرار کردم که گویی آن را از گویندهاش شنیدم.زبان من سست شد و زبان او گویا،چشم مـن بـسته شـد و چشم او گشوده و بینا.
باز گردیم به موضوع سخن که وظیفهء خانواده در ارتباط با نماز فـرزندان اسـت.سؤال مـن این است که آیا یک ماهی که در دریازاده میشود،نیازی به آموزش شنا دارد؟پاسخ قـطعا مـنفی است.پس فرزندی هم که در خانوادهای لبریز از ذکر و یاد و محبّت خدا به دنیا مـیآید هـیچ نـیازی ندارد که آموزشی وپژه برای نماز ببیند،زیرا از همان لحظهء میلاد در گوشش اذان و اقامه میگویند و او را به صـلاة و فـلاح و خیر العمل دعوت میکنند.در خانهای که مشحون از ذکر خداست،فرزند نیز با این ذکـر پرورشـ پیـدا میکند و دلی که با ذکر جلا ببیند هیچوقت از خدای متعال نمیگریزد و انس با خدا را در ذکر بـا خـدا پیدا میکند.امیر المؤمنین علیه السلام میفرمایند:" إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلُوب ":خدا ذکر و یـاد خـودش را جـلای دلها قرار داده است.در خانهای که در آن پدر اذان میگوید،سحرگاهان که کودک خوابیده است، با زمزمهء خوش پدر بیدار مـیشود.خانهای کـه در آنـ پدر نماز شب میخواند،خانهای که در آن پدر به هنگام بین الطلوعین بیدار است و با زمـزمهء قـرآن خانه را منور میکند،خانهای که تمام اهل آن متعهد به نمازند،متعهد به نماز جماعتند،متعهد به آداب دینی هـستند،چگونه مـمکن است فرزندی در این خانه پرورش پیدا کند و از نماز گریزان باشد؟خود شما مشاهده کـردهاید وقـتی که سجاده میاندازید و به نماز مشغول مـیشوید،بچهء دو سـه سـالهتان میآید و روبروی شما میایستد و شما را قبله قـرار مـیدهد و همراه با رکوع شما رکوع میکند و با سجود شما به سجده میرود و هـنگامی کـه خسته میشود سر به مـهر مـیگذارد و همانجا خوابش میبرد و با ذکر شما آرامـش مـیگیرد. چنین خانهای یقیتا فرزندان صالح و سالم و اهل نماز میپرورد.
متأسفانه باید بگویم کـه وسـایل ارتباط جمعی با هجوم پرقدرت و فـراوانی که دارد پدران و مادران را از فرزندان جـدا کـرده،یعنی فرزند شما در خانهء شماست امـّا انـسی با شما ندارد.چرا وقتی که وارد منزل میشوید یک بغل روزنامه در اختیارتان است و حـتی سـر سفره هم یک لقمه مـیخورید و چـند جـمله از آن را مطالعه میکنید؟حتی سـر سـفره فرصت انس گرفتن نـدارید،فرصت ایـنکه بگویید:دخترم، پسرم غذا را با نام خدا آغاز کن،لقمهها را کوچک بردار،بعد از غذا حمد خدا کـن. پسـندیده است که پس از غذا پدر چند جمله دعـا کـند،بچهها آمین بـگویند و از هـمینجا بـا ذکر خدا آشنا شوند.
روزی جـایی دعوت داشتم.بعد از نماز جمعه رسیدم.ساعت دو و نیم بود و برنامهء کودک تلویزیون شروع شده بود.بچهها هم از نماز جـمعه بـرگشته بودند.پدر دو تا لقمهء بزرگ درست کـرد و بـه بـچههایش داد و آنـها هـم پشت به سـفره،پای دراز بـه همهء مهمانها و رو به تلویزیون شروع به گاز زدن لقمهها و تماشای برنامههای تلویزیون کردند.با این فرض که بـرنامههای تـلویزیون صـددرصد هم مفید و خوب باشد،امّا انس با پدر و مـادر و مـهمان و بـزرگترها را بـه کـلی از مـیان میبرد و روز جمعهای هم که پدر در منزل است و میتواند یک لبخند محبت و صمیمیتی با بچهاش داشته باشد،مانع این انس میشود.وسایل ارتباط جمعی با یک هجوم گستردهای که انسان نـمیتواند جلوی آن را بگیرد،متأسفانه انس ایمانی خانواده را گسسته است.شما تا دیر وقت شب بیدارید،فرزندتان هم بیدار است.او دیگر نمیتواند سحر برخیزد و اذان صبح بگوید.اگر
از فشار تشنگی بیدار بشود،با یک خواب آلودگی به سوی شـیر آب مـیرود،یک لیوان آب میخورد و به رختخوابش برگشته و میخوابد و شما با فشار باید او را برای نماز صبحش بیدار کنید و شاید خودتان هم دیر بیدار شوید،خود بنده هم دیر بیدار شوم.
" يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارا "3ای کسانی که ایمان آوردهاید،خودتان را و اهل خودتان را از آتش جهنم دور نگهدارید.
" وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون "4
همانطور کـه اگـر از راه باریکی بگذرید که پرتگاه بـاشد،بچهء خـودتان را به جان خودتان میچسبانید که مبادا در این پرتگاه بیفتد.کسی که گناه میکند،واجبات را ترک میکند.کسی که نماز نمیخواند،کسی که اعتنای به نماز ندارد در پرتگاه جـهنم مـیافتد. پدر و مادر وظیفه دارند فـرزندشان را نـگهدارند و نگذارند بیفتد،نه تنها پدر و مادر،بلکه اولیای جامعه.این خطاب به الذین آمنوا است:
قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارا ،
یعنی ای همهء مدیران جامعه، ای کسانی که عدهای تحت تربیت و ادارهء شما هستند،نگهدارید اهل خودتان را از سقوط در آتش
" قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارا "،
آتشی کـه آتـش گیرندهاش مردمند و سنگها و ملائکه غلاظ و شداد بر او موکّلند که امر خدا را اطاعت میکنند و هیچ تمرّد و نافرمانی از امر پروردگار متعال ندارند.
جابر بن عبد اللّه انصاری از رسول خدا(ص) سؤال کرد:یا رسول اللّه دانـستیم کـه خود را چـگونه از آتش جهنم نگهداریم؛با انجام واجبات و پرهیز از محرّمات،امّا ندانستیم که فرزند و خانوادهء خودمان را چگونه از آتش جهنم نگهداریم.پیغمبر اکـرم(ص)چهار دستور فرمود:
یکی اینکه:" اعْمَلُوا الْخَيْر "،خودتان عامل خیر باشید.یعنی نمیشود بنده نمازم را آخـرین لحـظات وقـت بخوانم،امّا از فرزندم توقع داشته باشم که نمازش را اول وقت بخواند.و یا میسر نیست من به نمازم بیاعتنا بـاشم،امّا تـوقع داشته باشم که فرزندم به نماز اعتنا داشته باشد.
دوم:"و ذکّرواهم باللّه"،یاد خدا را در دلهـایشان زنـده کـنید.دلی که انباشته از تصویر و جنجال و فریاد و عربده و قهقهه است،جایی برای لطافت و آرامش ذکر خداوند ندارد.البته هـمهء اینها هم معصیت نیست و فرض میکنیم چیزهایی است که معصیت هم نباشد،امّا ذهـن باید خلوتی برای یـاد خـدا داشته باشد.
انسان برای اینکه به یاد خدا باشد باید به نعمتهای خدا با چشم بصیر نگاه کند.باید ببیند تا بتواند بگوید الحمد للّه.وقتی که در سفره به لقمهء نان مینگرد نعمت خـدا را ببیند.وقتی به آسمان مینگرد نعمت خدا را ببیند و...زمانی که دل انسان مشحون از ذکر خدا بود،آنوقت به نماز میایستد دلی که غافل از یاد خداست، اگر آن را با زنجیر هم رو به قبله بکشید،پشت به قبله مـیکند.چنین دلی احتیاج به آرامش ذکر دارد،به یک محبت نیاز دارد.خدای متعال به حضرت موسی وحی فرمود
حَبِّبْ خَلْقِي إِلَيَّ.
مرا پیش خلقم محبوب کن.ما برای اینکه بچههایمان را اهل نماز کنیم باید بذر مـحبت خـدا را در دلشان بیفشانیم و پرورش بدهیم تا از این بذر محبّت گل خوشبوی نماز بروید.بدون ریشه و بوته این گل نمیروید. خدایا چگونه تو را پیش خلقت محبوب کنیم؟ يَا رَبِّ كَيْفَ أَفْعَلُ ؟خدای متعال رهنمود میدهد و میفرماید:
" ذَكِّرْهُمْ آلَائِي وَ نَعْمَائِي ":نعمتهای مرا بر ایشان بشمار،آلاء مرا به چشمشان بیاور.پس وقتی که نعمتهای مرا دیدند،مرا دوست خواهند داشت.
وقتی که خدا را دوست داشتند،اهل نماز خواهند شد؛زیرا نماز تواضعی است در مقابل خالق مهربان،خالقی کـه حـاضر اسـت و ناظر.وقتی که فرزند براساس مـحبت خـدا بـه نماز ایستاد،آنوقت نمازش معنا پیدا میکند.چون نماز بدون معنا اگر در طریق وصول به معنا نباشد،سود بخش نیست.وقتی که فرزند توجه داشـت،آرامآرام بـه ایـن کار انس میگیرد،لطف خدا را در نماز مییابد و پردهء غـفلت بـرای او کنار میرود.
جوانی که ظاهرش نشان نمیداد اهل نماز است به من گفت:وقتی که اللّه اکبر میگویم، دیگر هیچ نـیست،حتی سـخن مـن هم شنیده نمیشودو من جز یک عظمت بیپایان از جلوهء خـدا،هیچ خلقی را نمیبینم.وقتی که تکبیر را میگویم،دیگر هیچکس نیست.ای کاش به موقعیتی میرسیدیم که یک چنین نمازی را بخوانیم،که ببینیم واقـعا آهـنگ قـهار مدیر به گوش میرسد که:
" لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار".
ذکرواهم باللّه:خانه بـاید مـحیط ذکر خدا باشد،محیط یاد خدا باشد تا این بچهها نمازخوان بشوند و در خانههایی که اینگونه هستند،فرزندان اهـل نـماز شـب میشوند،یعنی خودشان بر میخیزند و نماز شب میخوانند؛ بدون اینکه پدر در این طریق اصـراری کـرده باشد.
و نـکتهء دیگر اینکه:
"و أمروهم بالمعروف و انهیهم عن المنکر".
اینطور نباشد که بچه را رها کنیم.پدر و مادر باید با رفـق و مـلایمت فـرزند را امر به معروف و نهی از منکر کنند و او را از بدیها باز بدارند.دستش را بگیرند و به سوی مسجد بـبرند و بـا خانهء خدا آشنایش کنند. کسی که میتواند اهل نماز باشد که با یـک عـالم ربـّانی اهل نماز انس داشته باشد.این رشته، رشتهای انسانی است.باید یک رشتهای به دامان مـبارک امـیر المؤمنین اتصال داشته باشد. این رشته را باید پیدا کنید و به دست فرزندانتان بـسپارید.اینطور نـباشد کـه او در میان امواج متلاطم دنیا یک ناخدا،یک کشتیبان،یک راهنما و عالمی نداشته باشد که وقتی به او بـنگرد یـاد خدا در دلش زنده بشود،سخنش بر علم و منطق و فهمش بیفزاید و عملش او را به آخـرت راغـب کـند.امام سجّاد(ع)میفرماید: وظیفهء پدر و مادر این است که فرزند را دلالت به خدا کنند،که اعم از نماز خواندن است.اینکه از هـمان دو سـه سـالگی یومر فیسجد،امر میشود که سجده کن.آرامآرام کلمات لا اله الاّ اللّه به او آموخته میشود و بعد طـوری ایـن شیب حرکت میکند(با رفق و نرمش،ملایمت و تشویق و جایزه)که در سن 7 سالگی بتواند نماز بخواند و در 9 سالگی با وضو نـماز بـخواند که:
" إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي خَمْسِ سِنِينَ، فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِين".
پاورقیها:
(1)-سورهء حجرات،آیهء 15
(2)-سـوره فـاطر،آیهء 15
(3 و 4)-سورهء تحریم،آیهء 6