■ تأثیر شعایر دینی بر بهداشت روانی جوانان
چکیده:
با پیشرفت فناوری و صنعتی شدن جامعهء انسانی و تغییرات تمدن بر میزان اظطراب و دیگر اختلالات روانی و جسمی افزوده شده است.همگام با پیشرفتهای جهان معاصر در تشخیص و درمان اختلالات جسمی و روانی، ابزارها و فنون مختلفی گسترش یافتهاند که در کاهش مشکلات مختلف مؤثر بودهاند.در کنار همهء این ابزارها و فنون تشخیصی و درمانی،از دیرباز،شعایر مذهبی و دینی،از جمله دعا،نیایش و نماز،جایگاه خود را در آرامش و اطمینان قلبی و بهداشت روانی حفظ نموده است. از دیدگاه اسلام،معیار سلامت روانی تحت عنوان رشد بکار رفته است.اصطلاح رشد به معنای قائم به خود بودن،هدایت،نجات،صلاح و کمال آمده است. راههای تأمین بهداشت روانی از دیدگاه اسلام،عبادت،توکل به خداوند،زیارت، روزه گرفتن و...هستند که میتوانند با ایجاد امید و تشویق افراد به نگرش مثبت به موقعیتهای فشارزای روانی،باعث آرامش درونی افراد شوند.تأثیر اینگونه شعایر دینی بر جسم و روان،از دیدگاه فیزیولوژی ثابت شده است و هم پیامدهای روانشناختی و اجتماعی آنها در جوامع مختلف کاملا روشن است.
مقدمه
جدا از اینکه در کنار آمدن با مشکلات تا چه اندازه توانا باشیم،باز هم در زندگی مواقعی پیـش مـیآید که ناچار احساس فشار روانی میکنیم.انگیزههای ما همواره به آسانی ارضا نمیشوند؛باید موانعی را از سر راه برداشت؛دست به انتخاب زد و در برابر دیریابیها شکیبایی نشان داد.بر اثر برخورد آدمیان با موانعی که راه کامیابیهای آنـان را مـیبندد،در هر یک از آنان،شیوههای پاسخدهی ویژهای رشد میکند.شیوهء پاسخدهی هر فرد به موقعیتهای ناکام کننده،تا حدود زیادی نشان میدهد که سازگاری وی با زندگی کار آمد است یا خیر.1
پیشرفت زیاد علم پزشکی،همواره با تـجهیزات پیـچیده،به کـمک پزشکان آمده است؛به عبارتی،آخرین روشهای تـشخیص جـراحی و طـبی از یک سو،و شیوههای دقیق رواندرمانی مبتنی بر تازهترین یافتههای روانشناختی از سوی دیگر،برای درمان و کاهش جسمانی و روانی انسان بکار گرفته میشوند، با این حـال،انسان دردمـند،در چـنگال بسیاری از بیماریها اسیر مانده و این پیشرفتها،راهگشای بسیاری از مشکلات نـشده است.2
در دنـیای امروز،پرفروشترین داروها،آنهاییاند که برای بیماریهای اعصاب و روان،فشار خون،بیماریهای قلب و عروق،و زخم معده استفاده میشوند.
همچنین،شایعترین علت معلولیتهای انسان،بیماریهای روانی،آرتریت روماتوئید و دیابت و شـایعترین عـلتهای مـرگ و میر انسانها،بیماریهای قلبی و سرطاناند.در شناخت تمام بیماریهای یاد شده،فشار روانـی3نقش برجستهای دارد.بنا بر گفتهء تعدادی از دانشمندان،تمام بیماریهای موجود در انسان،از جهاتی با فشار روانی ارتباط دارند.این بیماریها تنها شامل بـیماریهای روانی یـا بـیماریهای روان-تنی4نمیشوند،بلکه دربرگیرندهء تمام بیماریهای جسمانی مانند سرطان و سل نیز هستند.برای مقابله بـا فـشار روانی،دارو درمانی
چندان مؤثر نیست.بررسیهای بین فرهنگی که مردمشناسان،روانشناسان و روانپزشکان انجام دادهاند،نشان میدهند که نرمش و تمرینهای خودآرامی5 همراه بـا تـمرکز فـکری،فشار روانی را کاهش داده،برای بیماریهای روان-تنی مؤثرند.6
این روشهای خودآرامی،در فرهنگهای مختلف،نامهای گوناگونی دارند؛ برای نمونه در آمـریکا بـه T.M،در آلمـان A.T،در ژاپن Zen،در چین به یوگا و در هند و پاکستان به سیدا معروفاند.7
علاوه بر این فنون،ایمان و اعتقادات مذهبی که هـدیهء ادیـان الهـی برای یاری انسان در کاهش دردهای جسمی و روانیاند،همواره به عنوان روشی مناسب معرفی شدهاند.آنچه در آرامسازی دینی مـوجود اسـت،بسیار ژرفتر و عمیقتر از دیگر شیوههای آرامسازی است.دین که مربوط به ژرفاست،شدیدا آرامساز است.البته شکل عـادی آنـ،این اسـت که نخستین مفهوم متبلور در واژه آرام، لطافت آن است و این،نوعی ملایمت و نرمی است که با لطافت و نـرمی روح و روان آشناست.8
انسان بـا داشتن این ویژگی،آرام و مطمئن است و ایمان دارد.ایمان،یعنی توکل و اعتماد کامل به خداوند کارساز و ایـن،مقامی اسـت از کـمال و معرفت انسانی؛زیرا انسان هر اندازه خدا را بشناسد و از قدرت،رحمت و حکمت او بیشتر آگاه شود،وابستگی او به ذات بیهمتا بیشتر مـیشود.کسی کـه به درجاتی از توکل میرسد هرگز نومید و زبون نشده،و مقاوم میشود.همین ایمان و تـوکل،چنان قـدرت روانـیای به انسان میدهد که میتواند بر سختترین مشکلات پیروز شود.9
از آنجا که شناخت و اعتقاد انسان به مـذهب و ایـمان بـه اصول الهی،در سیر بیماری،کاهش درد و رنج،و افزایش تحمل عوارض بیماری نقش تعیین کنندهای دارد،در پژوهشهای زیـادی بـر تأثیر این بینش و شناخت در پیشگیری از مشکلاتی چون خودکشی،پرهیز از اعتیاد به مواد مخدر،بزهکاری،طلاق و افسردگی تأیید شده است.
سیاستگذاران و تـدوینکنندگان راهـبرد بهداشت جامعهنگر در سازمان بهداشت جهانی10 Who،در سالهای اخیر مسایل مذهبی و اعتقادات دینی،به ویژه اعتقادات اسـلامی را مـورد توجه قرار داده و این سازمان،بخشی از انتشارات خود را از سال 1992مـیلادی بـه آمـوزش بهداشت از راه مذهب،به عنوان راه کار زندگی سالم اخـتصاص داده اسـت و کتابها و جزوههای زیادی را با عنوانهایی چون بهداشت از دیدگاه اسلام(1997)،ارتقای سطح بهداشت از دیدگاه اسلامی و نـیز نـقش مذهب و اخلاق در پیشگیری و کنترل بـیماری ایـدز(1992)منتشر کرده است.11
با توجه بـه مـسائل مـطرح شده،میتوان گفت نیاز به دین،منحصر بـه دوره یـا دین خاصی نیست،بلکه بشر در تمام دورهها این نیاز را به سادگی حس میکرده است؛امادر ایـن دورهـ،توجه به ضرورت دین و ایمان،بیش از هر دورهـء دیگری احساس میشود.تنها دین اسـت کـه میتواند انسان را نگه داشته،و او را از انـحطاط نـجات دهد.امروز نشانههای بیپناهی،احساس بیکسی و پوچی ناشی از ایدئولوژی اصالت فرد،در بیشتر نابهنجاریهاو اختلالات روانـی بـه چشم میخورد.بزرگان ادب،فرهنگ و سیاست در جهان مـعاصر اشـعاری در ایـن زمینه داشته اند؛برای نـمونه،مهاتما گـاندی12گفته است:«اگر دعا و نماز نـبود،از مـدتها قبل دیوانه و مجنون شده بودم».
الکسیس کارل13میگوید:«دعا و نماز قویترین نیرویی است که همچون قوهء جاذبه،وجود حقیقی و ارجی دارد.از راه دعـا بـشر میکوشد نیروی محدود خود را با مـتوسل شـدن به مـنبع نـامحدود تـمام نیروها،افزایش دهد».
امام محمد غزالی مـیگوید:«از طریق ذکر،همهء مخاوف و ترس و بیماری از میان برمیخیزد و همهء ناراحتیها از آدمی سترده میشود».
بهداشت روانی14از دیدگاه روانشناسی و روانپزشکی
بهداشت روانـی زمـینهای تخصصی در محدودهء روانپزشکی و روانشناسی است و هـدف آنـ،ایجاد سـلامت روان بـه وسـیله پیشگیری از ابتلا بـه بـیماریهای روانی، کنترل عوامل مؤثر در بروز بیماریهای روانی،تشخیص زودرس بیماریهای روانی،پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای بـرقراری روابـط صـحیح انسانی است.پس،بهداشت روانی عملی است برای بهزیستی،رفاه اجـتماعی و سـازش مـنطقی بـا پیـشامدهای زندگی.15
بهداشت روانـی یا روانپزشکی پیشگیر،16به کلیه روشها و تدابیری گفته میشود که برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای روانی بکار میرود.
اصول اساسی بهداشت روانی عبارتند از:
1.احترام فرد به شخصیت خود و دیگران؛
2.شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر؛
3.دانستن ایـن حقیقت که رفتار انسان،معلول عواملی است؛
4.آشنایی به اینکه رفتار هر فرد،تابع تمامیت وجود او است؛
5.شناسایی نیازها و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان میشوند.
وظیفه و هدف اصلی بهداشت روانی تأمین سلامت فکر و روان افراد جامعه است.برای رسیدن بـه ایـن هدف،به نیروی انسانی فعال و کاردان،همکاری سازمانهای دولتی،برنامهریزی،بودجه برای ایجاد و گسترش سازمانهای روانپزشکی و بالاخره،آموزش بهداشت همگانی در سطح جامعه نیاز داریم.17
بهداشت روانی از دیدگاه اسلام
حفظ سلامت روانی و جسمانی،یکی از مهمترین وظایف زندگی به شمار میآید.
در حدیث نبوی،تندرستی و امـنیت،دو نـعمتی شمرده شدهاند که انسان تا هنگامی که آنها را از دست ندهد،به ارزش آنها پی نخواهد برد.دین انسانساز اسلام، تأکید بسیار بر ساختن انسانهایی دارد که از سلامت روانی برخوردارند تـا بـتوانند اهداف خویش را پیگیری کنند.از این رو،اسـلام بـرای حفظ سلامت روانی و جسمانی،برنامههایی را تدارک دیده است تا از راه آن بتواند انسانهای مؤمن متکاملی را تربیت کند.تأکید عمدهء این دین در حفظ سلامت روانی و جسمانی انسان،بر محور پیشگیری اسـتوار اسـت.اسلام میکوشد تا سلامتی انـسانها را پیـش از نیاز به درمان تأمین کند؛یعنی تلاش اسلام بر محور حفظ بهداشت روانی و جسمانی است و به طور خلاصه،از دیدگاه اسلامی،پیشگیری مهمتر و بهتر از درمان است.
همان گونه که گام مهم در سلامت جسمانی،حفظ بهداشت فـردی و عـمومی است،مهمترین گام در سالمسازی روانی نیز حفظ بهداشت روانی است.انسان با رعایت نکات خاصی میتواند سلامت روانی خود را تأمین و پیش از آنکه نیازمند درمان باشد،از وقوع آن پیشگیری کند.18
شارع مقدس اسلام برای حفظ بهداشت روانی،اصول و قواعدی را قـرار دادهـ است تا بـا به کارگیری و رعایت آنهاقواعد بتوان سلامت عمومی را تأمین کرد.این اصول با تأکید بر بهسازی محیط زیست انسان خـانواده و جامعه،سرانجام، وظایفی را برای فرد تعیین میکند که این وظایف،باعث حفظ سلامت روانـی وی میشود.19
معیار سـلامت روانـی در مکتب اسلام
معیار سلامت روانی در مکتب اسلام،تحت عنوان رشد بکار رفته است.اصطلاح رشد به معنای قائم به خود بودن،هدایت،نجات،صلاح و کمال آمـده است.
چنانچه دیـده میشود،دستیابی به پایینترین حد رشد،مجوزی برای انجام کارهای مستقل،انجام معاملات و دخالت در دارایی دانسته شـده اسـت و در ایـن مورد معنای قائم به خود بودن و توانایی داشتن زندگی مستقل،بیشتر مورد توجه است.20
دست یابی به بیشترین حد رشـد که مترادف با تکامل بکار میرود،در حقیقت، فلسفهء زندگی از دیدگاه اسلام است.یقینا هیچ فـرد عاقلی نمیتواند ادعا کـند کـه به بالاترین حد رشد دست یافته و امکان دستیابی به مراحل پیشرفتهتر برای او وجود ندارد.حرکت در مسیر رشد،نشانهء سلامت فکر است.
طرح رشد به عنوان فلسفهء زندگی از دیدگاه اسلام را میتوان از آیه زیر استنباط کرد:
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛(بقره:186)
«چون بندگانم دربارهء من از تو بپرسند، بگو من به آنها نزدیکم،دعوت خوانندهای که مرا بخواند اجابت میکنم؛پس آنها نیز باید دعوت مرا اجابت کنند و به مـن ایـمان آورند تا رشد یابند».
چنانچه دیده میشود،نتیجهء ایمان به خدا و اجابت دعوت او،رشد و تکامل است و در حقیقت،هدف از دعوت پیامبران الهی و پذیرش آن توسط مردم، دستیابی به تکامل روانی است.در حقیقت،وقتی جهانبینی و فلسفهء زندگی،از دیدگاه مکتب اسـلام در حـرکت تکاملی خلاصه شود،انسانی که در این راه حرکت میکند،از معیار آرمانی سلامت فکر برخوردار و به همان اندازهای که از این مسیر فاصله داشته باشد از سلامت روانی دور خواهد بود.
راههای تأمین بهداشت روانی از دیدگاه اسلام
رفتارها و آیـینهای مـذهبی را میتوان در پیروی انسان از ارزشها و هنجارهای دینی،مورد توجه قرار داد.هنگامی که از رفتارهای مذهبی سخن میگوییم، منظورمان مجموعهء باورها،عاداتها،عملکردها و واکنشهایی است که نسبتا پایدار بوده،قابل مشاهده،ارزیابی،اندازهگیری و پیشبینی باشد.رفتارها و آیینهای مذهبی،ارزش مثبتی در پرداختن به نکات مـعنادار زنـدگی دارنـد، رفتارهایی همچون:عبادت،توکل به خداوند،زیارت و روزه گرفتن مـیتوانند بـا ایجاد امـید در افراد و تشویق آنها به نگرش مثبت به موقعیتهای فشارزای روانی، باعث آرامش درونی آنها شوند.21
روانشناسانی همچون راش،22جیمز،23یونگ،24و فرام25اهمیت رفتارها و باورهای مذهبی را یادآور شـدهاند و بـه نـقش مذهب در سلامت روان و جسم اشاره کردهاند.
مطالعهء رفتارهای مذهبی،در شاخهای از روانشناسی بـاعنوان روانـشناسی دینی انجام میشود.روانشناسی دینی شاخهای از روانشناسی است که رسالت آن،بررسی نقش مذهب در هستی و بهداشت روان انسان است.پیچیدگی عصر حاضر،باعث شده است انسان هـمیشه در بـرابر نـاملایمات،از خود سازگاری نشان دهد و اضطراب،یکی از شایعترین اختلالاتی است که در برابر نـاسازگاریها بروز میکند.یکی از شیوههای کارآمد برای افزایش استعداد و ظرفیت انسان برای برخورد با ناملایمات،عنصر دین است.در این راه،همواره ایمان و اعتقاد مذهبی اهـمیت داشـته و درمـان مبتنی بر ایمان به خداوند به عنوان نیروی برتر از طبیعت،پیشینهای دیـرینه در بـین پیروان مذاهب گوناگون داشته است که از آن، میتوان به مقابلهء مذهبی یاد کرد.بسیاری از فرهنگها افزون بر درمـانهای پزشکی کـلاسیک،روشهای سـازمان یافتهای برای مقابله با بیماریهای بدنی و روانی انسان دارند.مقابله،روشی است که فـکر کـردن و رفـتار کردن به آن به مردم کمک میکند تا اثرات فشار روانی زیانآوررا خنثی کرده،از هیجانهای نـاشی ازآن بـکاهند.از نـظر کوانینگ26(1997)مقابله عبارت است از تلاشهای فکری و رفتاری مستمری که برای برآوردن نیازهای خاص بیرونی و درونـی فـرد به کار میرود و دربرگیرندهء رویکردهای متفاوتی از جمله مقابلهء مذهبی میشود.مقابلهء مذهبی نیز عبارت است از انـعطاف فـرد عـمل کننده به مذهب و عقاید وی برای کمک به کنار آمدن و مقابله با فشار روانی و بحرانهای زندگی.27
از نـظر روان شناسان،یکی از ویژگیهای اساسی در افراد سالم و بهنجار، آرامش روانی و احساس رضایت از زندگی است.بررسی حالات و روحیات فـرد با ایـمان نـیز حاکی از آرامش خاطر و صفای درونیشان است و درون فرد مؤمن، روشن از نور حقیقت و سرشار از لذتهای معنوی است.28
بنابراین،یکی از آثار ایـمان،آرامش خـاطر است.اگر دقت کنیم درمییابیم که انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از تصور رسـیدن بـه سـعادت،غرق در شادی میشود.و از فکر آیندهء شوم و همراه با محرومیت،لرزه بر اندامش میافتد و سخت دچار اضطراب مـیشود.ایمان مـذهبی بـه حکم اینکه انسان یک طرف معامله است،در خصوص رفتار که طرف دیگر مـعامله اسـت،اطمینان میبخشد؛ دلهره و نگرانی از رفتار جهان در برابر انسان را زایل میسازد و به جای آن،به او آرامش خاطر میدهد.29
دعا،ذکر و عبادت
یکی دیگر از عوامل کـسب آرامـش و رضایت خاطر،نظام تعلیم و تربیت اسلامی است.در این نظام،یکی از روشهای تربیتی عبادت و ذکر اسـت.ادیان الهـی تلاش بسیاری برای ایجاد ارتباط سازنده و مستمر بـین انـسان و آفـریدگار او از راه عبادت و ذکر،انجام میدهند.اسلام و بویژه مکتب تشیع،زمینهء بـسیار گـستردهای را از راه قرآن و ادعیه فراهم کردهاند تا ارتباط پویای بین انسان و خدا برقرار باشد.وقتی انسان بتواند در تـمامی حـالات و لحظات با آفریدگار دانا،سخن بگوید و از او بـرای غـلبه بر مـشکلات یـاری بـخواهد،بدون شک،از تنهایی بیرون خواهد آمد.نکتهء مهم در ایـن مـیان،بینشی است که اسلام به انسان میبخشد و آن،ارتباط مستمر با کسی است کـه از هـمهء شنوایان شنواتر،از همهء بینندهها بینندهتر و از همهء دانـایان داناتر است؛به انسان از رگ گـردن او نـزدیکتر و بین قلب انسان و خود او واسطه اسـت و اگـر خوانده شود،اجابت خواهد کرد.ذکر خداوند یاد او،یکی از عبادتهای بزرگ است که حدی برای آن قـایل نشدهاند؛یعنی در اسـلام،تمامی عبادات حدی دارند،غیر از ذکر کـه حـدی بـرای آن قرار ندادهاند و در هـر زمـان و مکانی،میتوان با ذکر خـداوند پر شد.30
بنا بـه گفتهء انتونی گیدنز31(1998)ادیان شعایری دارند و این شعایر،بسیار گوناگوناند.اعمال شعایری،ممکن است شامل دعا،سرود،آواز،خوردن انواع معینی از غذاها یـا خـودداری از خوردن بعضی از غذاها،روزه گرفتن در روزهای معین و مـانند آن باشد.
در بـین شعایر دیـنی و مـذهبی،دعا از جـایگاه ویژهای برخوردار است.دعا در لغـت به معنای صدا زد،یاری طلبیدن،گفت و گو با حق تعالی در طلب حاجت و درخواست حل مشکلات از درگـاه اوسـت.دعا از یک نظر،عمل مستقل،عبادتی، ذاتا مطلوب و از گرانبهاترین پرسـتشهاست کـه از آن بـه«مخ العـبادة»(مغز پرستش)تعبیر مـیشود و از نظر دیگر،وسیلهء بـرآورده سـاختن خواستهها،سبب رسیدن به هدفها و دارای آثار،فواید و اثرات فراوانی است.32
مدیتیشن مانترا33
مدیتیشن،مهارت ذهنی سادهای است که بر فرایندهای روانشناختی و فیزیوپاتولوژی بدن تـأثیر مـیگذارد و اثـر بسیار عمیق بر ساختمان بدن انسان دارد.
مدیتیشن مـانترا،تمرین کـلمه،عبارت یـا جـملهای اسـت کـه به صورت ذکر،بارها و بارها خوانده میشود.در این روش،یک کار انجام میشود و تمرکز بر روی یک مسئله در زمانی مشخص است.در این تمرین،ذکر به هر صورت که باشد فرقی نمیکند،اما مدت یـکسان است؛مثلا در مانترای صوفی گفته میشود:مارکریشنا؛ در مانترای مسیحی گفته میشود:خدای من کمکم کن؛در مانترای صوفی گفته میشود:اللّه،هو؛و در مانترای اسلامی گفته میشود اللّه اکبر،لا اله الا اللّه.34
روش انجام این نوع مراقبه به صورت زیر است:
«یک جای آرام پیدا کـنید و بـه حالت راحت قرار بگیرید.عبارت انتخاب شده را با صدای مختصر بلند به مدت 20 تا 30 دقیقه تکرار کنید.در انجام این تمرین، فقط سعی کنید ذکر را بخوانید« أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»یاد خدا دلها را آرام مـیکند)و ضـمن خواندن ذکر،کار دیگری در ذهن انجام ندهید».35
تحکیم مبانی خانواده و بالا بردن فرهنگ آن
راه دیگر تأمین سلامت روانی برای انسانها،تأمین محیطی گرم و عاطفی برای برآورده کرده نیازهای گـوناگون روانـی و جسمانی است.خانواده هستهای،از دیدگاه اسلام مـناسبترین مـجموعهای است که میتواند چنین محیطی را فراهم آورد.از دیدگاه اسلام،خانواده گرامیترین نهادی است که خداوند بر آن صحه گذاشته است.پیامبر اکرم صلی علیه و آله فرمود:
« مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ.»؛در اسـلام هـیچ بنایی ساخته نشده است که نزد خداوند،مطلوبتر و گرامیتر از ازدواج باشد.
بهسازی محیط
یکی دیگر از راههای تأمین سلامت روانی،بهسازی محیط اجتماعی برای رسیدن به چنین هدفی است.اگر اجتماع محل عرضه انواع محرکهای نفسانی باشد و روابط اجتماعی بر این اسـاس اسـتوار شود،مدارهای سازمان روانی انسانها، بیشتر برای برآورده کردن خواستههای نفس به کار میافتد و سرانجام،جامعه مجموعهای میشود از تحریکها و برآوردهسازی خواهشهای نفسانی که به دلیل امکانناپذیر بودن برآوردهسازی نیازهایی که جامعه به وجود آورده است،بسیاری از فـرایندهای روانـی،مختل شده و سـرانجام،ناهنجاری و بیماری افزایش مییابد.
بدون شک،تحریکات نفسانی بسیار سادهتر از برآورده کردن نیازی است که در پی آن بوجود میآید.36
توجه به سایر ابعاد اجـتماعی نیز از لحاظ سالمسازی محیط اجتماعی،اهمیت بسزایی دارد.تصحیح روابط متقابل اجتماعی،اصلاح ذات بین،رعایت حـقوق فردی و اجـتماعی انـسانها،احترام متقابل،پسندیدن برای دیگران آنچه را که برای خود میپسندیم،و بسیاری از حقایق دیگر،از ضرورتهای ایجاد زمینه برای حفظ سلامت روانی است.
تخلیهء جـامعه از خـواهشهای نفسانی و غنیسازی آن به آداب اخلاقی و اجتماعی،نمیتواند محرکهای مزاحم و بیماریزا به پایینترین حد ممکن برساند.در روانـشناسی،بدون تـوجه بـه این نکات نمیتوان دربارهء سلامت روانی سخن گفت.
پیامدهای رفتار مذهبی
کرونوبیولوژی37یا زیستشناسی زمان،دانشی است که به پدیدههای زیستی و تـغییرات آنها متناسب با زمان(شب،روز،ماه و سال)میپردازد.این دانش در رابطه با تغییرات زیستی و ارتباط آن با زمـان است.در خصوص شعایر،یکی از مـتغیرها ایـن است که این شعایر باید در زمان خاصی انجام گیرند؛برای نمونه، نماز دارای اوقات مشخصی است.امروزه مشخص شده است که بسیاری از هورمونها،دورهای و متناوب است؛یعنی برای مثال،در طول یک شبانه روز،به صورت یکنواخت ترشح نمیشوند؛بلکه بـعضی از هورمونها بیشتر در ساعات اولیهء شب و در نیمه شب،و برخی نیز در فاصلهء بین طلوع فجر و طلوع خورشید صبحگاهی ترشح میشوند.38
با پیشرفت علم مشخص شده است که استراحت و خواب در ساعتهای اولیهء تاریکی پس از وقت نماز عـشا،در مـقایسه با ساعتهای پایانی شب،برای تقویت قوای جسمانی و روحی،و ترمیم و بازسازی در بدن«انابولیسم»39بسیار مؤثر است.در این ساعتها هورمون رشد40در خون،به بالاترین میزان میرسد. سفارش اسلام به خواب اول شب و بیداری ساعات پایانی شب و تأکید بر بـیدار ماندن بـه هنگام بین الطلوعین-فاصلهء بین طلوع سپیدهء صبح و طلوع خورشید که زمان عبادت و هم زمان مقارن با افزایش هورمونهای استرسزا کورتیزول،41 آدرنالین42و گلوکوکورتیکوئیدها43است یک توصیه و راهبرد بسیار مفید برای سلامت جسمی-روانی است.44
شواهد و مشاهدات عـلمی نـشان داده است که انسان در تمام ساعات شبانه روز انسان دارای ساعتهای زیستی یا نظم طبیعی است.در صورتی که روال زندگی و برنامهء کاری،باهم هماهنگ باشند،حفاظت،سلامتی و طول زندگی انسان افزایش مییابد.ساعات نماز نیز براساس هـمین نـظم زیـستی است.«خداوند را پیش از طلوع خورشید و غـروب آنـ،و سـاعاتی از شب تاریک و روز روشن،ستایش کن و تسبیح بگو».(طه:031)
صبح با صدای اللّه اکبر بیدار شدن و روز را با نماز فجر آغاز کردن،به انسان احساس سرزندگی،نشاط و آمادگی برای فعالیت مـیدهد.زودبیداری صـبحگاهی و احـساس غمگینی در غروب،که در بیماری افسردگی شایع است،با برپایی نماز فجر و مـغرب،به شـخص افسرده در این زمانها،اطمینان قلب و احساس بهبودی میبخشد.
گروهی از روانپزشکان دانشکدهء علوم پزشکی علامه اقبال لاهوری در پاکستان،در سال 1985 به این نتیجه رسیدهاند کـه درمـان افـسردگی با نماز و تهجد،نافله و ذکر آیات قرآنی،در گروه مطالعه تا 78%درصـد مؤثر بوده است؛ در مقابل،در گروه شاهد که شب بیدار بودند،پانزده درصد بهبودی نشان دادهاند.
تحقیق دکتر محمد اظهر از مالزی نـیز نـتایج مـشابهی را نشان داده است.همچنین، روانپزشکان در این امر همگی معتقدند که مرگومیر کسانی که تـعداد نـزدیکان آنان محدود بوده،تا سه برابر بیش از کسانی است که با دوستان خود در تماس مستمر و همیشگی بودهاند.
طبق بررسیهای حسین اکـبر(1377)،نماز جـماعت و رفـتن به مسجد،امکان تماس مستمر با افراد هم عقیده و روابط اجتماعی را فراهم میکند.
خاتونی(1376)دریافته است کـه شـنیدن آوای قـرآن باعث کاهش اضطراب بیماران قلبی میشود. همچنین، رمضانی(1380)در بررسی وضعیت روانی و مذهبی افراد مبتلا به ویروس ایدز دریـافت کـه در طـول مدت مطالعهء باورهای دینی و اعتقادی افراد،هم گام با آن،سیر بیماری دست خوش تغییر شده اسـت؛بنابراین،نتیجه میگیرد کـه با استفاده از درمانهای روانشناختی همراه با شیوههای مبتنی بر اعتقادات و باورهای مذهبی،دردهای روحی و روانـی بـهطور مـؤثرتری در افراد، در آنها تقویت میشود.45
در مطالعهء موسوی و همکاران(1380)دربارهء حضور در اجتماعات مذهبی،و ارتباط آن با بیماری حاد قلبی،مشخص شـد کـه در مجموع،حضور نیافتن در مراسم و گردهماییهای مذهبی مورد مطالعه،بیش از 32%درصد از بیماران حاد قلبی در شش ماه پیش از ابـتلا را تـشکیل مـیدادند.در حالی که این رقم در گروه کنترل کمتر از سیزده درصد بود.جیمز و مانویل جی46(1993)نشان دادهاند که تمرینهای مذهبی و نـیایش،موجب درونـی شدن ایمان مذهبی و ارتقای وضعیت روانی بازماندگان از جنگ ویتنام شده است.47
در دوران نوجوانی،یکی از اثرات بـسیار روشـن مـسائل فرهنگی بر رفتار جنسی نوجوانان،مداخلات مذهبی است.نوجوانانی که در مراسم مختلف مذهبی حضور جدی دارند،ارزشهای مذهبی را جزء مـهمی از زنـدگی خـود در نظر میگیرند و کمتر به فعالیتهای جنسی زود هنگام میپردازند.این یافتهها، در خصوص نوجوانان مذاهب مـختلف کـاتولیک،پروتستان و یهود،کاربرد یکسانی دارد.
در پژوهش هالپرن48و همکاران(1994)،ترشح هورمون تستوسترون و رابطهء آن با دینداری،بر روی صد پسر نوجوان بررسی شد.هدف آنها کـنترل فـعالیت جنسی بود.این افراد دریافتند که پرداختن به امور مذهبی و فعالیتهای دینی،در ترشح هورمون جـنسی تـستوسترون نقش بسزایی دارد.زمانی که نوجوان به امـور دینی سـرگرم مـیشود،یا به مقدمات و اصول دینی توجه میکند،نگرش جـنسی او مـنفی شده و رفتار جنسیاش کاهش مییابد؛زیرا هنگام پرداختن به امور دینی، هورمون تستوسترون کمتر تـرشح مـیشود و چون که این هورمون کـم تـرشح میشود،فعالیت جنسی نـیز کـاهش مییابد.
اثرات مـداخلات مذهبی در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانـی پس از بـهبودی مشکلات روانشناختی مورد بررسی شده است.همچنین،ارتباط بین مذهبی بودن و اضطراب و ناراحتیهای روانی،در مـطالعات هـمهگیرشناسی مورد بررسی قرار گرفته است.برای نمونه،نتایج دو بـررسی نشان داد،اضطراب و ناراحتیهای روانی افـرادی کـه به اعتقادات مذهبی پایبند بـودند،بسیار کـمتر از کسانی بود که به این اعتقادات پایبند نبودند.49
در مطالعات مختلف،از جمله پژوهش جلیلوند(1378)دربارهء بـررسی تـأثیر نماز بر اضطراب دانشآموزان دبیرستانی شـهر تـهران،مشاهده شـد که آن دسته از دانـشآموزانی کـه نماز میخوانند و مقید بـه تـکالیف مذهبیاند از اضطراب کمتری رنج میبرند.50
در پژوهش خلخالی(1380)باعنوان مقایسهء نیم رخ رو این افراد با گرایش مذهبی بالا و پایین در شـهرستان تـنکابن،مشخص شد که دانشجویانی که اعتقادات مذهبی بـیشتری داشـتند کمتر بـه اخـتلالات روانـی در آیتمهای مربوط به آزمون MMOI 51مـبتلا بودهاند.
چگونگی اثرات مذهب و شعایر دینی و مذهبی بر روان و جسم
پرسش این است که شعایر دینی و مذهبی به چه عـلت و بـا چه راهکارهایی میتوانند بر روان و جسم انسان تـأثیرهای مـثبتی داشـته باشند؟
عوامل فـرهنگی و اجـتماعی،از طریق مکانیسم کـورتیکو و جـتایتو52(قشری- نباتی)باعث تغییر فیزیولوژیکی میشوند.بدین معنا که محرکهای محیطی، خواندن نماز،ذکر و...از راه مراکز قشری مغز و ارتباط متقابل آنها با مـراکز غـدد تالاموس53و هـیپوتالاموس54مفهوم و رنگ عاطفی پیدا میکنند.55
از سوی دیگر،این مراکز بـا غـدهء هـیپوفیز56در ارتـباطاند و هـیپوفیز فـعالیت غدههای دیگر،از جمله غدد تیرویید و فوق کلیوی را تنظیم میکند.بدین صورت، یک امر محیطی و اجتماعی از طریق مکانیسم کورتیکوو جنایتو،در یک پدیدهء فیزیولوژیک اثر میگذارد.این بدان معناست که تحریک هیپوفیز توسط هیپوتالاموس و آنـ هم با تأثیر گذاشتن بر از قشر مغز و ترشح هورمونهایاسترسزا باعث میشود که فرد در برابر فشارهای روانی مقاومت نشان دهد.
همین فرآیند با تأثیر گذاشتن بر غدهء تیرویید و غدد دیگر،باعث افزایش سوخت و ساز بدن،و افـزایش انـرژی جسمی و روانی میگردد.57
حتی در بررسیهای انجام شده،مشخص شده است که دعا،نیایش و دیگر شعایر دینی و انواع مدیتیشنها،با استفاده از راه کار کورتیکو و جنایتو بر روی سلولهای دفاعی بدن،همچون پاتنها اثر گذاشته و مقاومت بدن را در برابر بیماریهای جسمی مـزمن،مانند سـرطان،و بیماری روانی مزمن،همچون اسکیزوفرنی افزایش میدهد.
برگین58(1991)معتقد است که اندیشهء مذهبی،به دلایل زیر،تأثیرات مثبت و پیامدهای مناسب بر وضعیت روانشناختی افراد دارد:
1.مذهب معنایی برای زندگی فراهم میسازد(چیزی کـه بـتوان برای آن زیست و برای آن مرد)؛
2.امید و خوشبینی را فـراهم میآورد؛
3.به افـراد مذهبی،احساس کنترل توسط خداوند را میدهد که احساس عدم کنترل شخص را جبران میکند؛
4.راه و روش زندگی بهتر را برای فرد فراهم میآورد؛
5.هنجارهای مثبت اجتماعی ایجاد میکند که خود،حمایتهای اجتماعی را برمیانگیزند.
از سوی دیـگر،راه کـارهای موجود در شعایر دینی و مـذهبی،همچون آرامـسازی و تخلیهء هیجانی،از راهکارهایی هستند که باعث آرامش دردهای جسمی و روانی میشوند.
1.آرامسازی:همانگونه که ذکر شد،آرامسازی دینی اساسا شیوهای مطلوب برای کاهش دردهای بشری است.یکی از مصادیق ایجاد کنندهء آرامش در فرهنگ اسلامی،نماز است.در احادیث و روایات فراوانی،مسئله دسـتیابی بـه آرامش به وسیلهء نماز،در سیرهء ائمه و معصومین علیهم السلام آورده شده است؛برای مثال، داستان بیرون کشیدن تیر از پای امام علی علیه السلام هنگام نماز یا زمانیکه پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله هنگام نماز به بـلال مـیفرمودند:ای بلال،ما را بـه آرامش برسان،مواردی از مسئله آرامسازی هستند.
همچنین،در احوال بزرگانی چون شیخ الرئیس ابو علی سینا آمده است که هر گاه در حل مـسئلهای فرو میماند،دو رکعت نماز به جای میآورد.نماز از جمله عباداتی است که در ایـجاد حـالتی از آرامـسازی کامل،آرامش روان و آسودگی عقل در انسان نقش اساسی دارد.
حالت آرامسازی،آرامش روان و آسودگی ناشی از نماز،از نظر روانشناسان، دارای اهمیت است؛افزون بر این،مؤمن پس از نـماز،به دعـا و نیایش به درگاه باری تعالی(تعقیبات نماز)میپردازد که این،خود به تداوم آرامش روانی برای مدتی پس از نـماز کـمک میکند.59
2.تخلیهء هـیجانی:یکی از جنبههای ارزنده و مهم نهادهای مذهبی،وابستگی و دل بستگی روحانی شدیدی است که یک مذهب به پایههای اصـول اعتقادی آن داردبه گونهای که خالصانه و آگاهانه به آن عشق ورزیده،دستورهای آن را تعبدا اجرا میکند.یکی از مصادیق ایـن عشق و اعتقاد را میتوان در زیـارتگاهها و قـبور ائمه علیهم السلام و امامزادهها،همچون مشهد مقدس دید.در این مکان مقدس، همه ساله زائران بسیار زیادی اعم از پیر و جوان سر از پا نشناخته و نیازمند و معتقد،خالص،سرشمار از هیجانها و احساسات مذهبی،گرد حرم مطهر تجمع میکنند و بجز دعاهایی که به صورت گـروهی یا فردی خوانده میشوند،بیشتر زائران،محکم به ضریح چسبیده،آن را میبوسند و در آغوش میکشند و امام را با تمام آرزوها و غصههای خود مورد خطاب قرار میدهند و به یاری میطلبند.
اثرات روانی برقراری چنین ارتباطی با امام علیه السلام مـوضوعی واقـعی است و این تجربه،اغلب با علاقه،وفاداری و خلوص نیت فرد ارتباط دارد.بدیهی است که از نظر مذهب شیعه،غیر از برداشتهای بالا،نکات و اهداف عمیقتری نیز در زیارت عتبات متبرکه نهفته است.60
در فرایند زیارت و در آغوش کشیدن ضریح،راه کار کـورتیکو و جـنایتو بکار میافتد و همان اثرات فیزیولوژیکی دعا و نیایش،یعنی افزایش سلولهای دفاعی بدن و افزایش فعالیت غدد مختلف بدن،ایجاد میشود.
نتیجهگیری
در این بررسی اجمالی تلاش شده است تا با مروری کوتاه،مبانی نظری و تحقیقی موجود،دربارهء تأثیر شـعایر دیـنی(دعا،نیایش،زیارت و...)بر بهداشت روانی بررسی شود.
1.عقیده بر این است که یکی از راههای اساسی و پر اهمیت که بشر میتواند به کمک آن از ابتلا به بیماریهای جسمی،روانی و اجتماعی پیشگیری کند،دعا، نیایش و نماز به بارگاه حق تعالی است.با کـمک گـرفتن از دیـن،و نماز و نیایش، انسان به منبع بـیپایان قـدرت الهـی وابسته شده و احساس اعتماد به نفس کرده، آغاز به فعالیت میکند و هرگز ناامیدی را به خود راه نمیدهد.
2.همهء فعالیتهای بدن تحت تأثیر دو سیستم عـصبی و هـورمونی قـرار دارد.
هر گونه اطلاعات وارد شده به سیستم عصبی،نخست در بخشهای مـختلف مـغز تجزیه و تحلیل قرار میشوند و بر اساس نوع اطلاعات،واکنشهای متفاوتی به آنها داده میشودکه این اثرات،یا از طریق راههای عصبی و یا هورمونهای ترشح شده از غـدد انـجام میگیرند.
3.سیستم قـشری-نباتی که یک سیستم مغزی است که از طریق آن،میتوان تأثیرات مطلوب شـعایر دینی را تبیین کرد.توسل به امامان،دعا،نماز،و زیارت، ابتدا توسط قشر مغز دریافت میشوند و با توجه به نیت و قصد نیرو بخشی و افـزایش تـوانایی،این اطـلاعات در سیستم عصبی تجزیه و تحلیل میگردند و به سیستم ایمنی و غدد دستور صادر مـیشود کـه در برابر فشار روانی یا بیماری مقاومت نشان دهد.سلولهای دفاعی بدن،از سیستمهای مختلف ترشح میشوند و هر یک از آنـها فـعالیت خـود را در اعضای مختلف انجام میدهند.
4.با توجه به بررسیهای انجام شده در مسائل دینی و علمی،میتوان گـفت کـه برای انـجام پژوهشهای دینی و علمی،میتوان پیشفرضهای لازم را از احادیث،روایات و آیات قرآنی برگرفت و براساس آنها،فرضیههای علمی تدوین و سپس به مـرحلهء آزمـایش گـذاشته شوند؛بنابراین،میتوان بر اساس پیشفرضهای دینی،علمی را بنا نهاد؛چرا که در دین،در زمینهء تأثیرات مثبت و مضر بسیاری از یـافتههای نـوین علمی،مطالبی نهفته بود که با پیشرفت علم و فنّاوری،بیشتر آنها تأیید شدهاند.
(1).عبد اللّه شاکری نیا،«آرامش و اطـمینان قـلبی،دستآورد ارزشـمند شعایر دینی و تأثیر آن بر بهداشت روان»علوم تربیتی و روانشناسی،ش 2،ص 14.
(2).جیمز ویلیام،دین و روان،ترجمه قائنی،ص 79.
(3). stress
(4). psychosomatic
(5). self-relaxation
(6).شهنام ابو القاسمی،رابطه بـین اضـطراب و T.M،ص 17.
(7).همان،ص 18.
(8).زهره خسروی،بررسی تأثیر نماز بر اختلالات روانی نوجوانان،ص 48.
(9).همان،ص 49
(10). world Health organization
(11).حمید رضا رمضانی،بررسی وضعیت روانی و مذهبی افـراد دارای HIV ص 24.
(12). Gandi,M.
(13). Carl,A
(14). Mental Health
(15).سعید شـاملو،سعید،بهداشت روانـی،ص 1
(16). preventive psychiatry
(17).سعید شاملو،سعید،بهداشت روانی،ص 127-128
(18).سید علی آل یاسین،«نقش مذهب در حفظ سلامت روان»،پیوند،ش 174،ص 14-12.
(19).همان،ص 14.
(20).ایرج شاکرینیا،دین نیاز دیروز،امروز و فردای انسان،ص 15.
(21).همان.
(22). Roach.Jung
(23). James.
(24). Koaning
(25). fromm.
(26).
(27).جیمز ویلیام،دین و روان،ص 97.
(28).لعیا نـجم عراقی،«مطالعه تجربی دعای معنوی بهعنوان روش الحاقی به رواندرمانی»،روانشناسی و دین،ش 1،ص 19.
(29).باقر غباری،«باورهای مـذهبی و اثـرات آنـها بر بهداشت روان»،اندیشه ورفتار،ش 4،ص 6.
(30).مرتضی مطهری،طهارت روح،ص 93-92.
(31). Antony Gidneze .
(32).منظر حسین اکبر،تأثیر مثبت نماز بر روان و جسم،ص 8-7.
(33). Mantra Meditation
(34).جعفر بلهری،«نیروی شـفا بـخش ایـمان»،روانشناسی،ش 13،ص 17-16.
(35).محمد امین جلیلوند،بررسی رابطه نماز با اضطراب،ص 21-20.
(36).زهره خسروی،بررسی تأثیر نماز بر اختلالات روانـی نـوجوانان،ص 49
(37). Chronobiology .
(38).سید علی احمدی بحری،«نقش ایمان و اعتقاد مذهبی در درمان بیماریها و معرفی 3 مورد»،اندیشه و رفتار،ش 4، ص 10-11
(39). Anabolism .
(40). somatothorop .
(41). Cortisol
(42). Adranalin
(43). Glocroticoeids
(44).سید علی احمدی بحری،«نقش ایـمان و اعـتقاد مذهبی در درمان بیماریها و معرفی 3 مورد»،اندیشه و رفتار،ش 4، ص 10-11.
(45).منظر حسین اکبر،تأثیر مثبت نماز بر روان و جـسم،ص 8.
(46). James and manoelj. .
(47).زهره خـسروی،بررسی تأثیر نماز بر اختلالات روانی نوجوانان،ص 84.
(48). Hallpern
(49).علیرضا خـاتونی،«بررسی تـأثیر آوای قـرآن کریم بر میزان اضطراب بیماران بستری در بـخش مـراقبتهای ویژه قلبی پزشکی ایران،دانشکده پرستاری و مامایی،ص 12.
(50).محمد امین جلیلوند،بررسی رابطه نماز با اضطراب،ص 12-02.
(51). Minnesota Multiphasic personality lnventory inventory(MMOI)
(52). Corticovegetative .
(53). Thalamuds
(54). Hypothalamus
(55).شهنام ابو القـاسمی،رابطه بـین اضطراب و T.M،ص 18.
(56). Hypophysis
(57).شهنام ابو القاسمی،رابطه بین اضـطراب و T.M،ص 19.
(58). Bergin
(59).ایرج شـاکرینیا،دین نیاز دیـروز،امروز و فـردای انـسان،ص 24.
(60).جعفر بلهری،«نیروی شفا بخش ایمان»روانشناسی،ش 13،ص 17.
منابع
-ابوالقاسمی،شهنام،«رابطه بین اضـطراب و T.M »مـقاله ارائه شده در همایش داخلی بهداشت روانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن،1378،ص 12-18.
-احمدی بحری،سید علی،«نقش ایمان و اعـتقاد مـذهبی در درمان بیماریها و معرفی 3 مورد»،اندیشه و رفتار، ش 4،آبـان 1375،ص 23-27.
-احمدی،علی اصغر،روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسـلامی،تهران،مؤسسه انـتشارات امیر کبیر،1386.//////////
-آل یاسین،سید علی،«نقش مذهب در حـفظ سـلامت روان»،ماهنامه پیوند،ش 471،آذر 3731،ص 242 و 482
-بلهری،جعفر،«نیروی شفا بخش ایمان»،روانشناسی،مرکز روانپزشکی رازی،ش 31،اردیبهشت 5631، ص 48-29.
-جلیلوند،محمد امین،«بررسی رابطه نماز بـا اضـطراب«،دانشگاه آزاد اسلامی،ش 8،تیر،8731،ص 64- 94
-جیمز،ویلیام،دین و روان،ترجمهء قائنی.تهران،آموزش انـقلاب اسـلامی 2731.
-حسین اکـبر،منظر،«تأثیر مثبت نماز بـر روانـ و جسم»،مقاله ارائه شده در سومین هـمایش اسـتانی نماز دانشگاه علوم پزشکی گیلان،اردیبهشت 7731.
-خاتونی،علیرضا،بررسی تأثیر آوای قرآن کریم بر میزان اضطراب بیماران بستری در بخش مـراقبتهای ویژه قـلبی پزشکی ایران،تهران،دانشکده پرستاری و مامایی علوم پزشـکی ایران،6731.
-خسروی،زهره،«بررسی تـأثیر نماز بـر اخـتلالات روانـی نوجوانان»،دانشگاه آزاد اسلامی،ش 8،شهریور، 8731،ص 91-62.
-خلخالی،علی،«مقایسه نـیمرخ روانی افراد با گرایش مذهبی بالا و پایین»،مقاله ارائه شده در سلسله همایشهای علمی-کاربردی جوان،دین افسردگی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن،8731.
-رمضانی حـمید رضـا،«بررسی وضعیت روانی و مذهبی افراد دارای HIV »،مقاله ارائه شـده در اولیـن هـمایش بینالمللی نـقش دیـن در بهداشت روان،دانشگاه عـلوم پزشـکی ایران،0831
-شاکری نیا،ایرج،«تأثیر نماز بر بهداشت روانی»مقاله ارائه شده در سومین همایش استانی نماز،دانشگاه علوم پزشکی گیلان،7731،.
شاکری نیا،ایرج،«دینن نیاز دیروز،امروز و فـردای انـسان»،مقاله ارایـه شده در همایش دین و دنیا از منظر امام علی عـلیه السـلام،دانشگاه عـلوم پزشـکی اصفهان،9731.
-شاکری نـیا،عبد اللّهـ،«آرامش و اطمینان قلبی،دست آورد ارزشمند شعایر دینی و تأثیر آن بر بهداشت روان» علوم تربیتی و روانشناسی،ج 3،ش 2،مهر 0831،ص 13-63.
-شاملو،سعید،بهداشت روانی،تهران،رشد،5831.
-غباری،باقر،«باورهای مذهبی و اثرات آنها بر بهداشت روان»،اندیشه و رفتار،ش 4،آذر 4731،71-22.
-گیدنز،آنتونی،جامعهشناسی،ترجمهء صبوری،تهران، نی،3731.
-میلانی فر،بهروز،بهداشت روانی،تهران،قومس،2731.
-مطهری،مرتضی،طهارت روح،تهران،ستاد اقامه نماز،5731.
-نجم عراقی،لعیا،«مطالعه تجربه دعای مـعنوی به عنوان روش الحاقی به رواندرمانی»،روانشناسی و دین، ش 1،آبان،9731،62-13.
اسلام و پژوهش های تربیتی » شماره 3 (صفحه 70)