■ تبیین نقش تربیتی و اخلاقی اذان
مقدمه
هر جامعه برای برانگیختن عواطف و احساسات اعضای خود و دعوت آنها به انجام وظایف فردی و اجتماعی، شعائر و مناسکی دارد و این موضوع در دنیای امروز حتی به صورت گستردهتری دیده میشود.در میان ادیان، مسیحیان از گذشته تا امروز با نواختن ناقوس، پیروان خود را به کلیسا دعوت کردهاند، ولی در اسلام برای این دعوت، از شعار اذان استفاده میشود که میتوان گفت به مراتب رساتر و مؤثرتر است.جذابیت و کشش این شعار اسلامی، به قدری است که به قول نویسندهی «تفسیرالمنار»، بعضی از مسیحیان متعصب، هنگامی که اذان مسلمانان را میشنوند، به عمق و عظمت تأثیر آن در روحیهی شنوندگان اعتراف میکنند.
بدیهی است همانطور که عبارات و مفاهیم اذان زیباست، باید کاری کرد که به صورتی زیبا و صدایی خوب نیز ادا شود؛ مبادا حسن باطن فدای نامطلوبی ظاهر آن گردد[مکارم شیرازی، ج 4:734].
تاریخچه و تعریف
اذان در اسلام پس از هجرت پیامبر اکرم(ص)به مدینه، در این شهر تشریع شد.در مدینه، با فزونی مسلمانان، به وسیلهای برای اعلام وقت نماز و تجمع مسلمانان برای برپایی این فریضهی بزرگ نیاز بود.پیامبر اسلام(ص)در فکر اتخاذ تصمیمی در اینباره بود تا اینکه این امر از طریق وحی و تشریع اذان حل شد [ماه نامهی مسجد:43].
واژهی اذان از نظر لغوی به معنی آگاهی دادن، آگاهانیدن و خبر به گوش رساندن است.در دین اسلام، ندایی است برای اعلام وقت نماز با الفاظ مخصوص، در عربستان پیش از اسلام، به ندا دادن و جمع کردن مردم برای خبرها و کارهای مهم، اذان گفته میشده است.خواندن اذان واجب نیست، اما مستحب مؤکد است که پیش از شروع هر نماز، ابتدا اذان و سپس اقامه خوانده شود.در صدر اسلام، پیامبر در چندین مورد بـرای اعـلام خبر(مانند فراخوانی برای جنگ بدر)از اذان استفاده کرده است[کدخدایان، 5831:34].
اذان شعاری سکوت شکن، موزون، کوتاه، پرمحتوا و سازنده است که در بردارندهی اساسیترین پایههای اعتقادی (شهادتین)و جهتگیری عملی مسلمانان(دعوت به نماز و کار خیر)است.به عبارت دیـگر اذان، اعلام حـضور یا موجودیت اسلام در جامعه، معرفی عقاید و اعمال مسلمانانو فریاد علیه معبودهای غیر خداست
لااله الااللّه
.اذان، نشانهی باز بودن فضای تبلیغات و اعلام موضع فکری مسلمانان به صورت روشن و صریح است و همیشه نـشانهی هشیاری و بیداری از غفلت است.اذان، آماده ساختن روح و دل و جان برای ورود به«نماز» و فریادی است که طنین ملکوتی آن در فضا، دل مؤمنان را به سوی خدا میکشد و بر وحشت و خشم کافران میافزاید.برای نمونه این وحشت را در جملات گلادستون سـیاستمدار صهیونیست انگلیسی مشاهده میکنیم که در پارلمان گفت:«تا هنگامی که نام محمد از مأذنهها بـلند اسـت و کعبه پابرجاست و قرآن راهنما و پیشوای مسلمانان است، امکان ندارد پایههای سیاست ما در سرزمینهای اسلامی استوار و برقرار گـردد[مکارم شـیرازی، جـلد 4:834].
نمونهی این وحشت، در رفتار مشرکان و منافقان عصر پیامبر اکرم(ص)نیز دیده میشد.در اسـلام اذان تـشریع شـد تا دعوتی برای تجمع مردم و آمادگی آنان برای نماز باشد؛ضمن آنکه اذان برخلاف ناقوس کـلیسا کـه تـنها یک صداست، مفاهیم و محتوایی بس عمیق دارد که حتی تکرار آن در نمازهای فرادا، انسان را از غفلت بیدار میکند و او را نسبت به توحید و عقاید اساسی اسلام هشیار میسازد.از همه مهمتر، نقش تربیتی و اخلاقی اذان، خود بسی بزرگ است.
نقش تربیتی و اخلاقی اذان
امام خمینی(ره)در تبیین و تشریح مفهوم تربیتی و اخلاقی اذان، به نـقل از امام رضا(ع)چنین میگوید:«مردم که مأمور به اذان شدند، علتهای فراوان دارد؛از جمله، آن کسی را که سهو کـرده، یادآور بـاشد و آن را کـه غافل است متنبه سازد و کسی را که وقت را نمیداند و از آن غافل است، هشیار سازد.اذانگو با اذانش مـردم را بـه پرستش خالق دعوت میکند، به آن ترغیب میکند، خود اقرار به توحید دارد، ایمان و اسلام را آشکار مـیسازد و آن را که فراموشش کرده است، یادآوری میکند...» [امام خمینی:آداب.121].
در اینباره ابو حامد غزالی نیز میگوید:«چون ندای مؤذن را شنیدی، پس در قلبت تـرس نـدای روز قیامت را حاضر کن و به سرعت با ظاهر و باطن برای اجابت ندا روان شو، که شـتابندگان به سوی این ندا کسانی هستند که در روز قیامت به ندای رحمت خوانده میشوند.پس قلبت را برای نـدا عـرضه بدار.اگر در قلبت به مجرد شنیدن ندا، شادی و فرحناکی و رغبت به آغاز عمل یـافتی، بدان کـه فردای قیامت، ندای سعادت و رستگاری به تو خـواهد رسـید.از این جهت بود که رسول خدا(ص)با فرا رسیدن وقت اذان میفرمود:[ارحنا یا بلال]بلال ما را آسوده گردان.یعنی ما را به وسیلهی اذان و یا ندای آنـکه روشـنی چشم پیامبر بود، آرامش بخش».
شـهید ثـانی نیز مـیگوید:از عـبارات اذان عـبرتگیر و ببینکه چگونه کلماتش به خدا آغـاز و بـه او ختم میشود.عبرت گیر و بدان خداوند متعال، اول و آخر و ظاهر و باطن است. هنگام شـنیدن تـکبیر اذان، قلبت را برای بزرگ داشتن و تعظیمش مـتوجه ساز، و دنیا و آنچه را در آن است، کوچک شمار، تا در تکبیر گفتنت دروغگو نباشی.با شنیدن
«اشهد ان لا اله الااللّه»
، هر معبودی غیر از خدا را از خاطر بیرون ببر، آنگاه پیامبر اکرم(ص) را با شهادت به رسالتش در خاطرت حاضر نما و در محضرش اظهار ادب کن، و مخلصا هنگام دعوت به نماز
حیّ علی الصلوة
و دعـوت بـه رستگاری
حیّ علی الفلاح
، به آنچه از بـهترین اعـمال و بالاترین آنهاست
حیّ علی خیر العمل
بشتاب.بعد از آن، عهدت را با تکبیر و تعظیم پروردگار، تجدید کن و همچنانکه اذان را به یاد او آغاز کردی، به ذکر او نیز خاتمه بخش و آغاز و بازگشت و قوام خویش را به سوی او قرار داده و تکیهگاهت را قدرت و قوت او بدان که هیچ تغییر و قدرتی جز به خداوند عالی مقام بزرگ مرتبت، وجود ندارد[امام خمینی، اسرار:581 ].
اگر انسانی بـا شنیدن ندای اذان، ترس روز قیامت به دل او رخنه کـند و اشک در چشمان وی سرازیر گردد، نشان از معنای واقعی تربیت دارد که همان تزکیهی نفس است و آنوقت است که از رذایل اخلاقی به دور و به کرامت اخلاقی نایل خواهد شـد.چرا کـه سـخن از دعوت به سوی بندگی خدا و رستگاری اسـت و این بنده بـا شنیدن این ندا دست از مادیات میکشد و به ندای حق پاسخ میدهد.
در تأیید تأثیر اذان همین بس که دستور رسول اکرم(ص) است که«هرکس صاحب فرزندی شد، در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او اقـامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد»! امیرمؤمنان علی(ع)میفرماید: «زمانی که دو پسرم حسن و حسین (ع)تولد یافتند، آن حضرت همین عمل را انجام داد و سپس دستور داد تا در گوش آنها سورهی حمد و آیة الکرسی و آیههای سورهی حشر و سورههای اخلاص، ناس و فلق را بخوانند.
نتیجه اینکه هر مسلمانی با شنیدن ندای اذان، کلام حق را به صورت کلی میشنود و این ندا او را آماده میکند تا به نماد و مظهر بندگی کامل خداوند یعنی نماز بشتابد.پس اذان یـعنی اقرار به بندگی، یعنی بیدار باش، یعنی قیام به نماز، یعنی...و اینها تأملات و تبیینهایی هستند در جهت تربیت انسان که مبادا صدای حق را بشنود و عمل نکند...
منابع
1.قرآن کریم
2.لغـتنامهی دهخدا
3.امـام خمینی، آداب الصلوة.مؤسسهی نشر آثار امام خمینی.
4.غزالی، محمد.احیاء العلوم.جلد اول.
5.امام خمینی، اسرار الصلوة، مؤسسهی نشر آثار امام خمینی.
6.کدخدایان، محمود.تاریخ عبادات اسلامی.شعله.مشهد.5831.
7.مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه.ج 4.تهران.
8.ماهنامهی مسجد، مرداد و شهریور 4731.ش 12.