■ اذان، رسانه ای از جهان ملکوت
مقدمه
اذان،پیامی«آسمانی»و رسانهای «رحمانی»است که پژواک روحبخش و آوای دلانگیز آن هر روز گوش«ناسوتیان»گرفتار در غل و زنجیرها را نـوازش میدهد و آنان را به رهایی از اسارتها و پرواز به سوی«لاهوتیان» فرا میخواند.
این نوشتار بر آن است تا با رویکرد رسانهای،نگاهی نو به«اذان»افکند و آن را از زاوایای گوناگون بررسی کند.
1.معنای اذان
واژه اذان در لغت،به معنای آگاهی و اعلام1 است و در اصلاح شرع،جملات خاصی است که پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله آنـها را از عـالم غیب دریافت و به مردم ابلاغ کرده است.این جملات معمولا در اوقات شرعی قبل از اقامه نماز گفته میشود.در اینجا با دقت در معنای لغوی اذان میتوان به دو نکته پی برد:
یک:اذان،نوعی«اعلام»وقت شرعی و اجازه ورود به حریم نورانی نماز است.این معنا، در اصطلاح«اذان اعلام»نیز-که به معنای آگاه ساختن مردم به فرا رسیدن اوقات نماز است2-دیده میشود.
دوم:از آنجا که مفهوم اذان بر پایه«آگاهی بخشی»و«اطلاع رسانی»استوار است،میتوان آن را رسانهای کلامی دانست.
2.جایگاه ارزشی اذان در آموزههای دینی
در نگاه خاندان پاک پیامبر صلّی اللّه علیه و آله اذان رسانهای ارزشی به شمار میرود؛زیرا انسان-مهمترین گیرندهء پیـام-را از لغزشها و آسیبها مصون میسازد،موجب عزتمندی و سرافرازی او میشود و وی را در جایگاه شایسته و بایسته خود قرار میدهد.به تعبیر روایات،اذان گوینده اش را بهشتی و از آتش دوزخ ایمن میکند و به او در قیامت قامتی بلند میبخشد.مؤذن از دیدگاه پیشوایان معصوم علیهم السّلام حق سپاس و قدردانی به گردن جامعه اسلامی دارد.برخی از روایات نقل شده در این زمینه را ذکر میکنیم:
امام صادق علیه السّلام میفرماید: أَطْوَلُ النَّاسِ أَعْنَاقاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْمُؤَذِّنُونَ.3؛ سربلندترین و بلند قامتترین مردم در قیامت،اذان گویاناند».
امام زین العابدین علیه السّلام میفرماید:« وَ أَمَّا حَقُّ الْمُؤَذِّنِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مُذَكِّرٌ لَكَ رَبَّكَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ دَاعٍ لَكَ إِلَى حَظِّكَ وَ عَوْنُكَ عَلَى قَضَاءِ فَرْضِ اللَّهِ عَلَيْكَ فَاشْكُرْ عَلَى ذَلِكَ شُكْرَكَ لِلْمُحْسِنِ إِلَيْك4؛ حق مؤذن این است که بدانی او،تو را به یاد پروردگارت- عزوجل-میاندازد و به سوی بهره و نصیب کاملت فرا مـیخواند و یاری کننده توست که واجبت را انجام دهی.پس او را بـه این جهت سپاسگو،مانند سپاسگزاری از کسی که به تو نیکی کرده است».
عن علی علیه السّلام قال: وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِلْمُؤَذِّنِ فِيمَا بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ مِثْلُ أَجْرِ الشَّهِيدِ الْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ عَلِيٌّ ع- إِنَّهُمْ يَجْتَلِدُونَ عَلَى الْأَذَانِ فَقَالَ كَلَّا إِنَّهُ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَطْرَحُونَ الْأَذَانَ عَلَى ضُعَفَائِهِمْ فَتِلْكَ لُحُومٌ حَرَّمَهَا اللَّهُ عَلَى النَّارِ.؛5از امام علی علیه السّلام روایت شده که فرمود:رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: پاداش مؤذن در میان اذان و اقامه مانند اجر شهیدی است که در راه خدا به خون خود غلطیده است.عرض کردم: یا رسول اللّه!همانا آنان از این به بعد به خاطر(ثواب)اذان آن چنان از هم سبقت میگیرند که با هم درگیر خواهند شد!پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود:«نه،این چنین نیست.همانا زمانی بر مردم خواهد آمـد کـه اذان را به گردن ضعیفان خود اندازند.آن ضعیفان،کسانی هستند که خداوند گوشتهایشان را بر آتش حرام کرده است».
مضمون این روایات،به خوبی جایگاه ارزشی این رسانه قدسی و آسمانی را در فرهنگ باورهای دینی ما نشان میدهد.
3.اذان،پیامی و حیانی
در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام اذان،پیامی و حیانی و آسمانی است؛یعنی مبدأ فرستنده پیام،خداوند است که آن را از طریق وحی به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ارسال میکند تـا او نـیز پس از دریافت این سروش غیبی از شکبه نورآفرین ملکوت،آن را در سطح جهانی بازتاب دهد.در روایتی از امام صادق علیه السّلام نقل شـده که فرمود:
« «لَمَّا هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عليه السلام بِالْأَذَانِ عَلى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله كَانَ رَأْسُهُ فِي حِجْرِ عَلِيٍّ عليه السلام، فَأَذَّنَ جَبْرَئِيلُ عليه السلام وَ أَقَامَ، فَلَمَّا انْتَبَهَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله، قَالَ: يَا عَلِيُّ، سَمِعْتَ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: حَفِظْتَ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: ادْعُ بِلَالًا فَعَلِّمْهُ، فَدَعَا عَلِيٌّ عليه السلام بِلَالًا فَعَلَّمَهُ»؛ 6هنگامی که جبرئیل علیه السّلام به همراه اذان بر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نـازل شد،سر مـبارک پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در دامان علی علیه السّلام بود.جبرئیل علیه السّلام اذان و اقامه گفت.وقتی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از حالت وحی خارج شد،فرمود:یا علی!شنیدی؟گفت:آری.فرمود:حفظ کردی؟ گفت:آری.رمود:بلال را صدا بزن.علی علیه السّلام بلال را فراخواند و آنگاه اذان را بـه بلال یاد داد».
روایات دیگری نیز وجود دارد که بر وحیانی بودن اذان پافشاری میکند.امام صادق علیه السّلام ضمن موضعگیری سرسختانه در برابر کـسانی که خـاستگاه اذان را رؤیـای برخی افراد میدانند، فرمود:
« يَنْزِلُ الْوَحْيُ عَلَى نَبِيِّكُمْ- فَتَزْعُمُونَ أَنَّهُ أَخَذَ الْأَذَانَ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ.؟7؛بر پیـامبر شما وحی نازل میشود،اما گمان میکنید که اذان را از عبد اللّه بن زید دریافت کرده است؟!».
بنابراین نگاهمان به اذان،رسانهای قدسی،پیامی آسمانی و برخاسته از جهان ملکوت خواهد بود.
4.نقش اذان از بعد محتوایی اذان به عنوان رسانهای الهی،چیکیدهای از اندیشههای ناب اسلامی را در قالب زیـباترین، شیواترین و رساترین عبارات منعکس کرده است.از این رو،میتوان گفت اذان از بـعد محتوایی،نقش رسانهای بسیار مهم و ارزندهای را برای مخاطبان خود ایفا میکند؛نقشی کـه میتواند الگوی مناسبی برای دیگر رسانهها قرار گیرد.مهمترین محورهایی که این رسانه قدسی به آنها پرداخـته و افکار عمومی را بدان سوق میدهد،عبارتاند از:
دگرگونی در گفتمان و نظامهای فکری
دنیای مدرن و متمدن امروز که«عصر ارتباطات»لقب گرفته است،عرصه مناسبی برای خودنمایی ایسمها،فلسفهها و نظامهای فکری گوناگون و گاه متضاد است؛مکاتبی که جهان بینیشان معمولا بر پایه مادهگرایی،پوچ گرایی و یا انسان محوری بنا شده است.
در چنین فضایی«اذان»تنها رسانهای است که با محتوایی رسا و گویا،تمامی گفتمانها و نظامهای فکری غیر دینی را به چالش میکشد و آنها را با سلاح«بیان»دگرگون میسازد. اذان رسانهای کلامی است که نقطه آغاز و پایانش لفظ جلاله«اللّه»است.با تکرار«اللّه اکبر»شروع و بـه«لا إله إلاّ اللّه»ختم میشود. چنین آغاز و پایانی،پیامی مـهم بـرای شـنوندگان و مخاطبان به هـمراه دارد.آن پیـام،این است که این جهان از «او»و بـازگشتش به سـوی«او»ست.فقط اوست که«خالق»،«مالک» و«رب»هستی است.از این رو،گفتمانها و بایدها و نبایدهایی که خاستگاه و مقصد خدایی ندارند،بر پایههای استواری بنا نشدهاند و هیچ ارزش و اعتباری ندارند.
اذان،رسانهای است که بندگی و مسئولیت انسان را یادآوری میکند و شخصیت او را در این چهارچوب قرار میدهد؛مسئولیتی که خداوند از طـریق آخرین و برترین پیامبرش حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله به انسانها ابلاغ کرده است(اشهد انّ محمدا رسول اللّه).در روایتی از امام رضا علیه السّلام نقل شـده که ایـشان درباره علت تشریع اذان فرمود:
« لِعِلَلٍ كَثِيرَةٍ مِنْهَا أَنْ يَكُونَ تَذْكِيراً لِلنَّاسِي وَ تَنْبِيهاً لِلْغَافِلِ وَ تَعْرِيفاً لِمَنْ جَهِلَ الْوَقْتَ وَ اشْتَغَلَ عَنْهُ وَ يَكُونَ الْمُؤَذِّنُ بِذَلِكَ دَاعِياً لِعِبَادَةِ الْخَالِقِ وَ مُرَغِّباً فِيهَا وَ مُقِرّاً لَهُ بِالتَّوْحِيدِ مُجَاهِراً بِالْإِيمَانِ مُعْلِناً بِالْإِسْلَام...؛8 اذان به دلایل فراوانی تشریع شـد؛از جمله آنها این است کـه...به عبادت خالق تشویق و دعوت میکند و موجب میشود بنده به توحید اقرار کند و ایمان و اسلامش را آشکار سازد...».
آنچه ازاین حدیث نورانی فهمیده میشود، قدرت تأثیرگذاری مثبت و هدفمند اذان در مخاطبان است.بنابراین میتوان گفت ایجاد تحول و دگرگونی در گـفتمانها،نگرشها و نظامهای فکری،نخستین نقش رسانهای اذان در بعد محتوایی است.
شعار آزادی و آزادگی
اسلام،مکتبی حماسی است که هر روز از طریق رسانه اذان،پیام هیجانساز و حرکت بخش«آزادی»و«آزادگی»را به گوش جهانیان میرساند.به بیانی دیگر،رسانه اذان نگاهی فراگیر به«آزادی»دارد.هم شعار آزادی میدهد و هم اصول و مبانی آزادی را بـیان میکند.9اینکه عوامل اسارت و سلب آزادی چیست و چگونه میتوان آزاد زیست؟در حقیقت همان اصول و مبانی آزادی است که همراه جنبه شعاری آن در این دو فصل اذان: «اشهد ان لا إلاّ اللّه؛گواهی میدهم معبودی جز خدای یکتا نیست»و«لا إله إلا اللّه»تبلور یافته است.
«لا إله إلاّ اللّه»ترکیبی از«نه»و «آری»،نفی»و«اثبات»و«عصیان»و «تسلیم»است؛عصیان و تـمرد در برابر«خدایان دیگر»و تسلیم در برابر«خداوند یکتا».تسلیم بدون نفی خدایان دیگر،امکان پذیر نیست. چنین نفی و اثباتی هم شعار آزادی است و هم بیانگر این است که آنچه موجب اسارت انسان و مـانع آزادی او مـیشود،تسلیم شدن و بندگی در برابر«آلهه»است.
از دیدگاه قرآن کـریم«آلهه»مصادیق متعددی دارد کـه هر یک از آنها ممکن است معبود انسان قرار گیرد و در نتیجه آزادی او را سلب کند.به طور کلی،با استفاده از آیات قرآن میتوان سه عامل مهم را در از بین بردن آزادی انسان مؤثر دانست:
الف)هواپرستی:
أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً10؛ «آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟آیا تو میتوانی او را هدایت کنی(یا به دفاع از او برخیزی)؟».
با توجه به این آیه،کسی که خواستههای نفسانی مانند حرص،طمع،خشم و شهوت را معیار و محور قرار میدهد،در حقیقت خود را بنده و تسلیم آنها کرده است.
ب)سلطه جویی و سلطهپذیری:
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْري ؛ 11«فرعون گفت:ای جمعیت اشراف!من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم».
فرعون از دیدگاه قرآن،«طاغوت»12و «مستکبری»13بود که با ادعای«أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» 14توانسته بود قوم خود را «گمراه»15 و آنان را برده خود کند.طبق آیه شریفه، سرسپردن به قدرتهای سلطهگر و استکباری، بردگی و اسارت اجتماعی را به دنبال دارد.
ج)خرافهگرایی:
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى فَنَسِيَ ؛ 16«و برای آنان مجسّمه گوسالهای که صدایی همچون صدای گوساله (واقعی)داشت،پدید آورد و(به یکدیگر)گفتند: این خدای شما، و خدای موسی است!و،او فراموش کرد(پیمانی را که با خدا بسته بود)».
گوساله پرستی،مظهری از خرافهگرایی و اوهام پرستی است که میتواند عقل و اندیشه انسان را به غل و زنجیر کشد.
پس در یک جمعبندی از آیات یادشده، میتوان گفت که انسان برای رسیدن به عبودیت «اللّه»تعالی،نیازمند دو نوع آزادی است:نخست، «آزادی اجتماعی»که به معنای رهایی از سلطه سران طاغوت و استکبار است و دیگر،«آزادی معنوی»که به معنای رهایی فکر از خرافات و اوهام و نیز آزادی روح و اراده از خواستههای حیوانی و هواهای نفسانی است.17جان سخن آنکه شعار«آزادی»و«آزادگی»همراه اصول و مبانیاش ر قالب زیباترین بیان در رسانه اذان جلوهگر شده است.
اتحاد بر محور«یکتاپرستی»و«ولایتپذیری» چه باید کرد تا کشور روح انسان تجزیه نشود و جامعهء یکپارچهء انسانی به «من»ها،«گروه»ها و«طبقات ناهماهنگ» تبدیل نگردد؟به راستی،عامل جلوگیری از تفرقه و متلاشی شدن اجتماعات بشری چیست؟
رسانه آسمانی اذان،پاسخی و روشن و راهکاری اطمینان بخش برای این پرسشها دارد.از دیدگاه این رسانه قدسی،آنچه موجب وحدت و یگانگی میان جوامع انسانی میشود، حرکت و جهتگیری بر محور«توحید»و «ولایت پذیری»اللّه تعالی است.در این رسانه «اللّه أکبر»و«لا إله إلاّ اللّه»سرفصلهای مهمی هستند که پرده از راز این معما برمیدارند.
«اللّه»همان خدای یکتا،بیهمتا و بینیازی است که همه چیز به او نیازمند و وابسته است،18 نیکوترین نامها،بالاترین اوصاف و همه صفات کامل از آن اوست19-20،بیآنکه نقص و کاستی داشته باشد.21علتها و سببها وجود و تأثیر خود را از او دارند،22-23و به همین جهت،فقط چنین خدایی سزاوار پرستش و اطاعت است:24-25و فقط اوست که باید قبله روح و جهت حرکت قرار گیرد:
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ.26
آری،«اللّه»تعالی هان خدایی است که پذیرش ولایت او موجب ورود انسان به سرزمین نور میشود؛27همانطور که خروج از ولایتش پیامدی جز پیوستن به طاغوتیان و گام برداشتن در تاریکیها همراه ندارد.28
اما چگونه میتوان به سرزمین نور که همان مقام والای «ولایت مداری»است،گام نهاد؟از دیدگاه قرآن کریم،مهمترین نشانه ولایتمداری،اطاعت از خداوند و فرمانبرداری از دستورهای پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و امامان معصوم علیهم السّلام است.خداوند متعال میفرماید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً؛29 «ای کسانی که ایمان آوردهاید!خدا را و پیامبر خدا و اولو الأمر[اوصیای پیامبر]را اطاعت کنید و هر گاه در چیزی نزاع داشتید،آن را به خدا و پیامبر بازگردانید(و از آنها داوری بطلبید)،اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید.این(کار)برای شما بهتر،و عاقبت و پایانش نیکوتر است».
در این آیه شریفه با توجه به سیاق آیه و روایات،مقصود از«اولی الامر»امامان معصوم علیهم السّلام است.30
بنابراین آنچه به شخصیت انسان،جامعه بشری و امت اسلامی کمال،اتحاد و یگانگی میدهد،قرار گـرفتن در نظام توحیدی و ولایی است؛نظامی که در آن هرگونه هواپرستی،جاهپرستی،پول پرستی،بردگی طاغوت،تبعیض و بیعدالتی به شدت نفی و طرد مـیشود.رسانه آسمانی اذان هر روز این پیام را کوتاه و گویا به مخاطبان خود ارسال می کند.
ایجاد انگیزه برای عمل گرایی و بالندگی
تعالیم روح بخش اسلام،«عمل»را شرط لازم برای نیکبختی و بالندگی جامعه بشری به ویژه امت اسلامی میداند.«عمل صالح»در نگاه این مکتب جاودانه،ملتی را از«حیات طیبه»برخوردار و از پاداش بـیپایان الهی بهرهمند میکند.قرآن کریم میفرماید:
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ 31«هر کس کار شایستهای انجام دهد،خواه مرد باشد یا زن،در حالی که مؤمن است،او را به حیاتی پاکـ زنده میداریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند،خواهیم داد»
وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ 32«و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست».
در احادیث اهل بیت علیهم السّلامنیز تأکید بر عمل، بسیار چشمگیر و شگفتانگیز است.در روایتی تکان دهنده و دلنشین از امیر مؤمنان علی علیه السّلام نقل شده که فرمود:
« لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ وَ يَرْجُو التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَل...؛33از کسانی مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است،و توبه را با آرزوهای دراز به تأخیر میاندازد.چون زاهدان،دربارهء دنیا سخن میگوید،اما در رفتار همانند دنیا پرستان است. اگر نعمتها به او برسد،سیر نمیشود،و در محرومیّت قناعت ندارد...نیکوکاران را دوست دارد،اما رفتارشان را ندارد.گناهکاران را دشمن دارد،اما خود یکی از گناهکاران است....برای دیگران که گناهی کمتر از او دارند،نگران،و بیش از آنچه عمل کرده،امیدوار است...».
عصاره این اندیشه ناب و تابناک،در دو فصل«حیّ علی الصلوة؛بشتابید به سوی نماز» و«حیّ علی خـیر العمل؛بشتابید به سوی بهترین عمل»تجلی پیدا کرده است.از دیدگاه ابن رانه قدسی،نماز و ولایت،این حلقه وصل میان عبد و معبود و بهترین«عمل»است؛عملی که انسان برای پاکی از آلودگیها و پرواز به سمت «لاهوتیان»سخت بدان نیازمند است.از این رو، باید به سوی آن بشتابد.پس میتوان گفت که پیام این دو فصل در اذان،آن است که انسان بهرهمند از عنصر ایمان،باید عملگرایی را شعار و معیار رستگاری و بالندگی خود قرار دهد.
امید بخشی نسبت به آینده
امیدواری به آیندهای روشن و درخشان،روح حرکت و پیشرفت است؛به طوری که نبود آن هنگام شکستها و سختیها،موجب میشود عمر انسان خزان شود و مرگ تدریجی بر زندگی او سایه افکند.
اذان رسانهای است که روزانه جمله«حی عـلی الفلاح»در آن تکرار میگردد و بارقه امید در دلها میتاباند. «فلاح»در اصل به معنای شکافتن و بریدن است و به هر نوع پیروزی و رسیدن بـه مقصد و خوشبختی اطلاق مـیشود.34گویا پیروزمندان و رستگاران کسانی هستند که با شکافتن موانع و شکستن سدها،به مقصد نهایی میرسند.شعار«بشتابید به سوی رستگاری»چشم انداز آیندهء ایمان و عمل است؛آیندهای همراه با پیروزی و کامیابی و رسیدن به قلههای کمال. چنین نوید امید بخشی به آینده را میتوان نقشی دیگر برای رسانه آسمانی اذان از بعد محتوایی بر شمرد.
نتیجه
1.اذان،رسانهای ملکوتی و سرشار از مضامین بلند آسمانی است.توجه همگان خصوصا متولیان فرهنگ به اهمیت و جایگاه ارزشی آن میتواند به احیای این شعار پر محتوا و تبدیل شدن آن به جزئی از فرهنگ غالب منجر شود.
2.جهاد اصحاب رسانه در جنگ روانی و رسانهای دشمن،آن است که با رفتار و گفتار خود اندیشههای ناب اسلامی را در سطح گستردهای به افکار عمومی عرضه و اطلاع رسانی کنند.
3.اذان به عـنوان رسانهای از جهان ملکوت، میتواند در این زمینهها،الگوی مناسبی برای دیگر رسانهها باشد:شناسایی و به چالش کشاندن گفتمانها و نظامهای فکری بیپایه در عصر ارتباطات،پرداختن به شعار آزادی و آزادگی و تبیین اصول و مبانی آن از دیدگاه عقل و دین،ایجاد اتحاد و همدلی بر محور توحید و ولایت پذیری،دوری کردن از تفرقه و اختلاف افکنی،ایجاد شوق و انگیزه برای عمل گرایی به عنوان معیار رستگاری و بالندگی،امید بخشی به آیندهای درخشان در پرتو نظام توحیدی و ولایی.
پینوشتها
(1).معجم مقاییس اللغه،ص 51.
(2).مصطلح الفقه،ص 50.
(3).ثواب الاعمال،ص 64.
(4).خصال،شیخ صدوق،ص 569.
(5).همان،ج 5،ص 372،ح 4[6820].
(6).فروع کافی،کتاب الصلوة،باب بدء الاذان و الاقامه،ص 154،ح 2.
(7).وسائل الشیعه،ج 5 ص 370،ج 3[6816].
(8).بحار الانوار،ج 81،ص 143.
(9).یادداشتهای اسـتاد مطهری(ره)،ج 1،ص 57 و 58
(10).فرقان: 43
(11).قصص:38
(12).طه24/ و 43.
(13).مؤمنون: 23
(14).نازعات: 24
(15).طه: 79
(16).همان: 88
(17).یادداشتهای استاد مطهری(ره)،ج 1،ص 99.
(18).فاطر: 15
(19).حشر:24
(20).روم: 27
(21).اسرار:43
(22).انعام: 102
(23).کهف: 39
(24).هود:26
(25).محمد: 29
(26).انعام:79
(27).بقره:257
(28).همان.
(29).نساء:59
(30).برای تفصیل بیشتر،ر.ک:آیات ولایت در قـرآن،آیت الله نـاصر مـکارم شـیرازی،ص 109-130.
(31).نحل: 97
(32).نجم: 39
(33).نهج البـلاغه،ترجمه مـحمد دشتی،کلمه قصار 151.
(34).تفسیر نمونه،ج 14،ص 194