■ نقش نماز و دعا در زندگی
مطالعه تاریخ زندگی بشر نشان می دهد هر زمان و هر جا بشر وجود داشته، نیایش و پرستش هم وجود داشته اما شكل عبادت و معبود او متفاوت بوده است.
انسان در حال پرستش، از وجود محدود خویش پرواز می كند و با حقیقتی می پیوندد كه در آن نقص و كاستی و فنا و محدودیتی وجود ندارد.
از طرف دیگر شاید بهترین راه برای شناسایی ارزش یك عمل، بیان كردن رابطه آن با عبادت باشد.
دعای خالص عبادت است و دعا، عبادت خالص است.
كلمه مخ را در كتب لغت خالص كل شی بیان كرده اند.
اصولا عبادت اگر ناخالص باشد عبادت نیست و عبادت و ناخالصی باهم سازگار نیستند.
چرا تا این حد برای دعا ارزش و اهمیت قائل شده اند و همه را تشویق و ترغیب به دعا كردن می كنند؟
پیش از این باید با مفهوم دعا آشنا شد محور معانی دعا خواندن است خواندن و صدا زدن همراه با خواست و طلب، چنان كه در كتب لغت، دعا را خواندن، ندا كردن، كمك خواستن، پرسش كردن، فریادرس خواستن، نیایش كردن، ستودن، بندگی و عبادت كردن معنا كرده اند.
معانی گوناگون دعا در آیات قرآن عبارت از:
۱- خواندن و خواستن
۲- كمك خواستن
۳- دعوت، تشویق و ترغیب كردن
۴- پرستش كردن نماز عمود دین و معراج مومن
پرستش یعنی چه؟ پرستش یعنی حالتی كه انسان از ناحیه باطنی خود به حقیقتی كه او را آفریده است و خود را در قبضه قدرت او می بیند توجه داشته باشد و خودش را نیازمند و محتاج او بیند.
عبادت اساسا قطع نظر از هر فایده و اثری كه داشته باشد خود یكی از نیازهای روحی بشر است و انجام ندادن آن موجب عدم تعادل و اضطراب در روح می باشد.
در میان عبادات، نماز از جایگاه ویژه ای برخورداراست به گونه ای كه این عمل به عنوان ركن و اساس دین معرفی شده و این جایگاه رفیع به خاطر نقش و جایگاه و تاثیرگذاری شگرف آن در آرامش روح و روان، دور نگه داشتن انسان از پلیدی ها و آثار ویژه تربیتی آن است.
گاهی انسان برای رسیدن به یك هدف زحمات زیادی متحمل می شود، اما كسی را نمی بیند كه به زحمت او ارج نهد و از او قدردانی كند این ناسپاسی او را به شدت رنج می دهد و در حالت اضطراب و نگرانی فرو می برد اما هنگامی كه احساس كند كسی از تمام تلاش ها و كوشش های او آگاه است و به آن ارج می نهد جای نگرانی برایش باقی نمی ماند.
اضطراب فكری و تنش های روانی از بیماری های مهلكی هستند كه بشریت قرن حاضر را تهدید می كنند.
روان كاوان و دانشمندان می كوشند تا راه های كاهش بار فكری انسان ها را پیش بینی كنند و برای مقطعی به فكر و روان او استراحت دهند.
نماز اگر با شرایط باطنی و ظاهری انجام شود نه تنها ذهن را در مدار تمركز می نهد بلكه درون را نورانی و با صفا می كند و اگر انسان حضور قلب و توجه در نماز را به خوبی درك كرده باشد توان آن را پیدا می كند كه در یك لحظه تمام قوای ذهنی را متوجه یك چیز بكند و در نماز این تمرین را به دفعات انجام داده است.
انسان طالب كمال و سعادت خویش است می خواهد هم در دنیا و هم در آخرت سعادتمند گردد و سعادت و كمال انسان در پرستش خداوند و اطاعت او نهفته است، چرا كه ممكن الوجود زمانی به كمال می رسد كه به واجب الوجود بپیوندد و نماز،این اكسیر عظیم، عبارت است از: تلاش و جلوه معنوی اشرف مخلوقات در پیشگاه خالق اكبر در نماز، گفتارها و كردارها، همه برای تواضع و خشوع در مقابل حضرت حق تعالی هستند و توجه به قدرت لایزال حضرت حق و تمسك و توكل انسان نماز گزار بر آن منبع عظیم است و با یاد او آرام و استوار است.
اگر انسان نماز را با شرایطی كه شرع مقدس بیان فرموده و توصیه كرده است انجام دهد، خصلت ها و فضیلت های انسانی در وجودش زنده می شوند و انسان را به سوی تربیت عالی بشری رهنمون می گردند.
در مجموع برای نماز می توان ویژه گی هایی به شرح ذیل قایل شد:
نماز باعث روشنی دل، امید و نشاط، جلب رحمت پروردگار، مانع زشتی و منكر.
فلسفه دعا: فلسفه دعا در سه بخش قابل توضیح است: فلسفه و هدف نهایی از دعاكردن اجابت نیست.
اصولا اجابت و گرفتن پاسخ یكی از فواید مهم دعا است ولی هدف نبوده و نیست، بنابر دلایل زیر:
۱- اگر فلسفه و هدف دعا فقط اجابت باشد، از هر كسی كه بتواند خواهش ما را اجابت كند می توان درخواست كرد و این با روح توحید كه نفی عبودیت غیر خداست مخالف است.
۲- اگر فلسفه و هدف دعا، اجابت و گرفتن حاجت و پاسخ باشد و خداوند سبحان فقط بدین منظور فرمان به دعا داده باشد، دیگر تاخیر در اجابت معنی ندارد و تاخیر در اجابت از جانب خدای حكیم كاری عبث و بیهوده است كه صد البته چنین نیست در مجموع فلسفه دعا، از بین بردن روح اكبر و استكبار در انسان است و كبر و برتری طلبی همراه با غرور بیجا عامل مهم دعا نكردن و عدم درخواست شخص از خداوند متعال می باشد تا آنجا كه شخص خود را بالاتر از آن می داند كه در مقابل خداوند سر بر خاك نهد و با زاری و دشتهای باز همچون گدایان از او چیزی بخواهد.
اصلا او خود را بالاتر از آن می داند كه خواهش و تمنا كند و این همان كبر است نكته دیگر آن كه دعا عامل توجه به توحید باریتعالی و یاس از غیر خدا است.
اصولا همه انسانها در تمام ادوار تاریخ، اكثرا اعتقاد به مبدا خالق داشته اند، اما در شناخت و پیروی از او دچار انحراف گشته اند.
شریك قرار دادن برای او، واسطه قرار دادن برای رسیدن و پیوند با او و با نقض خدایی به آنچه لیاقت خدایی ندارد از جمله این انحرافات است.
نتیجه:
خلاصه آن كه نماز (عبادت با عظمت) انسان را در ابعاد گوناگون وجودی اش تربیت می كند و از او انسانی كامل و بلند مرتبه می سازد و او را به سوی سعادت دنیوی و اخروی رهنمون می گرداند.
هدف از دعا كردن نیز توجه به همین امر مهم است و دعا كننده ای كه به توحید بی توجه باشد دعایش، دعا نیست و مورد قبول واقع نخواهد شد.
خداوند دعای كسی را پاسخ می دهد كه از همه چیز، به جز خداوند مایوس شده باشد و رجا و امیدش فقط به پروردگار باشد.