■ همسانی نماز پیامبر با شیعه
* آيا پيامبر(صلى الله عليه وآله) پيش از بعثت و نزول قرآن نماز مىخواندند؟ اگر نماز مىخواندند نماز ايشان چگونه بود؟
* خداوند متعال مىفرمايد: (وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِى مَا الْكِتَـبُ وَلاَالاِْيمَـنُ وَلَـكِن جَعَلْنَـهُ نُورًا نَّهْدِى بِهِ مَن نَّشَآءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِى إِلَى صِرَط مُّسْتَقِيم)[41]؛ و همين گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم. تو نمىدانستى كتاب چيست و نه ايمان [كدام است؟]ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مىنماييم و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مىكنى.
از آيه شريفه به دست مىآيد:1.آن چه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) دارد و مردم را بهسويش مىخواند، همه از ناحيه خداوند متعال است و مراد از اين كه: تو خودت درايت و فهم حقايق كتاب را نداشتى اين است كه از معارف جزيى، عقايد و شرايع عملى كه در كتاب آمده، قبلا اطلاعى نداشتى، زيرا رسولاكرم(صلى الله عليه وآله) بعد از نبوت و وحى، به آن جزئيات آگاه شد و التزام تفصيلى به تك تك معارف حقه و اعمال صالح پيدا كرد.
2. آيه مىفرمايد: تو قبل از وحى، به كتاب و معارف و شرايعى كه در آن هست علمى نداشتى و به ايمانى كه بعد از وحى دارا شدى، متصف نبودى، پس آيه با ايمان داشتن رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و اين كه اعمالش همه صالح بوده است، منافاتى ندارد، چون در آن علم به تفاصيل و جزئيات معارفى كه در كتاب آمده نفى شده است و بديهى است كه نفى علم و التزام تفصيلى، با التزام اجمالى ايمان به خدا و خضوع در برابر حق، منافاتى ندارد.
3. آيه اشاره مىكند كه حال رسول خدا(صلى الله عليه وآله) قبل از بعثت، با بعد از بعثت، متفاوت است وگرنه پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)قبل از بعثت نيز موّحد و يگانهپرست بوده است. عدم آگاهى آن حضرت به محتواى قرآن، باعث عدم آگاهى او به خداوند نمىشود و زندگى پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) قبل از دوران بعثت، ـ كه در كتابهاى تاريخى آمده ـ گواه زنده اين حقيقت است.
حضرت على(عليه السلام) مىفرمايد: از همان زمان كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته رابراى تربيت او گمارد و آن فرشته شبها و روزها اخلاق و آداب نيك را به او مىآموخت.[42]
از آيات و روايات به دست مىآيد كه برخى از احكام و عبادتها، مانند: نماز، روزه، زكات و...، در شريعتهاى قبل از اسلام نيز وجود داشته است؛ چنانكه پيش از اين به نماز آنان اشاره شد. قرآن كريم از قول حضرت عيسى(عليه السلام)مىفرمايد: (وَأَوْصَـنِى بِالصَّلَوةِ وَالزَّكَوةِ مَا دُمْتُ حَيًّا)[43]؛ تا زمانى كه زندهام خداوند مرا به نماز و زكات توصيه كرده است و نيز در سوره بقره، آيه 183، از وجوب روزه بر امتهاى گذشته سخن به ميان آمده است، ولى جزئيات و كيفيت عبادتهاى پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) قبل از بعثت نيز در تاريخ نقل نشده است.[44] البته نماز خواندن به شكل كنونى پس از بعثت واجب شد و پيش از آن واجب نبود.
[41]. شورى،آيه52.
[42]. نهجالبلاغه، خطبه 192 (خطبه قاصعه).
[43]. مريم،آيه31.
[44]. ر.ك: همان، تفسير الميزان، ج 18، ص 75 ـ 78; همان، تفسير نمونه، ج 20، ص 504 و 509; جعفر سبحانى، فروغ ابديت، ص 209 ـ 210; شرح نهجالبلاغه، شيخ محمّد عبده، ج 1 ـ 4، ص 442.
همسانى نماز شيعه با نماز پيامبراسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) و امامان
* آيا نمازى كه ما مىخوانيم همان نماز پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام) است و تفاوتى نكرده است؟
* نمازى كه ما ـ براساس آنچه فقها و مراجع تقليد بهدست آوردهاند ـ مىخوانيم، تمام اجزا، شرايط، مسائل و احكام آن از آيات قرآن و روايات پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام) گرفته شده است.
براى نمونه، سه جلد از كتاب وسائل الشيعه[45] در مورد نماز و احكام و مسائل آن است. بنابراين نمازى كه ما مىخوانيم همان نماز پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام) است. براى نمونه يك روايت را درباره كيفيت نماز بيان مىكنيم: حماد بن عيسى[46] گويد: امام صادق(عليه السلام)برخاست و رو به قبله ايستاد، دو دستش را روى پاهايش قرار داد و انگشتان دستش را بست، فاصله بين پاهايش را نزديك كرد تا مقدار سه انگشت باز، با خشوع تكبيرة الاحرام گفت، سپس حمد را با ترتيل قرائت فرمود و سوره توحيد را بعد از آن خواند، سپس به مقدار يك نفس كشيدن درنگ كرد، در حالى كه ايستاده بود، سپس در همين حال «اللّهاكبر» گفت، بعد به ركوع رفت و كف دستهايش را در حالى كه انگشتان دستش باز بود، بر روى زانوهايش قرار داد. زانوهايش را به پشت رد نمود و پشت خود را مستوى نمود؛ به گونهاى كه اگر قطره آبى بر آن مىريخت، ثابت مىماند. گردنش كشيده و چشمانش را فرو خوابانيده بود. در اين حال سه بار با ترتيل تسبيح (سبحان ربى العظيم و بحمده) گفت، سپس سر از ركوع برداشت وايستاد، پس از آرامش «سمع اللّه لمن حمده» و «اللّه اكبر» را گفت و دستهايش را تا مقابل صورتش بالا آورد. بعد از آن به سجده رفت. هنگام سجده رفتن، ابتدا دستهايش را به زمين نهاد، سپس زانوهايش را. در سجده تنها هشت عضو بدنش را بر زمين نهاد: پيشانى، دو كف دست، دو زانو، سر دو انگشت شست پا و بينى ـ قرار دادن بينى بر زمين مستحب است ـ و در سجده سه بار فرمود: «سبحان ربى الاعلى و بحمده». سپس سر از سجده برداشت و به طور كامل نشست؛ آنگاه «اللّه اكبر» گفت و نيز «استغفر اللّه ربى و اتوب اليه» گفت. دوباره «اللّه اكبر» گفت، سپس به سجده دوم رفت و سجده دوم را همانند سجده اول به جا آورد و ركعت دوم را همانند ركعت اول انجام داد. بعد از نماز به حمّاد فرمود: اى حمّاد! اين گونه نماز بخوان، در حال نماز به جايى نگاه نكن، با انگشتان خود بازى نكن.[47]
[45]. يكى از كتابهاى روايى فقه شيعه است كه مشتمل بر 35868 روايت مىباشد و محدث بزرگ شيخ حر عاملى آن را تأليف نمودهاند.
[46]. ـ بعد از اين كه در حضور امام صادق(عليه السلام) دو ركعت نماز مىخواند و حضرت نمازش را نمىپسندد.
[47]. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 4، ص 673.