■ رابطه نماز با اعمال
لكن الرّاسخون في العلم منهم و المؤمنون يؤمنون بما انزل اليك و ما انزل من قبلك و المقيمين الصّلوة و الیؤتون الزّكوة و المؤمنون بالله و اليوم الآخر اولئك سنؤتيهم اجراً عظيماً.
ولي آن دسته از آنها كه راسخ در علمند و آنها كه ايمان دارند به تمام آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان ميآوردند و آنها كه نماز را برپا ميدارند و آنان كه زكات ميدهند و آنها كه به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند به زودي به همه آنان پاداش عظيمي خواهيم داد.«نساء ، 162»
ـ در اين آيه افراد با ايمان و پاكدامن يهود را مورد ستايش قرار داده و پاداش بزرگي به آنها نويد ميدهد.
ـ وجود دانشمندان و مؤمنان واقعي در ميان يهوديان.
ـ نقش ايمان واقعي به اديان گذشته در پذيرش قرآن و ديگر كتب آسماني.
ـ يهوديان به پا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات، به قرآن و ديگر كتب آسماني ايمان ميآورند.
ـ مؤمنان به خدا قيامت و قرآن، به پا دارندگان نماز و پرداخت كننده زكات از پاداش بزرگ الهي برخوردار خواهد شد.
ـ اهميت والاي نماز و زكات و عنايت ويژه الهي نسبت به اقامه كنندگان نماز.
ـ منصوب آوردن (مقيمين) به تقدير در مدح و اخص براي تأكيد بيشتر اهميت نماز و عنايت خاص خداوند به اقامه كنندگان آن.
مهندسي خانه و نماز /
و اوحينا الي موسي و اخيه ان تبوّءا لقومكما بمصر بيوتا و اجعلوا بيوتكم قبلة و اقيموا الصّلوة و بشّر المؤمنين.
و به موسي و برادرش وحي كرديم كه براي قوم خود خانههايي در سرزمين مصر انتخاب كنيد، و خانههايتان را مقابل يكديگر و متمركز قرار دهيد و نماز را برپا داريد و به مؤمنان بشارت ده (كه سرانجام پيروز ميشوند). «يونس ، 87»
از مجموع اين آيه استفاده ميشود كه بنياسرائيل در آن زمان به صورت گروهي پراكنده، شكست خورده، وابسته و طفيلي، و آلوده و ترسان بودند، نه خانهاي از خود داشتند و نه اجتماع و تمركزي نه برنامه سازنده معنوي داشتند و نه شهامت و شجاعت لازم براي يك انقلاب كوبنده.
موسي و برادرش هارون مأموريت يافتند كه براي بازسازي اجتماع بنياسرائيل مخصوصاً از نظر روحي برنامهاي را در چند ماده پياده كنند:
1ـ نخست به امر خانه سازي و جدا كردن مسكن خويش از فرعونيان همّت بگمارند اين كار چند فايده داشت:
2ـ خانههايشان را مقابل يكديگر و نزديك به هم بسازند زيرا قبله در اصل به معني (حالت تقابل) ميباشد و اطلاق كلمه قبله بر آنچه امروز معروف است در حقيقت معني دومي براي اين كلمه است.
اين كار كمك مؤثري به تمركز و اجتماع بنياسرائيل ميكرد و ميتوانستند مسائل اجتماعي را به طور عمومي مورد بررسي قرار دهند و به عنوان انجام مراسم مذهبي دور هم جمع شوند و براي آزادي خويش نقشههاي لازم را طرح نمايند.
3ـ توجه به عبادت و مخصوصاً نماز كه انسان را از بندگي بندگان جدا و به خالق همه قدرتها پيوند ميدهد قلب و روح او را از آلودگي گناه ميشويد و حس اتكاي به نفس را در آنان زنده ميكند و با تكيه بر قدرت پروردگار روح تازهاي به كالبد انسان ميدمد.
4ـ به موسي به عنوان يك رهبر دستور ميدهد كه دست درون زواياي روح بنياسرائيل بيفكند و زبالههاي ترس و وحشت را كه يادگار ساليان دراز بردگي و ذلّت بوده است بيرون بكشد و از طريق (بشارت دادن به مؤمنان) به فتح و پيروزي نهايي و لطف و رحمت پروردگار اراده آنها را قوي و شهامت و شجاعت را در آنها پرورش دهد.[1]
[1] . نمونه، ج 8 ـ 370 ـ 371.
نماز و عمل صالح /
انّ الذّين امنوا و عملوا الصّالحات و اقاموا الصّلوة و اتوا الزّكوة لهم اجرهم عند ربّهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون.
كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زكات را پرداختند مزدشان نزد پروردگارشان است و نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين ميشوند. «بقره ، 277»
در برابر رباخواران ناسپاس و گنهكار، كساني كه در پرتو ايمان، خودپرستي را ترك گفته و عواطف فطري خود را زنده كرده و علاوه بر ارتباط با پروردگار و برپا داشتن نماز، به كمك و حمايت نيازمندان ميشتابند و از اين راه از تراكم ثروت و به وجود آمدن اختلافات طبقاتي و به دنبال آن هزار گونه جنايت جلوگيري ميكنند پاداش خود را نزد پروردگار خواهند داشت و در هر دو جهان از نتيجه عمل نيك خود بهرهمند ميشوند. طبيعي است ديگر عوامل اضطراب و دلهره براي اين دسته به وجود نميآيد خطري كه در راه سرمايهداران مفت خوار بود و لعن و نفرينهايي كه به دنبال آن نثار ميشد براي اين دسته نيست.
بالاخره از آرامش كامل برخوردار بوده، هيچگونه اضطراب و غمي نخواهد داشت.[1]
علّت اين كه عمل صالح، نماز، زكات، را با هم ذكر كرده اين نيست كه هر كدام از اينها اگر تنها باشد پاداش ندارد زيرا اگر چنين باشد اين آيه سبب كم ارزش كردن آنها ميگردد، بلكه مقصود از يكجا ذكر كردن آنها اين است كه بيشتر ترغيب به آنها شده و باعث اهميّت و عظمت آنها گردد و يا منظور اين است كه بفهماند اگر تمام اينها با هم انجام شوند پاداش آنها خيلي زيادتر است.[2]
[1] . تفسير نمونه، ج 2، ص 275.
[2] . مجمع البيان، ج 2، ص 672.
جهاد و نماز /
«الم تر الي الّذين قيل لهم كفّوا ايديكم و اقيموا الصّلوة و آتوا الزّكوة».
آيا نديدي كساني را كه (در مكّه) به آنها گفته شد (فعلاً) دست از جهاد بداريد و نماز برپا كنيد و زكات بپردازيد.«سوره نساء / 77»
نقش اقامه نماز در ميدان جهاد
نخستين سؤالي كه پيش ميآيد اين است كه چرا از ميان تمام دستورهاي اسلامي تنها مسئله نماز و زكات ذكر شده است، در حالي كه دستورهاي اسلامي منحصر به اينها نيست.
ـ پاسخ سؤال اين است كه «نماز» رمز پيوند با خدا و «زكات» رمز پيوند با خلق خدا است، بنابراين منظور اين است كه به مسلمانان دستور داده شد با برقراري پيوند محكم با خداوند و پيوند محكم با بندگان خدا، جسم و جان خود و اجتماع خويش را آماده براي جهاد كنند، و به اصطلاح خودسازي نمايند، و مسلماً هر گونه جهادي بدون آمادگيهاي روحي و جسمي افراد و بدون پيوندهاي محكم اجتماعي محكوم به شكست خواهد بود.
مسلمان در پرتو نماز و نيايش با خدا ايمان خود را محكم و روحيه خويش را پرورش ميدهد و آماده هر گونه فداكاري و از خود گذشتگي ميشود،و به وسيله زكات شكافهاي اجتماعي پر ميگردد، و از نظر تهيّه نفرات آزموده و ابزار جنگي كه زكات يك پشتوانه اقتصادي براي تهيه آنها ميباشد بهبود مييابد، و به هنگام صدور فرمان جهاد آمادگي كافي براي مبارزهي با دشمن خواهند داشت
نماز و هجرت /
ربّنا انّي اسكنت من ذرّيّتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرّم ربّنا ليقيموا الصّلوة فاجعل أفئدةً من النّاس تهوي اليهم و ارزقهم من الثّمرات لعلّهم يشكرون.
پروردگارا من بعضي از فرزندانم را در سرزمين بيآب و علفي در كنار خانهاي كه حرم تو است ساكن ساختم تا نماز را برپاي دارند تو قلبهاي گروهي از مردم را متوجّه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزي ده شايد آنان شكر تو را بجاي آورند.«ابراهيم ، 37»
در اين آيه گوشهاي از دعاها و خواستههاي ابراهيم بنده مقاوم و شاكر خدا را بيان ميكند. تا سرمشق و الگويي براي آنها كه ميخواهند از نعمتهاي الهي بهترين بهره را بگيرند.
و چنين دعا و نيايش خود را بيان ميكند: اي پروردگارا من بعضي از فرزندانم را در سرزمين فاقد هر گونه زراعت و آب و گياه نزد خانهاي كه حرم تو است گذاشتم تا نماز را برپاي دارند.[1]
مراد ابراهيم ـ عليه السّلام ـ از ذريّهاش همان اسماعيل و فرزنداني است كه از وي پديد ميآيند، نه اسماعيل به تنهايي براي اين كه دنبالش گفته است (ربّنا ليقيموا الصّلوة)پروردگارا تا نماز به پاي بدارند، و اگر اسماعيل به تنهايي مقصود بود نميبايست لفظ جمع بكار برد.
و اين كه گفته است:(ربنا ليقيموا الصلاة) منظورش بيان غرض خود از اسكان اسماعيل و مادرش ميباشد كه به انضمام جمله قبليش (بواد غير ذي زرع)، و جملهاي كه دنبال آن آورده و گفت (فاجعل افئدة من النّاس تهوي اليهم و ارزقهم من الثمرات) اين معنا را افاده ميكند: كه اگر در ميان نقاط مختلف زمين نقطهاي غير قابل كشت و خالي از امتعه و زندگي، يعني آب گوارا و روئيدنيهاي سبز و خرم و درختان زيبا، و هواي معتدل، و خالي از مردم را اختيار كرد براي اين بوده كه ذريّهاش در عبادت خدا خالص باشند و شواغل دنيا دلهايشان را مشغول نسازد.[2]
[1] . نمونه، ج 10، ص 362.
[2] . الميزان، ج 12، ص 111.
نماز رحمت الهي /
و اقيموا الصّلوة و اتوا الزّكوة و اطعيوا الرّسول لعلكم ترحمون.
و نماز را برپا داريد و زكات را بدهيد و رسول (خدا) را اطاعت كنيد تا مشمول رحمت (او) شويد.«نور، 56»
در آيه گذشته (در همين سوره) وعده خلافت روي زمين به مؤمنان صالح داده شده بود و اين دو آيه مردم را براي فراهم كردن مقدمات اين حكومت بسيج ميكند، در ضمن نفي موانع بزرگ را نيز خودش تضمين مينمايد، در حقيقت يكي از اين دو آيه در صدد بيان مقتضي است و آيه دوم نفي موانع.
ـ نخست ميگويد: (و اقيموا الصلوة ، نماز را برپا داريد) همان نمازي كه رمز پيوند خلق با خالق است، و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمين ميكند، و ميان آنها و فحشاء و منكر حايل ميشود.
(و اتوا الزكاة ، وزكات را ادا كنيد).[1]
ـ وظايف عبادتهاي كه براي بندگانش تشريع كرده و اگر از ميان همه وظايف تنها نماز و زكات را يادآوري كرد، براي اين بود كه اين دو تكليف در ميان تكاليف راجعه به خدا و خلق به منزله ركن است.[2]
نمازگزار مشمول رحمت الهي قرار ميگيرد.
[1] . نمونه، ج 14، ص 535.
[2] . الميزان، ج 15، ص 223.
نماز و تقوا /
وان أقيموا الصّلوة و اتّقوه و هو الّذي اليه تحشرون.
(و نيز به ما فرمان داده شده به) اين كه نماز را برپا داريد و از او بپرهيزيد و تنها او است كه به سويش محشور خواهيد شد.
«انعام ، 72»
در اين آيه دستور داده شده كه نماز را برپا داريد و تقوا را پيشه كنيد.
به ما گفتهاند در برابر پروردگار عالميان تسليم شده و نماز به پاي داشته از او بپرهيزيد با ذكر كلمه (و اتقوه) تمامي عبادات و عمليات دين را خلاصه كرد و تنها از ميان آنها نماز را اسم برد براي ان اهميّتي كه داشته و عنايتي كه خداوند در امر آن دارد چه اهتمام قرآن شريف نسبت به نماز جاي هيچ ترديد نيست.[1]
[1] . الميزان، ج 7، ص 231؛ نمونه، ج 5، ص 298.
نماز پيوند با خدا و پيوند با خلق /
و اقيموا الصّلوة و اتوا الزّكوةو ما تقدّموا لانفسكم من خيرتجدوه عند الله انّ الله بما تعملون بصير.
نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و (با اين دو وسيله روح وجسم اجتماع خود را نيرومند سازيد، و بدانيد) هر كار خيري براي خود (در سراي آخرت) از پيش ميفرستيد، آن را نزد خداوند خواهيد يافت، خداوند به اعمال شما آگاه است.«بقره ، 110»
در اين آيه دو دستور به مؤمنان داده ميشود يكي (نماز) كه در انجام آن ارتباط محكمي بين آنان و خداوند ايجاد ميشود، و ديگري (زكات) كه با اداي آن همبستگيهاي اجتماعي محكمي به وجود ميآيد، و اين هردوبرايپيروزي بردشمن لازم ميباشد، چه اين كه پيروزي در پرتو ارادههاي نيرومند و ايمان قوي و اتحاد همبستگيهاي ملتها صورت ميپذيرد.
جمله ديگري در آيه اضافه شده و آن اين است كه مؤمنان هر گونه عمل نيكي انجام دهند، اجر و پاداش آن از بين نميرود و نزد خداوند براي آنان ذخيره خواهد بود اين خود در استحكام ايمان آنان اثري بسزا دارد. در پايان آيه آمده است كه:
خداوند به تمام اعمال شما بصير است، يعني به طور دقيق ميداند كدام عمل را به خاطر او انجام دادهايد و كدام يك را براي غير او.[1]
به پاي داريد نماز را، بپردازيد زكات را، چون خداوند مؤمنين را فرمان داد كه از كفار صرف نظر نموده و بگذرند و تحمل اين معني با شدّت دشمني يهود و ديگران نسبت به مسلمين مشكل به نظر ميرسيد از اين رو آنان را دستور داد كه در برابر اين مشكل از نماز و روزه استمداد كنند و كمك بجويند زيرا كه آنها، علاوه بر ثواب وپاداشي كه دربرابرآنها مقرّر گرديده مسلمين را درراه رسيدن به فضيلت صبر و بردباري كمك مينمايند همان طور كه خداوند در جاي ديگر فرمود:
(واستعينوا بالصبر و الصّلوة).
آنچه را كه به نفع خودشان از خير و نيكي است از پيش بفرستيد.
منظور از خير فرمانبرداري و نيكي كردن و كردار شايسته است و مييابيد آن را نزد خدا.
برخي گفتهاند معناي آن اين است كه مييابيد آن خير را در نزد خدا محفوظ و ثبت شده براي پاداش و جزاء دادن.
ـ و اين جمله دلالت دارد بر اين كه پاداش فرمانبرداريها و اعمال نيك كم نميشود و از بين نميرود.
خداوند اعمال شما را ميبيند و چيزي از اعمال شما بر او پوشيده نيست و در آتيه پاداش نيكيها و كيفر زشتكاريهاي شما را خواهد داد. پس هنگام ارتكاب اعمال، خويشتن را نسبت به جزا و پاداش و كيفر متيقّن ببينيد و بدانيد كسي متصدي اين كار خواهد شد كه هيچ عملي از ديده بصيرت او پوشيده نيست.[2]
[1] . تفسير نمونه، ص 285.
[2] . مجمع البيان، ج 1، ص 354
نماز و شكرگزاري /
انّا اعطيناك الكوثر فصلّ لربّك و انحر
به خاطر شكرانه عطاياي ما براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني كن.«كوثر ، 1 و 2»
نخست خداوند ميفرمايد: ما به تو كوثر عطا كرديم.
اين نعمت عظيم و خير فراوان شكرانه عظيم لازم دارد، هر چند شكر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نميكند، بلكه توفيق شكرگزاري خود نعمت ديگري است از ناحيه او لذا ميفرمايد: اكنون چنين است فقط براي پروردگارت نماز بخوان، قرباني كن.
بخشنده نعمت او است، بنابراين نماز و عبادت و قرباني كه آن هم نوعي عبادت است براي غير او معني ندارد.
عبادت خدا به صورت نماز باشد يا قرباني كردن
اين در برابر اعمال مشركان است كه براي بتها سجده و قرباني ميكردند در حالي كه نعمتهاي خود را از خدا ميدانستند و به هر حال تعبير لربك دليل روشني است بر مسأله لزوم قصد قربت در عبادات.[1]
امر نماز متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده از باب شكر نعمت است و چنين معني ميدهد حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با نماز شكرگزاري كن.
[1] . تفسير نمونه، ج 27، صص 372 ـ 373