■ سهل انگارى در نماز
بى اعتنايى به نماز
* در مورد بىاعتنائى به نماز، چه آياتى در قرآن آمده است؟
* در يك نگاه كلى، قرآنكريم، انسانها را نسبت به برپايى نماز به چهار دسته تقسيم مىكند:
1. گروهى كه به طور كلى، بىتوجه و بىاعتنا به اين فريضه الهى مىباشند و نماز نمىخوانند: از مجرمان [مىپرسند] چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ مىگويند از نمازگزاران نبوديم.(مدثر،40ـ43).
2. گروهى كه در اثر بىتوجهى به نماز، در بعضى از زمانها، نماز مىخوانند، خداوند به اينان وعده وارد شدن در وادى «غى» را در دوزخ داده، مىفرمايد: (فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَوةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا)[1]؛ امّا پس از آنان، فرزندان ناشايستهاى روى كار آمدند كه نماز را تباه كردند و از شهوات پيروى نمودند؛ پس به زودى مجازات گمراهى خود را خواهند ديد.
3. دستهاى كه هميشه نماز مىخوانند وليكن در اقامه آن سهل انگارى مىكنند؛ خداوند به دليل بىتوجهى آنان به نماز، چنين خطابشان مىفرمايد: واى بر نمازگزارانى كه در نماز خود سهلانگارى مىكنند (ماعون،4ـ5).
4. مؤمنانى كه بر اين فريضه الهى مواظبت كرده، با قلبى خاشع آن را به پا مىدارند. خداوند درباره آنان مىفرمايد: مؤمنان رستگار شدند؛ آنها كه در نمازشان خشوع دارند؛... و آنها كه بر نمازهايشان مواظبت مىنمايند. اينان وارث فردوس (جايگاهى در بهشت) هستند. (مؤمنون، 1 ـ 2 و 9).
* دخترى نوزده ساله هستم و در يك خانواده مذهبى زندگى مىكنم، ولى برخلاف ساير افراد خانواده به نمازم، كمتر اهميت مىدهم، ولى به ساير عقايدم پاىبندم، امّا احساس مىكنم آنها هم هر لحظه كمرنگتر مىشود، لطفاً مرا كمك كنيد.
* يكى از شرايط مؤمن واقعى اين است كه هميشه نماز را به پا دارد (معارج، 23). خداوند به كسى كه در نماز خود سهلانگارى مىكند؛ مثلاً گاهى نماز مىخواند و گاهى نمىخواند يا در نماز دقت نمىكند و آن را با آداب صحيح و واجبش به جاى نمىآورد و... در قرآن وعده عذاب داده است (ماعون، 4 و 5).
قرآن كريم در توصيف نمازگزاران مىفرمايد: نمازگزاران كسانى هستند كه: (عَلَى صَلاَتِهِمْ دَآئِمُونَ)[2]؛ نمازها را پيوسته بجا مىآورند؛ يعنى همه نمازها را در اوقات معين خود انجام مىدهند، نه اين كه گاهى بخوانند و گاهى نخوانند، يا شب نماز بخوانند، اما صبح نخوانند.در روايات هم بر انجام دادن نماز بسيار تأكيد شده است. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: كسى كه نمازش را از روى عمد ترك نمايد از ذمّه خداوند و پيامبر اسلام برى شده و پيمانشكنى نموده و پيوندهايى كه خداوند دستور برقرارى آن را داده بريده است، زيرا خداوند مىفرمايد: اينان كسانى هستند كه بر آنها لعنت (فرستاده شده) است و برايشان بدى و سختى سراى آخرت مهيا شده است.[3] (رعد، آيه25). پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مىفرمايد: اگر مردم مىدانستند كه نماز عشا و نماز صبح چه قدر اهميت و ارزش دارد، آن دو را به جا مىآوردند، حتى در سختترين شرايط؛ سپس فرمود: نماز عشا و صبح كفاره اعمالى است كه در بين اين دو (صبح و شب) انجام مىشود.[4]
در تفسير آيه 78 سوره اسراء نيز از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه: مقصود از «قرءان الفجر» نماز صبح است كه اگر در اول وقتش خوانده شود، دوبار براى او ثبت مىشود هم فرشتگان شب آن را ثبت مىكنند و هم فرشتگان روز؛ (إِنَّ قُرْءَانَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا)[5]؛ چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است![6]
پيش از اين نيز به آثار ترك نماز اشاره شد.[7]
راه ترغيب به مداومت در نماز
* شخصى گاهى بسيار نماز مىخواند، ولى بعد از مدتى نماز را ترك مىكند و از ياد خدا غافل مىشود. راه دائمى خوب بودن و به ياد خدا بودن از نظر قرآن چيست؟
* افزون بر عوامل ترك نماز و راههاى برخورد با تارك الصلوة كه پيش از اين گذشت،[8] بايد توجه داشت: اگرچه از نظر قرآن يكى از مهمترين عوامل ياد خدا نماز خواندن است،[9] اما منظور از ياد خدا تنها ذكر لفظى نيست، بلكه خدا را در درون جان حاضر ديدن و به ياد علم و قدرت بىپايان و رحمت وسيعش بودن است؛ انسان در اين موقع، احساس مىكند تكيهگاه نيرومندى دارد و هيچ قدرتى در برابر آن مقاومت نمىكند، پس براى اين كه از خدا غافل نشويم، بايد او را در دل فراوان ياد كنيم. «واذكُروا اللّهَ كَثيرًا لَعَلَّكُم تُفلِحون؛(انفال،45) و خداوند را فراوان ياد كنيد تا رستگار شويد.»[10]
يكى ديگر از راههاى مداومت بر اداى نماز اين است كه خودمان را به نماز اول وقت عادت بدهيم. مىتوانيم نذر كنيم كه مثلا (تا يك هفته اگر نمازم را اول وقت نخواندم براى خدا بر من [واجب] باشد كه صد تومان در راه خدا بدهم.» پس از موفقيت در هفته اول، براى هفته دوم و... خواندن كتابهاى مفيدى چون: حق اليقين تأليف علامه مجلسى، و منازل الاخره نوشته حاج شيخ عباس قمى و... قطعاً مؤثر است.
علاوه بر آن معاشرت و دوستى با انسانهاى مقيّد به نماز و در صورت امكان، كم كردن و حتى قطع رابطه با انسانهايى كه نماز نمىخوانند، در اشتياق انسان به عبادت خدا بسيار مفيد و مؤثر است.
توجه به آثار و بركات نماز، پىآمدهاى زيانبار ترك نماز و راه لذت بردن از خواندن نماز؛ تا اندازه بسيارى انسان را به هم صحبتى با خدا سوق مىدهد.[11]
در ضمن مشكلات مادى و سرخوردگى روحى را نيز به كمى تلاش و مشورت با افراد آگاه مىتوان برطرف نمود.
[1]. مريم،آيه59.
[2]. معارج،آيه23.
[3]. كلينى، اصول كافى، ج2، ص285.
[4]. محدث نورى، مستدرك الوسائل، ج6، ص453.
[5]. اسراء،آيه78.
[6]. ر.ك: شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، ج4، ص212ـ213; همان، تفسير نمونه، ج12، ص222ـ223.
[7]. ر.ك: شماره 6 پيامدهاى ترك نمازونيز:بحارالانوار، ج79، ص224.
[8]. ر.ك، نحوه برخورد با تارك الصلاة از همين كتاب.
[9]. سوره طه آيه 14.
[10]. «واذكُروا اللّهَ كَثيرًا لَعَلَّكُم تُفلِحون;(انفال،45) و خداوند را فراوان ياد كنيد تا رستگار شويد.» «فَاِذا قَضَيتُمُ الصَّلوةَ فَاذكُروا اللّهَ قِيـمـًا وقُعودًا وعَلى جُنوبِكُم;(نساء،103) و چون نماز را به جاى آورديد، خدا را [در همه حال] ايستاده و نشسته و بر پهلو آرميده، ياد كنيد...» ر.ك: آيت الله مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج 7، ص 194 و 195.
[11]. ر.ك: آثار و فوائد نماز و نيز بحارالانوار، ج 79، ص 202 و 207 و 224.