■ جایگاه دعا در تعقیبات نماز
هدف از خواندن دعا
* هدف از خواندن دعا چيست؟
* دعا كردن آثار فراوانى براى انسان دارد؛ آثار روانى، اجتماعى، تربيتى، معنوى، تقويت اراده، برطرف كردن ناراحتىها، روشن شدن چراغ اميد در دل انسان، آرامش دل، شادى و فرح باطنى، رضا و تسليم در برابر خداوند، عبادت و خضوع در پيشگاه الهى، تقرب به خدا به وسيله دعا، آگاهى و بيدارى دل و انديشه و... از جمله آثار دعا كردن است.
خداوند متعال، مىفرمايد: (وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِى وَلْيُؤْمِنُواْ بِى لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون)[12]؛ و هنگامى كه بندگان من از تو درباره من سؤالى كنند (بگو) من نزديكم! دعاى دعا كننده را به هنگامى كه مرا مىخواند پاسخ مىگويم، پس آنها بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند).
امام صادق(عليه السلام) مىفرمايد: نزد خداوند مقاماتى است كه بدون دعا كسى به آن نمىرسد.[13]
شيوه آغاز تعقيب نماز
* بعد از نماز وقتى مىخواهم دعا كنم، هميشه بر زبانم جارى مىشود كه به خداوند متعال سلام كنم، اما در همين لحظه «اعوذ بالله» گفته و منصرف مىشوم؛ يعنى فكر مىكنم خيلى عاجزتر از آنم كه به خداى خويش سلام كنم. مىخواستم ببينم حكم سلام كردن به خداوند متعال چيست؟
* از آيات قرآن كريم و روايات معصومين(عليهم السلام) استفاده مىشود كه بنده در برابر خداوند متعال بايد خشوع و خضوع داشته باشد و خداوند را تسبيح نمايد: (تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَـوَتُ السَّبْعُ وَالاَْرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَىْء إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِه...)[14]؛ آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنها است او را تسبيح مىگويند و هيچ چيز نيست، مگر اينكه در حال ستايش، تسبيح او مىگويد...
همچنين خدا را بايد «تنزيه» و از تمام نقايص پاك شمرد، زيرا او از هر نظر، وجودى بى پايان و نامحدود است و هر چه غير اوست، محدود و متناهى است؛ دست انديشههاى بلند به دامن كبريايىاش نرسد، مگر در حد و نهايتى محدودش كند؛ تغيير و گوناگونى در او راه ندارد.
آرى، خداوند خود را متصف به سلام كرده است: (هُوَ اللَّهُ الَّذِى لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَـمُ الْمُؤْمِنُ...)[15]؛ او خدايى است كه معبودى جز او نيست؛ حاكم و مالك اصلى اوست؛ از هر عيب منزه است، به كسى ستم نمىكند؛ به مؤمنان امنيت مىبخشد.... اساساً دعوت او به سوى سلامت است: (وَاللَّهُ يَدْعُوا إِلَى دَارِ السَّلَـم...)[16]؛ و خداوند دعوت به سراى صلح و سلامت مىكند.... درود و تحيت بهشتيان نيز چيزى جز «سلام» نيست: (إِلاَّ قِيلاً سَلَـمًا سَلَـمًا)[17]؛ سخنى جز سلام و درود نيست.
اما اينكه انسان به خداوند متعال سلام كند، در جايى وارد نشده است.[18]
آيهاى كه در تعقيب نماز عشا خوانده مىشود
* كدام يك از آيههاى سوره بقره از ديگر آيات آن مهمتر است و آن را بعد از نماز عشا مىخوانند؟ شأن نزولآنآيه شريفه را بيان فرماييد؟
* از آن جا كه در دو آيه آخر سوره بقره خلاصهاى از تمام سوره بقره آمده است، رهبران اسلام در ضمن احاديث متعددى ما مسلمانان را به خواندن اين دو آيه بعد از نماز عشا ترغيب كردهاند و براى آن ثوابهاى گوناگونى بيان داشتهاند. خداوند متعال در اين دو آيه مىفرمايد:(ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَمَلَـئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِه...)[19]؛ پيامبر به آن چه از طرف پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده است [و رهبرى است كه به تمام سخنان خود كاملا مؤمن مىباشد]و مؤمنان [نيز] به خدا و فرشتگان او و كتابها و فرستادگان وى همگى ايمان آوردهاند [و مىگويند] ما در ميان پيامبران او فرق نمىگذاريم [و به همگى ايمان داريم] و گفتند: ما شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا [انتظار]آمرزش تو را [داريم] و بازگشت [ما] به سوى تو است. خداوند هيچ كس را جز به اندازه توانائيش تكليف نمىكند، [به همين جهت انسان]هر كار [نيكى] انجام دهد براى خود انجام داده و هر كار [بدى]كند به زيان خود كرده است....[20]
از «ابنعباس» و نيز از «ابوهريره» چنين روايت شده است كه وقتى آيه: (وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبَكُم...)[21]؛ آنچه در [ضماير و ذهن] خودتان است آشكار نماييد و يا پنهان سازيد خداوند آن را به حساب و محاسبه خواهد در آورد نازل گرديد و بر صحابه فوق العاده سخت و گران آمد، لذا نزد پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)آمدند و گفتند: «يا رسولاللّه! ما طاقت تحمل اين آيه را نداريم!» رسولاكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: آيا مىخواهيد مانند اهلكتابى كه قبل از شما بودند، باشيد؟ كه به پيامبرانشان گفته بودند: سمعنا و عصينا ؛ گوش داديم ولى نافرمانى نموديم، بلكه بايد بپرهيزيد و از خداوند بترسيد و حتى برعكس آنها باشيد و در قبال آيات خداوند متعال فرمانبردار باشيد. صحابه وقتى كه اين موضوع را از پيامبر(صلى الله عليه وآله) شنيدند زبانهاى خويش را بستند و مطيع شدند سپس در دنباله فرمانبردارى آنان اين آيه نازل شد و بعد موضوع آيهفوق كه ايجاد اضطراب و نگرانى در ميان اصحاب نموده بود به وسيله آيه: (لا يكلف اللّه نفسا الاّ وسعها)[22]؛ خداوند هيچكس را به فوق طاقت او مكلف نمىسازد. برداشته شد.
حضرت رسولاكرم(صلى الله عليه وآله) در اهميت اين دو آيه مىفرمايد: خداىمتعال سوره بقره را به اين دو آيه ختم كرده و آن دو آيه را از گنج خود كه تحت عرش دارد،به من داده است پس بياموزيد اين دو آيه را و بياموزانيد آن را به پسران خود از جهت آن كه هم قرآن است و هم دعا.[23]
* در مفاتيح الجنان آمده كه هر كس بعد از نماز عشا آيه: (امن الرّسول...) را تلاوت كند، ثواب نماز شب را دارد. آيا اين شخص با فردى كه نيمه شب برخاسته و نماز شب مىخواند تفاوتى ندارد؟ و يا در روايت آمده كه تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) برتر از هزار ركعت نماز مستحب است و...؟
* اولاً: اينگونه روايات در صدد بيان اهميت و ارزش اعمال مذكور است و مىخواهد بفهماند كه مثلاً تلاوت آيه «امن الرسول» و يا تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) خيلى ارزشمند است، نه اين كه اينها با خواندن نماز شب و يا نماز مستحبى تفاوتى ندارد.
ثانياً: همان گونه كه در پرسش اشاره نمودهايد تلاوت آيه مذكور ثواب نماز شب را دارد، ولى نماز شب چنان كه در روايات آمده علاوه بر ثواب، داراى آثار و نتايج ديگرى همچون بركت رزق، زايل شدن غم و اندوه، حصول معنويت و... است.[24] كه براى تلاوت آيه «آمن الرسول» اين آثار گفته نشده است، بنابراين حال كسى كه آيه مذكور را تلاوت كند با كسى كه نماز شب بخواند متفاوت خواهد بود. همچنين خواندن نماز مستحبى و تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) هر كدام داراى آثار مخصوص به خود است كه ديگرى آن آثار را ممكن است نداشته باشد.
صلوات پيامبر(صلى الله عليه وآله)
* پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) هنگام نماز همين صلواتى را كه ما امروز در نماز ادا مىكنيم، به جا مىآوردند يا از سخن شايسته ديگرى استفاده مىكردند؟
* خداوند متعال مىفرمايد: (إِنَّ اللَّهَ وَمَلَـئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا)[25]؛ خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مىفرستند، اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او درود فرستيد و سلام گوييد و تسليم فرمانش باشيد.
مقام پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آن قدر والاست كه آفريدگار هستى و فرشتگان بر او درود مىفرستند و خداوند به انسانها نيز دستور مىدهد كه بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) درود و سلام بفرستند و در برابر فرمان او تسليم باشند، زيرا او گوهر گرانقدر عالم آفرينش است.[26]
بر اساس روايات اسلامى، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نيز در نمازهاىشان همين صلواتى را مىفرستاد كه ما امروز در نمازهايمان مىفرستيم؛ از جمله ابوحمزه ثمالى از يكى از ياران پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به نام «كعب» نقل مىكند كه «هنگامى كه آيه 56، سوره احزاب، نازل شد عرض كرديم: سلام بر تو را مىدانيم، ولى صلوات بر تو چگونه است؟ فرمود: بگوييد: اللهمصلعلىمحمدوآلمحمد كما صلّيت على ابراهيم... سپس به دنبال اين فرمايش فرمود: نماز بگذاريد همان طور كه ما را مىبينيد، سپس آن حضرت نماز گزارد [و در نمازش نيز همين صلوات را قرائت فرمود[[27].
علت خواندنآيه (إنّ الله و ملائكته يصلون...)
* چرا بعد از قرائت آيه: (إنّ الله و ملائكته يصلون على النبى...) پس از پايان نمازها بايد سه بار صلوات بفرستيم؟ لطفاً فلسفه آن را بيان كنيد.
* اين كار ريشه در روايتهاى اسلامى دارد و در سنت و سيره پيشوايان معصوم(عليهم السلام) چنين آمده است و مؤمنان نيز به پيروى از سنت و سيره آن بزرگواران چنين اذكار و دعاها و تعقيباتى را به جا مىآورند؛ چنان كه حضرت امام موسى كاظم(عليه السلام) مىفرمايد: هر كس بعد از نماز صبح و نماز مغرب قبل از آنكهپاهايش را حركت دهد [هيئت نشستن در حال نماز را به هم بزند] و يا كسى سخنى بگويد، آيه (إنّ الله و ملائكته و يصلّون على النّبى...) را بخواند، و بگويد: خدايا بر محمد و ذريه آن حضرت درود بفرست، خداوند صد حاجت او را برآورده مىكند كه هفتاد حاجت در دنيا و سى حاجت ديگر در آخرت براى او برآورده مىشود.[28]
تعقيبات نماز قضا
* آيا براى نماز قضا مىتوان تعقيب خواند؟
* قرآن مىفرمايد: (فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ * وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَب)[29]؛ پس هنگامى كه از كار مهمى فارغ شدى، به كار و طاعت ديگر بپرداز و به سوى پروردگارت با اشتياق روى آور. از امام باقر(عليه السلام)در تفسير اين آيه، چنين نقل شده است:
هنگامى كه از نماز، فراغت يافتى، در همان حال كه نشستهاى، به دعا بپرداز و از خداوند هر چه از دنيا و آخرت مىخواهى، تمنا كن و هنگامى كه از دعا فارغ شدى، به سوى خداوند متعال توجه كن.[30] از مجموع اين آيه و روايت مىتوان استفاده كرد كه دعا و تعقيبات بعد از نماز، كارى پسنديده و مستحب مىباشد[31] و بين نماز قضا و غير آن در اينجا فرقى نيست.
تكبير گفتن بعد از نماز
* پس از سلام نماز اغلب نمازگزاران سه بار با صداى بلند تكبير گفته، همراه آن، شعارهايى مىدهند، سؤالى كه مطرح مىشود اين است كه آيا اسلام و قرآن اين شعارها را بدعت و غير اسلامى مىداند، يا خير؟ اگر بدعت نيست دليل عقلى، قرآنى و اجتماعى آن را به طور مشروح، واضح و مستدلّ و شرعى ـ فقهى بيان فرماييد.
* «بدعت» نسبت دادن امور خارج از دين به دين است،[32] ولى شعار كه نوعى ابراز عقيده و موجوديّت وحمايت و پشتيبانى است بدعت نمىباشد، زيرا اوّلا: هيچ دليلى شرعى بر نهى از آن وجود ندارد، ثانياً: شعار اگر در جهت تأييد اسلام و مسلمانان باشد، مىتواند مصداقى از (تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ)[33]؛ و نيز (وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة...)[34]؛ هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [=دشمنان] آماده سازيد...، چرا كه شعارْ افكار را در يك محور منسجم مىكند واز نظر روانى تأثيرى منفى بر دشمن مىگذارد.
گذشته از اين، شعار دادن سابقهاى تا صدر اسلام دارد. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) بارها در جنگها متوسل به شعار شدند. شعارهاى «الله اعلى و اجل، الله اعلى و اجل» مسلمانان در برابر شعار دشمن: «اعل هُبل، اعل هُبَل» و نيز «الله مولانا و لا مولى لكم» در برابر «نحن لنا العزّى و لا عُزَّى لكم» كه از سوى دشمن در پايان جنگ احد سر داده شده بود، در تاريخ معروف است.[35]
بنابراين، شعارهايى كه براى تحكيم حكومت اسلامى و كيان مسلمانان باشد، نه تنها از آن نهى نشده كه از اين بابت (نصرت دين و جامعه مسلمانان) مستحب نيز هست.
جمعى خواندن تعقيبات نماز
* با توجه به آيه شريفه 55 و 205 سوره اعراف آيا جمعى خواندن دعاها با آيههاى ياد شده منافات ندارد؟
* الف) اينكه در آيه فوق فرموده كه خدا را به طور «خفيه» و در پنهانى بخوانيد، براى اين است كه از «ريا» دورتر و به اخلاص نزديكتر و توأم با تمركز فكر و حضور قلب باشد.
ممكن است منظور از «تضرع»، دعاى آشكار و منظور از «خفيه»، دعاى پنهانى باشد؛ پس مىتوان نتيجه گرفت كه هر مقامى اقتضايى دارد: گاهى بايد آشكارا و گاهى پنهانى دعا كرد. اتفاقاً گاهى براى ترويج دين و تبليغ آن، لازم است دعا به صورت آشكارا و گروهى خوانده شود. هيچ منافاتى ندارد كه با رعايت حضور قلب و اخلاص، دعا را به صورت جمعى و آشكارا بخوانيم. معيار در خواندن «دعا» آن است كه به هنگام تضرع و زارى در پيشگاه خداوند، صدا آن قدر بلند نشود كه منافى با ادب عبوديت باشد.[36]
ب) هرگز جمع يا مفرد آمدن لفظ، دليل بر لزوم جمعى انجام دادن عمل و يا عكس آن نيست؛ چنان كه در «سوره حمد»، الفاظش به صورت جمع آورده شده، ولى مىتوان آن را فرادا خواند، ولى در روايات توصيه شده است كه دعا، حتىالمقدور به صورت گروهى خوانده شود. هر چند در اسلام خواندن دعا به صورت جمعى سفارش شده، ولى گاهى آثارى در دعاى فردى است كه در گروهى نيست و همين طور عكس آن.[37]
کلید واژه:
خواندن دعا، آثار دعا، آغاز، صلوات، نماز قضا، تکبیر
[12]. بقره، آيه186.
[13]. كلينى، اصول كافى، ج2، ص466 و ر.ك: ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج1، ص631ـ642.
[14]. اسراء، آيه44.
[15]. حشر، آيه23.
[16]. يونس، آيه25.
[17]. واقعه، آيه26.
[18]. ر.ك: همان، تفسير نمونه، ج20، ص366 و ج19، ص176 و ج23، ص552.
[19]. بقره، آيه285ـ286.
[20]. ر.ك: همان، ج2، ص292 - 299.
[21]. بقره، آيه284.
[22]. ر.ك: همان، ج2، ص292 - 299.
[23]. شيخ طبرسى، مجمع البيان، ج1، ص404، و نيز ر.ك: دكتر محمدباقر محقق، شأن نزول آيات، ص105.
[24]. ر.ك: شيخ عباس قمى، سفينة البحار، ج5، ص159.
[25]. احزاب، آيه56.
[26]. ر.ك: تفسير نمونه، ج17، ص415 ـ 424.
[27]. ر.ك: محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج91، ص85.
[28]. ر.ك: همان، ص58.
[29]. انشراح، 7ـ8.
[30]. سيد هاشم بحرانى، البرهان، ج5، ص690.
[31]. طبرسى، مجمع البيان، ج10، ص391; محقق احمد اردبيلى، زبدة البيان، ص 125; ر.ك: تفسير نمونه، ج27، ص128.
[32]. ر.ك: شيخ عباس قمى، سفينة البحار، مدخل بدع.
[33]. عصر، آيه3.
[34]. انفال، آيه60.
[35]. ر.ك: جعفر سبحانى، فروغ ابديت، ج2، ص69.
[36]. ر.ك: علامه طباطبائى، الميزان، ج8، ص159.
[37]. ميزان الحكمة، ج3، باب اجتماع فى الدّعاء، ح2 ـ 5651 و براى آگاهى بيشتر ر.ك: تفسير نمونه، ج6، ص209.