■ آداب و شرایط نماز
بطور کلی می توان شرایط آداب نماز, را به دو بخش اصلی تقسیم کرد:
۱. صفات و ویژگی های نمازگزار قبل از ورود به نماز.
۲. آداب و شرائطی که می بایست یک نماز گزار واقعی آنها را درحال نماز رعایت کند.
الف: در بخش اول از باب نمونه می توان به این امور اشاره کرد:
۱. تقوی و ترک گناه:
از امور مهمی که بیش از هر چیز رعایتش برای نمازگزار واقعی ضروری است محافظت بر نفس و اعمال و رفتار خویش است یعنی دوری گزیدن از هر آنچه را که خداوند متعال از انجام آن ناخشنود است و گناه و معصیت الهی بشمار می رود، چرا که حقیقت گناه و معصیت چیزی جز آلودگی و نجاست و تیرگی نفس و جان آدمی نیست و برای نمازگزاری که مدعی است می خواهد به معراج و ملکوت پرواز کند و هم آوا و هم سخن خداوند و فرشتگان شود.و با این کدورتها و آلودگی روحی و سنگینی گناه به ملکوت اعلی راه نمی یابد و با قلبی که شیطان آن را تصرف کرده متوجه خدا نمی شود و با زبانی که در اثر گناه لال شده با حضرت دوست سخن نمی گوید. از این روی در قرآن بر پرهیز از گناه و معصیت تأکید شده و می فرماید: « بگو ای اهل کتاب! بیایید به یک کلمه (ایمان)که مشترک بین ما و شماست ایمان آورید و جز خدا را نپرستیم و برخی دیگر را تحت سلطه قرار ندهیم.» [۱] و از صبر و نماز یاری جوئید و این کار سنگین و گران است مگر بر خاشعون. در اینجا صبر را به معنای عام از ما خواسته شده هم صبر بر سختی ها و ناگواری ها و هم صبر بر عبادت و هم صبر بر معصیت و پرهیز از شهوت ها و لذتهای نامشروع که مبغوض خداوند هستند.
از طرفی در آیات و برخی روایات همین تقوی و پرهیز از معاصی را از یک نمازگزار واقعی، متوقع است و خواستار نتیجه واقعی و عینی نماز است یعنی نمازی می خواهد که«تنهی عن الفحشاء و المنکر»[۲] باشد رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«هر کس نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد هیچ بهره ای جز دوری از خدا نبرده است»[۳]
۲. انفاق و اعطاء زکات و صدقه به مستمندان:
قرآن می فرماید:«به بندگان مؤمنم بگو: نماز را بپای دارند و در نهان و آشکار از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند.»[۴] و در جایی دیگر در وصف نمازگزاران می فرماید:«آنها در اموالشان برای تقاضا کنندگان و محرومان حق معلومی را پرداخت می کنند»[۵] پس معلوم می شود که یک نماز گزار واقعی کسی است که در حالی که مواظبت بر اعمال و رفتار شخصی خود و عبادات خود دارد از مردم و محرومان جامعه فاصله نگرفته و از کمک و دستگیری افراد نیازمند و ناتوان غافل نیست و همواره با اعطاء صدقات واجب(زکات و خمس) و صدقات مستحبی و هر کمکی که از دستش برآید برای نیازمندان کوتاهی نمی ورزد.
۳. اطاعت از رسول و خاندانش:
بی شک هر عبادت وکار خیری که از آدمی سر می زند اگر رضایت و امضاءِ و تأیید پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ در آن نباشد و آدمی نتواند عملاً مطیع و پیرو اصیل آن ذوات مقدس در همه ابعاد و رفتار وکردار نباشد آن عبادت اصلاً به سرانجام نمی رسد و هیچ ارزش و بهائی ندارد. از این رو پایبندی به اصل امامت و ولایت و رهبری ضروری است چرا که نماز را جهت دار می کند و آنرا مقبول حق می گرداند.
قرآن کریم می فرماید:«و اقیموا الصلوه و آتوا الزکوه و اطیعوا الرسول ...»[۶] نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و رسول خدا را اطاعت کنید تا مشمول رحمت او شوید.
۴. امر به معروف و نهی از منکر:
یکی دیگر از اموری که رعایت آن بر نمازگزار واقعی ضروری است، آن است که علاوه بر مواظبت بر اعمال و رفتار خویش می بایست نسبت به افعال و کردار خانواده و نزدیکان خود و دیگر افراد جامعه خویش غافل و بی تفاوت نباشد و آنها را از منکرات بر حذر دارد و به سوی اعمال شایسته ترغیب سازد لذا می فرماید:«یا بنی اقم الصلوه و أمر بالمعروف و انه عن المنکر»[۷] پسرم نماز را بر پا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن.
در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ شرایط نمازگزار واقعی را اینگونه برمی شمارد:«خداوند تبارک و تعالی می فرماید: همانا نماز کسی را قبول می کنم که:
۱. در برابر عظمتم تواضع کند و برایم خاکسار باشد
۲. برای رضای من از شهوات دوری جوید
۳. روزهایش را با ذکر من به شب رساند
۴. بر بندگانم فخر نفروشد
۵. گرسنگان را سیر کند
۶. برهنگان را بپوشاند
۷. بر مصیبت دیدگان رحم کند
۸. بی پناهان را پناه دهد.[۸]
ب) اما شرایط و آداب نمازگزار واقعی در خود نماز:
قبل از بیان این صفات باید دانسته شود که برای نماز غیر از این صورت ظاهری، حقیقت و باطنی است که دارای آدابی مخصوص به خود است و چنانچه ظاهر آن را آدابی است که مراعات آنها ضروری است بطوری که اگر آنها را رعایت نکند موجب بطلان و نقصان نماز صوری است؛(مانند رعایت نکردن آداب و احکام شرعی و فقهی نماز همچون طهارت ظاهری بدن و لباس و مکان از نجاسات ظاهری و صحت وضو و افعال و اذکار نماز) همینطور برای نماز آدابی است به نام آداب قلبیه و باطنیه که با مراعات ننمودن آنها نماز معنوی باطل و ناقص می شود.[۹] بدین جهت مراعات و محافظت بر تمام آداب ظاهری و باطنی نماز امری است ضروری، چرا که نمازی که مقبول حق واقع شود همین نماز است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: کسی که نماز واجب خود را در اول وقت ادا کند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته آنرا سپید و پاکیزه به آسمان می برد و نماز به نمازگزار می گوید خدا تو را نگاه دارد همان گونه که مرا نگاه داشتی ... و کسی که نمازهایش را بی سبب به تأخیر بیندازد و حدود آنها را حفظ نکند، فرشته نماز او را سیاه و تاریک به آسمان برد در حالی که نماز با صدای بلند به نمازگزار گوید مرا ضایع کردی خدای تو را ضایع کند آنچنانکه مرا ضایع کردی و خدا تو را رعایت نکند آنچنان که تو مرا رعایت نکردی»[۱۰] اما برخی از آداب باطنیه این سلوک روحانی و معجون الهی که یک نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت کند عبارتند از:
۱. خشوع:
یعنی خضوع و فروتنی کامل در برابر هیبت و عظمت جمال و جلال محبوب. «قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون»[۱۱] همانا رستگار شدند مؤمنانی که در نمازشان خاشع اند.
۲. طمأنینه:
به این معنا که نمازگزار عبادت و نماز خود را از روی سکونت قلب و اطمینان خاطر بجا آورد زیرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد آن عبادت هیچ اثر و فایده ای بر روح و قلب انسان نمی گذارد.
۳. محافظت نماز از تصرف و سرقت شیطان:
قرآن در وصف مؤمنین می فرماید: الذین هم علی صَلَواتِهم یحافظون»[۱۲] مؤمنین کسانی هستند که بر نمازهایشان محافظت و مراقبت دارند و این محافظت در تمامی حالات و مسائل و مراتب نماز است که یکی از مهمترین مراتب، حفظ آن از تصرف غاصبانه شیطان است چنانکه می دانیم شیطان دشمن قسم خورده انسان است«فبعزتک لاُغوینکم اجمعین»[۱۳] پس به عزت تو قسم همه آنها را گمراه می کنم مگر بندگان مخلَص .... . از این روی همواره در همه جا و همه اوقات این سارق و ره زن، در کمین مؤمنین و کالاهای ناب آنان است لذا می بایست تلاش و مواظبت کامل بر نماز و عبادات داشت.
۴. نشاط و بهجت:
می بایست نمازگزار وقتی و ساعتی را به نماز اختصاص بدهد که فارغ از همه چیز باشد به گونه ای که دارای نشاط و شادابی و تازگی باشد و هرگز در زمان خستگی و کسالت و بی حالی نماز و عبادت را بر خود تکلیف نکن در قرآن آمده«در حال مستی به نماز نزدیک نشوید»[۱۴] که در برخی روایات مستی را به کسالت تفسیر کرده اند.[۱۵] امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ می فرماید: هنگامی که قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپارید و وقتی که گریزان اند آنها را واگذارید»[۱۶]
۵. حضور قلب:
یکی از مهمترین آداب قلبیه که خود مفتاح قفل کمالات و باب الابواب سعادت است حضور قلب است سخن در این باب بسیار است اما اجمالاً یکی از مراتب حضور قلب این است که قلب نمازگزار در وقت عبادت از همه جا و همه چیز غیر از جمال حق تعالی فارغ و منصرف شود، باجان و قلب خویش خود را فقط در محضر محبوب ببیند و جز او چیزی را مشاهده نکند رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«خدا را عبادت کن چنانچه گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند»[۱۷] در اهمیت حضور قلب همین بس که روایات فراوان داریم که نمازی و یا مقداری از نماز مقبول حق واقع می شود که حضور قلب در آن باشد. از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده که «همانا بالا رود از نماز بنده از برای او نصف یا ثلث یا ربع یا خمس نماز پس بالا نمی رود برای او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است به آن و ما مأمور شده ایم به نافله ها و نمازهای مستحبی تا نقص نمازهای واجب کامل و تمام شود»[۱۸]
۶. اخلاقی در عبادات:
به این معنا که عبادت و نماز را فقط و فقط برای رضای او انجام دهد و از هر آنچه که شائبه غیر خدائی دارد عملش را تصفیه و پاک نماید تا آنجا که برای ترس از جهنم و یا ثواب و پاداش هم نخواند.[۱۹]
________________________________________
[۱] . آل عمران، آیه ۶۴.
[۲] . سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
[۳] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۸.
[۴] . سوره ابراهیم، آیه ۳۱.
[۵] . معارج آیات ۲۴ و ۲۵.
[۶] . سوره نور، آیه ۵۶.
[۷] . سوره لقمان، آیه ۱۷.
[۸] . بحار الانوار، ج ۶۹، ص۳۹۱.
[۹] . ر.ک، روح الله خمینی(قدس)، آداب نماز، ص ۲ ـ ۵، مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ چاپ اول ۱۳۷۰.
[۱۰] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۹۰، کتاب الصلوه، ابواب المواقیت باب ۳، حدیث ۱۷.
[۱۱] . سوره مؤمنون، آیات ۱ و ۲.
[۱۲] . سوره معارج، آیه ۴۴. همچنین سوره مؤمنون آیه ۹.
[۱۳] . سوره ص، آیات ۸۲ و ۸۳.
[۱۴] . سوره نساء، آیه ۴۳.
[۱۵] . آداب الصلوه، ص ۲۴.
[۱۶] . بحارالانوار، ج۷۵، ص ۳۷۷، کتاب االروضه, باب ۲۹، حدیث ۳.
[۱۷] . بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۷۴، کتاب الروضه، باب ۴، حدیث ۳.
[۱۸] . شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۲۷، باب ۲۴، حدیث ۲.
[۱۹] . ر.ک، آداب الصلوه، ص ۱۶۰ ـ ۱۷۹.