آثار و فوايد نماز

■ آثار و فوايد نماز

آثار و فوايد نماز

فوايد نماز

* فوايد نماز و اعتقاد به خدا براى مؤمن چيست؟ چه اثراتى مى‌تواند در زندگى او داشته باشد؟

* اگر مى‌خواهيم از حالت سستى در مسئله نماز خارج شويم، بايد به آثار نماز و عواقب سبك شمردن آن توجه نموده و درباره آن تفكر كنيم؛ برخى از آنها عبارتند از:

1. نماز سدّى در برابر گناهان آينده است. همانا نماز از فحشا و منكرات جلوگيرى مى‌كند.[1]

2. نماز به اعمال انسان ارزش مى‌دهد و در صورت قبولى آن، ساير اعمال هم پذيرفته مى‌شود. پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود: در قيامت، ابتدا نماز بنده بررسى مى‌شود، اگر مورد قبول واقع شد، بقيه اعمال وى نيز بررسى مى‌شود و اگر قبول نشد بقيه اعمال رسيدگى نمى‌شوند.[2]

3. نماز خُرد كننده شياطين است؛ از اين‌رو شيطان همواره مى‌خواهد انسان را از نماز دور كند. شيطان مى‌خواهد شما را از ياد خدا و نماز باز دارد.[3]

4. نماز ستون دين است پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: نماز ستون دين است، هر كس نمازش را ترك كند، دينش را منهدم و خراب كرده است.[4]

5. نماز شيطان را دور مى‌كند پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: شيطان از بنى‌آدم مى‌ترسد، مادامى كه بر نمازهاى پنج‌گانه محافظت مى‌كند، ولى وقتى در نماز سست شد، بر او مسلّط مى‌شود و او را وادار به ارتكاب گناهان كبيره مى‌كند.[5]

6. نماز از اركان دين است امام باقر(عليه السلام) فرمود: اسلام بر پنج چيز بنا شده است: 1ـ نماز، 2ـ زكات، 3ـ حج، 4ـ روزه، 5ـ ولايت.[6]

7. نبايد نماز را سبك شمرد پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: كسى كه نمازش را سبك بشمارد، از من نيست. والله بر سر حوض كوثر بر من وارد نخواهد شد.[7]

8. شفاعت اهل‌بيت(عليهم السلام) در قيامت: امام صادق(عليه السلام) فرمود: شفاعت ما به كسى كه نمازش را سبك بشمارد، نمى‌رسد.[8]

9. نماز، مهم‌ترين وسيله براى ارتباط با خدا و نزديكى به او و ضامن سعادت ابدى انسان است. اگر انسان به دنبال آرامش و آسايش روح و روان در اين دنيا هم باشد، باز نماز است كه چنين نتيجه‌اى مى‌دهد، چرا كه نماز ذكر خداست: (ألا بذكر الله تطمئن القلوب)[9]؛ آگاه باشيد! تنها با ياد خدا دل‌ها آرامش مى‌يابد.

10. نماز، روح نظم و انضباط را در انسان تقويت مى‌كند.

علّت شكرگزارى با نماز

* آيا نماز رايج ميان مسلمانان تنها راه تشكر از خداست؟ آيا انسان نمى‌تواند با زبان مادرى خود از خداوند تشكر كند؟

در نماز توجه قلب و تمركز فكر بسيار سخت است، ولى وقتى با زبان مادرى خود با خدايمان صحبت كنيم، توجه بسيار بالا مى‌رود و ارتباط نزديكى برقرار مى‌گردد؛ پس چرا با زبان خود شكرگزارى و بندگى نكنيم؛ به طورى كه خود هر دفعه به ارتباط با خدايمان آگاه شويم؟

* الف: ابراز بندگى در هيچ قالب زمانى، مكانى و زبانى محدود نمى‌شود، ولى با توجه به عظمت خداوند و جلال و جبروت او از يك سو و فقر وجودى آدمى از سوى ديگر، درك حقيقت بندگى معنا و مفهوم پيدا مى‌كند.(فاطر،15)

قرآن كريم از عبوديت و بندگى تمام مخلوقات خبر مى‌دهد (مريم،93) و مى‌گويد همه هستى به تسبيح خداوند مشغول هستند، هر چند بيشتر انسان‌ها از اين تسبيح بى‌خبرند، زيرا آگاهى از نوع تسبيح موجودات، با درك و فهمى ژرف و عميق از عالَم هستى و پس از راه‌يابى به عالَم ملكوت به دست مى‌آيد.

بالاتر از تسبيح موجودات، قرآن از نماز موجودات سخن به ميان آورده است (نور،41). ما انسان‌هاى معمولى، همان گونه كه از چگونگى تسبيح موجودات بى‌خبريم، از چگونگى نماز آنها نيز آگاهى نداريم.

انسان يكى از برترين مخلوق هستى و بهره‌مند از روح الهى، از نظر تكوين همانند ديگر موجودات است، ولى از آن جا كه هدف آفرينش انسان، عبوديت است (ذاريات،56) خداوند از نظر تشريع نيز او را به نماز و تسبيح امر كرده است، تا به مقام عبوديت برسد.

ب: اظهار عبوديت، با هر زبان و رفتارى ممكن است، ولى پيامبر و سفيران الهى ـ كه اوامر و نواهى الهى را براى بشر بازگو مى‌كنند ـ هر يك در عصر خويش هيئتى خاص و الفاظ ويژه‌اى را براى اظهار عبوديت، از سوى خداوند به انسان‌ها هديه كرده‌اند.

نماز، تركيبى از اعمال و واژگان مخصوص، مطلوب‌ترين شكل بندگى و سپاس‌گزارى در برابر خداوند است كه به امّت اسلامى تعليم داده شده است. توجه به ركوع، سجود، قنوت و ديگر اعمال نماز و نيز تأمّل در مفاهيم متعالى نهفته در الفاظ آن، گواه اين حقيقت است كه براى اظهار بندگى و سرسپردگى در آستان ربوبى هيچ عملى زيبنده‌تر از نماز نيست.

سوره حمد ـ كه نماز بدون آن صحيح نيست ـ در برابر كل قرآن قرار گرفته است: (ولَقَد ءاتَينـكَ سَبعـًا مِنَ المَثانى والقُرءانَ العَظيم‌)[10]؛ ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم.

در اين آيه، قرآن با تمام عظمتش در برابر سوره حمد قرار گرفته است. نزول دوباره آن نيز شايد براى اهميت فوق‌العاده آن باشد.

در روايت است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: خداوند بزرگ به خاطر دادن سوره حمد، بر من منّتى خاص نهاد و آن را در برابر قرآن عظيم قرار داد و سوره حمد از با ارزش‌ترين ذخاير و گنج‌هاى عرش خدا است.[11]

درباره سجده از امام رضا(عليه السلام) نقل شده كه مى‌فرمايند: نزديك‌ترين حالت بنده به خدا، حالت سجده است.[12]

اگر خداوند را دوست داريم و او را مستحق ستايش مى‌دانيم و بهترين راه اظهار بندگى در آستان او را مى‌جوييم، بهترين شكل اظهار بندگى در نماز تجلّى پيدا مى‌كند، كه خداوند از سر لطف و رحمت، زيباترين شيوه ستايش‌گرى را به ما آموخته است.

ج: از سنت‌هاى بشرى اين است كه در هر فرهنگ و قومى نوعى از احترام كردن رايج است؛ احترام و سلام دادن يك نظامى به فرمانده خود، تكريم شايسته بزرگان در برخى از اقوام ـ كه گاه با ساييدن پيشانى به خاك همراه است ـ سلام فرزند به پدر و مادر، احترام دوست به دوستش و... همه اينها متناسب با شأن و مقام آنان مى‌باشد.

ستايش متناسب با شأن خداوند، پس از علم و آگاهى از مقام ربوبى و خشيت و حضور قلب، در قالب نماز تجلى مى‌يابد. انسانى كه عبادت را از روى نياز و اشتياق به جا مى‌آورد و خود را وام‌دار حضرت حق مى‌داند، هرگز در تعليم نماز و فهم معانى آن ملول نمى‌شود.

تشنه ديدار دوست راه نپرسد كه چند *** كشته شمشير عشق حال نپرسد كه چون

بازدارندگى‌نماز

* با توجه به آيه 45 سوره عنكبوت، نهى نماز از فحشا و منكر چگونه است؟ چرا با اين‌كه‌نماز،بازدارنده انسان از زشتى‌هااست، ولى بعضى انسان‌هاى نمازخوان‌به كارهاى ناشايست دست مى‌زنند؟

* با توجه به آيه: (...و أقم الصّلوة إنّ الصّلوة تنهى عن الفحشآء و المنكر...)[13]. نماز عملى عبادى و ذكر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبيعى آن ايجاد روحيه‌اى در انسان است كه او را از فحشا و منكر باز مى‌دارد و نفسش را از زشتى‌هاى گناه پاك مى‌كند. طبيعت نماز،انسان را به ياد نيرومندترين عامل باز دارنده؛ يعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‌اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منكر است، زيرا كسى كه روزى پنج بار با بدن پاك و لباس پاك روى به درگاه خدا آورده و تكبير بگويد، خدا را از همه چيز برتر و بالاتر شمرده و به ياد نعمت‌هاى او افتد و حمد و سپاس او را گويد و...

اين امور سدّ نيرومندى در برابر گناه محسوب مى‌شود و او را از فحشا و منكر باز مى‌دارد، ولى هر نمازى به همان اندازه كه از شرايط كمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منكر مى‌كند؛ گاه نهى كلى و جامع و گاهى نهى جزئى و محدود دارد.

بى‌ترديد كسى كه نماز مى‌خواند، هر چند نمازش صورى و آلوده به گناه نيز باشد، نماز در او بى‌تأثير نخواهد بود، گرچه ممكن است تأثير اين گونه نماز ضعيف باشد، زيرا اگر اين گونه افراد همان نماز را هم نمى‌خواندند، چه بسا از اين هم آلوده‌تر بودند، پس نهى از فحشا و منكر مراتبى دارد و هر نمازى با توجه به ميزان رعايت شرايط آن، نماز خوان را از آن نهى مى‌كند.[14] وياممكن است عارضه‌اى از قبيل: عدم حضور قلب، عدم خلوص و نقصان شرايط بر نماز با ويژگى‌هاى ياد شده، اثر آن را ضعيف نمايد.

بنابراين، هر چه توجه به خدا در نماز، افزايش يابد و خضوع و خشوع در آن كامل و اخلاص در آن بيشتر شود، اثر بازدارندگى آن نيز بيشتر و هر مقدار جنبه‌هاى ياد شده ضعيف شود، بازدارندگى آن نيز ضعيف خواهد شد.

قرآن كريم در ادامه آيه ياد شده مى‌فرمايد: (وَلَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ)[15]؛ ذكر خدا از آن هم بالاتر و برتر است؛ يعنى نماز نه تنها عامل بازدارنده از فحشا و منكر است، بلكه موجب حيات و آرامش دل و ريشه و مايه اصلى هر خير و سعادت است.

يادآورى اين نكته لازم است كه نماز، (قطع نظر از مضمون عالى آن) با توجه به شرايط صحت نيز دعوت به پاك‌سازى زندگى مى‌كند، چرا كه مكان نمازگزار، فرشى كه بر آن نماز مى‌خواند، آبى كه با آن وضو مى‌گيرد و غسل مى‌كند و محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى‌شود، بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد. كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، كم فروشى، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد، چگونه مى‌تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراين، تكرار نماز در پنج نوبت، در شبانه روز، خود دعوتى به رعايت حقوق ديگران است[16].

استعانت از نماز

* در آيه شريفه: (وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوةِ)[17]؛ از صبر و نماز استعانت بجوييد، تفسير اين آيه را بيان كنيد.

* الف) اين آيه شريف، به دو ركن اساسى اشاره نموده است و تنها راه پيشرفت و پيروزى بر مشكلات را دو چيز مى‌داند: استقامت كردن در برابر مشكلات و ارتباط پيدا كردن با خداوند متعال به وسيله نماز، چون «صبر» هر بلا و حادثه بزرگى را كوچك و ناچيز مى‌كند و «نماز» روى آوردن و پناه بردن به خداست كه باعث مى‌گردد روح ايمان زنده شود و به آدمى مى‌فهماند به جايى تكيه كرده كه انهدام‌پذير نيست و به ريسمانى چنگ زده كه پاره شدنى نيست. كسانى كه از اين دو ركن بهره‌مند هستند، مى‌توانند با توجه به آثار و فوايدى كه اين دور ركن در بر دارند، خود را براى عمل به آن آماده سازند، چرا كه «نماز» نوعى سپاس‌گزارى است كه مى‌توان با آن وظيفه بندگى را برابر خوبى‌هاى خداوند بيان كرد و به تكامل روحى رسيد واز قدرت نامتناهى خداوند يارى طلبيد؛ نماز مهار كننده غرايز سركش و روح طغيان در آدمى است و خلاصه آن كه نماز فرد را به مبدأ لا يزال الهى پيوند مى‌دهد. صبر امرى اكتسابى است و انسان مى‌تواند ـ اگر صبور نيست ـ آن را به دست آورد. براى اين منظور فرد مى‌تواند با تمرين و ممارست در برابر مشكلات و رنج‌ها خود را بيازمايد و صبر پيشه كند. «صبر» زمينه ايستادن و مقاومت و در مقابل گناهان و تكاليف و مصيبت‌ها را در نفس انسان فراهم مى‌كند؛ با انجام دادن اين دو ركن انسان به رستگارى و پيروزى قطعى مى‌رسد.

ب) كلمه «استعانت» به معناى طلب كمك است و مربوط به هنگامى است كه نيروى انسان به تنهايى نمى‌تواند حادثه‌اى را كه پيش آمده، طبق مصلحت خود بر طرف كند، در حالى كه اگر مى‌فرمود: «صبر كنيد» و «نماز بخوانيد» اين معنا را براى مخاطب نمى‌فهماند.

ج) «خشوع» يكى از صفات بر جسته «مؤمنان» و «متّقين» به شمار مى‌آيد و به معناى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است كه در برابر شخص بزرگ يا حقيقت مهمى در قلب انسان به وجود مى‌آيد و آثارش در بدن ظاهر مى‌شود. با وجود اين امر، نماز از حالت الفاظ و حركات بى روح و فاقد معنا و خسته كننده و سنگين خارج مى‌شود.[18]

خشوع‌كنندگان، آن چنان‌كه قرآن بيان مى‌كند،[19] كسانى هستند كه قيامت را باور دارند و مى‌دانند كه بازگشت آنان به سوى خداست. همين قيامت باورى است كه موجب خشيت و تواضع قلبى مى‌شود و امكان استعانت از نماز و صبر را فراهم مى‌كند.

 

 

 

[1]. عنكبوت،آيه45.

[2]. بحارالانوار، ج79، ص227.

[3]. مائده،آيه91.

[4]. همان، ص202.

[5]. همان.

[6]. همان، ص234.

[7]. همان، ص224.

[8]. همان، ص227.

[9]. رعد،آيه28.

[10]. حجر،آيه87.

[11]. صدوق، امالى، ص175.

[12]. محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج2، ص1252.

[13]. عنكبوت،آيه45.

[14]. ر.ك: همان، تفسير نمونه، ج16، ص285.

[15]. عنكبوت،آيه45.

[16]. ر.ك: الميزان، ج16، ص133 - 137; تفسير نمونه، ج16، ص284 - 294; سيد على اكبر قرشى، تفسير احسن الحديث، ج8، ص147.

[17]. بقره،آيه45.

[18]. ر.ك: همان، تفسير نمونه، ج1، ص218، ج14، ص194; همان، الميزان، ج1، ص152; جعفر سبحانى، پرسش‌ها و پاسخ‌هاى مذهبى، ج3، ص41; محمد تقى مصباح يزدى، اخلاق در قرآن، ج1، ص412.

 

[19]. بقره،آيه45 و 46.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2123 کلمه
1396/1/27 ساعت 14:56
کد : 801
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
تسبیح
بندگی
صبر
تواضع
اخلاص
شکر
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز