■ بررسی جایگاه نماز و نیایش در مهندسی فرهنگی
فرهنگ از مفاهیم ارزشمند جامعه بشری و فرهنگپذیری از عمدهترین تمایز انسان است. با گسترش انقلاب صنعتی و از بین رفتن بنیانهای فکری و ارزشی انسانی، امروزه فرهنگی قدرت ایستادگی و پویایی دارد که ضمن پاسخگویی متناسب به نیازهای مادی و معنوی، از یک منبع فرامادی سرچشمه گرفته باشد.
با توجه به محدودیتهای دانش علمی از درک واقعیتها و در نتیجه افزایش اعتبار و ارزش باورها و نیز اعمال و عبادتهای دینی به لحاظ عقلانی، و نمایان شدن تأثیر شگرف نماز و نیایش در بهبود وضعیتهای روحی و روانی و مناسبتهای اجتماعی افراد جامعه به لحاظ تجربی، لزوم رویکرد جدی به نماز به عنوان یکی از مهمترین عنصر فرهنگساز بشری را ایجاب مینماید.
هدف از این بحث نمایان ساختن ارزش ذاتی و تأثیر عملی و فراگیر نماز و مسجد در ساختن جامعهای متعال و نیروی انسانی آگاه، مسئول، خلاق، قانونمدار و ارزش محور است. دراین تحقیق از نظرات همهی اندیشمندان ، مقالات علمی ، پژوهشی ، مصاحبهها اعم از چاپ شده و یا موجود در سایتهای اینترنتی استفاده شده و یا مد نظر قرار گرفته است و به نتیجهی مورد نظر یعنی تأثیرگذاری نماز بر عناصر فرهنگی جریانساز و تأثیرپذیری مدیریتهای عرصههای مختلف اجتماعی و توجه به بازخورد فرهنگی آن توسط نهادهای اجتماعی رسیده است.
بیان مسئله
نماز نماد بندگی و نشان نیایش و ستایش حق تعالی ، از اصلیترین نیاز درونیانسان و دارای پیشینهای به تاریخ آدمی است. اقامهی نماز در طی عصرها و نسلها به عنوان مهمترین فرمان الهی و اولین سفارش انبیاء و آخرین وصیت اوصیاء از جایگاه ویژهای برخودار بوده است. پاسداشت فرهنگ نماز در طول حیات معنوی انسان سرلوحهی روش زندگی و منش تربیتی حکما و اولیاء الهی و مربیان و معلمان توحیدی قرار گرفته است. با توجه به رازهای نماز و ابعاد مختلف نیایش این فریضه، همواره مورد تأکید کتب آسمانی بخصوص قرآن کریم بوده است.
وجود انواع نماز و عبادات و تشریع آن توسط رهبران الهی و تنوع سبک نیایش و مناجات و سرودهای یکتاپرستی ، نغمهها و نالههای جانسوز داوودی در بین انسانها، نشانگر جایگاه نماز در بین امتها و بیانگر منزلت نیایش در میان ملتها است.
هر پردهای که از اسرار نماز کنار برود نه تنها آن عبادت بزرگ را محدود نمیکند بلکه عظمت آن را بیشتر آشکار میکند. و این مقاله قدمی است کوچک در راستای تأثیر گستردهی نماز بر ابعاد مختلف زندگی بشری و تنظیم مناسبتهای گوناگون آن.
فرضیهها
1- بین رشد کمی و کیفی نماز و نیایش و بهبود فرهنگ جامعه رابطهی معنیداری وجود دارد.
2- بین میزان رشد نماز و تغییر در مؤلفههای فرهنگی جامعه رابطهی معنیداری وجود دارد.
3- نماز میتواند در مدیریت و مهندسی فرهنگی جامعه تأثیر گذار باشد.
4- نقش نماز در هماهنگی بین عناصر تأثیرگذار در فرهنگ جامعه چیست؟
روش تحقیق
روش تحقیق روش مطالعهای کتابخانهای است،و از نظرات همهی اندیشمندان، صاحبنظران، مقالات علمی – پژوهشی ، مصاحبهها و سخنرانیها اعم از چاپ شده و یا در قالب لوح فشرده و نرمافزاری و یا موجود در سایتهای اینترنتی استفاده شده و یا مدنظر قرار گرفته است.
کتب و مقالات چاپ شده به زبانهای فارسی و عربی بخصوص آثار مطبوع ستاد اقامهی نماز، مجموعهی کتاب پژوهشی مطالعاتی نماز (نیایش ) ، مجموعهی آثار همایشهای ملی «مهندسی فرهنگی»، مجموعهی مقالات همایشهای سراسری « نماز و سلامت » ، « نماز و رسانهی ملی» ، « نماز و دانشگاه» و مجموع مباحث سلسله « اجلاسهای سراسری نماز»، و نیز «کتب تفسیر قرآن» مورد استفاده قرار گرفته است. سپس با توجه به ویژگیهای انسان در دنیا و نقش نماز در هدایت و راهیابی انسان به اهداف الهی و بازدارندگی نماز از سقوط انسان، و تأثیر آن در شئون مختلف زندگی به تجزیه و تحلیل آثار و کارکردهای فرهنگی آن پرداخته شده و به نتیجهی مود نظر پژوهش رسیده است.
1- یافتهها
1-1: نماز
نماز در لغت فارسی بمعنی تعظیم، نیایش، سرفرود آوردن، سجده کردن ( تویسرکانی، 1362: 443) و . . . آمده است.
که بتدریج بمعنی عبادت و پرستش خداوند متعال یا همان (صلاه) عبادت ویژه مسلمین اطلاق شده است.
صلاه در عربی از ریشة (صلو) بمعنای ثنای جمیل و عبادت مخصوصه و ابراز محبت و اظهار تحیت و ... آمده است. و بعضیها آن را از ماده (صلی) دانستهاند به معنای نزدیک کردن و عرضه نمودن بر آتش.(مصطفوی، 1360 : 319).
1-2: چرا نماز؟
حضرت امام رضا (ع) در پاسخ نامهای که از فلسفه نماز سئوال شده بود چنین فرمودند:
علت تشریع نماز، توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است و مبارزة با شرک و بتپرستی،و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته، و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار.
علاوه براینکه مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل میگردد سبب میشود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید. (محمدی ری شهری، 1362: 376).
1-3: نماز حقیقی
از امام رضا(ع) سؤال شد: معنای حقیقی نماز چیست؟ امام فرمود: نماز صله و موهبتی است از طرف خداوند مهربان برای بنده، از راه رحمت و عنایت، و نماز مطالبة وصال و تقرب بنده به سوی خداوند است. وقتی که با نیت داخل نماز گردید و با تعظیم و اجلال هرچه بیشتر برای خداوند تکبیر گفت و با ترتیل قرائت کرد و با خشوع رکوع کرد و با تواضع از رکوع بلند شد و با ذلت و خضوع سر به سجده گذاشت و با اخلاص و آرزو تشهد خواند، سپس نمازش را با رغبتی تمام و با امید به رحمت واسعه الهی سلام داد و به پایان رساند، در حالی که بین خوف و رجا باشد. هرگاه چنین نمازی را به جای آورد، نمازی با حقیقت ادا کرده است. (عزیزی،1378 : 217)
1-4: اقامه نماز
در قرآن کریم برای نماز، از خواندن و قرائت کردن استفاده نشده بلکه از اقامهی آن تعبیر شده است، یعنی نوعی مناسک که انجام آن با اعمالی غیر زبانی هم همراه است، و اگر در برخی لغتنامهها صلاة را «دعا» و «نیایش» معنی کردهاند بیشتر وجه گفتاری آن منظور بوده است که همراه با نیت و تمرکز ذهن (محمدزاده، 1387)وحضور قلب میباشد. اقامه به معنای بپا داشتن هر چیز آن بنحوی که تمامی آثار آن آشکار شده و پنهان نماند.انسان در حال قیام مسلّط بر کارها و مقاصد خود هست و تعادل کنترل تمامی خود را در دست دارد حالت قیام آدمی در تمامی شئون، معرف شخصیت آدمی است. (المیزان، 21: 78-77) 1-1-5: نماز در قرآن
براساس شمارشی که از روی کتاب المعجم المفهرس انجام گرفت، لفظ « صلاه » با مشتقاتش 99 بار، ماده « رکوع » 13 بار و«سجده »نیز92 بار، در قرآن کریم وارد شده است، این علاوه بر واژههای « ذکر» و «تسبیح » و « عبادت » و نظایر اینها است.
واقعیت این است که با چند کتاب و مقاله، حق شایستهی نماز و جایگاه آن در قرآن به درستی ادا نمیشود، تا چه رسد به چند جمله، اما با توجه به آیه 43 سوره احزاب، میشود نکتهای را استفاده کرد. میفرماید:
«ای اهل ایمان خدای را بسیار یاد کنید «41» » و « او را بامداد و شبانگاه تسبیح گویید «42» » « اوست آن که بر شما درود میفرستد و فرشتگان او نیز، تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آورد، واو به مؤمنان مهربان است».« 43»
با تأمل در آیهی مورد بحث، شاید بشود چنین تعریفی از نماز استفاده کرد:
«نماز عبارت است از حضور در جایگاه و موقعیت اخذ رحمتهای ویژه الهی، در راستای رهایی از ظلمت افتادگی و دوری خود و درک روشنایی و نور قرب ربوبی».
1-6 : فرهنگ[1]
فرهنگ از واژگان فارسی باستان و مرکب از دو بخش « فر » و « هنگ » میباشد که در معانی مختلفی چون دانش و فرزانگی ، عقل سلیم، رأی و تدبیر، تیزهوشی، حرفه، فن و هنر، کتاب لغت و . . . بکار فته است (اسدی،82 : 311).
طبق تعریف کنفرانس جهانی فرهنگ و توسعه (1982) فرهنگ عبارت است از مجموعهی کاملی از ویژگیهای روحی، مادی، فکری و عاطفی که مشخصهی یک جامعه یا گروه اجتماعی میباشد (کاردان، 1386 : 24).
در تازهترین تعریف، فرهنگ را معرفت مشترک بشری با ویژگیهایی چون اکتسابی بودن، تحولپذیر و قابل یادگیری خواندهاند که با توجه به حوزههای گوناگون آن، دارای مؤلفهها و عناصر مهمی چون باورها، ارزشها، ایدئولوژی، هنجارها،نمادها، تکنولوژی مادی و اجتماعی میباشد (اسدی، 1382: 311).
فرهنگ از مفاهیم ارزشمند جامعه بشری بوده و شاید عمدهترین تمایز انسان از سایر جانداران، فرهنگپذیری او باشد (شرفی و طاهرپور،1387: 52-54).
1-7: هندسه (مهندسی)
در زبان فارسی، اصطلاح مهندسی همخانواده هندسه است(جعفری سهامیه، 1385: 26). مهندسی مترادف با اندازهگیری، تعیّنبخشی و تحقق احکام کلی در امور جزیی است. (سعیدی، 1387: 126). روش کار مهندسی، کنترل متغیّرهای موجود در یک فرآیند است(جعفری سهامیه، 1385: 26).
1-8: مهندسی فرهنگی
مهندسی فرهنگی فعالیتی است که میکوشد احکام کلی فرهنگی را در ظرف زمان و مکان مشخص تعیّن بخشد(سعیدی: 87). انسان به عنوان موجودی اجتماعی و فرهنگی نیازمند جامعهای است که فرهنگ آن ساماندهی مهندسی شده باشد (صادقزاده و احمدی: 1387). هر عملی که افراد جامعه انجام میدهند بر اجتماع اثر مستقیم دارد و اشخاص نیز از اجتماع و قوانین آن تاثیر میپذیرند. (فدایی و همکاران، 1387 : 9). از نظر صاحبنظران پایههای هویت ملی و فرهنگی یک جامعه به هر میزان مستحکم باشد میزان تأثیرپذیری آن کمتر خواهد بود.
1-9: دین
دین عبارت است از باورها، ارزشها، مناسک و رفتارهایی که ریشه در وحی الهی و فطرت انسانی دارد و در عرصههای مختلف زندگی بشر متجلی میگردد . اسلام نام « تنها دین خداوند است» (ان الدین عند الله الاسلام) (آل عمران: 19) که تمامی ادیان الهی مرحلهای از آن را طی کرده تا اینکه به وسیله خاتم پیامبران (ص) برای تأمین سعادت بشری در همه زمانها و مکانها ابلاغ شده و با « نعمت ولایت» (مائده: 3) کامل گردیده است. (ابوالقاسمی، 1384: 22).
1-10: دین و فرهنگ
با توجه به مفهوم و تعریف فرهنگ و با لحاظ نمودن اینکه «انسان ذاتاً گرایش به کمال و فرهنگ شایسته دارد»(شریعتی،1385: 16)، نه تنها نقش دین در عرصه هویتسازی و فرهنگ پررنگ مینماید بلکه دین در رأس عوامل فرهنگساز قرار میگیرد، بطوریکه در«هیچ کجای دنیا و در هیچ مقطع تاریخی نمیتوان بدون دین راجع به فرهنگ سخن گفت» (مولانا،1385: 14). اصولاً « هندسهی انسانساز قرآن، انبیاء الهی را معمار و مهندس فرهنگی ملّتها»(شریعتی،1385: 16) معرفی میکند.
از منظر اسلام، حیات و تکامل حقیقی انسان در گرو حیات فکری و فرهنگی اوست و نقش جامعه در سلامت و آلودگی فکری و رفتاری افراد بسیار مؤثر است. (اسدی، 1382: 192) . قرآن کریم اساس توسعه پایدار و مهندسی فرهنگی را پرورش استعدادهایعالی انسان اعلام میدارد « و لما بلغ اشده و استوی آتیناه حکماً و علماً » (زاهدی، ؟).
1-11: نماز و انسان فرهنگ از عمدهترین مفاهیم جامعهی بشری و از مهمترین شاخصهای تمایز انسان از سایر جانداران است، جامعه متشکل از افراد و آحاد انسانی است، برسی و توجه به نقش نماز و کارکرد فرهنگی آن بدون شناخت کامل انسان و آگاهی به ویژگیهای ذاتی، فردی و اجتماعی او مؤثر نخواهد بود .
به طور کلی نسبت به انسان، دو کارکرد عمده میتوان برای نماز در نظر گرفت، یکی نقش بازدارندگی از صفات منفی و دیگری رشد و شکوفایی صفات مثبت انسان.
1-12: نماز و نیایش و مهندسی فرهنگی
دین همواره بعنوان یک عنصر فرهنگی و اعتقادی، ذهن انسان را بخود معطوف نموده و تأثیرات عمیقی بر شئون مختلف زندگی انسان میگذارد.
در جهانبینی اسلامی علاوه بر ضمانتهای اجرای بیرونی که در قالب قوانین اجتماعی متجلی میشود، نوعی ضمانت درونی از طریق اعتقاد و التزام به ارزشهای دین در افراد جامعه نهادینه شود و بسیاری از نابهنجاریها، کجرویها و جامعهستیز کاهش خواهد یافت.
در فرهنگ اسلامی با تأکید بر انجام مناسک عبادی به صورت جمعی، زمینه هرچه بیشتر تعاملات اجتماعی، گسترش روابط عاطفی بین دینداران، احساس مسئولیت در برابر برادران دینی، مشارکت اجتماعی، هویتبخشی، ایجاد وجدان اخلاقی در پی نهادینه شدن ارزشهای دینی و اخلاقی فراهم میشود. (شرفی و طاهرپور، 1387: 54) به عبارت دیگر، اقامه نماز جماعت، فضای جامعه را آکنده از رأفت و شفقت میکند و در چنین فضایی مکان تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و . . . فراهم میگردد (احمدی1379: 105). لذا نقش نماز بعنوان رکن و محور برنامههای دینی آشکار میشود.
نماز بعنوان خلاصه مکتب اسلام، راه مسلمانی و نشاندهندهی مسئولیتها و تکلیفهاست. پیامبر اسلام (ص) فرمودند: نماز را بر همهی کارها مقدم بدارید، زیرا سرفصل همه طاعتها و عبادتها نماز است. (دیلمی، 1377 : 38)
1-12-1: نماز و ذکر
اِنّنی اَنا الله لا اله اِلاّ اَنا فَاعْبُدْنی و اَقم الصّلوه لذکری(طه: 14)(این) منم، من(همان) خدایی که جز من خدایی نیست. پس مرا عبادت کم و برای یادم نماز را بپا بدار.
در این آیه، مهمترین مصداق یا زمینهی عبودیت و بندگی را «اقامه نماز» بیان میکند. پس نتیجه اینکه، همه انسانها در معرض گمراهیاند، بجز کسانی که متوجه ذکر الهیاند و نماز زمینهساز ذکر خداست. «ذکر یعنی ارتباط مستقیم با خدا که لزوماً قلبی است و نه الزاماً لفظی، بنابراین هرگونه رابطهی قلبی با خدا را ذکر گویند و اگر با چنین یادی حاجتی خواسته شود «دعا» خواهد بود»(باهر، 1381: 166).
1-12-2: نماز و راهیابی
اگر سوره حمد ـ که خلاصه قرآن است(ام الکتاب) ـ در نظر گرفته شود، فقط یک نیاز از پروردگار عالم مسئلت میشود و آن «هدایت به صراط مستقیم» است. صراط مستقیم شاهراه انسانیت و رهائی از وسوسههای شیطانی و امیال نفسانی و قرار گرفتن در مسیر عبودیت خالص الهی است(یس: 61-60).
در حقیقت، قرآن کتاب راهیابی و هدایتطلبی انسان است، و با این کتاب میشود به صراط مستقیم رسید. انسان مؤمن روزانه حداقل ده بار در قالب نمازهای یومیه، این هدایتخواهی را از خداوند طلب مینماید.
1-12-3: نماز و تسلیم
اگر کسی و یا چیزی در برابر کس دیگری حالتی داشته باشد که هرگز او را نافرمانی نکند، این حالتِ اسلام و تسلیم است. و تسلیم انسان برای خدا، پذیرش هر سرنوشتی است که از ناحیهی خدای سبحان برایش تنظیم میشود.(المیزان: 2: 160)
اگر انسان در برابر خدا که حق مطلق است و حق یکی از نامهای اوست، سر تسلیم فرود نیاورد به هیچ حقی تسلیم نخواهد شد. اسلام، تسلیم در برابر حق مطلق و نماز صورتی از دین است.
1-12-4: نماز و رهایی (رستگاری)
«فلاح» نتیجه عمل انسان با ایمان است که خداوند متعال در موارد متعددی از قرآن، مؤمنان را با آن توصیف کرده و یا وعده نموده است.
« فلاح در لغت بمعنای نجات از شر و درک خیر و صلاح است » (مصطفوی1360: 133)
در آغاز سورهی مؤمنون که وعده رستگاری مؤمنان را میدهد آنان را با هفت ویژگی یاد میکند که اول و آخر آن نماز و خشوع در نماز و محافظت بر آن است.
قد افلح المؤمنون(1) الذین هم فی صلاتهم خاشعون(2) و الذین هم علی صلواتهم یحافظون(8).
«فلاح» در فارسی همپای «رستگاری» است و آن هم از مصدر«رستن» به معنای «رهایی» میباشد. نماز، راه رهایی از خود و رسیدن به خداست، نماز پرواز در ملکوت و حرکت به سوی نور و معراج انسانی است، نماز موقعیت رستن از قید و بندها و تعلّقات است که دامنگیر انسانها در ظلمت طبیعت شده است.
1-12-5 : نماز و هویتبخشی
«همانند آنان نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را نسبت به خودشان دچار فراموشی کرده است..»(حشر: 19).
از این آیه استفاده میشود که بسیاری از انسانها هویت حقیقیشان را فراموش کرده و به خود بیگانگی دچار شدهاند، طبیعی است که چنین حالتی انسان مسلمان را دچار بحران خواهد کرد. هر انسانی در طول زندگی با شرایطی مواجه میشود که اگر فریادرسی نداشته باشد ممکن است غرق شود. نماز این تاثیر را دارد که بخاطر هویتبخشی و اینکه یادآور حقیقت زندگی اوست حضور خدا را در وجود انسان نزدیکتر میکند،و مانع کارهای خلاف هنجارهای اجتماعی نیز میشود.(امین جعفری، 1385 : 123).
1-12-6 : نماز و بازدارندگی از خطاها
«آنچه را از کتاب(آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و منکرات بازمیدارد. ذکر خدا از آن هم برتر و بالاتر است و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید».(عنکبوت:45). طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد میاندازد دارای اثر بازدارندگی است. اما هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهی از فحشاء و منکر میکند.(مکارم و همکاران، 1363: 285). آمار جرایم جامعهای که افراد آن اهل نمازند با جامعهی بینماز یکسان نیست، حتی آمار بزهکاری در ماههایی که مردم بیشتر به عبادت به خصوص به نماز گرایش دارند مثل ماه مبارک رمضان و رجب و ....کمتر از ماههای دیگر است.
1-12-7: نماز و احیاء ارزشهای اخلاقی
نماز موجب رشد فضایل اخلاقی و ارزشهای انسانی بوده و رذایل اخلاقی را از بین میبرد. با توجه به گستردگی بحث مطالب این قسمت فهرستوار بیان میشود:
1- نماز برطرفکننده خودبزرگبینی و کبر میباشد که از اساسیترین فلسفه نماز است، ایستادن خاضعانه به درگاه حقتعالی و پیشانی بر خاک ساییدن درمان عملی این بیماری است.
2- نمازگزار از پوشیدن لباسهایی که مایه فخرفروشی باید پرهیز میکند.
3- چون نماز کسی که غیبت نماید و یا شراب بخورد چهل روز پذیرفته نمیشود، نمازگزار سعی در ترک «بدگوئی» مؤمنان و پرهیز از «شرابخواری» ـ که ریشه همه بدیهاست ـ میکند.
4- با اختصاص ستایش به پروردگار هرگونه «تملّق و چاپلوسی» را نفی میکند.
5- نماز قلب را رقیق و از «قساوت» آن پیشگیری میکند.
1-12-8: نماز و خانواده
عبودیت و پرستش یکی از نیازهای فطرت انسانی است که زمینه آن در دوران کودکی و نوجوانی و در خانواده شکل میگیرد، اگر در محیط خانواده، فرهنگنماز گسترش یابد فرزندان نیز از والدین خویش الگو گرفته و با نماز مأنوس خواهند شد. بر اساس یکی از تحقیقات انجام شده، 74% از دانشآموزان عامل اصلی گرایش خود به دین و معنویت و نماز، را والدین خود ذکر کردهاند. همچنین در تحقیقی دیگر 77% از دانشآموزان دختر به نقش اصلی مادر در فراگیری نماز اشاره کردهاند.
حضرت ابراهیم از خداوند، داشتن نسلی نمازگزار را مسئلت میکند(ابراهیم: 40) لقمان حکیم فرزندش را (لقمان: 17) و اسماعیل صادق الوعد خانوادهاش را امر به برپایی نماز میکند.(مریم: 55).
پیامبر اکرم خود را بخاطر نماز به رنج میافکند و این به دلیل فرمان خداوند سبحان بود که میفرمود: «اهل خویش را به خواندن نماز فرمان ده و خود نیز بر انجام آن پایدار باش»(طه: 132) .
نماز انسان را به صفاتی متصف میکند که موجب استحکام بنای خانواده میگردد. نمازگزار حق همسر و اهل خانوادهاش را ضایع نمیکند و حرمت حریم خانواده را حفظ مینماید. (خیاطی، 1385: 95).
1-12-9 : نماز و مسجد
نقش و جایگاه مسجد در رشد و بالندگی فرهنگ و تمدن اسلامی بر کسی پوشیده نیست. مسجد به عنوان محور اصلی درس و بحث درباره آیات الهی و سخنان پیشوایان دینی است، قبل از آن که مدارس به شکل امروزی سامان یابد، مسجد مرکز اصلی علمی و موجب پرورش استعدادها و بروز خلاقیتها در جامعه اسلامی بود.(تاجدینی، 1384 : 10)
در دنیای نابهسامانی که اسیر رشد بیرویه و قارچگونه شهری است تصوّر «شهر اسلامی» نمایی آرامبخش دارد، شهر اسلامی بر اساس مسجد مرکزیت داده شده است.( بمات، 1384 : 121)
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «نخستین خانهای که برای مردم بنا شده،همان است که در مکه میباشد. جایی که سبب برکت و هدایت برای جهانیان است».(آل عمران: 96)
بنابراین نخستین کانون توحیدی و عبادی و با سابقهترین مکانی که مردم در آن به عبادت مشغول بودهاند و با پروردگار خویش نیایش کردهاند،خانه کعبه است.(گلیزواره، 1384 : 275)
امروزه «دادههای آماری تایید میکنند که اگر در هر نظام معماری مسجد، محور باش، زمینه برای گسترش فضای معنوی فراهمتر است».(قمی، 1380 : 36)
کارکردهای مساجد:
هرچند کارکرد ابتدایی مساجد عبادی بوده، اما تنها کارکرد آن نبوده است بلکه کارکردهای دیگری نیز وجود داشته و دارد:
1- کارکرد عبادی(انجام نماز جماعت، نمازهای مستحبی، محل دعا و نیایش و اعتکاف)
2- کارکرد تربیتی(علاوه بر نقش مسجد در تربیت افراد با توجه به ویژگیهای نمازگزاران حقیقی، این افراد تربیت شده مسجد بوده و الگوهای تربیت دینی به شمار میروند و در هدایت به باورها و اعمال دینی در مورد دیگران مؤثرند).
3- کارکرد آموزشی(امیرالمؤمنین(ع) مسجدی را که در آن خبری از هدایت، تبلیغ و ترویج دین نباشد مسجد خراب برشمرده است).
4- کارکرد فرهنگی(مسجد پایگاهی است که از فرهنگ دینی حمایت میکند. ارزشهای فرهنگی، هسته اصلی زندگی اجتماعی بوده که پایداری و پویایی آن در سایه تقویت و گسترش نظام ارزشی امکانپذیر است، شناخت فرهنگ خودی، روشنگری نسبت به تهاجم فرهنگی بیگانگان و راههای مقابله با آن از مهمترین فعالیتهای مساجد است).
5- کارکرد اجتماعی(مشورت در مسایل عمومی و بررسی و حل مشکلات اجتماعی، تصمیمگیری در راستای مصالح اسلام و مسلمانان، رسیدگی به فقراء و نیازمندان و ایجاد صندوقهای قرضالحسنه از جمله نقش مساجد است).
6- کارکرد سیاسی(مسجد به عنوان پایگاه اجتماعی مسلمانان، فضای مناسبی جهت روشن ساختن افکار عموی ـ بخصوص در خطبههای نماز جمعه ـ و ایجاد روحیه انقلابی، و شکلگیری نهضتهای اسلامی بر علیه قدرتهای ضد دینی و ... میباشد).
7- کارکرد دفاعی(حرکتهای جهادی پیامبر(ص) همیشه از مسجد صورت میگرفت و بعداً نیز مسجد در بسیج عمومی نیروها برای شرکت در دفاع نیز نقش مؤثری داشته است).(منشیزاده نایینی، 1387 : 296).
8- وحدت و همبستگی (یکی دیگر از کارکردهای مهم اجتماعی و سیاسی مسجد نقش وحدتآفرین و ایجاد همبستگی در بین آحاد اجتماع و امت اسلامی است.)
2- بحث و نتیجهگیری
خداوند متعال با سپردن «امانت» خود به انسان، او را تکریم نموده و در زمین، خلیفهاش قرار داد و با تسخیر آسمانها و زمین وی را محور تغییرات در هستی و نقش آفرین زندگی و جامعه قرار داد. (حکیم، 1384 :137 ). بشر تنها مخلوقی است که قابلیت همنوا شدن با تمام مخلوقات و اشیای موجوددر طبیعترا دارد. (ایموتو:1386: 51).
ایمان به خدا، با تعالیم انبیاء کامل شده و انسان را به خیر و سعادت دنیا و آخرت نزدیک مینماید. معنویت، هم تجلی درونی دارد و هم تأثیرات بیرونی، در بعد درونی، زمینه را برای قدسی شدن انسان مهیا میکند و در بعد بیرونی هم، این خلوص و تکامل روحی در روابط اجتماعی اثر مستقیم گذاشته و انسان را از زورگویی، تجاوز، انحراف، ظلم و پلشتی بازمیدارد و در محیط اجتماعی به انسانی مهربان، معقول، مسئولیتپذیر، عدالتطلب،آرمان خواه و خلاق تبدیل میشود. (زمانی، 1384: 11).
اصلاح ناهنجاریهای جوامع با دستیابی به یک امنیت جهانی و گسترش فرهنگ وحی امکانپذیر است. (کسایی، 1381 : 95).
نماز اگرچه یک واسطة قلبی با خداست اما در عین حال خلاصه مکتب اسلام و روشنگر راه مسلمانی و نشان دهندة مسئولیتها، تکلیفها، راهها و نتیجههاست و مقصد و اهداف اسلام را در خود دارد. (نیکنژادی، 1380 : 334)
نماز بعنوان بزرگترین فریضه دینی، موجب پیوند روحانی میان خداوند و مسلمانان بوده و به دنبال آن احساس برادری و برابری را در آنها زنده میکند که خود سرچشمه همة مکارم و فضیلتهای اخلاقی است. (باوند، 1379 : 93).
بررسیها نشان میدهد مؤمنان و عبادتکنندگان در مقایسه با دیگران اعتماد به نفس بیشتر، رفتار مناسبتر،روابط اجتماعی بهتر و امیدواری بیشتری دارند و اصولاً انسان، امنیت و آرامش روانی خویش را در حمایت خداوند از خود مییابد. (حسنزاده، 1381 : 21)
پروفسور ایموتو درباره تأثیر دعا در تغییر آب یک دریاچه میگوید:
« باید بدانیم روح کلام، اقتداری دارد که میتواند روی کل هستی تأثیر بگذارد و بلافاصه دنیا را تغییر دهد،تردیدی نیست که روح کلام تولید شده از دعاهای خالصانه برای صلح جهانی، در یک لحظه بر دریاچه تأثیر گذاشته و آن را پاکسازی کرده بود». (ایموتو، 1386: 183).
همو میگوید: ذهنیت بشر تأثیری شگرف بر دنیای اطراف ما دارد. عواطف و احساسات ما لحظه به لحظه روی دنیا تأثیر می گذارد. (همان اثر: 124-122).
تمام آیات الهی که برای آن انسان با خالق خود راز و نیاز میکند، داد و ستد « امواج مثبت»مینماید. امروزه ثابت شده که از باطن انسان،امواج الهی ساطع میگردد که میتواند در هستی اثرگذار باشد. (باهر،1381 : 166)
از نظر روانشناسان بیشتر موفقیتهای انسان در نتیجه تمرکز فکر و حضور ذهن است.
توجه و خشوع در نماز وسیلهای برای پرورش حضور ذهن و تمرکز حواس میباشد. (نجفی، 1380 :88)
تمرکز نه تنها شرط لازم، بلکه در بسیاری از موارد، شرط کافی برای رسیدن به موفقیت است. اقامه کننده حقیقی نماز، با برخورداری از حضور قلب در عبادتهای روزانه در واقع تمرکز حواس را تمرین میکند تا با بهره بردن از آن در همه عرصههای زندگی موفق بشود.
از آنجایی که نماز دربرگیرندة چکیدهای از قرآن و دین است پس مشتمل بر قوانین مورد نیاز نیز هست، لذا تمامی ارزشهای دینی را دربرگرفته و می تواند در همة عرصههای اجتماعی و فردی فرهنگسازی نماید. (موسوی، 1387 : 58) و (حسینی خامنهای، 1382: 13).
از جمله : فرهنگ خداشناسی و ایجاد فرهنگ توحیدی (لا اله الا الله).
فرهنگ آیندهنگری و فرجاماندیشی (مالک یوم الدین).فرهنگ بیزاری از گمراهان (ولاالضالین)
فرهنگ تبعیت از الگوها و رهبران الهی (صراط الذین انعمت علیهم).
فرهنگ دوست و دشمنشناسی. (غیرالمغضوب علیهم).تحکیم فرهنگ هدایت خواهی (اهدنا الصراط المستقیم).
ایجاد فرهنگ همنوع دوستی (در سوره حمد ضمایر به شکل جمع است).
معطر شدن جامعه به فرهنگ یاد خدا و عطر معنویت (بسم الله الرحمن الرحیم).
توجه به فرهنگ پاکی، بهداشت عمومی، نظافت فردی، و دوری از پلیدیها و زشتیها. (غسل و وضو).
جاری کردن روحیهی عشق و شادی به مردم (دعای هنگام دیدن آب جهت وضو).
« همین آبی که پیش روی شماست، به تمام آبهای جهان متصل است. آبی که شما به آن نگاه میکنید و پیام عشق و قدردانی میفرستید به روح و روان مردم سراسر میرساند». (پیامهای نهفته در آب: ص 139).
ترویج فرهنگ خداشناسی و فرهنگ توحیدی (شهادت اذان و اقامه).
اعلان فرهنگ پیروی از رهبران الهی (شهادت بر رسالت پیامبر (ص)).
اقرار به وجود برنامه آسمانی و فرهنگ زندگی (شهادت بر رسالت پیامبر (ص)).
اعتراف به عظمت و قدرت الهی و ایجاد فرهنگ غفلتزدائی (الله اکبر).
القاء فرهنگ کمالگرائی و زیبایی طلبی و نیکی خواهی و حق شناسی (الحمد الله).
ترویج فرهنگ اعتماد و توکل به خدا (ایاک نستعین).کمک به فرهنگ نظم و انضباطپذیری (اوقات نماز).
اقرار به ربوبیت الهی و ثمردهی عمل به دستورات خالق هستی (رب)
اقرار به محدود بودن دنیا و رهایی از فرهنگ تنگنظریها و کوتهبینیها (العالمین).
کمک به فرهنگ همگرایی، و حس مسئولیت در مقابل آفرینش (رب العالمین).
اعتقاد به جریان رحمت و عطوفت الهی و به بارنشستن فرهنگ امیدواری (الرحمن الرحیم).
نفی غیر خدا و ترویج فرهنگ عبودیت و بندگی خدا (ایاک نعبد).
ایجاد ذهنیت و فرهنگ حاکمیت خدا در جامعه (رب و مالک).
ایجاد فرهنگ پویایی و تحرک و پرهیز از بطالت و تنبلی (سحرخیزی). ترویج فرهنگ قدردانی از راهنمایان پاک بشری. (اللهم صل علی محمد و آل محمد).
منــابع :
کتاب:
1- قرآن کریم، ترجمه: سید جلال الدین مجتبوی (1371)، حکمت، تهران.
2- قرآن کریم، ترجمه: دکتر محمد صادقی (1382)، کلیدر،تهران.
3- المعجم المفرس لا لفاظ القرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی (1364)، اسماعیلیان، تهران.
4- نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی: (1381)، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، قم.
5- آگاه، سیاوش (1364)، راهنمای همگان برای درمان طبیعی (اثر هاری بنجامین)، انتشارات علمی و فرهنگی،تهران.
6- ابوالقاسمی، محمد جواد، (1384)، به سوی توسعه فرهنگ دینی در جامعه ایران، عرشپژوه، تهران.
7- اسدی، علی (1382)، قرآن و توسعه فرهنگی (مجموعه مقالات)، ج1، فرهنگ مشرق زمین، تهران.
8- پارسانیا، حمید (1383)، هستی و هبوط، دفتر نشر معارف، قم.
9- پناهی، علی احمد (1384)، آرامش در پرتو نیایش، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم.
10- تویسرکانی، محمد تقی (1362)، فرهنگ جعفری، مرکز نشر دانشگاهی، تهران.
11- جعفری، محمد تقی (1361)، نیایش حسین(ع) در بیابان عرفات با خدایش، ولی عصر(عج)، تهران.
12- حسابدار، محمد (1364)،نجات از بیماریها، رسا، قم.
13- حسینی خامنهای، سید علی (1382)، از ژرفای نماز، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
14- حسینی، سید ابوالقاسم (1364)، بررسی مقدماتی اصول روانشناسی اسلامی ، ج1،آستان قدس رضوی، مشهد.
15- دیلمی، حسینی(1377)، نکتههای نورانی، ستاد اقامه نماز حوزه نمایندگی ولی فقیه در بسیج ادارات، تهران.
16- رضوان طلب، محمد رضا (1375)، پرستش آگاهانه، ستاد اقامه نماز، تهران.
17- زمانی، شهریار (1384)، ماجرای معنویت در دوران جدید، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
18- شجاعی، محمد (1368)، مقالات ج 2، سروش، تهران.
19- صبور اردوبادی، احمد (1366)، آئین بهزیستی اسلام، ج 1، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
20- طاهری، محمد علی (1387)، انسان از منظری دیگر، ندا، تهران.
21- طباطبائی، علامه محمدحسینی، (1363)، المیزان (مترجم)، محمدی،تهران.
22- طالقانی، سید محمود (1358)، پرتوی از قرآن،ج 3، شرکت سهامی انتشار، تهران.
23- مطهری، مرتضی، (1382)، آشنایی با قرآن، ج 7، صدرا، تهران.
24- عزیزی، عباس (1378)، جامع آیات و احادیث موضوعی نماز، ج 2، نبوغ، قم.
25- عزیزی، عباس (1383)، ترجمه مصباح الشریعه، صلاة، قم.
26- مصطفوی، حسن (1360)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، ج 6، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.
27- مکارم شیرازی، ناصر و همکاران (1363)،تفسیر نمونه، ج 16، دارالکتب الاسلامیه، تهران.
28- میشل موری، (1385)، درمان طبیعی، ترجمه: دکتر عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
29- نجفی، گودرز (1380)، راز نیایش، شرکت چاپ و نشر بینالملل، تهران.
30- وحدتپناه، علیرضا (1379)، نماز و جامعهشناسی، ستاد اقامه نماز، تهران.
مقاله در مجله چاپی:
1- ابراهیمی، شهناز (1385)، نماز و بهداشت روحی و روانی، نیایش 25، ص 230.
2- احمدی، علی محمد و نجفعلی شهبازی (1387)، فرهنگ کار با تأکید بر فرهنگ سازمانی «مهندسی فرهنگی»، ص 20-19،(مرداد و شهریور)، صص 37-36.
3- افشاری نادری (1386)،جهانی شدن و نیاز به مهندسی فرهنگ، ماهنامه «مهندسی فرهنگی»، 11-10 (تیر و مرداد)، ص 74.
4- اسدی، علی (1386).
5- امین جعفری، بتول و زهرا یزدان دوست (1385)، بررسی رابطه بین نماز و بحران هویت، نیایش، 25، ص 124-123.
6- باوند، نعمت الله (1379)، نقش نماز در هویتیابی انسان مسلمان، نیایش، 3 (پاییز)، ص 93.
7- باهر، حسین (1381)، تدبری موضوعی درباره ذکر، نیایش 11-10، تابستان و پاییز، ص 166.
8- جعفری سهامیه، محمد حسن (1385)، مهندسی اطلاعرسانی، « مهندسی فرهنگ»، 7-6، (بهمن و اسفند)، 26.
9- حکیم، سید محمد باقر (1384)، جامعه انسانی در قرآن کریم، قرآن و توسعه فرهنگی(2)، ص 188.
10- حشمتزاده، ؟ (1385)، چهارمین نشست علمی مهندسی و فرهنگی کشور «دو هفتهنامه مهندسی فرهنگی» ، 2 آذرماه، ص 22.
11- راز نهان (1386)، مهندسی فرهنگی در عصر جهانی شدن « مهندسی فرهنگی»، 11-10 (تیر و مرداد)، ص84.
12- رسولینژاد، سید اصغر و همکاران(1385)، بررسی ارتباط بین التزامی علمی به فرائض دین و سلامت جسمی، همایش ملی نماز و سلامت، ص 111.
13- رهایی، محمدجواد(1385)، نمازپرداز روح، نیایش، 25، ص 203.
14- رضانژاد، جواد و جواد مؤمنی (1385)، آموزههای سازمانی و تشکیلاتی نماز و تأثی آن در ادارة جامعه، همایش نماز و سلامت، ص 126-115.
15-زلفی گل، محمد علی و همکاران (1387)، نوآوری فرهنگی و فرهنگ نوآوری، «ماهنامه مهندسی فرهنگی»، 20-19، ص 49، (مرداد و شهریور).
16- زکی دوغان، سید محمد (1385)، تأثیر نماز بر شخصیت جوان، نیایش، 25 ص11.
17- ساحتی مهر، عظیم (1379)، نظریه مولد و دو قطبی بودن نماز، نیایش 4، ص 34.
18- سعیدی، رحمان (1387)، جهانی شدن و مهندسی فرهنگی فصلنامه « دانشگاه اسلامی»، 37، ص 126.
19-شرفی، محمدرضا و محمد شریف طاهرپور (1387)، نقش نهاد آموزشی در تربیت شهروندی «مهندسی فرهنگی»، 16-15، (فروردین و اردیبهشت)، صص 54-53-52..
20-شریعتی، صدرالدین (1385)، وحدت فرماندهی در امور فرهنگی، «ماهنامه مهندسی فرهنگی»، 2 آبان، ص16.
21- صادقزاده، علیرضا و مهرداد احمدی (1387)، اکتساب پنهان، « مهندسی فرهنگی»، 20-19 (مرداد و شهریور)، ص 9.
22- صادقینسب، حسن(1385)، نماز و سلامت اجتماعی از دیدگاه روایات، همایش ملی نماز و سلامت،ص 23-22.
23- طالبان، محمد رضا (1379)، بررسی تجربی نقش نماز در تقلیل بزهکاری، نیایش3، (پاییز)، ص 133.
24-عابدینی، ؟ (1387)، نقش نماز در آراستگی به فضایل اخلاقی، لوح فشرده، ستاد اقامه نماز، ص 3.
25-عاملی، سید رضا (1386)، مهمترین چالش مهندسی فرهنگی، « ماهنامه مهندسی فرهنگ »، (تیر و مرداد)، ص 23-22.
26- عباسی، رضا (1384)، مولفههای توسعه فرهنگی از دیدگاه قرآن، قرآن و توسعه فرهنگی(1)، ص 263.
27- غفاری، مهدی (1384)، آموزش قرآن عامل استمرار و تجدید هویت فرهنگی، قرآن و توسعه فرهنگی (1)، ص 81.
28- فدائی، غلامرضا و همکاران (1387)، بررسی حجاب بر عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه تهران، « مهندسی فرهنگی» 20-19، (مرداد و شهریور)، ص 9.
29- کینژاد، محمد علی (1385)، رصد فرهنگی « مهندسی فرهنگی»، 3 (آذر ماه)، ص 7.
30- موسوی، محمد (1387)، نماز و فرهنگسازی، ماهنامه فرهنگ جمعه، 71، ص 58.
31- مولانا، حمید (1385)، دین و اسلام نقطه اول مهندسی فرهنگ، «ماهنامه مهندسی فرهنگی»، 2 آبان، ص16.
32- ناطقی، محمد تقی (1387)، نماز جمعه و فرهنگی عمومی، ماهنامه فرهنگ جمعه، 71، ص 48.
33- ناظمی، ؟ (1385)، مهندسی فرهنگ، «دو هفته نامه مهندسی فرهنگی»، 2 (آبان) ، ص 16.
34- یعقوبی، ابوالقاسم (1387)، روحانیت و تحول فرهنگی، ماهنامه فرهنگ جمعه، 71، ص 23.
35-غفاری، مهدی (1382)، آموزش قرآن، علل استمرارو تجدید هویت فرهنگی قرآن و توسعه فرهنگی (مجموعه مقالات )، ج 1، فرهنگ مشرق زمین، تهران.
مجموعه مقالات:
1- ابطحی، (1380)، نماز و شخصیت، نماز و دانشگاه، 2 (مجموعه آثار یازدهمین اجلاس سراسری نماز)، ص 116.
2- بمات، نجمالدین(1384)، شهر اسلامی و مسجد، دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی هنری مساجد، ص 121.
3- پور فاطمی ، علی و همکاران (1385)، بررسی نظرات کارکنان و دانشجویان جهت استقبال بیشتر از نماز جماعت، همایش ملی نماز و سلامت، ص 70.
4- تاجدینی، علی(1384)، مقدمه، مساجد در تمدن اسلامی، دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی هنری مساجد، ص 10.
5- حاجباقری، محسن و عفت امینالرعایایی یمینی(1385)، ارتباط نماز با ابعاد هشتگانه سلامت در سالمندان، همایش ملی نماز و سلامت، ص 54.
6- حسینپور، نفیسه(1387)، آثار نماز و مسجد در بهداشت روان، مجموعه مقالات هفدهمین اجلاس سراسری نماز، ص 277.
7- قاسمی، محمد علی(1384)، انحطاط فرهنگی از منظر قرآن، قرآن و توسعه فرهنگی (1)، ص 21.
8- گلیزاده، غلامرضا(1384)، نقش مسجد در شکلگیری فضاهای شهری و مناسبات فرهنگی، ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی هنری مساجد، ص 275.
9- مردانی، صدیقه(1385)، بررسی رابطه بین گرایش به نماز و سلامت عمومی، همایش ملی نماز و سلامت، ص 156.
10- منشیزاده نایینی، مسعود(1387)، مدیریت مسجد دانشگاه، کارکردها، چالشها و راهکارها، هفدهمین اجلاس سراسری نماز، ج 1، ص 296.
11- نیکنژادی، فرزانه(1380)، تعلیم و تربیت با نماز، نماز و دانشگاه ج 2، ستاد اقامه نماز، ص 334.