■ ارزیابی عملکرد رسانه و سینما برای گسترش فرهنگ نماز
باتوجه به فراگیر بودن تاثیر رسانه ها و اثر گذاری که بر افکار مخاطبین خود دارند، بالطبع رسالت سنگینی که در این بین برای تحقق اقامه نماز در رسانه ملی وجود دارد وضوح بیشتری پیدا می کند بدون شک این فرصت که فرا روی رسانه ها قرار گرفته فرصت بسیار خوبی است تا برای نشر معارف دینی از آن استفاده شود.
در آموزه های نورانی قرآن کریم به این موضوع اشاره شده است که اهل ایمان هر گاه در زمین تمکن و موقعیت پیدا می کنند نماز را اقامه می کنند. و با این حکومت رسانه ای که در جامعه طنین انداز شده است بخشی از آن در سینما و فیلم سازی نمود بیشتری دارد و در واقع توده مردم مخاطب برنامه ها سریال ها و سرگرمی های آنها هستند، باید قدم های موثری جهت ترویج آموزه های دینی بویژه اقامه نماز برداشته شود. در واقع این فرصتی که به مدد رسانه ها بوجود آمده است، از مصادیق تمکّن بوده و هرگونه تمکنی که در زمین محقق شود اولین وظیفه آن اقامه نماز است، هم چنانکه قرآن کریم میفرماید:
الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (الحج/41) همانان كه اگر آنان را در زمين قدرت و تمكّن دهيم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىپردازند، و مردم را به كارهاى پسنديده وا مىدارند و از كارهاى زشت بازمىدارند؛ و عاقبت همه كارها فقط در اختيار خداست.
مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر شریف المیزان ذیل این آیه شریفه می فرماید:
آيه:" الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ..." ناظر بر عموم مؤمنين است و مراد از" تمكين آنان در زمين" اين است كه ايشان را در زمين نيرومند كند، به طورى كه هر كارى را كه بخواهند بتوانند انجام دهند، و هيچ مانعى يا مزاحمى نتواند سد راه آنان شود. [1]
با این اوصاف رسانه ملی علی الخصوص سینما با طیف گسترده مخاطبین خود، باید برای اقامه نماز در جامعه برنامه ریزی داشته باشد. واقعیت جز این نیست که که صنعت سینما با نفوذ و گستردگی که در طول سالیان در میان مخاطبان خود داشته است اما اوضاع عملکرد آن در رابطه با نماز حال و روز خوشی ندارد. در واقع یکی از مهمترین سرفصل هایی که باید در تولید محتوا و ایجاد برنامه ها مد نظر قرار گیرد توجه به معارف نماز است. در واقع سینما می تواند در کنار دیگر رسانه های ملی ، جدی تر به موضوع نماز بپردازند و مانعی برای طرح و برنامه ریزی در این امر برای آنها وجود ندارد.
پرداختن به نماز در سینما وظیفه یا ارزش؟
بحث از گسترش فرهنگ نماز در رسانه و به صورت ویژه در سینما در واقع بخشي از تبليغ معارف دين و جزء كاركردهای رسانه ديني است نه اینکه به عنوان ارزش، بلکه باید در قالب وظیفه و دستورالعمل مورد مطالبه همگانی قرار گیرد و این امر به صورت ویژه در طیف های مختلف برنامه ها برای سوق دادن افکار عمومی به سمت ارزش های دینی و معارف نماز صورت بگیرد. این موضوع باید به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرد که رویکرد برنامه های رسانه برای جذب به نماز تا چه حد تخصصی و کارآمد است؟
پسوند اسلامی داشتن رسانه ملی
نگرش به این موضوع از منظر دیگر به این صورت است که، به هر حال امروز این رسانه و سینما یدک کش پسوند اسلامی است یعنی رویکردی دینی در مورد آن وجود دارد. امادر مورد این موضوع که مراد از این پسوند اسلامی آنها چیست دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه نخست این است که تأثير پسوند اسلامي اين مقدار است كه برخي برنامه هاي اسلامي از اين رسانه پخش ميشود. يعني در این رسانه برنامه های زیادی با موضوعات مختلف تهییه و تولید می شود و در کنار همه آنها، دربرخی از برنامه هاي اين رسانه به معارف دینی هم پرداخته میشود. پرواضح است که این دیدگاه به برنامه هایی که با رویکرد معارف دینی تولید و بازپخش می شود نقشی کلیشه ای می دهد و انتظار تاثیرگذاری از آن خیلی زیاد نیست، زیرا در آنها انتقال مفاهیم با ظرافت همراه نیست و توجه به بعد ظاهری برخی آموزه های دینی بدون کمک گیری و خلاقیت در انتقال پیام ها باعث می شود که مخاطب با این برنامه ها ارتباط گیری خوبی برقرار نکند. مانند اينكه فرض كنيم وظيفه تهيه برنامه هاي اسلامي فقط به عهده گروههايي مانند معارف اسلامي و مناسبتها در صدا و سيماست و به طور کلی جایگاه معارف دینی در دیگر برنامه ها از قبیل، سینما و فيلم و سريال، اجتماعي، اقتصادي و... که در واقع از برنامه های پربیننده هستند جایگاه خاصی ندارد. بله شاید بتوان با دقت نظر در برخی سریال ها صحنه هایی از نماز خواندن و یا تصویر های از نماز مشاهده کرد اما روح و اساس کمتر فیلم نامه ای در سینما با آموزه های دینی علی الخصوص نماز گره خورده است.
تصور دوم در مورد پسوند اسلامی داشتن رسانه ملی و سینما اين است كه وجود پسوند در واقع اشاره به اين معناست كه مباني و معارف اسلامي ساري و جاري در تمام برنامه هاست و با این دیدگاه دیگر نقش معارف دینی در این رسانه به صورت کلیشه ای نخواهد بود بلکه شاکله و اساس برنامه ها بر مبنای آموزه های دینی است و طراوت و تازگی به همه برنامه های رسانه ای می دهد. در اين صورت فقط گروههاي معارف يا مناسبتها عهده دار ساخت برنامه هاي اسلامي نيستند آنچه که مسلم است دیدگاه دوم مصداق واقعی پسوند اسلامی داشتن رسانه است اما اینکه در واقع کدام یک از این دو دیدگاه در برنامه های رسانه ای اعمال می شود موضوعی است که باید با تعمق و بازبینی دقیق برنامه های رسانه ای در مورد آن قضاوت کنیم. توقع عمومی و مطالبات دینی بر این مبناست که تحكيم مباني و تبليغ اسلام در همه بخشها مورد توجه قرار گیرد و در كل رسانه هماهنگ صورت گيرد. يعني همچنانكه گروه معارف تبليغ و نشر آموزه های دینی ميكند در سريالها و برنامه های سرگرمی و ... نيز به صورت مستقیم و غير مستقيم انتقال مفاهیم صورت بگیرد.
توجه به باطن و اسرار نماز در محتوای فیلم نامه و سینما
همانگونه که در منابع دینی و اسلامی توجه فوق العاده ای به نماز شده است تا جایی که آن را بر همه مومنین پراهمیت جلوه داده و می فرماید: إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا ﴿١٠٣ النساء﴾ توقع این است که در سینما نیز این موضوع را سرآمد برنامه ریزی ها قرار دهند. در واقع نماز كه محور عبادات و ستون دین و اساس خودسازي و رابطه با حقتعالي است، تبليغ آن در سینما، اهميت فوقالعاده دارد؛ زيرا همانطور كه نماز مقدمات ظاهري مانند پاكي و طهارت و شرايط مكان و لباس موقعيت فيزيكي، دارد، مقدمات باطني نيز دارد كه عمده مطلب و آنچه مصلي را به مقصد نهايي نزديك ميكند، همين باطن نماز است. و این باطن اثرات بازداری از گناه دارد همچنانکه در قرآن کریم اشاره شده است: إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ﴿45 العنكبوت﴾ امام راحل(ره) فرموده اند: «بدان كه از براي نماز غير از اين صورت، معنايي است و غير از اين ظاهر، باطني است؛ و چنانچه ظاهر را آدابي است كه مراعات ننمودن آنها يا موجب بطلان نماز صوري يا نقصان آن گردد، همينطور از براي باطن آدابي است قلبيه باطنيه كه با مراعات ننمودن آنها، نماز معنوي را بطلان يا نقصان دست بدهد؛ چنانچه با مراعات آنها نماز داراي روح ملكوتي شود.»[2]
حال سوال این است که این بُعد از اسرار بیکران نماز در برنامه های رسانه ای و سینما چه جایگاهی دارد به چه اندازه در تولید و ارائه برنامه هایی با رویکرد اسرار نماز موفقیت وجود داشته است؟ توجه به ظاهر نماز مثل نشان دادن صحنه های نماز جماعت و در و دیوار مسجد خوب و مطلوب می باشد ولی مهمتر از این سوق دادن مخاطب به سمت آثار و اسرار نماز است. توجه همه جانبه و دقیق یعنی دیدن این آثار باطنی و بکارگیری آنها در برنامه ها برای تاثیر گذاری است
ارزیابی محتوای نماز در رسانه
به تصویر کشیدن نماز جماعت پخش اذان و تصاویر کاشی کاری های مسجد و از این قبیل برنامه ها بیشترین بخش محتوایی نماز را به خود اختصاص داده است که غالبا هر روز تکرار می شود اما آیا فقط اینها کافی است؟ یا اینکه معارف نماز باید به صورت گسترده در لایه های عمیق طراحی و ارائه شود!!! یکی از کارشناسان عرصه رسانه می گوید: برنامه ریزی رسانه ها بايد به گونه اي باشد كه به تحقق مقدمات باطني نماز بويژه در وقت اذان كمك كند و نه تنها آن را مختل نسازد كه موجب زمينه سازي و برانگيختن روح معنوي و احساس نياز و تعلق به نماز در مخاطبان شود. نه اینکه اصلا به این مقدمات توجه نشود یا اینکه مخل و جدا کننده از حس معنویت و توجه به آمادگی برای نماز باشد. طبعاً اين كار مستلزم برنامه ريزي و تدارك زمينه مناسب است. آنچه به لحاظ اهميت در اينجا بايد يادآور شد طراحي و تنظيم برنامه (كنداكتور) پخش به نحوي است كه زمینه ساز باشد و حتي الامكان برنامه هاي قبل از اذان با شيب مناسبي مخاطبان را براي نماز آماده كند، همچنين برنامه هاي بعد از اذان نيز متناسب با نماز و حالات معنوي آن باشد و حتي الامكان از قرار گرفتن نماز بين دو قسمت جذاب برنامه كه فكر و ذهن مخاطب را به خود ديگر ميكند جلوگيري شود.»[3]
همانگونه که خدای متعال به اوقات نماز اهمیت داده و آن را با برنامه ریزی دقیق در ساعات مختلف روز طراحی کرده است همچنانکه در قرآن کریم می فرماید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً(اسراء/78) این لحاظ باید در برنامه های رسانه هم تدارک دیده شود. براي اين منظور بايد متناسب با فصول مختلف سال در چينش برنامه وقت نماز اصل باشد و در غير مواردي كه برنامه زنده و مستقيم پخش ميشود و چاره اي از آن نيست، ساير برنامه ها با وقت نماز تنظيم شود. حتي برخي بخشهاي پربيننده خبر كه در برخي از فصول سال به وقت اذان برميخورد، متناسب با اوقات شرعي انعطاف بيابد. در اينجا به كارگيري خلاقيتها و هنرمنديها اهميت زيادي دارد. مثلاً در رسانه تصويري به هنگام پخش قرآن، به جاي نمايش تكراري قاري يا صحنههاي ساختمان و ديوارهاي مساجد و غيره يا به تصوير درآوردن صحنههاي جاذب و جالب از اقشار مختلفي كه در حال آماده شدن براي نماز هستند مانند كشاورز كنار زمين، كارگر در كارخانه، كارمند در اداره، راننده در كنار جاده، اهل منزل در خانه، دانش آموز و دانشجو در محل تحصيل و حتي عوامل پخش و مجريان تلويزيون در استاديوها و محل پخش برنامه ها، جلب و تحريك بسوي نماز صورت گيرد و به هنگام پخش اذان نيز تصوير جذاب همين افراد در حال نماز نمايش شود. بويژه آنكه براي واقعي جلوه دادن و تاثيرگذاري بيشتر، در تصويرها ملاحظه صبح و ظهر و شب بشود، به نحوي كه تصوير حاكي از همان وقت شبانه روز باشد.
نتیجه گیری
ما بر این باوریم که اگر برای نماز در رسانه های ملی علی الخصوص سینما سرمایه گذاری شود بدون شک شاهد تاثیرات فراوان و برکات زیاد آن خواهیم بود زیرا نماز بازدارنده از گناه است[4] و روح را صیقل داده و صفا می بخشد و در مقابل رها کردن نماز و ضایع شاختن آن سرآغاز سقوط و تباهی است.[5] در واقع همه افرادی که دنبال آرامش در زندگی و سعادتمندی و عزت دنیوی واخروی هستند باید توجه جدی داشته باشند که تنها ترین راه برون رفت از مشکلات مادی و معنوی برگشت به سبک زندگی اسلامی مبتنی بر وحی خطاناپذیر الهی می باشد و بس!
[1] (ترجمه تفسير الميزان ج14 546)
[2] امام خميني، آداب نماز، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، پ372، صفحه 2
[3] دکتر علیرضا پویا مقاله با موضوع« ارزيابي و آسيب شناسي نقش رسانه ها در گسترش فرهنگ نماز» (http://qomirib.ac.ir/index.aspx?pid=99&articleid=19064)
[4] . همچنان که خدای متعال در قرآن می فرماید:
اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ(عنکبوت/45)
[5] . در قرآن کریم صراحتا به این موضوع اشاره شده است که خدای متعال می فرماید:
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا(مریم/59)