■ همت مضاعف در تقویت فرهنگ
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
با توجه به نیاز فطری بشر به نیایش و از طرفی رشد روزافزون علم و صنعت در جوامع، بهخصوص جوامع اسلامی میطلبد که در جهت اقامه نماز و تقویت این فرهنگ الهی گام برداشته شود. ازاینرو در این مقاله سعی شده است که در ابتدا عوامل کلیدی شناسایی و برای هرکدام راهکاری ارائه شود؛ به این تربیت دو حوزه فردی و اجتماعی این مقوله مورد بررسی قرار گرفته است. در حوزۀ فردی باتوجه به دو محدوده تکوینی و اختیاری فرد عوامل مؤثر در بازدارندگی و وادارندگی نماز معرفی و راهکار ارائه شده است.این قسمت بهعنوان کلیدیترین عامل رشد فرهنگ نماز میتواند باشد. در حوزه اجتماعی ابتدا با بررسی نقش خانواده و پایهریزی این مسئله به وسیله والدین، زمینه برای انتقال فرهنگ نماز به نسل بعدی فراهم میشود. همچنین از عملکرد محیطهای آموزشی، رسانهها، مساجد و دوستان نباید غافل شد. اگر این نهادها ضمن گرایش به دین در کنار خانواده یکسو و هماهنگ حرکت کنند، نقش مهمی در تقویت فرهنگ نماز خواهند داشت. عملکرد دولت نیز در زمینه فرهنگسازی و پیشبرد برنامهها در راستای دین و توجه به نقش مبلغین و روحانیون در این زمینه بسیار مؤثر است.
مقدمه
در سال همت مضاعف و کار مضاعف باید سعی و تلاش خویش را در تقویت فرهنگ اسلامی به کار گیریم. یکی از نمودهای فرهنگ اسلامی نماز است. نماز عالیترین راه ارتباط با معبود حقیقی و شناسنامه هر مسلمان است.
امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «نماز اقرار به ربوبیت حضرت حق عزوجل و نفی شرک از وجود مقدس او و ایستادن در پیشگاه آن جناب است و مسکنت، خضوع، اعتراف و طلب آمرزش نسبت بـه گـناهان گـذشته و صورت بر خاک نهادن در هـر روز بـرای تـعظیم در برابر عظمت آن وجود مبارک و اینکه عبد به یاد حق و جدای از تجاوز به حقوق الهی و خاضع و خاکسار و راغب به رحمت واسعه و خواهان زیـادش شـدن ایـمان و وسعت رزق و مداومت بر ذکر خدا در شب و روز و نـیز عـبد سید، مولی، مدبر و خالقش را فراموش نکند تا دچار شر و طغیان نگردد و نیز به وسیله نماز از معاصی حفظ شود و از افتادن در دریای فـساد مصون مـاند.»[1]
در ایـن پژوهش سعی شده ابتدا به شناسایی عواملی پرداخته شود که در فـرهنگسازی نماز نقش دارند، سپس برای هرکدام از این عوامل، راهکارهایی ارائه گردد.
ازاینرو، مقاله به دو بخش اصلی تقسیم میشود: الف)حوزه فردی، ب)حوزه اجتماعی
الف)در حوزه فردی، عواملی را بررسی میکند کـه بـه خـود شخص برمیگردد و شامل محدوده تکوینی و محدوده اختیاری میباشد و در حیطه اختیاری نیز یکسری عـوامل درونـی و برونی در آن نقش دارند.
ب)حوزه اجتماعی نیز به نوبه خود به دو قسمت تقسیم میشود:
1ـ عوامل اجتماعی که بهطور مستقیم در فرد تـأثیر دارنـد و شـامل خانواده، محیطهای آموزشی، رسانهها و... میباشد؛
2ـ عواملی که بهطور غیرمستقیم در فرد تأثیر میگذارد و شامل دولت، سازمان روحانیت و حـوزههای عـلمیه و... میباشد.
طرح مسئله
نماز(صلوة) یکی از عـبادات مخصوص است. اصلش دعاست و وجه نامگذاری آن عبادت(صلوة) مانند نامیدن چیزی به اسم محتوای آن است که آن دربرگیرد.[2]
در آیـات[3] و روایـات[4] بسیاری بر این واجب تأکید شده است. در فقه نیز بابی با عنوان(کتاب الصّلوة) دراینباره گشوده شـده اسـت که تمام احکام مربوط به نماز را بهطور استدلالی یا غیر استدلالی دربرمیگیرد. در یکی از کتب فـقهی آمـده است:
«بدان کـه نماز محبوبترین اعمال نزد خداوند متعال و آخرین وصیت انبیای الهی است، نماز ستون دین است و هـرگاه مـورد قبول واقع شود بقیه اعمال نیز قبول میشوند و اگر رد شود بقیه اعمال نیز رد میشود... مثل نـماز، مثل نـهر جـاری است که هر کس روزی پنج بار خود را در آن شستشو میدهد و در بدنش آلودگی نمیماند.»[5]
با توجه به اهـمیت ایـن مسئله و از طرف دیگر، در عصر کنونی با وجود همه وسایل و امکانات پیشرفته و ارتباطات سریع و روبـه پیشرفت، به نـیاز مـعنوی و فطری انسان توجه چندانی نشده است. بنابراین میطلبد نماز را بهعنوان سادهترین و عمیقترین راه و زیباترین رابطه انسان بـا خـداوند، بیشتر گـسترش داده و در تقویت فرهنگ آن بکوشیم. ازاینرو لازم است تمام عواملی که در این فرهنگسازی دخیل هستند، مورد بررسی قـرار گیرد.
الف)حوزه فردی
تقویت فـرهنگ نماز در این حوزه به دو عامل برمیگردد: 1- محدوده تکوینی فرد، 2- محدوده اختیاری فرد
1- محدوده تکوینی
این قسمت از ظرفیت شخص تاحدی در اختیار او نبوده و بـه ایـن برمیگردد که آیا نطفه او از حلال بوده و یا حرام؟ با لقمه حلال تغذیه شده یـا نـه؟ در چگونه خانوادهای رشد کرده؟
برای تربیت نسل نمازگذار پسـین، نسل پیـشین را باید تربیت کرد. تربیت نمازی هرکدام از زوجـین در خـانواده خود قـبل از ازدواج، آموزش شـیوهها و روشهای مناسب تربیت دینی فرزندان میتواند در راهـبرد ایـن امر موثر باشد.[6] اگرچه در این موارد هرکدام به تنهایی علت تامه برای فـرهنگسازی نمیتواند بـاشد، ولی بیتأثیر هم نیستند و گاهی اثر وضـعی هر یک باعث میشود سـطح تـقویت پایین آید.
راهکاری که در این زمینه ارائه مـیشود ایـن است که خانوادهها در رعایت حلال و حرام برای انعقاد نطفه، تغذیه، رشد و تربیت کودک بکوشند. همچنین مراعات آدابـی در ایـن زمینه در کتب فقهی و اخلاقی ذکر شـده است.
2- محدوده اختیاری
در ایـن قـسمت که در واقع بـینش و عـملکرد شخص را نشان میدهد، به دو قسمت درونـی و بـرونی قابل تقسیم است که هر کدام از این دو مورد شامل عوامل بازدارنده و وادارنده هستند.
1_ 2- عوامل درونی
عوامل وادارنده درونی شامل فـطرت یـا همان وجدان پاک و بیدار میباشد. در بسیاری از سـخنان پیـشوایان دین و عـارفان و حـکیمان بـه این عبارت برمیخوریم کـه خداشناسی فطری است و انسان بالفطره خداشناس است. منظور از شناختهای فطری این است که هر انسانی بدون نـیاز بـه آموزش از آنها برخوردار است و میلها و گـرایشهای فـطری مـقتضای آفـرینش هـر فردی میباشد و هـمواره در طـول تاریخ ثابت است... ازاینرو با خدا آشناست و در ژرفای روح، مایهای برای شناخت آگاهانه خدا وجود دارد.[7]
میل به عـبادت و نـیایش نـیز از این حس خداپرستی ناشی میشود. نماز هم بهعنوان نـمودی از عـبادت پروردگـار کـه در واقـع پاسخ بـه ندای فطرت است؛ اما به بهترین و کاملترین وجه ممکن که او را به خضوع و خشوع در مقابل باریتعالی وا میدارد.
از عوامل دیگر، میتوان به ایمان اشاره کرد، هرچه ایمان فرد افزونتر شود، سپاس او از خداوند بیشتر میشود و نماز نـمونهای از سپاسگزاری بنده است.
حضرت امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «الايمَانُ مَا اسْتَقَرَّ فِي الْقَلْبِ وَ أَفْضَى بِهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَدَّقَهُ الْعَمَلُ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِهِ».[8] (ایمان چیزی است که در دل جا کند و بنده را به سوی خدا بکشاند و طاعت و تسلیم بـه امـر خدا هم مصدق او باشد.)
همچنین میتوان به خویشتنداری و پرهیزگاری اشاره کرد. حضرت امام علی(علیه السلام) در این زمینه میفرمایند: «فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِكُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ ... فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللَّهِ شِعَاراً دُونَ دِثَارِكُمْ وَ دَخِيلًا دُونَ شِعَارِكُم»[9] (همانا تقوا داروی بیماریهای دلهایتان و روشنایی قلبها و درمان دردهای بدنهاست ... پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهری قرار دهید و با جان، نه با تن فرمانبردار باشید.)
توجه، تفکر و تذکر در نعمتهای خداوند یکی دیـگر از عـواملی است که فرد را برمیانگیزد کـه شـکرگزار خالقش باشد و نماز بهترین راه شکرگزاری است. بنابراین فطرت آگاه و بیدار، ایمان، پرهیزگاری، تفکر و یادآوری نعمتهای خدا همگی سبب واداشتن فرد به سوی نماز میشود. البته عوامل دیگری نیز وجـود دارند کـه در زیر مجموعه این مـوارد قـرار میگیرند.
عوامل بازدارنده درونی
از این عوامل میتوان به گناهان اشاره کرد. امام خمینی(قدس سره) در کتاب "چهل حدیث" آورده است: «نفس در بدو فطرت خالی از هر نحو کمال و جمال و نور و بهجت است، چنانچه خالی از مقابلات آنها هم هست ...؛ ولی نور استعداد و لیاقت برای حصول هـر مـقامی در او به ودیعه گذاشته شده است. چون ارتکاب معاصی میکند، به واسطه آن کدورتی در دل حاصل میشود و هرچه معاصی بیشتر شود کدورت و ظلمت افزون گردد تا آنکه قلب یکسره تاریک و ظلمانی شود و نور فطرت از میان برود.»[10]
گاهی احـساس بـیفایده بودن نـماز به علت گناهکار بودن، عاملی در جهت عدم اقامه آن است. بعد از گناه و آثاری که در فرد میگذارد به غـفلت بهعنوان کلیدیترین نکتهای که سبب بازدارندگی فرد ار یاد خدا میشود توجه کرد. حضرت امام علی(علیه السلام) در نـکوهش غافلان میفرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ غَيْرُ الْمَغْفُولِ عَنْهُمْ وَ التَّارِكُونَ [وَ] الْمَأْخُوذُ مِنْهُمْ مَا لِي أَرَاكُمْ عَنِ اللَّهِ ذَاهِبِينَ وَ إِلَى غَيْرِهِ رَاغِبِين»[11] (ای بیخبرانی که آنی مورد غـفلت نـیستید و ای ترک-کنندگان فرامین الهی که از تمام کارهایتان بازخواست میشود شما را چه شده که از خدای خـود رویگردان و بـه غـیر او گرایش دارید؟)
غفلت از حق کدورت قلب را زیاد میکند و نفس و شیطان را بر انسان چیره مینماید.[12] تنبلی، تنپروری و مسامحهانگاری از شـاخصههای دیگری هستند که سبب بازدارندگی از نماز میشود. البته ریشه این عوامل در یکی دو مورد خلاصه نمیشود و عـوامل متعددی در این امر دخیل هـستند از قـبیل کماهمیتی، بیحوصلگی، عدم آگاهی از معارف نماز و ... .
به این ترتیب در بحث عوامل درونی خود شخصیت و نهاد فرد است که او را به سوق میدهد، توجه و آگاهی نسبت به عوامل وادارنده و پرهیز از عوامل بازدارنده نکته مهمی در برقراری ارتباط با نماز اسـت؛ اما شناخت و علتیابی به تنهایی کافی نیست؛ بلکه به دنبال آن عملکرد شخص است که به آگاهی او جامه عمل میپوشاند. پس در اینجا نیازمند یک ضمانت اجرایی برای به فعلیت رساندن دانستهها درباره نماز هستیم و آن ضامن اجرایی کسی غیراز خـود شـخص نیست که با توکل بر خداوند، عزم و اراده خود را در این راه به کار گیرد.
2_2- عوامل بیرونی
منظور از عوامل بیرونی، مواردی است که فرد با اجتماع اطراف خود سروکار داشته باشد، نیست؛ اگرچه این عوامل نیز در بخش بعدی همین مقاله مورد بررسی قـرار خـواهد گرفت. بلکه منظور از آن نگاه خود فرد از بیرون به مسئله اقامه نماز است.
عوامل وادارنده بیرونی
1ـ توجه به ظاهر و کیفیت نماز.
اگر شخص مشاهده کند که شبانهروز پنج نوبت با شرایطی کاملا پیشبینی شده با مقدماتی نافذ و رو بـه جـهتی خاص، عملی با الفاضی مخصوص، با دقت در معانی آن الفاظ، انجام میدهد بعید نیست که به فکر فرو نرود و اندیشه نکند و اگر جهتگیری سویی نداشته باشد، این امر عاملی جهت خودباوری او در اقامه نماز میباشد.
2ـ توجه و دقت به آنـچه کـه دربـاره نماز وارد شده.
آیات و روایات مـوجود و مـقدمات آن تـا خود اقامه نماز و تعقیبات و نافلههای آن و به دنبالش آثار نماز، فلسفه و اسرار آن و انواع نماز و... مطالعه ،تفکر و تأمل شخص را در این زمینه میطلبد.
3ـ نگاه شخص به زندگی نـمازگزاران واقـعی قـبل از همنشینی با آنها.
مطالعه درباره زندگی اولیاء خدا و دقت و تـوجه آنـها به نماز میتواند برای او پیشینه درستی ارائه دهد.
عوامل بازدارنده بیرونی
انجام گناه، اصرار بر آن و توجیههای بیمورد بیشترین حربه را متوجه فرد میکند، غرق شدن در مـسائل، مشغلهها و روزمـرگی دنیا، ترجیح دادن تـفریح و سرگرمی[13] توقع و مزد فوری در عبادت، زندگی را بیهدف دیدن، ظاهربینی، تأثیرپذیری از تهاجم فرهنگی غـرب و... از عواملی است که فرد با نگاه بیرونی خود را از دست یافتن به دریای نماز بازمیدارد.
بنابراین فرد، اندیشه، تأمل و دقت خود را در این زمینه بـه کـار اندازد کـه چرا چنین عملی را انجام میدهد، هدف از این عمل چیست؟ چه آثاری دارد؟ و... اگر از وجدان خـود پاسـخی دریافت نکرد و علم او در این زمینه کافی نبود سراغ آنچه در این مورد وارد شده است (آیات و روایات) برود مطالعه و تدبر کند و دربـاره علت تـشریع آن تـحقیق کند و زندگی اولیاء دین را بررسی کند و برای یافتن پاسخ به کارشناسان ذی صـلاح و افـراد آگـاه در این زمینه مراجعه کرده و کمک بخواهد و از عوامل غفلتزا و گناهآور و آنچه او را از یاد خدا بازمیدارد دروی گزیند. همچنین بـه دنـبال بهانهتراشی بـرای فرار از نماز و توجیه عملکرد بعضی نمازگزاران غافل یا قاصر نباشد و عقل خود را از این شبههافکنیهای بـیاساس خالی و تـشنه دریافت حقیقت کند، و از خداوند هم کمک بخواهد و دعا کند و بردباری و تحمل خود را افـزایش دهـد. به فـرموده یکی از بزرگان: «جز به حفظ آداب نماز نمیتوان به اسرار آن دست یافت... زیرا رسیدن به باطن ممکن نـشود، جز بـرای کسی که خاطر او پاک و درون او صاف و سالم باشد».[14] پس علاوه بر تفکر و تعقل، نماز را اقامه کند و بـر تکرار آن مـداومت ورزد و ثـابت قدم باشد، همچنین شرایط صحت و کمال آن را رعایت کند.
در بررسی این قسمت از عوامل تقویتزا در فرهنگ نماز نگاهی به خـود شـخص و رفتار او شد تا این نتیجه به دست آید که خود شخص میتواند این فرهنگسازی را در خـود نـهادینه کـند و فقط کافی است که به این مسئله رو کند و از خداوند استمداد نماید و به عوامل وادارنده درونی و بـیرونی تـوجه و از عـوامل بازدارنده درونی و بیرونی دور مینماید، در کنار آن ضمانت اجرایی عملکرد را در خود تقویت نماید.
ب)حوزه اجتماعی
1- عوامل اجتماعی که مستقیما در فـرد تـأثیر میگذارند.
1_1- خانواده
خانواده بهعنوان کوچکترین نهاد اجتماعی نقش بسیار تعیینکنندهای در انتقال فرهنگ نماز و تربیت نسل نمازگزار دارد. ابتدا آموزش از کانون خانواده شـروع مـیشود. زیرا خانواده اولین و مهمترین پایگاه یادگیری است و خمیرمایۀ شخصیت انسان در خانواده تکوین مییابد.[15]
حضرت امام علی(علیه السـلام) پیریزی شـخصیت فرزندان را چنین بیان میفرمایند: «إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْءٍ قَبِلَتْهُ»[16] (قطعا دل جوان همانند زمين خالى است، هر بذرى در آن ريخته شود مىپذيرد.) ازاینرو آشنایی با نماز و اقامه آن در کـودکی، نوجوانی و جـوانی در خانواده صورت میگیرد.
در واقع، ابتدا در خانه روح تـقلید، کودک و نـوجوان را نمازگزار مـیکند، بعد نـوبت بـه تفکر و تعقل میرسد. زیرا معلوم است که جـوان مـرحله تقلید را گذرانده است.[17] بنابراین در خانواده با سه دوره کودکی، نوجوانی و جوانی سروکار داریم؛ بنابراین از آنچه بهعنوان راهـکار ارائه مـیشود، بهطورکلی هر سه گروه را دربر میگیرد. در این قـسمت نیز با یک سری عـوامل وادارنـده و بازدارنده روبهرو هستیم.
عوامل وادارنده در خانواده
بیش از برشمردن عـوامل وادارنـده لازم است این نکته را یادآوری کنیم که برای واداشتن فرزندان به نماز پیش از آنـکه نیازمند دانـش باشیم روش و منش مناسب هستیم.[18] هـمانطور کـه اشـاره کردیم بهطور فطری هـمه انـسانها گرایش و استعداد به نـیایش دارنـد؛ اما آنچه مهم است چگونگی روشهای آموزنده و نحوه انتقال ارزشهاست.[19] به این تربیت آنچه در این قسمت مـورد توجه اسـت موارد زیر میباشد:
- اقامه نماز به وسیله والدیـن و ثـبوت قدم آنـها در ایـن راه، کسب عادتها و مهارتهای مذهبی پیـش از آنکه متأثر از اندرزها و سخنان والدین باشد، معلول پذیرش رفتار، عواطف و احساسات مرتبط با مهر و محبت آنان اسـت.[20] حضرت امام علی(علیه السلام) در این زمینه میفرمایند: «الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِي بِلَا وَتَر»[21] (دعوتکننده بـیعمل، چون تـیر بدون کمان است.)
- مخاطبشناسی والدیـن، توجه به ظرفیتهای روانی و ذهنی فرزندان به همراه رفتارهای بشارتآفرین و پرهیز از روشهای خشک و یکسویه و موضعگیری صریح در شـرایط زمانی و مـکانی مـناسب میتواند والدین را در آموزش و اقامه نماز یاری سازد.[22]
- استفاده از ابراز مـحبت و تـشویق بـرای اقـامۀ نـماز، بعد از نـماز، اگر بعد از نماز نسبت به فرزندان ابراز محبت کنیم و برخورد عاطفی مناسب با او برقرار کنیم در ذهنیت او این تصویر شکل خواهد گرفت که نماز محبت میآورد. همچنین هرچه رفتارهای والدین محبتآمیز بـاشد، پیوند عاطفی میان آنها بیشتر میشود و همانندسازیها افزون میشود، در نتیجه نیاز چندانی به پند و اندرز مستقیم نخواهد بود.[23]
- تداعی رفتارهای مذهبی با بهترین احساسات، در تعلیم و تربیت بهطور اعم و تربیت مذهبی بهطور اخص در دوران کودکی و نوجوانی تـوجه بـه نقش خویشاوندی احساس نسبت به امور، نظر بسیار مهم و تأمینکننده است، کودکان و نوجوانان در یادگیری و کسب عادات مطلوب بیش از آنکه متأثر از زبان منطقی و استدلال باشند، وجودشان مملو از عواطف و احساسات بوده و مستعد پذیرش از طریق زبـان مـهر و محبتند.[24]
- اهمیت و عظمت نماز نزد والدین، این نیز بهعنوان عاملی در جهت تقویت فرهنگ نماز به کار میرود؛ زیرا وقتی فرزندان مشاهده کنند والدین در سفر، میهمانی و در هر موقعیتی هنگام اقامه نـماز بـرمیخیزند و نماز به پا میدارند به اهـمیت ایـن امر نزد آنان پی میبرند.
- آموزش غـیرمستقیم والدین، زیرا در این نوع یادگیری، فرزندان مطابق رغبتها و انگیزههای خود، آگاهانه و بدون هرگونه جبر و فشار روانی همه حواس خود را متوجه رفتار موردنظر مینمایند و با نوعی احساس خوشایند و عاری از دشواری بر دانستهها و تجارب ناختی خویش میافزایند.[25]
- الگودهی درست والدین، میان باورمندی، گفتار و کردار خودسازگاری ایجاد کنند بهگونهای که هیچگونه تضاد یا ناسازگاری اندیشهای یا کنشی فرزندان را به تردید نکشد.[26] همچنین آنها میتوانند در ایـن زمـینه الگوهای خوبی به آنها مـعرفی نمایند.
- راه انـدازی گـامبهگام به جای وادارسازی ناگهانی از راه ارائه شناخت تدریجی به نوجوان و جوان؛[27]
- سعهصدر و بردباری والدین برای اقامه نماز
- استفاده از الگوی مشاوره در خانواده به همراه نقل حکایات دلنشین و خاطرات شیرین با محتوای نماز، براساس آمار ارائه شده ارتباط والدین یا فـرزندان نـسبت به رفـتار تأکید شده دینی از جمله نماز، وفای به عهد و راستگویی در خانواده در میزان پایبندی به نماز تأثیر دارد.[28] در واقع والدین بهعنوان دوسـت خانوادگی و جهتدهنده و تمرکزکننده نیروهای بالقوه فرزندان با به کار بستن الگوی رفـتاری صـحیح هـم سخنی مناسب برای بحث و گفتگو در این زمینه میباشند.
- ایجاد انگیزه کافی در فرزندان، برای ایجاد انگیزه باید سه ویژگی در فرد ایجاد شود. خودباوری، خودکارایی و خـودگردانی. خودباوری یـعنی انسان دارای بار حسی مثبت و روشن از خویشتن باشد. خودکارایی زمانی به وجود میآید که فـرد احساس لیـاقت و شـایستگی کند... و خودگردانی یعنی اینکه شخص بتواند مستقلا به طرف حل مشکلات و انجام تکلیف برود.[29]
برای تقویت ایـن سه ویژگی انجام مراحل زیر ضروری است:
- در مرحله خودباوری زیاد سخت نگیرید، از دید او به مسائل نـگاه کنید و به علائقش احترام بـگذارید، درباره کاری که ممکن است انجام دهد به او امید بدهید، از انتقاد و آزار مخرب پرهیز کنید ... در تقویت خودکارایی، فرزند خود را تشویق نمایید تا مهارت عملی را در خود پرورش دهد، بگذارید با آهنگ و سرعت خویش فعالیتش را تکمیل کند. به او یاری دهید تـجربه خود را درک کند و در مرحله خودگردانی استقلال او را در حد معقول تشویق به برنامهریزی در وقت مناسب نمایید.[30]
- مهیا کردن فضای معنوی با مشارکت فعال فرزندان، مانند اینکه همگی آماده نماز جماعت در خانه شوند، فرزندان جا نمازها را مهیا کنند و مواردی از این قبیل.
- داشتن جـدیت، پشتکار و مـداومت در این امر
- متنوع کردن محیط اقامه نماز، گاهی در خانه باهم نماز بخوانند، گاهی به مسجد بروند و ... .
- آسانگیری بایسته براساس اصول مکتب در مراحل آغازین پذیرش.[31] توقع والدین از جوانان زیاد نباشد و نخواهند حقایقی را که برایشان بیان میکنند گوش دهند و به سـرعت عـمل کنند. زیرا والدین آنها هم، زمان برده تا چنین شدند.[32] رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «به راستی که این دین استوار است، پس با مدارا در آن درآیید و عبادت خدا را نزد بندگانش ناگوار مسازید تا مانند سوارکار تازه کار شـوید کـه نه راهی پیموده و نه مرکبی باقی گذاشته است.[33]
عوامل بازدارنده در محیط خانواده
- نبود الگوی مناسب در خانواده؛
- بیتوجهی والدین به تربیت دینی؛
- بهره نگرفتن از روشها و ابزارهای مناسب؛
- سنگین جلوه دادن مسائل دین؛
- ناآگاهی والدین نسبت به معارف دین؛
- غفلت والدین از موانع تربیت و ارزیابی نـکردن رونـد تـربیت دینی بهوسیله والدین؛[34]
- شیوه برخورد تند، خشن و سختگیرانه در باب اقامه نماز؛
- فقدان استمرار و برنامهریزی بلندمدت والدین در ارتباط با نماز؛[35]
- رفاهزدگی، تجدد و علمزدگی، دادههای روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که رفاهزدگی گسترده، نامحدود و برخوردار از امکانات زیاد به همراه بهرهگیری نادرست و نامشروع از درآمدهای نـیمهکلان و کـلان تـصادفی و همچنین روشنفکرزدگی بیمحتوا و علمزدگی موجود در محیط خانواده بهویژه از طرف پدر و مـانند آنـها موجب القای کنشهای انفعالی یا ناساز در اندیشه، روحیه و تصمیم جوان میشود، مهمتر آنکه اگر پدر و مادر در برابر فرضیه نماز بیتفاوت یا سهلگیر باشند یـا آن را کـاری بـیهوده و بینتیجه و ناسازگار با یافتههای علمی روز بدانند بیگمان آثار نامطلوبی در روحیه جـوان میگذارد.[36]
- عادت و تمرین ندادن، برخی والدین به بهانه اینکه هنوز زمان تکلف شرعی فرزندان فرا نرسیده آنان را به نماز دعوت نمیکنند، اما والدین آگـاه نـسبت بـه مسائل تربیتی علاوه بر آگاهی دادن فرزندان خود از روشهای صحیح بهره گرفتند تا آنـها را بـه عادات نیکو بازیابند... همچنین تحقیقات نشان دادن نوجوانان و جوانان که نماز را سبک میشمارند کسانی هستند که در دوران کودکی عادت بـه امـور عـبادی نداشتند.[37]
- تضاد رفتاری و گفتاری والدین و... نیز از مواردی هستند که به نوعی باعث کمرنگ شـدن نـقش نـماز در خانواده میشود.
با روی کارآمدن به عوامل بازدارنده و پرهیز از عوامل وادارنده در خانواده و مداومت و جدیت در اقامه ایـن امـر الهـی در کنار استمداد از خداوند متعال هم این نهاد اجتماعی در انتقال فرهنگ نماز به اعضای خود مؤثر بـاشد و هـم تکتک آن اعضاء بهنحوی منتقلکننده و مبلغ این امر الهی باشند تا انشاءالله این توفیق به دسـت آیـد کـه از پیوسته ظاهری به عمق اسرار نماز هم پی ببرند.
2_1- محیط آموزشی
منظور از محیط آموزشی بیشتر شامل مدرسه و دانشگاه میباشد. ازاینرو در این مـبحث انـتظار میرود که این نهادها در انتقال فرهنگ نماز کمر همت بسته و رسالت خود را بـه انـجام رسانند. همانطور کـه برای تولید علم و رشد آن برنامهریزی و بودجهها کنار گذاشته میشود، تحقیقات متنوع و متفاوتی صورت میگیرد و آموزشهایی داده مـیشود، همکاریهای زیـادی در این زمینه صورت میگیرد و بهطورکلی زمینهسازی میشود؛ البته برای انتقال و رشد علم، به ماورای ایـن هـدف نـیز توجه شود که علم در خدمت دین قرار گیرد و یکی از جلوههای دین، نماز است. به گفته یکی از بزرگان: «محیط مدرسه، محیط نـماز بـاشد دانشآموزان نـمازخوان میشوند؛ولی اگر محیط،دستور به نماز باشد ولی نماز نباشد آنها هم خیلی عنایت نـخواهند داشت.»[38]
بنابراین بـرای آموزش و تربیت نیل نمازگزار باید زمینهسازی کرد. این مقوله به چند نکته کلیدی وابسته است:
شخصیت و عملکرد مربیان و اعضای مـدرسه، محیط اقـامه نماز، محتوای کسب درسی پیرامون نماز، میزان توجه به مخاطبین، نحوه بهرهوری از شیوهها و ابزارها و... که هرکدام بـه نوعی در بـازدارندگی و وادارندگی به نماز مؤثر میباشد:
- شخصیت و عملکرد مربیان، همانطور کـه در خـانواده پدر و مـادر الگوی فرزندان هستند در مدرسه نیز مربیان الگـوی آنـها میباشند. آنها بااهمیت دادن به وقت نماز در کلاس درس، دعوت به نماز به همراه خوشرویی، محبت و سعه صـدر، نقل حکایات شـیرین و جذاب در خصوص نماز، شرکت خود مـربی در نـماز جماعت مـدرسه، واکنش و بـازتاب مـثبت(تمجید واقعبینان) بعد از اقامه نماز الگوی مثبتی به دانـشآموز ارائه میکنند. شخصیت علمی و میزان توانایی دبیران دینی در پاسخگویی به سؤالات مذهبی و دینی نوجوانان و مـطابقت گفتار و عـمل آنها نیز در اینباره مؤثر میباشد هـمچنین بیان شده است، مطابقت بین گفتار و عـمل دبـیران غیردینی بیش از تطابق گفتار و عـمل دبـیران دینی در گرایش به نماز تأثیر دارد.[39]
- عملکرد اعضای مدرسه، این اعضا عبارتند از: ستاد اقامه نماز، هیئت عـلمی، مدیران و مـعاونان و مربیان و... . شرکت این اعضا در نـماز جـماعت مـدرسه، رهبری مثبت، جدی و مستمر در خـصوص اجـرای نماز و دعوت از دانشآموزان، داشتن شیوه انـضباطی صـریح، مداوم و عادلانه.[40]
پرهیز از ضوابط و مقررات افراطی و تفریطی به بهانه ارائه آمار و گزارش در مدیریت این امر مـوثر مـیباشد. همچنین عدم تحقیر کسانی که در نماز شرکت نـمیکنند، ولی بـا حسن خـلق بـه همراه گـفتگوی صمیمانه با شیوههای مـتنوع میتواند تأثیرگذار باشد. تجربه نشان داده که بهرهگیری از گروهها و تجمعهای دانشآموزی در رفتارشناسی مؤثر است؛ اگر گروههایی چون پیشتازان، فرزانگان، بسیج، یاران معروف و... را پیش از پیش بـه روش جـذب و جلب مسلح کنیم و شیوه ارتباط بـا دانـشآموزان دیگر را بـیاموزیم و آنـها را بـه فعالیتهای گروهی وارد کـنیم و نـماز را بهعنوان جزء جداشدنی از برنامه آنها قرار دهیم ... زیرا دانشآموزان بیش از آنکه از بزرگان بپذیرند چشم به رفتار همسالان و دوسـتان خـود دارنـد.[41]
برگزاری مسابقات متنوع درباره نماز، اذان و ...، استفاده از الگوی مشاوره در مدارس.[42] آموزش غـیرمستقیم، ایجاد تجارب خـوشایند و لذتبخش بـرای دانـشآموزان(گاهی بـا پذیرایی مختصری بعد از نماز، اهداء جایزه به مؤذن و مکبر و... (که بستگی به ابتکار عمل مربیان دارد)، زمینهسازی و تدارک برای اقامه نماز جماعت با استفاده از خود دانشآموزان. تصویرسازی و اجرای نمایشنامههای جذاب با محتوای نماز و عبادت، تقویت عزت نفس و احـترام متقابل معلم و دانشآموز، تنظیم آموزههای دینی متناسب با توانایی و سطح فهم مخاطب.[43] نحوه انتخاب پیش از نماز و میزان ارتباط وی با دانشآموزان، روزآمد کردن آگاهی و یافتههای اسلامی و... همگی در فرهنگسازی نماز، در مدرسه تأثیر دارند.
- محیط اقامه نماز، رسیدگی و نظافت وضـوخانه و سـرویسهای بهداشتی، نظافت، تمیزی و سادگی محل اقامه نماز یا همان نمازخانه، استفاده از رنگهای شاد و آرامبخش در و دیوار و محراب نمازخانه، معطر کردن آن با بوی خوش، ایجاد فضای معنوی از اقامه نماز (پخش تواشیح یا قرائت قرآن قبل از اذان) توجه به فرشهای پهن شـده در آن،بهرهگیری از مؤذن خوش صدا، برگزاری جشنها و برنامههای مختلف در محیط نمازخانه با تأکید بر حفظ احترام این مکان و... تا حدی میتواند در جذب افراد به نماز مـؤثر بـاشد که اگر این عوامل بهطور مـنسجم، هماهنگ و بـا اتحاد اعضا صورت گیرد، در فضاسازی و انتقال فرهنگ نماز در محیط آموزشی مؤثر خواهد بود.
3_1- مساجد
مسجد بهمعنای سجدهگاه، مکان سجده و به تعبیر عام، عبادتگاه است. این تعبیر در قرآن به صورت مفرد «مسجد» و به صورت« مساجد» به کار رفـته اسـت. واژه مسجد در معنای لغوی همان سـجدهگاه و در مـعنای اصطلاحی عرفی خاص مسلمانان، عبادتگاه است.[44]
برای تقویت فرهنگ نماز در مساجد اموری لازم است:
اول اینکه هر آنچه درباره نمازخانه گفته شده درباره مسجد به طریق اولی صادق است. دوم ویژگیهای شخصیتی کارگزاران اصلی بهخصوص پیشنماز و خادمین مسجد از جـمله خُلق و خـوی نیکوی امام جماعت مسجد و مهارت اجتماعی او در برقراری ارتباط با نمازگزاران بهویژه نوجوانان و جوانان، فوقالعاده حساس میباشد، استقبال از حضور اتفاقی یا مستمر جوانان، چهره گشاده و متبسم، آسان جلوهدادن نماز برای کودکان و نوجوانان، برگزاری مسابقات متنوع و طرحهای قرآن و نماز در مساجد بـه همراه اهـداء جوایز.[45] همچنین فـعالیتهای مستمر کانونهای مساجد را نباید نادیده انگاشت و نیز استفاده از مشارکت جوانان و نوجوانان در امور مسجد در مناسبتهای مختلف و... از جمله مواردی هستند کـه در تقویت نماز در مساجد مؤثر میباشد.
4_1- رسانهها
منظور از رسانههای قدیم، شامل تلویزیون، رادیو و ماهواره و رسانههای جدید شـامل ایـنترنت و تـلفن همراه میباشد. نقش رسانه در زندگی افراد بر کسی پوشیده نیست؛ همانطور که گفته میشود رسانهها، معلم و کلاس بیدیوار و بیانحصار است که تـمام لحـظات خالی و غیررسمی انسان را پر کرده است و در ایجاد انگیزه و پذیرش یک عمل و شکل دادن عادت خـوب و بـد بـسیار مؤثر است. اگر برنامهها و پیامهای رسانهای با تفکر و ارزشهای معنوی و مذهبی خانواده و جامعه انطباق نداشته باشد ؛القای پیـام معنوی اثری نخواهد داشت؛ بنابراین لازم است خانه و مدرسه و رسانه به صورت هماهنگکننده در جهت واحد حرکت کنند.[46]
موارد زیـر نمونههایی از نحوه بهرهگیری رسـانهها در جـهت فرهنگسازی نماز است:
الف) رسانههای قدیم
- تهیه فیلم و نمایشنامههای مناسب و واقعبینانه درباره نماز و پرهیز از اعمال روش نادرست در معنویات،
- تهیه گزارش و مستندی از نمودهای اجتماعی مانند حضور افراد بهخصوص قشر جوان در مساجد، فعالیتهای فرهنگی و آموزش آنان در مساجد، ساخت و تعمیر مساجد و... .
- برنامۀ قبل و بعد از اذان، بهنحوی که متناسب با نماز و حالات معنوی آن باشد که آن نیز بـا فصول مختلف سال در چینش برنامهها در وقت نماز، هماهنگ باشد.
- پخش مستقیم نماز جماعت و حضور جوانان و نوجوانان در این امر عبادی حتی حضور آنها در انجام مقدمات نماز مانند وضو گرفتن.
- برگزاری مسابقات و فراخوانهای متعدد و مختلف در طول سال درباره آثـار، محتوا، اسرار نـماز و... .
- معرفی کتاب و مصاحبه با چهرههای شناخته شده و محبوب مذهبی در این زمینه.
- برگزاری میزگردهای نماز و دعوت از کارشناسان این امر و حضور جوانان و نوجوانان به همراه پرسش و پاسخ در ساعات پربیننده یا پرشنونده.
- راهاندازی یک برنامه مستمر در ساعات مختلف بـه زبـانهای متعدد در شبکههای جهانی.
- به جای این همه تبلیغات کالا و خدمات یک بار هم از یک مسجد نوساز، از امکاناتی که در نماز و مساجد مورد استفاده قرار میگیرد، از نمازخانههای بین راهی و... - که متناسب با شأن نماز میباشد - تبلیغ شود.
- تهیه برنامههای مـتناسب بـا سن کودک با محتوای نماز در طول مدت سال نه فقط به مناسبتهای خاص (مانند ماه رمضان) و توجه به زمان پخش برنامههای کودکان بهگونهای که موجب قطع برنامههای آنها نشود؛ بلکه مواقعی که مـقدور اسـت با بـرنامههای کوتاه مذهبی احساس خوشایندی در ایـن طـیف از مـخاطب ایجاد شود و همچنین استفاده از مؤذن کودک یا حضور کودکان در نماز و... نیز میتواند مؤثر باشد؛
- تقدیر و تشکر از خادمین نماز؛
- باتوجه به اثرگذاری غالب این رسانه در زندگی مـردم برنامهای هـم کـه در زمینه نماز تدارک دیده میشود به خودباوری جوانان بـیانجامد و آنـها را به فکر و تأمل وادارد.
اگرچه رسانههایی مانند رادیو و تلویزیون بسیاری از این موارد حتی بهتر از آن را رعایت میکنند، اما دقت و توجه به کیفیت کار و اثرگذاری، گاهی بـیشتر از کـمیت کـارساز است و نیز استفاده این رسانه از افراد آگاه و ذی صلاح در این امـر و برگزاری نشستهای مشترک بین این افراد و برنامهسازان و برنامهریزان برای آگاهی بخشی به آنها در حفظ محتوای نماز و جلوگیری از خـطاهایی کـه گـاهی ناشی از جهل افراد نسبت به این امر الهی است و... بهطورکلی میان اولیـای دیـن و اصحاب رسانه پیوند برقرار شود، در فرهنگسازی نماز در جامعه بسیار مؤثر باشد.
ب)رسانههای جدید
ـ تهیه نرمافزارهای خوب آموزشی در این زمینه که فکر منطقی و مـهارت عـمل و اسـتدلال شخص را بالا ببرد؛
ـ ایجاد سایتهای متعدد با موضوعات مختلف و برنامههای متنوع درباره محتوای نماز و پاسـخگویی بـه شـبهات در این زمینه؛
- ایجاد یک پایگاه اینترنتی معتبر درباره نماز با موتور جستجوگر فعال؛
- ایجاد کتابخانه دیجیتالی نماز و... ؛
بهطورکلی هدف از ارائه برنامه یـا مـراجعه بـه اینترنت، جهتدهی این فضای مجازی به سوی خدا و دینباوری باشد تا آرمان شهر و شهروند الکترونیک پا را فـراتر از مـرز دین نگذارد.
تلفن همراه نیز امروزه بهعنوان یکی از رسانههای جدید مورد استفاده قرار میگیرد، این مقوله،مهمترین فـناوری فـردی است کـه ضمن ایجاد «خلوت مستقل فردی» رابطه اجتماعی خود را در بستر شبکهای فردی شده معنادار کرده است، یعنی در عین فـردی بـودن عنصری کاملا اجتماعی است و طرفیت مهمی را برای هردو عنصر فردگرایی و جامعهگرایی فراهم مـیآورد.[47]
کارکردهای تـلفن هـمراه زیاداست، از جمله امکان ارتباط دو سویه یا چند سویه دائمی، قابل برنامهریزی بودن ارتباطات، استفادههای چندمنظوره و پخش رسانهای نـوشتاری، صوتی، تصویری و ورود به جهان مجازی اینترنت.[48]
در کنار فرهنگ صحیح استفاده از این ابزار، تهیه کلیپهای کوتاه با محتوای نـماز (سخنرانی، نمایش فـیلم و حـکایات و لطایف) استفاده از ابزار پیامک (برای مثال در ابتدای وقت نماز با جملاتی شیوا و ادبی دعوت به اقامه نماز نـماید) و... همچنین با اسـتفاده از کـارکردها و ظرفیتهای چندکاره تلفن همراه در زمینه نماز میتوان راهی را در تقویت فرهنگ اجتماعی و فـردی نماز گشود.
5_1- گروه هـمسالان و دوستان
پنجمین گروهی که بهطور مستقیم با افراد جامعه ارتباط دارند گروه همسالان یا همان دوستان هستند. بسیاری از رفتارها و افـکار کـودک و نوجوان متأثر از فکر و رفتار و دوستان آنهاست. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: « الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ مَنْ يُخَالِلُ» (آدمی بر آیین دوست صمیمی خـویش اسـت، پس هـرکس از شما بنگرد با چه کسی رابطه و دوستیِ صـمیمی دارد.)[49]
تحقیقات نشان میدهد هرقدر نزدیکترین دوستان افراد در سنین نوجوانی به انجام رفتار نـماز پایبندی بیشتری داشته باشند به روی آنها تـأثیر مـستقیم گذاشته اسـت و نـقش مـؤثری در تشویق و ترغیب آنها خواهد داشت؛ بهعکس هـرچه نـزدیکترین دوستان فرد در دوران نوجوانی، نگرش منفی به نماز داشته باشند بر روی آنها نیز تأثیر منفی گـذاشته و از گـرایش آنان به نماز خواهد کاست.[50]
بنابراین والدین بـادقت و ظرافتی که به خـرج مـیدهند به شیوهای دوستانه نحوه انتخاب دوسـت مـناسب را به او آموزش دهند و هم بهطور منطقی او را از داشتن دوستان ناباب برحذر دارند. همچنین آنها مـیتوانند بـا رفتوآمد با خانوادههای متدین و پایـبند به نـماز در رفـتار و عمل آنها تـأثیر مـثبت بگذارند.[51]
همچنین خود این افراد نـیز در انـتخاب دوستان، گزینههایی را انتخاب کنند که اهل نمازند یا برای نماز اهمیت قائلاند و از کسانی که هـب نـوعی جهتگیری سوء با نماز دارند و یـا بـه دلیلی این عـمل را بـه اسـتهزاء میگیرند دوری میگزینند.
2- عوامل اجتماعی که بـهطور غیرمستقیم در فرد تأثیر میگذارند.
از این دسته عوامل به دو نهاد و یا سازمان مهم اشاره میکنیم:
1_2- دولت
دولت بهعنوان قوه مجریه، در نـظام اسـلامی فعالیت میکند و نقش تعیینکنندهای در برنامهسازی و اجـرای آن دربـاره نـماز دارد. زیرا دولت بـه همه سنین خـدمات ارائه مـیکند. بنابراین توجه و دقت مسئولان در پیاده کردن برنامههای متنوع با سازوکاری منسجم، متنوع و مستمر در خصوص نماز، همت و مضاعف و تلاش مضاعف آنها را در ایـن عـرصه نـشان میدهد، اگرچه در دولت کارهای بسیاری در راه گسترش فرهنگ نماز صـورت گـرفته؛ اما گـاهی روشها کـهنه مـیشود، نیروها عوض میشوند و کارها فقط صرف ارائه آمار میشود؛ ولی از کیفیت در این امر خبری نیست. در واقع دولت با به روز کردن و ابتکار عمل شیوهها و ابزارها، کیفیت هرچه بیشتر طرحها، پرهیز از اجبار تحکم در دینداری، امکاناتدهی به مساجد و مـحافل مذهبی، ایجاد مصونیت اجتماعی، توجه عملی مسئولان به نماز و همچنین انتخاب مسئولین متعهد در عین متخصص، بهرهگیری از علمای دین برای به بار نشستن بهتر این امر، اهمیت به امور فرهنگی بهخصوص در فرهنگسازی نماز و... میتواند در اثردهی این امر سودمند باشد.
2_2- روحانیت و حـوزههای علمیه
حوزههای علمیه بهعنوان نهادی مستقل از دولت تلاش و کوشش خود را در حفظ اسلام و فرهنگ اسلامی از دیرباز نموده است. امروزه مبلغان و تربیتشدگان این حوزه نقش بسیار مهمی در تبلیغ فرهنگ نماز دارند، بهخصوص که تبلیغات مخالفین و منحرفین اسلام در بـه چـالش کشیدن، ایجاد شک و تردید، سهلانگاری و سستی و روگردانی از دین روزبهروز گستردهتر میشود. این طلاب هستند که با حضور خود در جایجای کشور اسلامی، با استفاده از علم و شیوههای به روز و کارآمد در تبلیغ، همچنین آگـاهیبخشی مـردم نسبت به دینداری، تبیین اسرار و فـلسفه دیـن و نماز، حل تضاد بین دین و علم، جایگزینی عمل به جای موعظههای تکراری، رفع شبهات فکری و اعتقادی، توجه به انگیزههای دینی،[52] و نیز با سادگی بیان، رفتارهای بشارتآفرین و انذارانگیز، استفاده از جاذبههای هنری و گاهی نوشتاری، طرح پرسش و پاسـخ[53] ایجاد انـگیزه و خودباوری در نسل جوان و بـا پرهـیز از تحجر، جمودگرایی و بهطورکلی در پیش گرفتن شیوه تبلیغ پیامبر گرامی اسلام(صلی اللّه علیه و آله سلم) در پیشبرد فرهنگ نماز بکوشند.
نتیجهگیری
مکتب نورانی اسلام، شامل برنامهها و ضوابط محکم و متقنی برای زندگی انسان ا ست. دینی است که هیچگاه غبار کهنهگی و فرسودگی او را نمیگیرد و همیشه زنـده و جـاویدان میباشد. نماز یکی از برنامههای عملی این مکتب برای یادآوری ذکر خدا، خضوع و خشوع در مقابل ساحت ربوبی و تعظیم در پیشگاه باریتعالی است.
امروزه باتوجه به روند روبه پیشرفت علم و فناوری و به خدمت گرفتن نیروهای مادی برای زندگی هـرچه بـهتر، خلأ معنوی بیش از پیـش احساس میشود بهخصوص که تبلیغات دشمنان اسلام در گسترش عوامل غفلتزا و ترویج دینزدایی و تهاجم فرهنگی بهویژه در کشورهای مسلمان روبـه گسترش است. بنابراین در این مقاله سعی کردهایم رویکرد جدیدی به این برنامه عملی اسـلام افـزوده شـود و یا تقویت فرهنگ نماز در میان مسلمانان هم نیاز فطری به نیایش تقویت شود و هم علم در خدمت دیـن قـرار گیرد و مدینه فاضله برای ظهور امام زمان(عجل اللّه تعالی فرجه) مهیا شود.
بعد از یادآوری اهداف، اصلیترین نتیجه ایـن مـقاله ایـن است که ابتدا مسئله از فرد شروع میشود و وی باید بهعنوان یک مسلمان این برنامه الهی و فریضه واجب خـدا را در زندگی خود جای دهد و عزم و اراده خود را در تقویت و رشد فرهنگ نماز به کار گیرد. قبل از تصمیم بر عزم و اراده بهوسیله خـود شـخص پیریزی و پایهگذاری آن در خانواده صورت میگیرد و ریشه این سنت الهی در خانه توسط والدین گذاشته میشود؛ زیرا آنها هستند که به تربیت نسل نمازگزار زمینه را برای تقویت این امر در نسلهای بعد فراهم میکنند. در کنار آن نباید از نقش محیطهای آموزشی، رسانههاو دوسـتان غافل شد که اگر این موارد گرایش دینی داشته باشند، میتوانند در کنار خانواده و به طور هماهنگ و یکسو فرهنگسازی نمایند.
همچنین نقش دولت در نظام اسلامی و پیشبرد برنامههایش در راستای دین و توجه به نقش مسلمین و روحانیون در این زمینه را نباید نادیده گـرفت. بهطورکلی بـرای فرهنگسازی و نهادینه کردن سنتی نیک در جامعه باید همه افراد در هر نهاد و سازمانی همصدا و یک جهت باشند و از طرف دیگر افراد جامعه هم باید به وظیفه خـود (که اقامه نـمازاست) آشنا باشند و با عمل به وظیفه و همت مضاعف در راستای تقویت فرهنگ نماز بکوشند تا انشاءالله از این پوسته ظاهری به عمق معارف نماز پی ببرند.
منابع
- قرآن کریم؛
- حضرت علیبنابیطالب(ع)، نهج البلاغه، نشر اسوه، تهران، 1389؛
- ابن أبيالحديد، شرح نهج البلاغه، نیستان، تهران، 1388؛
- راغب اصفهاني، حسينبنمحمد، المفردات في غريب القرآن، آرایه، تهران، 1387؛
- محمد بن یعقوب، شیخ ابوجعفر(شیخ كلينى)، اصول كافي، نشر اسوه، تهران، 1375؛
- ابن بابویه قمی، محمدبنعلی(شیخ صدوق)، من لا يحضره الفقيه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1378؛
- ابن بابویه قمی، محمدبنعلی(شیخ صدوق)، علل الشرایع، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1376؛
- شيخ حر عاملي، محمدبنحسن، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت(ع)، قم، 1375؛
- محدث نوری، مستدرك الوسائل، موسسه آل البیت(ع)، قم، 1373؛
- طباطبائی یزدی، آیت الله سیدکاظم، عروة الوثقی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق؛
- جوادی آملی، عبدالله، رازهای نماز، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳73؛پ
- مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، 1378؛
- حضرت امام خمینی(قدس سره)، چهل حدیت، موسسه چاپ و نشر آثار حضرت امام خمینی(ر]9، قم) 1375؛
- سبحانی، جعفر، روح تقلید و دنبالهروی در کودکان،
- محمدی ریشهری، محمد، حکمت نامه جوان،
- محمدحسین فلاح زاده، روشهای بیان احکام،
- عبدالهی، ابوطالب، عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به نماز، گلستان قـرآن،ش 97.
- افروز، غلامعلی، روشهای پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران، تهران؛
- سنگری، محمدرضا، عوامل گرایش جوانان به نماز، ستاد اقامه نماز، قم،
- فرهادیان، رضا، فنایی، ابوطالب، عوامل گـرایش نـوجوانان به نماز، ستاد اقامه نماز، قم،
- اژدری، فاطمه، بررسی نگرش دانشآموزان دبیرستانی شیراز نسبت به نماز، ستاد اقامه نماز و احیاء زکات، تهران، 1379؛
- هارتلی بروئر، الیزابت، ایجاد انگیزه در کودکان، ترجمۀ احمد ناهیدی، جوانه رشد، تهران؛
- سخایی، مژگان، بارقه نور، پیام محراب، تهران،
- امینی، ابراهیم، چگونه فرزندان خود را نمازخوان تربیت کنیم؟، سـتاد اقـامه نماز، قم؛
- بشیری، ابوالقاسم، الگوی برتر آموزش دینی به نـوجوانان، مجلۀ معرفت، ش 9؛
- رزاقی، ابوالقاسم، مسجد پایگاه توحید و تقوا، انتشارات دفـتر مـرکزی حـزب جمهوری اسلامی.
- عاملی شاهو صـبار، سعید رضا، رنجبر رمضانی، مهدی، مطالعات تلفن همراه، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، تهران،
- فقیهی تبار، فتح الله، راههای تعمیق و گسترش فرهنگ نـماز در مـیان نوجوانان و جوانان پایاننامه سطح 3 علوم حوزوی،
[1]. ترجمۀ من لا يحضره الفقيه، ج1، ص323.
[2]. مفردات ألفاظ القرآن، ص491.
[3]. بقره/54 و 34، مریم/55 و 45، عنکبوت/54، توبه17، مائده/55، نساء/301، هود/411.
[4]. وسایل الشـیعه، ج 8 و 7 و 6 و 5 و 4، مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل ج 6 و 5 و 4 و 3.
[5]. عروۀ الوثقی، ج1، ص143.
[6]. محمدرضا سنگری، عوامل گرایش جوانان به نماز، ص145.
[7] . محمد تـقی مصباح یـزدی، آموزش عقاید، ص44.
[8].. اصول کافی، ج2، ص26.
[9]. نهج البلاغه، خطبه 198.
[10]. حضرت امام خمینی(قدس سره)، چهل حدیت، ص272.
[11]. نهج البلاغه، خطبه175.
[12]. حضرت امام خمینی(قدس سره)، چهل حدیث، ص192.
[13]. ابوطالب عبدالهی، عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به نماز، ص147.
[14]. عبداللّه جوادی آمـلی، رازهای نماز، ص29.
[15]. غلامعلی افروز، روشهای پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، ص12.
[16]. نهج البلاغه، نامه 31.
[17]. جعفر سبحانی، روح تقلید و دنبالهروی در کودکان نماز و تربیت، ص61.
[18]. محمدرضا سنگری، عوامل گرایش جوانان به نماز، ص148.
[19]. رضا فرهادیان، ابوطالب فنایی، عوامل گرایش نوجوانان به نماز، ص44.
[20]. همان، ص152.
[21]. نهج البلاغه، حکمت 337.
[22]. رضا فرهادیان، ابوطالب فنایی، عوامل گرایش نوجوانان به نماز، ص154.
[23]. غلامعلی افروز، روشهای پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، ص18.
[24]. همان، ص11.
[25]. همان، ص15.
[26]. رضا فرهادیان، ابوطالب فنایی، عوامل گرایش نوجوانان به نماز، ص183.
[27]. همان، ص18.
[28]. فاطمه اژدری، بررسی نگرش دانشآموزان دبیرستانی شیراز نسبت به نماز، ص55.
[29]. الیزابت هارتلی بروئر، ایجاد انگیزه در کودکان، ص20.
[30]. همان، ص82 و 83 و 85.
[31]. رضا فرهادیان، ابوطالب فنایی، عوامل گرایش نوجوانان به نماز، ص159.
[32]. مژگان سخایی، بارقه نور، ص123.
[33]. محمد محمدی ریشهری، حکمت نامه جوان، ص105.
[34]. ابوطالب عبدالهی، عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به نماز، ص 153.
[35]. محمدرضا سنگری، عوامل گرایش جوانان به نماز، ص144.
[36]. رضا فرهادیان، ابوطالب فنایی، عوامل گرایش نوجوانان به نماز، ص166.
[37]. ابوطالب عبدالهی، عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به نماز، ص 155.
[38]. ابراهیم امینی، چگونه فرزندان خود را نمازخوان تربیت کنیم؟، ص93.
[39]. ابوطالب عبدالهی، عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به نماز، ص 162.
[40]. الیزابت هارتلی بروئر، ایجاد انگیزه در کودکان، ص74.
[41]. محمدرضا سنگری، عوامل گرایش جوانان به نماز، ص148.
[42]. ابوالقاسم بشیری، الگوی برتر آموزش دینی به نـوجوانان، ص44.
[43]. رضا فرهادیان، ابوطالب فنایی، عوامل گرایش نوجوانان به نماز، ص44.
[44]. ابوالقاسم رزاقی، مسجد پایگاه توحید و تقوا، ص13.
[45]. غلامعلی افروز، روشهای پرورش و احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، ص36.
[46]. رضا فرهادیان، ابوطالب فنایی، عوامل گرایش نوجوانان به نماز، ص158.
[47]. سعید رضا عاملی شاهو صـبار، مهدی رنجبر رمضانی، مطالعات تلفن همراه، ص4.
[48]. همان.
[49]. محمد محمدی ریشهری، حکمتنامه جوان، ص26.
[50]. ابوطالب عبدالهی، عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به نماز، ص 160.
[51]. همان. ص 70.
[52]. فتح الله فقیهی تبار، راههای تعمیق و گسترش فرهنگ نـماز در مـیان نوجوانان و جوانان پایاننامه سطح 3 علوم حوزوی، ص189.
[53]. محمدحسین فلاح زاده، روشهای بیان احکام، ماهنامه مبلغان، ش 59.