■ برقرارى ارتباط سازنده بین نماز و دیگر فعالیت ها
روش ها و اسلوب پیامبر صلى الله علیه و آله براى فرهنگ سازى اقامه نماز با توجه به اینکه از تمام ظرفیت هاى انتقال ارزش ها بهره برد، توانست تأثیرات عمیقى بر فکر، روح و باور مخاطبان بگذارد، به گونه اى که از آنان، که به پرستش بتان عادت کرده بودند، افرادى مقید به شرکت در نماز جماعت و برپایى آن تربیت کرد.
5ـ1. اصل تکرار و تمرین
یکى از اصول مهم در فرهنگ سازى مهارت ها و مفاهیم تکرار و تمرین است. عملى که در شرایط و زمان هاى مختلف تکرار شود، در ذهن باقى مى ماند و امکان خطا و اشتباه در آن کم است.
حضرت محمد صلى الله علیه و آله براى فرهنگ سازى نماز از این اصل، چه در مورد کودکان و چه بزرگ سالان استفاده مى نمودند. شاید یکى از رموز تأکید بر اقامه نماز به صورت جماعت، تکیه بر همین اصل باشد؛ چراکه تازه مسلمانان، پیران و کودکان در نماز جماعت در کنار کسانى که سابقه بیشترى از اسلام داشتند مى ایستادند و به نبى مکرم اسلام صلى الله علیه و آله اقتدا مى کردند. آنان در این اقتدا، شیوه نماز خواندن، قرائت، اوقات نماز و آداب آن را به صورت غیرکلامى و با تمرین و تکرار مى آموختند.
استفاده از این شیوه در آموزش کودکان توسط حضرت رسول صلى الله علیه و آله در امر نماز نیز شایان توجه است. از امام باقر علیه السلام نقل شده که رسول خدا صلى الله علیه و آله روزى براى نماز از خانه بیرون آمد درحالى که حسین علیه السلام را بر دوش خود گرفته و به مسجد آوردند و در کنار خود ایستاندند و مردم نیز پشت سر آن حضرت براى نماز جماعت صف کشیدند، و حسین علیه السلام دیر به سخن آمده بود. چون رسول خدا صلى الله علیه و آله تکبیر نماز گفت، حسین علیه السلام با آن حضرت تکبیر گفت. رسول خدا صلى الله علیه و آله وقتى تکبیر فرزندش را شنید دوباره تکبیر گفت تا آنکه رسول خدا صلى الله علیه و آله هفت بار تکبیر گفت و حسین علیه السلام نیز تکبیر گفت (صدوق، 1413ق، ج 1، ص 305).
6ـ1. استفاده از اصل تدریج
یکى از مبانى مهم در نظام تعلیم و تربیت، آموزش تدریجى و گام به گام افراد است. در این روش توجه به استعداد، دانش و فهم و توان افراداهمیت فراوانى دارد.
حال اگر بپذیریم که خدا با در نظر داشتن درک و فهم عمومى جامعه عصر پیامبر صلى الله علیه و آله احکام و قوانین دین را به تدریج نازل کرده است، شخص پیامبر صلى الله علیه و آله به عنوان اولین معلم و الگو که باید دستورهاى دینى را در بین مردم ترویج دهد، بیش از هر کس به این موضوع توجه داشته است و هم زمان با نزول تدریجى قرآن و دستورات قرآن و دستورات الهى، اصحاب نیز در جریان این دستورات قرار مى گرفتند و چنان که مى دانیم، نماز در ابتدا دو رکعت بود و چه بسا گروهى از صحابه تازه مسلمان به امامت پیامبر صلى الله علیه و آله و یا بعضى از صحابه که سابقه اسلام بیشترى داشتند نماز را در ابتدا به صورت دو رکعت به جماعت به جا مى آوردند تا اینکه دستور نماز کامل آمد. نماز جمعه نیز تا قبل از هجرت پیامبر صلى الله علیه و آله به مدینه به صورت عمومى و در ملأعام برپا نشد و پیامبر صلى الله علیه و آله اولین نماز جمعه را در مسجد بنى سالم بن عوف و در سال 13 بعثت خواندند، این تدریجى بودن آموزش، زمینه درک و فهم عمیق را براى افراد فراهم ساخت، به گونه اى که از آنان افرادى ثابت قدم در امر نماز و برپایى آن تربیت کرد. ازاین رو، مى توان براى آموزش کودکان و نوجوانان و فرهنگ سازى نماز در بین آنان، بخصوص آنهایى که هنوز به سن تکلیف نرسیده اند، از اصل تدریج استفاده کرد.
از سوى دیگر، حتى زمانى که دستورات نماز به طور کامل بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده بود، آن حضرت به افراد تازه مسلمان روى چند نکته مهم و ضرورى دین، که توحید سرمنشأ آن بود، تکیه مى کردند و از میان اعمال عبادى، نماز را به عنوان مهم ترین بحث در عبادات و به عنوان اولین آموزه همراه با طهارت و اجتناب از حرام به تازه مسلمانان مى آموختند؛ اما هیچ گاه از آنان انجام نافله ها و نمازهاى مستحبى را نمى خواستند و حتى هنگامى که مى دیدند نمازگزاران خسته اند و یا صحابه با ایشان در سفر بودند، نماز را به اختصار برگزار مى کردند (صدوق، 1413ق، ج 3، 233؛ کلینى، 1365، ج 3، ص 431).
ایشان حتى براى اینکه افراد امور مستحبى را به عنوان واجب تلقى نکنند و گروهى به سختى و حرج نیفتند، با تدابیر ویژه اى جلوى این امر را مى گرفتند و با تذکر، آموزش و ارائه الگوى عملى آنان را راهنمایى مى کردند.
از عایشه نقش شده: پیامبر صلى الله علیه و آله شبى در مسجد بود. عده اى در نماز مستحب با ایشان همراهى کردند و همچنین شب بعدودرشب سوم وچهارم جمعیت زیاد جمع شد. در شب هاى بعد پیامبر صلى الله علیه و آله نیامدند. سبب را پرسیدند، آن حضرت فرمود: تنها دلیلش این بود که ترسیدم نافله ها براى شما فریضه شود(کتانى،ص52).
عثمان بن مسلم نقل مى کند: پیامبر صلى الله علیه و آله آلونکى از حصیر براى خود در مسجد ترتیب داده بود و شب ها در آن نماز مى گزارد. گروهى آنجا جمع شدند، شبى صداى نماز خواندن پیامبر صلى الله علیه و آله را نشنیدند، پنداشتند که خفته است. یکى از آنان سرفه کرد تا اگر پیامبر بیدار است بیرون آید، و آن حضرت بیرون آمد و فرمود: این چه کارى است که مى بینیم همواره انجام مى دهید؟ مى ترسم نماز و عبادت شبانه بر شما واجب شود و اگر چنین شود، آن را چنان که باید برپا نخواهید داشت. اى مردم، در خانه هاى خود نمازهاى مستحبى را بگزارید. بهترین نماز مستحبى نمازى است که آدمى درخانه بگزارد(ابن سعد،1374،ج1،ص442).
2. استفاده از ظرفیت هاى اجتماعى و سیاسى
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله براى هدایت افکار و فراهم سازى شرایط براى گسترش دین و دستورات الهى، از تمام ظرفیت هاى سیاسى و اجتماعى بهره بردند. با توجه به اینکه اقامه نماز یکى از دستورات مهم عبادى بود که مسلمانان را مکلف مى کرد هر روز هفده رکعت نماز واجب به پا دارند و نیز در مناسبت هاى دیگر مثل جمعه و عید فطر و قربان به برپایى نماز اقدام کنند، لازم بود تا زیرساخت هاى اجتماعى و حکومتى آن نیز مورد توجه قرار گیرد. از اقدامات آن حضرت براى فرهنگ سازى نماز در حیطه اجتماعى مى توان به موارد زیر اشاره کرد:
1ـ2. تصحیح برداشت هاى ذهنى و شناختى
قالب هاى فکرى و شناختى افراد، یکى از عوامل مؤثر و مهم در شکل دهى رفتارهاى فردى و اجتماعى است، به گونه اى که اگر افراد تصور درستى از مفاهیم، علل و فواید عملى داشته باشند فرایند عملکردشان تغییرات اساسى خواهد یافت. ازاین رو، حضرت محمد صلى الله علیه و آله در طول دوران حیاتشان کوشیدند با تبیین جایگاه نماز، تصویرى کامل از این عبادت ارائه دهند. آن حضرت با بیان فواید اقامه نماز و مضرات ترک آن، میل و رغبت ها را نسبت به آن تحریک مى کردند و منظومه فکرى و شناختى آنان را به تأمل و تفکر در این عبادت، چرایى نیاز به آن و مشکلاتى که ترک آن فراروى انسان مى نهد وامى داشتند.
ایشان براى ملموس کردن ارزش نماز و جایگاه آن، خوبى ها و لذات دنیا را یاد مى کرد ولى در عین حال، یادآورى مى کرد جایگاه نماز از تمام این لذت ها و نعمت ها بالاتر است. آن حضرت مکرر مى فرمود: من از دنیا زنان و بوى خوش را دوست دارم، ولى روشنى چشم من در نماز است (ابن سعد، 1374، ج 1، ص 380).
ایشان به ابوذر مى فرمودند: اى اباذر! خداى متعال روشنى چشم من را در نماز قرار داده و آن را محبوب من گردانیده، چنان که طعام را براى گرسنه و آب را براى تشنه محبوب ساخته است. آدم گرسنه با خوردن غذا سیر مى شود و تشنه با نوشیدن آب سیراب مى گردد، ولى من از خواندن نماز سیر نمى شوم (محدث نورى، 1408ق، ج 3، ص 41؛ دیلمى، 1408ق، ص 191).
درواقع، حضرت با این بیان، نماز را به عنوان عاملى لذت آفرین و فرح بخش و آنچه باعث روشنى چشم و دل مى شود مى دانند. در عین حال، براى اینکه عمق و اهمیت نماز شناخته شود، به صورت هاى مختلف آن را عامل سپاس گزارى و عبودیت در برابر خدا عنوان مى کردند.
نقل شده: ایشان آن قدر نماز گزاردند که هر دو پا یا پشت پاى ایشان آماس کرد و چون این موضوع را به ایشان گفتند فرمودند: آیا بنده سپاسگزار نباشم؟ (ابن سعد، 1374، ج 1، ص 368) درواقع، حضرت با ارائه الگوى عملى، قالب هاى فکرى جامعه را تحت تأثیر قرار مى دادند و آنان را به این مسئله رهنمون مى شدند که با هر منصب و مقام اجتماعى تنها عبودیت و به خاک افتادن در برابر ذات اقدس اله است که مى تواند سپاس از نعمت هاى الهى را متجلى سازد. نقل شده: رسول خدا صلى الله علیه و آله چون به نماز مى ایستاد از ترس خدا رنگش مى پرید و صداى سوزناک مانند صداى جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش مى رسید (مجلسى،1404ق،ج67،ص 394).
على رغم این همه عبادت، نبى مکرم اسلام صلى الله علیه و آله همواره هنگام نماز شاداب بودند،به گونه اى که هرگز دیده نشد پیامبر در نماز خمیازه بکشند (ابن سعد، 1374، ج1، ص 368). بنابراین، لازم بود تا جامعه به این شناخت برسد که سپاس گزارى و شکر الهى باید از عمق جان و دل برخیزد تا در نماز حال باقى بماند و اتصال بین بنده و خالق برقرار گردد.
2ـ2. توجه به علم همراه با عمل و فهم
اسلام با ظهور خود بار معنایى جدیدى را براى بسیارى از واژه هاى رایج در زندگى مردم ایجاد کرد که یکى از اصلى ترین و کلیدى ترین این موارد، در خصوص بار معنایى علم بوده است. در جاهلیت تنها علومى که اهمیت داشت علم انساب و آگاهى از اشعار جاهلى بود که هر دوى اینها در فضاى فکر اسلامى بى ارزش قلمداد مى شد و در عوض، علم توحید در مرکز همه ارزش ها قرار گرفت و منشأ فلاح و رستگارى و عامل عمده تحولات زندگى انسان ها شمرده شد. شاید بتوان مهم ترین مؤلفه هاى علم در فرهنگ دینى را چنین توصیف کرد: علم داراى مراتب و درجاتى معرفى گردید که قله آن، علم الهى است. بدین ترتیب، بهترین علم ها، علمى معرفى شد که به شناخت خود و اصلاح خود بینجامد و راه سعادت را نشان دهد و ازآنجاکه در این نگرش، علمى ارزشمند است که در انسان تأثیر خود را بگذارد و اوج این تأثیرگذارى، خشیتى است که عالم نسبت به خداوند پیدا مى کند و غیر عالم به این مقام نمى رسد. إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء، این خشیت تمام وجود وى را متحول مى سازد و تمام فضایل را با خود براى عالم به ارمغان مى آورد (سوزنچى، 1389، ص 25ـ27) و عمیق ترین تأثیرات تربیتى خود را بر فرد مى گذارد و تربیت دینى در سطح جامعه تسرى مى یابد. ازاین رو، وقتى تربیت دینى یک رکن شد، نماز زیباترین تجلى پرستش و عبودیت مى شود (مظفر، 1379، ص 36).
ازاین رو، مى بینیم پیامبر صلى الله علیه و آله به عنوان رهبر جامعه اسلامى در تأکیداتشان براى گسترش نماز، اهتمام به فرهنگ سازى براى تربیت دینى دارند. در دستورالعملى که آن حضرت به على علیه السلام(زمانى که ایشان را به مأموریت به منطقه یمن فرستادند) دادند فرمودند: با ایشان نجنگ تا با تو نجنگند، با آنها مدارا کن و گذشت و چشم پوشى خود را به آنها نشان بده. بعد به آنها بگو میل دارید که لا اله الا اللّه بگویید؟ اگر گفتند آرى، بگو: آیا موافقید که نماز بگزارید و اگر گفتند آرى، بگو: آیا موافقید که از اموال خود صدقه اى بپردازید که میان فقراى شما تقسیم شود و اگر پذیرفتند، انتظار دیگرى از ایشان نداشته باش (واقدى، 1369، ص 827). با این روش درواقع، افراد مى آموختند مدارا، گذشت، توحید، مال حلال و نماز مکمل یکدیگرند و هرگاه خواهان یکى از این امور هستند باید به نماز توجه خاص داشته باشند.
پیامبر صلى الله علیه و آله براى این نوع تربیت و اشاعه فرهنگ نماز، لزوم توجه و بیان فلسفه و توضیح سؤالات را نیز به عنوان یک اصل در برنامه خویش قرار داده بودند. صبر و حوصله و بردبارى براى پاسخ گویى به نیازهاى علمى و فلسفه احکام فقط شامل اصحاب نمى شد، بلکه تازه مسلمانان و وفدها (گروه هایى که براى تحقیق درباره اسلام وارد مدینه مى شدند) را نیز دربر مى گرفت.
حبیب بن عمرو سلامانى نقل کرده است: ما هفت نفر بودیم و به نمایندگى از قبیله سلامان به حضور پیامبر صلى الله علیه و آلهآمدیم و آن حضرت را خارج از مسجد دیدیم که براى تشییع جنازه مى رفت. گفتیم: اى رسول خدا! سلام بر تو باد. فرمود: سلام بر شما باد، شما کیستید؟ گفتیم: از قبیله سلامانیم و آمده ایم مسلمان شویم و از سوى خود و قوم خود بیعت کنیم. پیامبر صلى الله علیه و آله به غلامش ثوبان دستور داد که ما را همان جایى که دیگر نمایندگان را منزل مى دادند منزل دهد و چون پیامبر صلى الله علیه و آله نماز ظهر گزارد، میان منبر و خانه خود نشست و ما پیش رفتیم و از ایشان در مورد نماز و احکام و فلسفه آن و شریعت اسلام پرسش نمودیم و چون پاسخ شنیدیم و مجاب شدیم مسلمان شدیم (ابن سعد، 1374، ج 1، ص 320).
3ـ2. اهمیت و اولویت گذارى
اولویت و اهمیت قایل شدن براى نماز، در سیره پیامبر صلى الله علیه و آلهبه عنوان یک اصل پذیرفته شده در طول حیات ایشان مشهود بود. اهتمام ایشان به نگه دارى اوقات نماز و رعایت آن، به گونه اى بود که منابع تأکید دارند: پیامبر صلى الله علیه و آلههر جا که وقت نماز مى رسید نماز مى گزاردند (طبرى، 1375، ج 3، ص 929). در این زمینه، امام صادق علیه السلامفرمودند: رسول خدا صلى الله علیه و آله چون خورشید غروب مى کرد هیچ کارى را بر نماز مغرب مقدم نمى داشت و در اول وقت نمازش را مى خواند (حرعاملى، 1409ق، ج 4، ص 189). حتى اگر در وسط بیابانى سوزان وقت نماز داخل مى شد، پیامبر صلى الله علیه و آله از اقامه نماز اول وقت غفلت نمى کردند.
از فضل بن دکین نقل شده: همراه پدرم در بیابانى بودیم، کاروانى از کنار ما گذشت و شتران خود را کنار راه خوابانید و وقت نماز بود، معلوم شد پیامبر صلى الله علیه و آله همراه آنهاست؛ نماز گزاردند و ما هم با ایشان نماز گزاردیم (ابن سعد، 1374، ج 1، ص 400).
اولویت قایل شدن و اهتمام پیامبر صلى الله علیه و آله به امر نماز، بدون اینکه لازم باشد از روش کلامى استفاده کند، عمیق ترین تأثیرات را بر روح و روان مسلمانان مى گذاشت. پیگیرى و مداومت ایشان براى از بین نرفتن اوقات نماز به گونه اى بود که حتى در سفرهاى جنگى افرادى را براى نگه دارى وقت نماز تعیین مى کردند که مبادا نماز اول وقتشان فوت شود.
نقل شده: چون از خیبر باز مى گشت، بلال را موظف کرد که مراقب صبحدم باشد که وقت نماز نگذرد (طبرى، 1375، ج 3، ص 1151).
اولویت قایل شدن آن حضرت در اقامه نماز، تمام اطرافیان را تحت تأثیر قرار مى داد و اهمیت آن را برایشان گوشزد مى کرد. از عایشه نقل شده: رسول خدا صلى الله علیه و آله با ما سخن مى گفت و ما با او سخن مى گفتیم، همین که وقت نماز مى رسید، او را حالتى دست مى داد که گویى نه او ما را مى شناسد و نه ما او را مى شناسیم (محدث نورى، 1408ق، ج 4، ص 100).
این اهمیت و اولویت گذارى براى نماز تنها به سیره فردى پیامبر صلى الله علیه و آله محدود نمى شد؛ به گونه اى که در قراردادها و روابط سیاسى اهمیت به نماز یکى از برنامه هاى مهم رسول خدا صلى الله علیه و آله بود و براى برقرارى روابط سیاسى هیچ گاه از نماز نمى گذشت و با تسامح از کنار آن رد نمى شد. زمانى که پیکى به سوى منذربن ساوى که از اهل کتاب بود، فرستاد، به وى ابلاغ کرد: فرستادگانت رسیدند؛ هر که نماز ما کند و ذبیحه ما بخورد و رو به قبله ما کند مسلمان است و حقوق و تکالیف مسلمانان دارد و هر که دریغ ورزد باید جزیه دهد (طبرى، 1375، ج 3، ص 1161).
در سال 10 هجرى نیز پیامبر صلى الله علیه و آله جمعى از افرادى را که از حضرموت خدمت ایشان براى پیمان بستن آمده بودند، به اسلام دعوت کرد و اوقات نماز را به آنان آموخت (ابن خلدون، 1363، ج 1، ص 462). از سوى دیگر، بخشش و رحمت نبى مکرم اسلام صلى الله علیه و آله نسبت به نمازگزاران و حلال خوران بیشتر بود. در جنگ بنى قریظه، سلمى دختر قیس از پیامبر خواست رفاعه بن شمویل قرظى را که به وى پناه برده بود بدو ببخشد و گفت: اى پیامبر خدا، پدر و مادرم فدایت! رفاعه بن شمویل را به من ببخش که مى گوید نماز خواهد کرد و گوشت شتر خواهد خورد، و پیامبر9 رفاعه را بدو بخشید و زنده ماند (طبرى، 1375، ج 3، ص 1091).
4ـ2. آسان گیرى
یکى از وظایف مسئولان وضع قوانین ساده، آسان و متعالى است؛ ازاین رو، کارگزاران نظام اسلامى باید بکوشند قوانین دست و پا گیر و چالش زا را به حداقل رسانده، روحیه امید و شرکت فعال همه اقشار اجتماعى در امور دینى و اجتماعى را فراهم سازند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله در مناسبت هاى گوناگون تأکید مى فرمودند: اسلام دین آسانى است و دین داراى مشکل نیست. مبادا افراد نادان بر خود سخت بگیرند و مبادا متولیان امور دینى کارى انجام دهند که مردم تصور کنند دین داراى مشکل است و با سخت گیرى بى جا مردم را از دین فرارى دهند (مطهرى، 1380).
در همین زمینه، وقتى افرادى را براى تبلیغ و آموزش دین به نقاط مختلف اعزام مى کردند، به آنان توصیه مى فرمودند: با مدارا و تسامح رفتار کنید (واقدى، 1369، ص 827)، آنان را به دین علاقه مند سازید و از سخت گیرى هاى بى جا بپرهیزید (همان؛ ابن خلدون، 1363، ج 1، ص 457).
عثمان بن ابى العاص گوید: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آلهمى خواست مرا به سوى قبیله ثقیف بفرستد، آخرین وصیتش این بود که فرمودند: نماز را که با مردم مى خوانى زود بخوان و آن را خفیف و سریع انجام بده و مراعات حال ناتوان ترین افراد (مأمومین) را بکن؛ زیرا در میان ایشان پیرمرد و ناتوان و اشخاصى که کار و گرفتارى دارند وجود دارد (ابن هشام، 1375، ج 2، ص 346).
امیرالمؤمنین على علیه السلام در نامه اى که خطاب به محمدبن ابوبکر نوشتند، سیره پیامبر صلى الله علیه و آله را در نماز به تصویر کشیدند: فانّ رسول اللّهُ کانَ اَقِم الصَّلوة و اَخفَّهم عملاً فیها (مجلسى، 1404ق، ج 74، ص 392)؛ رسول خدا از همه مردم نمازش کامل تر و در عین حال، از همه سبک تر بود. و از او خواستند به این مهم توجه داشته باشد.
آرى، رسول خدا صلى الله علیه و آله از همه مردم نمازش کامل تر و در عین حال سبک تر بود (همان؛ طباطبائى، 1382، ص 239). این مسئله باعث مى شد که تمام اقشار جامعه از پیر و جوان و حتى کسانى که فرزندان کوچکى داشتند که باید به آنها رسیدگى مى شد، با علاقه در نماز جماعت شرکت کنند.
امام باقر علیه السلام در ضمن حدیثى فرمودند: رسول خدا صلى الله علیه و آله چون در نماز مى شنید که طفلى گریه مى کند نمازش را تخفیف مى داد تا مادرش که در جماعت به حضرت اقتدا کرده به او رسیدگى کند (صدوق، 1413ق، ج 1، ص 390).
پیامبر صلى الله علیه و آله براى رعایت حال نمازگزاران و فراهم نمودن شرایط آرامش خاطر آنان، در روزهایى که هوا بارانى بود و یا به شدت گرم بود و در سفر بودند، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم مى خواندند و بین آن فاصله نمى انداختند (کلینى، 1365، ج 3، ص 431؛ طوسى، 1365، ج 3، ص 233).
آن حضرت حتى از خواندن نافله ها براى اینکه مردم به زحمت نیفتند، چشم پوشى مى کردند. نقل شده: پیامبر صلى الله علیه و آلهدر حجه الوداع نماز مغرب و عشاء را در مزدلفه گزاردند و میان دو نماز و همچنین پس از هریک تعقیب نخواندند (واقدى، 1369، ص 846).
یکى از مواردى که پیامبر صلى الله علیه و آله در مورد رعایت حال نمازگزاران توجه داشتند، کیفیت رفت و آمد و تسهیل در آن بود. از امام باقر علیه السلام نقل شده: رسول خدا صلى الله علیه و آله در شب هاى بارانى نماز مغرب را به تأخیر مى انداخت و در خواندن نماز عشاء عجله مى فرمود و آن دو را با هم یک جا مى خواند و مى فرمود: هر که به دیگران رحم نکند به او رحم نخواهد شد (صدوق، 1413ق، ج 2، ص 32).
5ـ2. نظارت
نظارت و اشراف بر نحوه عملکرد، میزان پایبندى و اولویت گذارى بر انجام دستورات عبادى و ازجمله نماز، زمینه هاى خوار و سخیف شمردن و بى توجهى به آن را در میان آحاد جامعه و بخصوص نسل جوانى که تازه به سن تکلیف رسیده اند از بین مى برد و همواره روحیه شادابى و نشاط در انجام صحیح فریضه را فراهم مى سازد. در این زمینه، پیامبر صلى الله علیه و آله از دو بعد فردى و حکومتى به مسئله مى نگریستند. در بعد فردى، پیامبر صلى الله علیه و آلهدر زمینه فرهنگ سازى و نهادینه سازى آرمان ها و ارزش هاى قرآنى ناظر بر جامعه اهتمام جدى داشتند و مى کوشیدند حب خدا و عبادت را به جاى حب دنیا در دل ها بنشانند و با روحیه کسالت و کم حوصلگى در نماز مبارزه کنند.
نقل شده: گروهى از مهاجران به مدینه که تاب آب و هواى مدینه را نداشتند به شدت بیمار شدند. بیمارى این افراد به حدى بود که نمى توانستند نماز خود را ایستاده بخوانند و ناچار نشسته نماز مى خواندند. روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله آنها را درحالى که نشسته نماز مى خواندند مشاهده کرد و به آنان فرمود: فضیلت نماز نشسته نصف فضیلت نماز ایستاده است. از آن پس، افراد مزبور به رغم شدت ضعفى که داشتند براى درک فضیلت نماز، نمازشان را ایستاده مى خواندند (ابن هشام، 1375، ج 1، ص 392).
در بعد حکومتى، پیامبر صلى الله علیه و آله در تعیین مبلغان و کسانى که براى آموزش دین و ازجمله نماز فرستاده مى شدند توجه خاصى داشتند و با توجه به نیاز منطقه، تلاش مى کردند بهترین اصحابشان را براى آموزش دین و نماز اعزام کنند. چنان که وقتى در پیمان عقبه گروهى از انصار از پیامبر صلى الله علیه و آله خواستند کسى را که قرآن به ایشان بیاموزد و نماز با ایشان بگزارد برایشان بفرستد، پیامبر صلى الله علیه و آلهمصعب بن عمیربن هاشم را که جوانمرد قریش بود نزد آنان فرستاد (مقدسى، بى تا، ص 665).
بعد از اینکه نمایندگان و مبلغان پیامبر صلى الله علیه و آله به منطقه مأموریتشان اعزام مى شدند نیز نظارت ایشان بر عملکرد آنان ادامه داشت و ازآنجاکه نماز اهمیت ویژه اى در عبادات داشت و امام جماعت باید الگوى صحیح از اسلام ارائه دهد، آن حضرت همواره آنان را به یاد خدا و ترس از قیامت فرامى خواندند و با موعظه و هشدارهایى تکان دهنده، آنان را متوجه وظایف و مسئولیت هاى خود مى کردند. نقل شده: معاذبن جبل که در یکى از مساجد مدینه پیش نماز بود، روزى در نماز جماعت سوره بزرگى را تلاوت کرد و نماز را آن قدر طول داد که مردى در اثر خستگى و ناتوانى طاقت نیاورد و نتوانست نماز خود را با جماعت به پایان رساند؛ ازاین رو، در میان نماز قصد فرادا کرد و نماز خود را تمام نمود و به سراغ کار خود رفت. وقتى این خبر به اطلاع پیامبر صلى الله علیه و آله رسید، آن حضرت بسیار ناراحت شدند و دستور دادند معاذ را حاضر کنند. آن گاه با ناراحتى به او فرمودند: یا معاذ ایاکَ ان تکونَ قتانا (حرعاملى، 1409ق، ج 5، ص 47)؛ اى معاذ! این طور نباشد که مردم رااز نمازجماعت فرارى بدهى.
6ـ2. برقرارى ارتباط سازنده بین نماز و دیگر فعالیت ها
یکى ازاصول مهم در فرایند فرهنگ سازى یک فعالیت و یا یک ارزش، برقرار کردن ارتباط بین آن ارزش یا فعالیت با دیگر ارزش ها و فعالیت هاست، به گونه اى که فرد بداند براى رسیدن به ارزش هاى دیگر ضرورت دارد تا این فعل را به نحو احسن به جا آورد.
در همین زمینه، حضرت رسول صلى الله علیه و آله وقتى کسى را براى امامت نماز تعیین مى کردند میزان قرآن دانى او را مورد توجه قرار مى دادند. و مى فرمودند: به هنگام نماز جماعت آن که بیش از بقیه قرآن مى داند امام شما باشد. ازآنجاکه حفظ، آموختن و آموزش قرآن یک فضیلت محسوب مى شد، انتصاب کسى که به قرآن اشراف بیشترى دارد به عنوان امام جماعت، اهلیت و جایگاه نماز را بین مسلمانان بالا مى برد. به گونه اى که همواره بین انجام تکالیف و عبادات مختلف دینى از یک سو و تصدّى مناصب از سوى دیگر، یک ارتباط مهم دیده مى شد که موجب مى گردید هیچ یک از تکالیف دینى و ازجمله نماز کم اهمیت تلقى نشود.
نتیجه
روش ها و اسلوب پیامبر صلى الله علیه و آله براى فرهنگ سازى اقامه نماز با توجه به اینکه از تمام ظرفیت هاى انتقال ارزش ها بهره برد، توانست تأثیرات عمیقى بر فکر، روح و باور مخاطبان بگذارد، به گونه اى که از آنان، که به پرستش بتان عادت کرده بودند، افرادى مقید به شرکت در نماز جماعت و برپایى آن تربیت کرد.
بر این اساس، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله با ارائه الگوهاى مناسب زمینه برانگیختن علاقه ها و احساسات، و با بهره گیرى از روش هاى تربیتى بخصوص در استفاده از عناصر زمان و مکان و روش هاى آموزش تدریجى و تکرار و تمرین تلاش کردند زمینه آموزش و نهادینه کردن فرهنگ نماز را بر روى فرد فرد اجتماع فراهم سازد. علاوه اینکه ایشان در عرصه سیاسى و اجتماعى با اهمیت قائل شدن به این فریضه و اولویت دادن به آن در فعالیت هاى کلان و با آسان گیرى و تسامح از سویى و از سوى دیگر، تصحیح برداشت هاى ذهنى و فکرى در زمینه فلسفه و علل عبادت بخصوص نماز و آموزش چگونگى برگزارى آن، زمینه فرهنگ سازى آن را فراهم ساختند.
منابع
ابن خلدون، 1363، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتى، تهران، مؤسسه مطالعاتى و تحقیقات فرهنگى.
ابن سعد، محمد، 1374، طبقات الکبرى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، فرهنگ اندیشه.
ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، 1375، سیره النبویه، ترجمه سیدمحمدهاشم رسولى، چ پنجم، تهران، کتابچى.
افروز، غلامعلى، 1381، چکیده اى از روان شناسى تربیتى کاربردى، چ ششم، تهران، انجمن اولیاء و مربیان.
بیهقى، ابوبکر احمدبن حسین، 1361، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، علمى و فرهنگى.
حرعاملى، محمدبن حسن، 1409ق، وسائل الشیعه، قم، آل البیت.
خرگوشى، ابوسعید، 1361، شرف النبى، تحقیق محمد روشن، تهران، بابک.
دیلمى، حسن بن على، 1408ق، اعلام الدین، قم، مؤسسه آل البیت.
رفیع الدین اسحاق (قاضى ابرقوه)، 1377، سیرت رسول اللّه، تحقیق اصغر مهدوى، چ دوم، تهران، خوارزمى.
سوزنچى، حسین، 1389، معنا، امکان و راهکارهاى تحقق علم دینى، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگى و اجتماعى.
صدوق، محمدبن على، 1413ق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین.
طباطبائى، سیدمحمدحسین، 1382، سنن النبى، ترجمه حسین استادولى، تهران، پیام آزادى.
طبرى، محمدبن جریر، 1375، تاریخ طبرى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ پنجم، تهران، اساطیر.
طوسى، محمدبن حسن، 1390، الاستبصار، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
ـــــ ، 1365، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
کتانى، عبدالحى، 1388، نظام ادارى مسلمانان در صدر اسلام، ترجمه علیرضا ذکاوتى، قراگزلو، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
کلینى، محمدبن یعقوب، 1365، الکافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
مجلسى، محمدباقر، 1404ق، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء.
محدث نورى، حسین، 1408ق، مستدرک الوسایل، قم، آل البیت.
مسعودى، ابوالحسن على بن حسین، 1374، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ پنجم، تهران، علمى و فرهنگى.
مطهرى، محمدرضا، 1380، اصول و مبانى آموزش مسائل دینى به کودکان و نوجوانان، معرفت، ش 44، ص 29ـ38.
مظفر، حسین، 1379، چگونگى گسترش و ترویج فرهنگ نماز، مجموعه سخنرانى هاى اجلاس دهم، همدان.
مقدسى، مطهربن طاهر، بى تا، البدء و التاریخ، بیروت، مکتبه الثقافه الدینیه.
واقدى، محمدبن عمر، 1369، المغازى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، چ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهى.
اعظم رحمت آبادی: دکترى تاریخ و تمدن و ملل اسلامى و استادیار مؤسسه علمى ـ تحقیقى مکتب نرجس (ع).
معرفت - سال بیست و سوم ـ شماره 196