■ بررسی تأثیر نماز بر میزان اختلالات روانی نوجوانان
بسم الله الرحمن الرحیم
تحقیقاتی که تا به حال در زمینه رابطه مذهب و سلامت روانی انجام شده است، نتایج ناهمخوانی را به دست داده است.برای مثال الیس معتقد اسـت که مذهب همراه و مرتبط با باورهای غیرمنطقی و نامعقول است که باعث تضعیف سـلامت روانی فرد میشود. به عـلاوه، او مـذهبی بودن را معادل از همگسیختگی روانی و هیجانی میداند. این در حالی است که گاناتر(1986)، فیتر(1991) و برگین(1991) اظهار داشتهاند که مذهب با سلامت روانی همبستگی مثبت دارد.
جیمنز و مانوئل جی نشان دادهاند که تمرینات مذهبی و نیایش مـوجب درونی شدن ایمان مذهبی و ارتقاء وضعیت روحانی بازماندگان از جنگ ویتنام شده است. مالشی(1995) معتقد است هرچه اعتقادات مذهبی و رفتارهای مذهبی گروهی در افراد بیشتر باشد سطح سلامت روانی نیز افزایش مییابد. همچنین جنس، ویدر و هـولد اشـاره کردهاند که اعتقادات عمیق مذهبی با بلوغ هیجانی، عزت نفس بالا و افسردگی پایین همبستگی مثبت دارند. براساس این اطلاعات، به نظر میرسد اعتقادات مذهبی اثرات مثبت و منفی بر سلامت روانی دارد. برگین(1991) به بررسی این تحقیقات ناهمخوان پرداخت. او به این نتیجه رسید که افراد مذهبی را میتوان به دو دسته تقسم کرد:
الف) افراد درون مذهبی(یعنی افرادی که مذهب را غایت و هدف زندگی خود قرار داده و زندگی خود را براساس آن تنظیم میکنند.)
ب) افراد بـرون مذهبی(که مذهب را وسیلهای برای دستیابی به سایر اهداف در نظر گرفتهاند.)
برگین(1991) نشان داد دلیل این ناهمخوانی، عدم تفکیک این دو گروه افراد مذهبی است. نتایج بررسیهای وی نشان داد که مذهب تأثیر مثبتی بر سلامت روان افراد درون مذهبی دارد، در حالی که افراد برون مذهبی نه تنها سودی نمیبرند، بلکه نتایج منفی نیز دامنگیر آنها خواهد شد.
نکته قابل توجه دیگری که برگین به آن اشاره میکند، ابهام در تعریف سلامت روانی اسـت. در بـسیاری از تـحقیقات، سلامت روانی به عنوان حلال مشکلات روانشناختی و حـضور رفـتارهای اجتماعی مناسب و یا هر دو اینها تعریف شده است. مفهوم سلامت روانی، مفهومی پیچیده است و نـتائج تـحقیقات بـستگی به تعریفی دارد که از سلامت روانی میشود. برگین سلامت روانی را مـعادل منبع کنترل درونی، خصایص انگیزشی درونی، اجتماعی بودن، احساس ارزشمندی، مسئولیت داشتن و کنترل خود و... میداند. او دریافت که سلامت روانی همبستگی مـثبتی بـا ایـن خصوصیات دارد. حال اگر کسی سلامت روانی را معادل عاری بودن از احساس گـناه، و رهـایی از محدودیتهای اجتماعی بداند، نتایجی خلاف نتایج برگین به دست خواهد آورد.
توضیحاتی محتمل بر این که چرا مـذهب(مذهب افـراد درون مـذهبی) اثرات مثبتی بر سلامت روان افراد دارد، وجود دارد که برخی از آنها را اینجا مطرح میکنیم:
1- مـذهب مـعنایی بـرای زندگی فراهم میسازد(چیزی که بتواند برای آن زیست و برای آن مرد)؛
2- امید و خوشبینی را فراهم میآورد؛
3- به افراد مذهبی احساس کنترل توسط خداوند را میدهد که جبران احساس عدم کنترل شخصی را مینماید؛
4- راه و روش زندگی بهتر را برای فرد فراهم میآورد؛
5- هنجارهای مثبت اجتماعی را ایجاد میکند که خود حمایتهای اجتماعی را برمیانگیزد(برگین1991).
با تـوجه بـه نـقشی که اعتقادات مذهبی در سلامت روانی ایفا میکند، تحقیق حاضر به بررسی نقش پایبندی به نـماز بـر سلامت روانی نوجوانان پرداخته است. نوجوانی یکی از فصول مهم حیات انسان است. در این دوره بـحرانهای هـیجانی، تـحولات اخلاقی، فکری و شخصیتی آشکار میشود. دوران نوجوانی دوران اوج و شکوفایی باورها و اعتقادات مذهبی است، آنچنان که گزل اوج و شکوفایی ایـمان بـه مذهب را 14-16 سالگی میداند، موریس دبس جهشهای مذهبی را به عنوان آغاز بلوغ میداند و پیـاژه دوران نوجوانی را دوره مـسیحگرایی مینامد.
با توجه به مطالب ارائه شده، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر پایبندی به نماز بر سلامت روانـی نـوجوانان در سـطوح مختلف پرداخته است.
براساس پرسشنامه تهیه شده نوجوانان به سه گروه تقسیم شـدهاند:
1- آن دسـتهای که در تمامی شرایط خود را ملزم به انجام نماز میدانند و برنامههای زندگی آنها موجب غافل شدن آنـها از نـماز نمیشود.
2- دستهای که در شرایط عادی به نماز پایبند هستند اما شرایط دیگر(مثل عـروسی،مهمانی و...) مـوجب غافل شدن آنها از نماز میشود.
3- گروهی که پایـبندی بـسیار ضـعیفی نسبت به نماز دارد.
فرضیه اصلی تحقیق حـاضر بـه شرح زیر است:
بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلالات روانی در نوجوانان رابـه وجـود دارد.
جامعه آماری و گروه نمونه
جامعه آماری مـورد نـظر در این پژوهـش عبارت اسـت از کـلیه نوجوانان دختر، مقطع دبیرستان که در شهر تـهران مـشغول به تحصیل میباشند.
نمونه مورد نظر: 150 نفر دانشآموز دختر مقطع دبیرستان میباشد کـه سـن متوسط آنان بین(18-14) است و در مدارس مناطق 3 و 13 آمـوزش و پرورش تهران مشغول به تـحصیل میباشند.
در ایـن پژوهش، نمونه مورد نظر به روش نـمونهگیری تـصادفی انتخاب و برگزیده شدهاند.
ابزار تحقیق: به منظور دستیابی به هدفهای پژوهش، گردآوی اطلاعات از طریق تـست scl-90 و هـمچنین پرسشنامهای که توسط پژوهشگر تـهیه شـده، انجام گـرفته است.
تست scl-90 شامل 90 سـؤال اسـت که سؤالات آن به صـورت بـسته و چند گزینهای است. این تست 9 اختلال روانی در نوجوانی را مورد سنجش قرار میدهد.
پرسشنامه تنظیم شده تـوسط پژوهـشگر نیز شامل 32 سؤال است که سـؤالات آن بـسته و چند گـزینهای اسـت. این پرسـشنامه میزان اعتقاد نوجوانان نـسبت به نماز را مورد سنجش و بررسی قرار میدهد.
روش جمعآوری اطلاعات
همانطور که قبلا گفته شد،150 دانشآموز دختر مـقطع دبـیرستان در دو منطقه 3 و 13 شهر تهران به صورت تـصادفی انـتخاب و بـرگزیده شدند.
ابـتدا بـه هر یک از آنـها پرسـشنامه مربوط به نماز ارایه شد و از آنجا خواسته شد تا بعد از نوشتن مشخصات خود از قبیل سن، شـغل پدر، مـنطقه و... بـه هر یک از سؤالات با توجه به اعـتقاد قـبلی و درونـی خـویش پاسـخ دهند.
پس از پاسـخگویی کامل هر یک از دانشآموزان به پرسشنامه نماز، پرسشنامه مربوط به تست scl-90 در اختیار آنان قرار داده شد و توضیحات لازم در مورد نحوۀ پاسخگویی به سؤالات به آنان داده شد.
روش آماری تجزیه و تحلیل دادهها: بـه منظور تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده و تعیین اینکه آیا فرضیههای مورد نظر در پژوهش اثبات میشود یا خیر؟ از روش آماری تجزیه و تحلیل واریانس استفاده شده است.
این روش یک روش آماری است که به منظور تـجزیه و تـحلیل تفاوتهای بین میانگینهای دو یا چند نمونه به کار برده میشود.
در صورت معنیدار بودن تفاوتها از آزمون«تعقیبی شفه» استفاده شد.
تجزیه و تحلیل آماری دادهها
در این فصل به تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده و تعیین این کـه آیـا سؤالات و فرضیات مورد نظر تحقیق تأیید شده است یا خیر؟ میپردازیم.
نکته: لازم به ذکر است نمونه مورد نظر با توجه به نمراتی که در تست نـماز آوردهاند از نظر میزان اعتقاد و پایبندی بـه ایـن فرضیه به 3 گروه زیاد، متوسط و کم تقسیم شدهاند.
1- بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال هیپوکندریا در نوجوانان ارتباط وجود دارد.
نسبت F در سطح 341% مـعنیدار اسـت زیرا 341/<050%> P میباشد. بنابراین، میتوان نتیجه گـرفت بـین میانگینهای نمرات اختلال هیپوکندریا در سه گروه افرادی که در تست نماز نمره بالا، متوسط و پایین به دست آوردهاند تفاوت معناداری وجود دارد و فرض صفر رد میشود.
برای مقایسه میانگینهای 3 گروه، آزمون تعقیبی شفه استفاده شده: میانگین/گروه
7304/1/زیاد
9912/1/متوسط
1900/2/کم
نتایج آزمـون شـفه بیانگر آن است که میانگین نمره اختلال هیپوکندریا در آزمودنیهایی که با توجه به نمرۀ آنها در تست نماز در سطح«کم» قرار داشتهاند، بیش از میانگین نمره آزمودنیهایی که در سطح«زیاد» و «متوسط» به نماز توجه داشتهاند بوده است.
2- بین میزان اعـتقاد و پایـبندی به نـماز و اختلال وسواس در نوجوانان ارتباط وجود دارد.
نسبت F در سطح 0030/0 معنیدار است زیرا 0030/<050/0> p میباشد. بنابراین، میتوان نـتیجه گرفت که فرض صفر رد میشود و بین میانگینهای نمرات اختلال وسواس در سـه گـروه افـرادی که در تست نماز نمره بالا، متوسط و پایین به دست آوردهاند تفاوت معنادار وجود دارد.
با استفاده از آزمون تعقیبی شـفه، نمرات مـیانگین 3 گروه به قرار زیر است: میانگین/گروه
8235/1/زیاد
4122/2/متوسط
2684/2/کم
نتایج آزمون شفه بیانگر آن است که میانگین نـمره اخـتلال وسـواس در آزمودنیهایی که در سطح متوسط از نظر اعتقاد به نماز قرار داشتهاند، بیش از میانگین نمره آزمودنیهایی که در سـطح«زیاد» و «کم» قرار داشتهاند بوده است.
علت این که گروه «متوسط» از گروه «کم» دارای وسواس بیشتری هستند به این دلیـل است که اینگونه افـراد گـاهی به اصول اعتقادی پایبند هستند و گاهی اوقات بیتوجه و بیقید، همین امر باعث میشود که آنها همیشه با یک احساس گناه و اضطرابی درونی همراه باشند و همین اضطراب و احساس گناه منجر به اعـمال و افکار وسواسگونه بیشتر در آنها میشود.
3- بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال روان پریشی در نوجوانان ارتباط وجود دارد.
نسبت F در سطح(1165/0)معنیدار نمیباشد، چون (1165/0>05/0> P )هست، در نتیجه فرض صفر تأیید میگردد و بین میانگینهای نـمرات اخـتلال روانپریشی در سه گروه افرادی که در نماز نمره بالا، متوسط و پایین به دست آوردهاند تفاوت معنیدار وجود ندارد.
4- بین میزان اعتقاد و پایبندی و اختلال اضطراب در نوجوانان ارتباط وجود دارد.
نسبت F در سـطح 347/0 مـعنیدار میباشد،چون 0347/0 <05/0> P است، در نتیجه بین میانگینهای نمرات اختلال اضطراب در سه گروه افراد زیاد، متوسط و کم (از لحاظ میزان توجه به نماز) تفاوت معناداری وجود دارد و فرض صفر رد میشود.
با استفاده از آزمون شفه، میانگین 3 گروه به قرار زیـر اسـت: میانگین/گروه
7059/1/زیاد
1944/2/متوسط
2573/2 کم
نتایج آزمون شفه نشان میدهد که گروهی که در سطح «کم» قرار دارند نسبت به گروهی که در سطح«متوسط» قرار دارند دارای علائم اضطراب بیشتری هستند همچنین گروهی که در سطح«متوسط» قرار دارند نسبت به گـروهی کـه در سـطح «زیاد» قرار دارند علائم اضطراب بـیشتری نـشان میدهند.
5- بـین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال شخصیت اتکایی در نوجوانان ارتباط وجود دارد.
نسبت F در سطح 21813/0 معنیدار نیست، چون (2183/0>05/0> P ) مـیباشد. نتیجتا بـین مـیانگینهای نمرات اختلال شخصیت اتکایی(احساس حقارت، انزواطلبی)در سه گروه افـراد زیـاد، متوسط و کم تفاوت معنادار وجود ندارد و فرض صفر تأیید میگردد.
6- بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال افسردگی در نوجوانان ارتباطی وجود دارد.
نسبت F در سطح 1282/0 معنیدار نمیباشد، زیرا (1282/0>05/0> P ) هست در نتیجه بین میانگینهای نـمرات افسردگی در سه گروه زیاد، متوسط و کم تفاوت معناداری وجود ندارد و فرض صفر مورد تأیید واقع میشود.
7- بین میزان اعتقاد و پایبندی به نـماز و اخـتلال تـرس مرضی در نوجوانان ارتباط وجود دارد.
نسبت F در سـطح(1221/0 مـعنیدار نمیباشد، زیرا 1221/0>05/0> P است. بنابراین، بین میانگینهای نمرات اختلال ترس مرضی در سه گروه افراد زیاد، متوسط و کم تفاوت معناداری وجود ندارد و فـرض صـفر تـأیید میگردد.
8- بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال پارانوئید در نوجوانان ارتباط وجود دارد.
نسبت F در سطح 0674/0 معنیدار نمیباشد، زیرا 0674/>050/0> P است. در نتیجه، بین میانگینهای نمرات اختلال پارانویید در سه گـروه افـراد زیـاد، متوسط و کم تفاوت معناداری وجود ندارد و فرض تأیید میگردد.
9-بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و پرخاشگری نـوجوانان ارتـباط وجود دارد.
نسبت معنیدار F (0262/0> P ) بیانگر این است که بـین مـیانگینهای نـمرات علائم پرخاشگری در سه گروه افراد زیاد، متوسط و کم تفاوت معنیدار وجود دارد.
با استفاده از آزمون شـفه، میانگین 3 گـروه به قرار زیر است: میانگین/گروه
8824/1/زیاد
3841/2/متوسط
5588/2/کم
نتایج آزمون شفه بیانگر این نکته است که گـروه«کم» از نـظر تـوجه به نماز، بیش از گروه«زیاد» و «متوسط» دارای علائم پرخاشگری بودهاند.
فرضیه اصلی پژوهش: بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اخـتلالات روانـی (مورد نظر تست Scl-90 در نوجوانان رابطه وجود دارد.
بـا تـوجه بـه سطح معنیدار F (0412/0> P ) میتوان نتیجه گرفت که بین میانگینهای نمرات تست Scl-90 در سه گروه افراد زیاد، متوسط و کم (از لحـاظ مـیزان تـوجه به نماز) تفاوت معناداری وجود دارد.
برای مقایسه میانگین 3 گروه از آزمون «تعقیبی شفه» استفاده شد.
میانگین/گروه
1942/18/زیاد
1079/21/متوسط
5956/21/کم
نـتایج آزمـون شفه بیانگر این مطلب است که گروه«کم» بیش از گروه«متوسط» و زیاد دارای علائم بیماری نوروتیک در(تست Scl-90 )بودهاند.
با تـوجه بـه مطالب فوق میتوان گفت که فرضیه اصلی پژوهش مورد تأیید واقع میشود.
خلاصه تحقیق
بـیان مـجدد مسأله: به طور کلی در این پژوهش هـدف ایـن اسـت به این پرسش پاسخ داده شود کـه آیـا بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلالات روانی در نوجوانان رابطه وجود دارد؟
فرضیاتی کـه در ایـن پژوهش مورد آزمون قرار گـرفتند عـبارتند از: بین مـیزان اعـتقاد و پایـبندی به نماز و اختلالات روانی در نوجوانان رابـطه وجـود دارد.
1- بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال هیپوکندریا در نوجوانان رابطه وجود دارد.
2- بـین مـیزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال حـواس (فکری-عملی) در نوجوانان رابطه وجـود دارد.
3- بـین میزان اعتقاد و پایبندی به نـماز و اخـتلال اضطراب در نواجوانان رابطه وجود دارد.
5- بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال شخصیت اتـکایی در نـوجوانان رابطه وجود دارد.
6- بین میزان اعـتقاد و پایـبندی بـه نماز و اختلال افـسردگی در نـوجوانان رابطه وجود دارد.
7- بین مـیزان اعـتقاد و پایبندی به نماز و اختلال ترس مرضی در نوجوانان رابطه وجود دارد.
8- بین میزان اعتقاد و پایبندی بـه نـماز و اختلال پارانویید در نوجوانان رابطه وجود دارد.
9- بـین مـیزان اعتقاد و پایـبندی بـه نـماز و پرخاشگری در نوجوانان رابطه وجـود دارد.
نمونه مورد تحقیق 150 نفر دانشآموز دختر مقطع دبیرستان میباشد که سن متوسط آنان بین(18-14) است و در مـدارس مـناطق 3 و 13 آموزش و پرورش شهر تهران مشغول به تـحصیل مـیباشند. نمونه مـورد نـظر بـا روش نمونهگیری تصادفی انـتخاب شدهاند.
بـرای دستیابی به اهداف پژوهش، از تست Scl-90 که اختلالات روانی نوجوانان را در 9 مورد، مورد سنجش قرار میدهد و یک پرسشنامه نـماز کـه مـیزان اعتقاد و پایبندی نوجوانان را مورد بررسی قرار مـیدهد اسـتفاده شـده است.
جـهت بـررسی نـتایج از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس استفاده شد.
خلاصه نتایج به دست آمده به قرار زیر است:
فرضیه و هدف اصلی پژوهش به درجه معناداری 04/0 نسبت F مورد تأیید واقع شد. اما فـرضیات دیگر که زیر مجموعههای فرضیه اصلی پژوهش میباشند عبارتند از:
فرضیه 1- مورد تأیید واقع شد، یعنی بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال هیپوکندریا در نوجوانان رابطه معنیدار وجود دارد.
فرضیه 2- مورد تأیید واقـع گـردید، یعنی بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال وسواس(فکری-عملی) در نوجوانان رابطه معنیدار وجود دارد.
فرضیه 3- مورد تأیید واقع نشد، یعنی بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال روانپریشی نوجوانان در پژوهش حاضر رابـطه مـعنیدار وجود ندارد.
فرضیه 4- مورد تأیید واقع شد. بین میزان اعتقاد و توجه به نماز و اختلال اضطراب در نوجوانان رابطه معنیدار وجود دارد.
فرضیه 5- مورد تأیید واقع نشد. رابطۀ مـعنیداری در پژوهـش حاضر بین میزان اعتقاد و پایـبندی بـه نماز و اختلال شخصیت اتکایی در نوجوانان به دست آورده نشد.
فرضیه 6- مورد تأیید واقع نشد. بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال افسردگی در نوجوانان رابطه معنیداری وجود ندارد.
فـرضیه 7- مـورد تأیید واقع نشد. بین مـیزان اعـتقاد و پایبندی به نماز و اختلال ترس مرضی در نوجوانان رابطه معنیداری وجود ندارد.
فرضیه 8- مورد تأیید واقع نشد. بین میزان اعتقاد و پایبندی به نماز و اختلال پارانوئید در نوجوانان رابطه وجود ندارد.
فرضیه 9- مورد تأیید واقع شـد. بین مـیزان اعتقاد و پایبندی به نماز و پرخاشگری در نوجوانان رابطه معنیدار وجود دارد.
محدودیتهای پژوهش
بیشک پژوهش حاضر، کاستی و ضعفهایی دارد که نتیجهگیری از یافتههای آن بدون توجه به این ضعفها آسان نیست.
1- محدود کردن جامعه آماری به نوجوانان دختر سـاکن شـهر تهران.
2- محدود کـردن نمونۀ پژوهش منحصرا به دو منطقه آموزش و پرورش(3 و 13) شهر تهران.
3- محدودیت دسترسی به منابع و تحقیقات(فقدان دسترسی به پژوهشهای انـجام شده در این زمینه).
4- فقدان روحیۀ لازم در این زمینه در نوجوانان و عدم همکاری آنان جـهت پاسـخگویی صـحیح و کامل به پرسشنامه مورد نظر پژوهش.