■ چگونه باید خدا را عبادت کنیم
بسم الله الرحمن الرحیم
چگونه باید خدا را عبادت کنیم [1]
چـندی پیـش دانشجوئی که در رشتهء«تکنولوژی»دانشگاه«گندی شاهپور»تحصیل می کند، از ما پرسید: آیا خداوند محتاج به عبادات ما است؟! و اگر نـیازی به عبادت ما ندارد، پس چرا بایستی شبانه روز مثلا چندین بار مراسمی بنام نـماز؛بجا آوریم و باصطلاح برای خـدا دولا و راسـت شویم؟او یا در مدت سال، یک ماه تمام روزهبگیریم و از خوردن و آشامیدن و دیگر از مفطرات، خودداری نمائیم؟!و یا دار و ندار خود را جمیع کنیم، راه عربستان حجاز را پیش گرفته، پول های خود را در شکم عربها بریزیم و با انجام مراسم حج، بالقب«حاجی»بوطن برگردیم؟!و بطورکلی ایـن اعمالی که ما بنام عبادات انجام می دهیم، و مقداری از اوقات خود را صرف انجام آنها می- کنیم، آیا فوائد و منافعی هم دارند، یا آنکه صرف تعبد است و بایستی کورکورانه آنها را انجام داد؟!
اینها پرسشهائی بود که آن دانـشجوی مـحترم، از ما پرسیده بود، ولی باید توجه داشت که این نوع سؤالات؛به هیچ وجه. اختصاصی به دانشجوی یاد شده ندارد، بسیاری از مردمند که مانند او از فلسفهء عبادات، سردرنمی- آورند، و نقطههای ابهامی در زمینهء عبارات اسلامی برای آنها وجود دارد، و هـمچنان آنـان را رنج میدهد.
در میان این اکثریت، عدهای هستند می گویند: درست است که ما از سراسر عبادات، بطورکامل. سردرنمیآوریم ولی این جهالت و نادانی، نمی تواند ما را از انجام مراسم عبادت بازدارد، زیرا بعد از آنکه روی دلائل قانعکننده خدا و پیغمبر را شناختیم و به آئین و مـقررات او گـردن نهادیم و تشخیص دادیم، که این مقررات عبادی از ناحیهء خدا است و او فرمانی عبث و بیفائده صادر نمیکند دراینصورت، اگرچه فلسفه عبادات را نفهمیم و ندانیم، نماز، روزه. حج و نظائر اینها دارای چه فوائدی هیتند؛نمی توانیم؛از زیر بار انجام آنا شـانه خـالی نـمائیم ما وقتی که بحذاقت دکـتر عـلم پیـدا کردیم. و دانستیم که نسخههای او روی تشخیص صحیح، نوشته میشود دراین صورت، بدون چونوچرا آن را بکار میبندیم، بعلاوه همانطوری که«جیمز»می گوید: علم را در برابر نادانی ما بمنزله قطره در برابر دریا است؛ما هـرگاه چـیزی را نـدانیم و از فلسفهء قانون و تکلیفی با خبر نباشیم، نباید آنرا نـادرست اعـلام کرده و دور از منطق بدانیم چه بسا ممکن است فوائدی داشته باشد ولی علم و دانش ما برای درک آن، قاصر و کوتاه باشد.
جمعی دیگر، در مـقابل ایـن عـده قرار گرفته، میپندارند، همهچیز را می دانند و هرگاه پس از جستجو و کاوش. فائده و فلسفهای مثلا برای مـراسم عبارت پیدا نکردند، با عجله و شتاب، حکم میکنند که قطعا دارای اسرار و فوائدی نیستند؟زیرا معتقدند: چنانچه این قیبل دستورات، دارای فلسفهای بوده مـیبایست آنـها فـهمیده باشند و چون نفهمیدهاند پس اصلا وجود ندارد؛و لذا یا بطورکلی مراسم عبادی را از بـرنامه زنـدگیشان حذف میکنند و با نظر سخریه و استهزاء بدان مینگرند، و یا چنانچه روی عادت و تقلید، دستورهای عبادی را انجام دهند، ارزش و اعـتباری بـرای آنـها قائل نبوده عبادات برای آنها جز یک بار گران و سنگین نخواهد بود!و حال آنـکه از قـدیم گـفتهاند«عدم الوجدان لایدل علی عدم الوجود» و بدیهی است که نمی دانیم با نبود و نیست، فوق، فراوان دارد(دقت شود).
در مـقابل ایـن دو گـروه؛افراد کنجکاو و واقعبینی هستند، می خواهند، همهچیز را از راه دانش و علم؛باور داشته باشند اینان میگویند درست است کـه دسـتورات الهی بدون مصالح و مفاسد نیستند اما چه بهتر تا آنجا که علم بـشر قـد مـی دهد، آدمی در صدد بدست آوردن اسرار مقررات و عبادات اسلامی برآید، در نتیجه از روی بصیرت و علم، مراسم عبادی را برگذار کرده عـامل بـه دستورات الهی باشد. وقف کتابخانه مدرسه فیضیه قم
از آنجا که اسلام آئین تفکر و تعقل اسـت و مـیل دارد تـا آنجا که مقدور است، عقائد و اعمال مردم؛براساس دانش و خرد، استوار گردد از اینجهت با طرح اینگونه بحثهای مـوافق، می کوشد، روح تـشنه و کنجکاو این گروه را سیراب کرده، در بدست آوردن آئین منطقی و استدلالی بآنها کمک نماید.
روی این حـساب، ما بـخاطر کـمک فکری به آنهائی که می خواهند نقاط ابهام ضرورت عبادات اسلامی را بفهمند، به مباحث زیر، میپردازیم، ولی پیش از شروع بـه بـحث تـذکر این نکته را ضروری میدانیم که ما هیچگاه ادعا نداریم تمام رموز عـبادات را بـدست آوردهایم؛ممکن است مطالبی که در باب فوائد و منافع پارهای از عبادت، در اینجا میآوریم حتی برای شما قانعکننده هـم نـباشد ولی منظور ما اینست که بدینوسیله روح تحقیق شما را بکار اندازیم و اعلام کـنیم چـنانچه ما و شما هم نتوانستیم، اسرار پارهای از عبادات اسـلامی را بـدست آوریـم، نباید منکر ئجود منافع واقعی آنها شویم بـلکه بـاید فهم و معرفت خود را مقصر بدانیم نه قانونگزار و جهان آفرین را
خدا بینیاز مطلق است
بدیهی اسـت خـداوند عالم، سرچشمهء تمام کمالات و مبدء هـمه کـائنات است، هرکمالی کـه در جـهان وجـود دارد و هر آفرینندهایکه در عالم، لباس هستی به بـرکرده، همه پرتـوی از کمال او و جلوهای از نور اوست. ؟؟؟
ممکن نیست چیزی در عالم باشد، و یا کسی دارای کـمالی بـاشد، خداوند فاقد آن کمال، و نیازمند بآند بـاشد!بنابراین، همه آفریدهعا چه در اصل هـستس و چـه در آب و رنگ آن، نیازمند بخدا هستند ولی خـدا از هـمهچیز و همهکس بینیاز است
« يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ »[2]
روی این حساب خداوند، نه در اصـل آفـرینش ما فرزندان آدم نظر سودجوئی بـرای شـخص خـود داشته، و نه در اعـمال و عـبادات ما. او که ما را آفـریده تـنها بخاطر این آفریده که ما با داشتن ابزار ترقی و تکامل، راه سعادت را پیش گیریم و از ایـن مـسابقهء زندگی گوی خوشبختی و سعادت را بربائیم
«من نـکردم خـلق تا سـودی کـنم بلکه تـا بر بندگان جودی کنم»
نـه اینکه خداوند نقصی داشته، خواست با آفریدن ما نقص خود را جبران کند!فرض اینست که او کمال مـطلق اسـت، و همه کمالات باو منتهی میشود.
او که بـه مـا دسـتور مـیدهد: نماز بـخوان، روزه بگیر، خمس بده، حـج بـرو. . . نه برای اینست که خداوند از دولا و راست شدن ما مقامش بالاتر میرود، از گرسنگی ما ارتقاء رتـبه پیـدا مـیکند، از پول دادن ما به فقراء و سادات جیبش پر میشود، از حـج کـردن مـا شـخصیت او زیـادتر مـیشود!نه او که بینیاز مطلق است نه از؟؟؟او امرش، سودی میبرد و نه از بجاآوردن محرماتش زیانی*گر جملهء کائنات، کافر گردند، بر دامن کبریاش ننشیند گرد*پس همهء دستورات او بخاطر منفع و مضاری است که از انجام و یـا ترک آنها عائد ما میگردد
لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ »[3]
این مائیم که از خوردن شراب، جهاز هاضمهمان خراب می شود و مشاعرمان از کار میافتد و در حال مستی دست به انواع جنایات میزنیم این مائیم کـه بـا قمار کردن، اعصابمان را فرسوده، پولمان را ضایع، و وقت خود را بیجهت صرف می نمائیم.
این مائیم که از راه پرداخت مالیاتهای اسلامی(خمس و زکات) نواقص اجتماعی خود را اصلاح، و اعضاء فلج اجتماع را به آب و نان میرسانیم.
این مائیم که. . . وگرنه از کارهای مـا نـفعی عائد او نخواهد شد. گوشهای از فوائد عبادات؟
روح ناآرام و سرکش بشر، چنانچه پناهگاه و مراقبی غیرمادی نداشته باشد، و تمام هدف او در زندگی، بهرهمندی از مظاهر مادی، و کامیابی از جوانب گوناگون اینجهان پر هـیاهو بـاشد، شک نیست که دائما در اضطراب و دلهـره و طـغیان، بسر خواهد برد.
ناکامیهای زندگی مادی و شکست در عشق است که او را رنج می دهد و چهبسا منجر بانتحار و خودکشی او می شود.
حرص و آزو طمع و جاهطلبیها است که او را بتجاوز و قانونشکنی، سوق میدهد.
اصـطکاک مـنافع، و تصادم خواستهها است کـه او را وادار بـه جنگ و جدال و کشتوکشتار میکند.
خودخواهیها و حس برتریجوئی اوست که آمار جرائم و جنایات را بالا میبرد.
غریزهء جنسی بیبندوبار اوست که فحشاء و روابط نامشروع را که هزاران مفاسد دیگر، بدنبال دارد، بطرز شرمآوری توسعه میدهد، و همچنین. . . !!
آیا بـرای تـلطیف روح او، و آرامش بخشیدن بروان او، و تعدیل میلها و غرائز افراطی و سرکشی او، و جلوگیری از تجاوزها، قانون شکنیها، کشتوکشتار، جرائم و جنایتهای او. کدام عامل، بهتر از پیوند روح او با سرچشمهء هستی و آفریدگار دانا و توانا است؟
انسانی که در شبانه روز. پنج بار با نظافت ظـاهر، و طـهارت باطن (پاک بـوده لباس و بدن، و داشتن وضوء و غسل)در برابر خدا میایستد و با او رازونیاز می کند، و مشکلات خود را با او درمیان مینهد، و مـعتقد است او خیر بنده را بیش از خودش میخواهد، هرگاه صلاح بداند، خواسته هایش را عملی مـیکند، و نـیز بـاور دارد: خداوند، از کارهای زشت و زیبای بندگانش باخبر است، از زشتیها بدش میآید و برای آن کیفرها مقرر فرموده و از نیکیها خـوشش مـیآید، و برای آن پاداشهائی قرار داده است آیا چنین انسانی که با انجام این مراسم(نماز)روح خـود را بـه سرچشمه نیکیها یـعنی خدا عادل و مهربان، پیوسته دیگر ممکن است در نشیب وفراز زندگی روح او ناآرام و مضطرب باشد، تا جائیکه برای مـحرومیت از مظاهر مادی دست بانتحار و خودکشی بزند؟![4]
آیا چنین انسانی که در این مراسم صریحا اعـتراف میکند که خدا مـالک روز جـزا است«مالک یوم الدین»دیگر ممکن است برای چند روزه ریاست، جنگی پدید آورد که 55 میلیون نفر، آدمیزاد در آن، نیست و نابود شوند؟(مانند جنگ جهانی دوم) [5] و یا اینهمه خونریزی های دیگر که اکنون در عالم می شود بوجود مـی آید؟!شما انصافا بایست بفرمائید، نه.
انسانی که در برابر پروردگار مهربان می ایستد و از او یاری و کمک میخواهد و درخواست می کند که راه راست را باو نشان دهد نه راه گمراهان و غضبشدگان را آیا چنین انسانی ممکن است است تعدی و تجاوز، به جان و مال و نـاموس دیـگران دراز کند و با هزاران دوزو کلک سر مردم کلاه بگذارد، در نان و دارو و زردچوبه و عسل و روغن و پنیر و غیره تقلب نماید؟!
انسانیکه در مدت سال، یک ماه را روزه میگیرد از خوردن و آشامیدن و دیگر مفطرات، خودداری می کند و از این راه هم عملا از حال بینوایان بـا خـبر میشود، و هم تمرین تقویت اراده و تمالک نفس می کند، و هم از نظر جسمی فوائد زیادی می برد، آیا چنین کسی حاضر خواهد شد که همواره شکم خود را از بهترین غذاها سیر کند و سفرهاش را رنگین نماید ولی همنوعان او بـرای قـوت شـب معطل باشند و هرروزه هزار نـفر از گـرسنگی در نـقاط مختلت جهان بمیرند؟!
مردمی که در مدت عمر، در صورت استطاعت یکبار بسوی خانهخدا می روند، و با انجام مراسمی که طبعا آدمی را بفکر عالم آخرت می اندازد. و عـملا نـظام پوسـیدهء طبقاتی و تبعیضات نژادی را نادرست اعلام میدارند. و در عینحال بـا تـشکیل این کنگره اسلامی، مسلمانها در حال یکدیگر، و از سیاست جهانی اسلام با خبر میشوند و برای آینده خود یک سیاست صحیح و مستقل و عـاقلانه را بـطور دسـتهجمعی تصویب و پایه ریزی میکنند، آیا چنین مردمی ممکن است بعد از مـراجعت به وطن، همان جاه طلبی ها، رباخواری ها، و مردم آزاری ها، فخرفروشی ها و بند و بست با بیگانگان اسلام را از سر گرفته بجای آنکه با برادران اسلامی خـود هـمآهنگی داشـته یار و مددکار آنان باشند با دشمنان اسلام، همکاری نمایند؟!
بنابراین فلسفهکلی عبادات را بـشرح زیـر میتوان خلاصه نمود:
شخص عبادتکننده هنگامی که روح خود را از راه عبادت با جان جهان(خدا)پیوند میدهد و در هرشبانه روزی، در برابر عـظمت خـدا سـر تعظیم فرود میآورد، از این راه که آثار آن داشتن روحی آرام دوست داشتن همنوعان، کمک کـردن بـه بـینوایان، نرساندن اذیت و آزار بدیگران، در حالیکه 15730000000 میلیون تومان، خرج سالانه مردم آمریکابرای خرید اسباببازی است هزار نفر هـرروز در دنـیا از گـرسنگی می میرند(کیهان 5/12/46-17 ر 1/45)توجه داشته باشید، حاجی نباید دار و ندار خود را بفروشد و به مکه برود باید بلکه مـستطیع باشد
محترم شـمردن حقوق همهگان و دوری از معاصی و گناهان. . . است. البته هرکدام از عبارتهای اسلامی، صرفنظر از این فلسفهکلی که ذکر شـد فـوائد و مـنافع فردی و اجتماعی دیگری نیز دارند که جا دارد، بطور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد مـثلا نـماز: درس نظافت، پاکی دل، عفت، احترام بمال دیگران وقتشناسی و نظم در زندگی، اتحاد و همبستگی و تنها سر تعظیم برای خـدا فـرود آوردن نه در برابر خداوندان زر و زور، به انسان می آموزد روزه ارادهء انسان را تقویت می کند، در آدم حس تمالک نفس بوجود می آورد، عملا در میان مـردم روح مساوات و احساس همدردی و درک دردهای درونی اجتماع را زنده می نماید بعلاوه از نظر طبی نـیز فـوائدی دارد کـه به هیچ وجه قابل انکار نمی باشد.
حج: درس از خودگذشتگی و اینکه خداوند پاداش نیکوکاران را هیچ گاه ضایع نمی کند بمردم می دهد هـمچنانکه بـا تـشریع حج خاطره قهرمان توحید(حضرت ابراهیم)و فداکاریهایش، همه ساله تجدید میشود و تعلیم میدهد کـه بـا اهریمن کیش که در صدد گمراهی و بدبختی ما است بایستی مبارزه کرد، و برای مصالح عمومی، بایستی راحتی شـخصی را کـنار گذاشت و در صورت اصطکاک مظاهر زندگی با شخصیت معنوی، بایستی از مظاهر مادی چـشم پوشـید، مسلمانها بایستی صفوف خود را فشردهتر کنند و از عوامل اخـتلاف و تـفاخر و عـصبیت، باید برحذر باشند و صدها فوائد دیگر. . . [6]
با در نظر داشتن نکات فـوق، روشن خـواهد گردید کـه اسـلام چـرا در انجام عبادات اسلامی این قدر تأکید و اصـرار دارد و بـرای چه بایستی مردم نماز، روزه، حج و نظائر اینها را انجام دهند؟!
و نیز معلوم می شود که: نماز یـک عـمل بیفائده و دولا راست شدن نیست و حج نـیز برای تحصیل لقب حـاجی و ریـختن پول در شکم عربها نیست
عبادتکنندهگان آلوده
شاید خـوانندهء مـحترم، ضمن خواندن بحث فوائد عبادات، بارها این اشکال به ذهنش آمده است که: هرگاه نماز، روزه، حج و دیگر از عـبادات، دارای ایـن همه فوائد و منافع فردی و اجتماعی اسـت، پس چـرا مـسلمان ها تا این درجـه در بـدبختی و فساد و تباهی گرفتارند؟!و چـرا بـسیاری از کسانی که مراسم عبادی را انجام می دهند به انواع رذائل، آلودهاند؟! باید توجه داشت که همین امـر بـاعث شده بسیاری از مردم ناپخته و کم فـکر، مراسم عـبادت اسلامی را از بـرنامهء زنـدگی خـود حذف نمایند و برای تـصحیح عمل غیرقانونی خود چنین متعذر شوند که چنانچه عبادات، بافراد بشر شخصیتی معنوی که از آثـار آن داشتن روحی آرام و عدم ارتکاب معاصی و گـناه اسـت مـیبخشید، پس مـیبایستی مـسلمانها از نظر افکار و رفـتار مـردم، نمونهء روی زمین بوده، جوامع اسلامی از فساد و تباهی به دور باشند و حال آنکه میبینیم جریان کاملا بعکس است بعلاوه بـسیاری از مـردمند بـا آنکه عبادات اسلامی را انجام می دهند متأسفانه بـانواع رذائل نـیز آلوده مـی باشند! پس چـهبهتر کـه مـا بطورکلی آنرا کنار گذاشته رنج بی حاصل، تحمیل ننمائیم!!
در پاسخ این اشکال بایستی عرض کنم: آن زمانی که مسلمانها پایبند باصول اسلامی و دستوراتکلی و جزئی دین بودند همانطور که تاریخ نشان می دهد: از نظر اخلاق و رفـتار، مردم نمونهء روی زمین بشمار می آمدند آرامش روحی داشتند، به وظائف اخلاقی و انسانی خود عمل میکردند اذیت و آزارشان به کسی نمی رسد، جان و مال و ناموسشان محفوظ بود، ولی از آنروزی که خلافت اسلامی از مسیر اصلی خود منحرف شد، غرور و جاهطلبی و خـودخواهی جـای دینداری را گرفت بدبختی و فساد و تباهی در میان مسلمین پدیدار گشت، دشمنان اسلام نیز در بوجود آوردن این وضع، نقش مؤثری را بازی کردند، امپراطوری اسلامی را تجزیه کرده مردم را به انجام فرائض و ترک محارم، بیقید ساختند. نماز را مسخره کـردند، روزه را عـمل فیزیکی دانستند، حج را خارج کردن پول از کشور و ریختن بشکم اعراب و بالنتیجه تحصیل لقب حاجی شمردند. !! در نتیجه کار مسلمانها را بجائی کشاندند که دو میلیون یهودی سرگردان، توانستند کـشوری در قـلب کشورهای اسلامی پدید آورند، و در هـر فـرصتی دست بجنایت، و خیانت، دراز نمایند!!
آری خداوند درست فرموده:
« وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً »[7]
هرکه گریزد ز خراجات؟؟؟ بارکش غول بیابان شود.
این است علت بدبختی مسلمانها نه آنکه پایبند بـودن آنـها به مراسم عبادی، چنین وضـعی را بـه میان آورده باشد.
اما درعینحال، بایستی توجه داشت که: درست است که اروپا و غرب، از نظر صنعت و دانش از ما پیشرفتهترند ولی هیچگاه از نظر آرامش روحی و کردار انسانی بمسلمانها نمی رسند، هماکنون، غرب آنچنان، در منجلاب فساد اخلاق و جرائم و جنایات، غرق است که آمـار زیـر بعنوان نمونه می تواند. مبین این حقیقت باشد.
«در آمریکا در 22 ثانیه بیک خانه دستبرد زده میشود، در هردو دقیقه و سی ثانیه یک نفر مورد حمله قرار میگیرد و در هر ساعت یک نفر بقتل میرسد»[8]
«در سال 1964 در ایالات متحدهء آمـریکا یـک میلیون سـرقت بزرگ و کوچک صورت گرفته و جمع مبالغ سرقت شده 785 میلیون دلار بالغ میشود!در طول همین سال 5/4 ملیون نفر از طـرف دولت توقیف و 217 هزار نفر آنان زندانی شده اند، مطابق همین آمار در هـر دقـیقه چـهار جنایت قابل اهمیت در آمریکا روی داده است
خواهید گفت در کشورهای اسلامی ما نیز آمار جرائم و جنایات روبه افزایش است ولی باید تـوجه داشـت که فساد و تباهی در میان مردمی است که مراسم عبادی را از برنامه روزمرهء خود حـذف کـردهاند و بـه اصطلاح متمدن شدهاند نه آنهائی که پایبند بدین و مراسم مذهبی هستند.
ممکن است خواننده محترم فکر کـند که غربیها هم مراسم عبادی دارند، آنهاهم روزهای یکشنبه بکلیسا میروند و در مقابل کشیش زانـو زمین زده سرودهای مـذهبی مـیخوانند و مراسم عبادت و بندگی خدای را بجا میآورند. پس چطور آمار فساد و جرائم، در آن سامان رو به افزایش است؟!
بلی درست است آنها هم مراسم عبادی دارند، هفتهای یک بار بکلیسا می روند و در مقابل مجسمه حـضرت عیسی زانو بزمین میزنند، اما چه میگویند و چه میکنند؟! دعاهای آنها با مطالبی خرافی و دور از منطق آمیخته است، بیشتر با خدای پدر و خدای پسر، و ماریای مقدس سروکار دارد! کشیش بآنها شراب و خمیر مخصوص، بجای گوشت و خون عیسی می دهد!!
سـرودهای مـذهبی خوانده میشود ولی صدایساز و آواز، و نوای «ارگ»و«ناو و گیتار»است که بگوش میخورد و همگی استماع می کنند؟! پاکی تن در آنجا شرط نیست، آنچه که شرط است زیبائی و تجمل است مینیژوپ مانعی ندارد، موسیقی جاز، مانعی ندارد، چشمچرانی و معشوقه گـرفتن مـانعی ندارد، با حالت مستی بآنجا رفتن عیب نیست، درحقیقت کلیسا به مرکز عیاشی و رقص بیشتر شبیه است تا به یک مرکز عبادت، بعلاوه عبادت آنها روح ندارد، عبادات دعا با حرکات عبادی تـوأم نـیست(مگر زانو زدن و بآواز و ساز بخود حرکت دادن)به کلیسا رفتن هم با امکان شنیدن از رادیو و دیدن از تلویزیون شرط نیست، آیا هفتهای یکبار آنهم با کیفیتی که در بالا توضیح داده شد می تواند مردم را بـا جـان جـهان پیوند دهد؟!
ولی عبادات اسلامی با جـملاتی عـالی از قـبیل: «خدا از همهچیز برتر و بالاتر است، یکتا است، بینیاز است، همسر ندارد، زاده کسی نیست، نمی زاید، (پسر ندارد)پروردگار عالمیان است. بخشنده و مهربان است فرمانروای عالم و روز جزا است، ترا پرستش مـیکنیم، از تـو کـمک میخواهیم براه راستمان هدایت فرما نه راه گمراهان و غـضبشدگان. . »برگزار مـی شود آنگاه برای خورد شدن خودپرستی و تکبر انسان که در اثر
جاه و مال و جلال حاصل میشود، باید رکوع و سجود کرد یعنی خدا من هـرچه بـاشم در مـقابل تو و فرمان تو خاضع و حقیرم، و این مراسم، بایستی در شبانه روز پنج مـرتبه برگزار شود نه هفتهای یکبار، آن هم با لباسهای پاک و بدنی پاکیزه ولی دور از تجمل پرستی و ساز و آواز در محیطی کامل روحانی و معنوی.
اما این عـبادت، با ایـن همه فـوائد و اسرار، چرا در پارهای مردم، اثری ندارد و مانند افسارگسیختگان، آلوده در فساد و معاصی هستند، لا بـد بـخاطر اینست که آنها روح عبادت را نفهمیده و محرک آنها در انجام مراسم عبادی جز تقلید کورکورانه و پیروی از دیگران، چیز دیـگری نـیست، وگرنه هـمان طوری که قرآن می گوید: عبادت آدمی را از فحشاء و معاصی باز خواهد داشت
« إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»[9]
روی هـمین جـهت اسـت که ما معتقدیم: بایستی مردم، تا آنجا که مقدور است روح عبادات را درک نمایند نه از روی تقلید مراسم عـبادی را انـجام دهند
بـنابراین صرف اینکه گروهی نماز می خوانند، مکه می روند، روزه میگیرند ولی بهانواع رذائل آلودهاند، نباید موجب شود دیگران، از اصل عـبادت سـرباز زنند بلکه باید بکوشند روح عبادت را درک کنند و با همبستگی روح با آفریدگار جهان؛از زشتیها و پلیـدیها دوری جـویند و انـسانی بتمام معنی شایسته و وابسته شوند.
امید است با انجام فرائض مذهبی و ترک محرمات الهی، مردمی شـرافتمند و شـایسته و سرمشق دیگران، باشیم
[1] . «مجله معارف جعفری» اسفند 1346 - شماره 8 (از صفحه 248 تا 261)
[2] . فاطر : 15
[3] . البقرة : 286
[4] . هر سال، در دنیا 3000000 نفر دست بخودکشی میزنند و هرروز هزار نفر در اینکار موفق میشوند. (اطلاعات 30/11/45).
[5] . سپید و سیاه 26/8/46 فردوسی 22/12/46
[6] . مراجعه شود بـه کـتابهای: احیا؟؟؟غزالی ج 1 جامع السعادات- اسرار الصلوة حاجی ملا هادی سبزواری-مجموعهء انتشارات انجمن تبلیغات اسلامی-روح الدیـن الاسـلامی-الاسلام عقیدة و شریعة.
[7] . طه: 124
[8] . خواندنیها شماره 50 سال 27(2)کیهان 16/5/44
[9] . سوره عنکبوت: 45