نماز فارسى

■ نماز فارسى

نماز فارسى

فقیه فقید، عالم ربّانی و عارف صمدانی، آیت ‏الله العظمى حاج‏ آقا رحیم ارباب، فرزانه ای صاحب دل از خطه عالم خیز اصفهان بود.ایشان در کنار جامعیت علمی در علوم عقلی و نقلی، متخلق به اخلاق اسلامی و مهذب به تهذیب نفسانی و آراسته به کمالات روحی و خصایل نیکوی انسانی بود. پس از گذشت سی و اندی سال از عروج ملکوتی وی هنوز هم یاد و خاطره ایشان در ذهن و زبان مردم جاری است.

یكى از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به حضرت آیت‏ الله ارباب شد. جناب ایشان با لبخند فرمودند كه خوب شد كه طرف مباحثه ما یك نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمى‏آمدم.

دكتر محمد جواد شریعت، که هر از گاهی توفیق درک حضور وی را داشته است از آن روزها برای ما چنین روایت می کند:

«سال یكهزار و سیصد و سى و دو شمسى بود، من و عده‏ اى از جوانان پرشور آن روزگار پس از تبادل ‏نظر و بحث و مشاجره به این نتیجه رسیده بودیم كه چه دلیلى دارد كه ما نماز را به عربى بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسى نخوانیم؟ و عاقبت تصمیم گرفتیم كه نماز را به فارسى بخوانیم و همین‏كار را هم كردیم. والدین ما كم‏كم از این موضوع آگاهى یافتند و به فكر چاره افتادند. آنها پس از تبادل‏ نظر با یكدیگر تصمیم گرفتند كه اول خودشان با نصیحت، ما را از این كار باز دارند و اگر مؤثر نبود راه دیگرى برگزینند، چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد روزى ما را به نزد  یكى از روحانیون آن زمان بردند و آن فرد روحانى وقتى فهمید ما به زبان فارسى نماز مى‏خوانیم به طرز اهانت‏ آمیزى، ما را كافر و نجس خواند. و این عمل او ما را در كارمان راسخ ‏تر و مصرتر ساخت.

عاقبت یكى از پدران، آنها را یعنى والدین دیگر افراد را به این فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آیت‏ الله حاج ‏آقا رحیم ارباب ببرند و این فكر مورد تأیید قرار گرفت و روزى آنها نزد حضرت ایشان مى‏روند و موضوع را با ایشان درمیان مى‏گذارند و ایشان دستور مى‏دهند كه در وقت معینى ما را به خدمت آقاى ارباب راهنمائى كنند.

در روز موعود، ما را كه تقریباً پانزده نفر مى‏شدیم، به محضر مبارك ایشان بردند. در همان لحظه اول چهره نورانى و لبان خندان ایشان ما را مجذوب خود ساخت و آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم كه اكنون با شخصیتى استثنایى مواجه هستیم.

ایشان در آغاز دستور پذیرایى از همه ما را صادر فرمودند، سپس رو به والدین ما كردند و فرمودند شما كه نماز را به فارسى نمى‏خوانید فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتى آنها رفتند حضرت آیت‏ الله ارباب رو به ما كردند و فرمودند بهتر است شما یكى‏یكى خودتان را به من معرفى كنید و هر كدام بگوئید كه در چه سطح تحصیلى هستید و در چه رشته‏ اى درس مى‏خوانید. پس از آن كه امر ایشان را اطاعت كردیم، به تناسب رشته و كلاس هر كدام از ما پرسشهاى علمى طرح كردند و از درس هایى از قبیل جبر و مثلثات و فیزیك و شیمى و علوم طبیعى مسائلى پرسیدند كه پاسخ اغلب آنها از عهده درس هاى نیم‏ بندى كه ما خوانده بودیم خارج بود، اما هر یك از ما از عهده پاسخ پرسشهاى ایشان برنمى‏آمد، با اظهار لطف حضرت ارباب مواجه مى‏شد كه با لحن پدرانه‏ اى پاسخ درست آن پرسشها را خودشان مى‏فرمودند. اكنون ما مى‏فهمیم كه ایشان با طرح این سئوالات قصد داشتند ما را خلع سلاح كنند و به ما بفهمانند كه آن دروس جدیدى را كه شما مى‏خوانید من بهترش را مى‏دانم ولى به آنها مغرور نشده‏ام.

حاج آقا رحیم ارباب در کنار جامعیت علمی در علوم عقلی و نقلی، متخلق به اخلاق اسلامی و مهذب به تهذیب نفسانی و آراسته به کمالات روحی و خصایل نیکوی انسانی بود. پس از گذشت سی و اندی سال از عروج ملکوتی وی هنوز هم یاد و خاطره ایشان در ذهن و زبان مردم جاری است.

پس از اینكه همه ما را خلع سلاح كردند به موضوع اصلى پرداختند و فرمودند: والدین شما نگران شده‏اند كه شما نمازتان را به فارسى مى‏خوانید، آنها نمى‏دانند كه من كسانى را مى‏شناسم كه، نعوذبالله، اصلاً نماز نمى‏خوانند. شما جوانان پاك اعتقادى هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانى مى‏خواستم مثل شما نماز را به فارسى بخوانم اما مشكلاتى پیش آمد كه نتوانستم به این خواسته جامه عمل بپوشم، اكنون شما به خواسته دوران جوانى من لباس عمل پوشانیده‏ اید، آفرین به همت شما. اما من در آن روزگار به اولین مشكلى كه برخوردم ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن مشكل را حل كرده‏اید. اكنون یك نفر از شما كه از دیگران بیشر مسلط است به من جواب دهد كه «بسم ‏الله الرحمن الرحیم» را چگونه ترجمه كرده است. یكى از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به حضرت آیت‏ الله ارباب شد. جناب ایشان با لبخند فرمودند كه خوب شد كه طرف مباحثه ما یك نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمى‏آمدم. بعد رو به آن جوان كردند و فرمودند: خوب بفرمائید كه بسم‏ الله را چگونه ترجمه كرده‏اید؟ آن جوان گفت «بسم‏ الله الرحمن الرحیم» را طبق عادت جارى ترجمه كرده‏ایم: به نام خداوند بخشنده مهربان.

حاج آقا ارباب با لبخندى فرمودند: گمان نكنم كه ترجمه درست بسم‏ الله چنین باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به ‏نام» عیبى ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست زیرا اسم عَلَم (=خاص) است براى خدا و اسم عَلَم را نمى‏توان ترجمه كرد. مثلاً اگر اسم كسى «حسن» باشد نمى‏توان به او گفت «زیبا». درست است كه ترجمه «حسن» زیباست اما اگر به آقاى حسن بگوئیم آقاى زیبا حتماً خوشش نمى‏آید. كلمه الله اسم خاص است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مى‏كنند، همان‏گونه كه یهود خداى متعال را «یهوه» و زردشتیان «اهورامزدا» مى‏گویند. بنابراین نمى‏توان «الله» را ترجمه كرد، بلكه باید همان لفظ جلاله را به كار برد.

خوب بگویید ببینم «رحمن» را چگونه ترجمه كرده‏ اید؟

رفیق ما پاسخ داد كه رحمن را بخشنده معنى كرده‏ایم. حضرت ارباب فرمودند: این ترجمه بد نیست ولى كامل هم نیست زیرا رحمن یكى از صفات خداست كه شمول رحمت و بخشندگى او را مى‏رساند و این شمول در كلمه بخشنده نیست، یعنى در حقیقت رحمن یعنى خدائى كه در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر كافر رحم مى‏كند و همه را در كنف لطف و بخشندگى خود قرار مى‏دهد از جمله آن كه نعمت رزق و سلامت جسم و امثال آن عطا مى‏فرماید. در هر حال ترجمه بخشنده براى رحمن در حد كمال ترجمه نیست. خوب، رحیم را چطور ترجمه كرده‏ اید؟ رفیق ما جواب داد كه رحیم را به «مهربان» ترجمه كرده ‏ایم.

كلمه الله اسم خاص است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مى‏كنند، همان‏گونه كه یهود خداى متعال را «یهوه» و زردشتیان «اهورامزدا» مى‏گویند. بنابراین نمى‏توان «الله» را ترجمه كرد، بلكه باید همان لفظ جلاله را به كار برد.

حضرت آیت‏ الله ارباب فرمودند: اگر مقصودتان از رحیم من بودم (چون نام مبارك ایشان رحیم بود) بدم نمى‏آمد كه اسم مرا به «مهربان» برگردانید؛ اما چون رحیم كلمه‏ اى قرآنى و نام پروردگار است باید آن را غلط معنى نكنیم. باز هم اگر آن را به «بخشاینده» ترجمه كرده بودید راهى به دهى مى‏برد، زیرا رحیم یعنى خدایى كه در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو مى‏كند و صفت «بخشایندگى» تا حدودى این معنى را مى‏رساند. بنابر آنچه گفته شد معلوم شد كه آنچه در ترجمه «بسم ‏الله» آورده‏اید بد نیست ولى كامل نیست و از جهتى نیز در آن اشتباهاتى هست، و من هم در دوران جوانى كه چنین قصدى را داشتم به همین مشكلات برخورد كردم و از خواندن نماز به فارسى منصرف شدم، تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود اگر به بقیه آیات بپردازیم موضوع خیلى غامض‏تر از این خواهد شد.

در اینجا، همگى شرمنده و منفعل و شكست‏ خورده  قول ‏دادیم كه دیگر نمازمان را به فارسى نخوانیم و نمازهاى گذشته را نیز اعاده كنیم.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1437 کلمه
1396/3/29 ساعت 10:14
کد : 686
دسته : احکام نماز,فقه استدلالی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
قرآن
قرائت
عربی بودن قرآن
امکان ترجمه قرآن
زبان فارسی و نماز
حاج آقا رحیم ارباب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز